ظریف هم سوار مترو میشه، شما چطور؟
افراد مشهور و هنرمندان معمولا تمایل چندانی برای سفر با وسایل حمل و نقل عمومی ندارند. میان خستگی تن و فشردگی فضای مترو و اتوبوس یا درهمرفتگیهای تاكسیسواری، هجوم و میل مردم برای گرفتن یك عكس یا امضا میتواند یك ستاره را از كوره به در ببرد.
مجله زندگی ایده آل - هادی رجب: افراد مشهور و هنرمندان معمولا تمایل چندانی برای سفر با وسایل حمل و نقل عمومی ندارند. میان خستگی تن و فشردگی فضای مترو و اتوبوس یا درهمرفتگیهای تاكسیسواری، هجوم و میل مردم برای گرفتن یك عكس یا امضا میتواند یك ستاره را از كوره به در ببرد. آن وقت شخصیتی كه شاید سالها یك ستاره برای به دست آوردن آن زحمت كشیده یك روزه تباه میشود پس ترجیحشان استفاده از وسیله شخصی است تا حریم خصوصیشان آسیبی نبیند.
همین است كه حضور یك چهره معروف و هنرمند مثل لوریس چكناواریان، رهبر مشهور اركستر در اتوبوس شركت واحد چنان جذاب میشود كه میتواند موضوع استفاده آدم معروفها را از وسایل حمل و نقل عمومی به سوژه یك گزارش تبدیل كند.
لوریس در خط آفریقا، جمهوری
همینطور كه طرح ترافیك تهران هر روز گسترده میشود و تا دمِ در خانه همه میآید، میتواند گریبان لوریس چكناواریان را هم بگیرد. چكناواریان هرگز انسان نیازمندی نیست. حتما اتومبیل خوب و حتی راننده حاضر به یراقی دارد اما برای رسیدن به تالار وحدت كه در محاصره طرح ترافیك است اگر مجوزی در كار نباشد، اتوبوس بهترین وسیله است.
البته چكناواریان هیچگاه از حضور میان مردم هراسی ندارد و با مردم میجوشد؛ میخواهد این مردم ارمنستانی باشند یا ایرانی. اما در هر حال حضوری چنین یكباره و آرام در اتوبوس شركت واحد برای رسیدن به محل كار جذاب و یگانه است. برای او هرچند به اجبار، حضور در میان مردم جذاب است همانطور كه خودش میگوید: «وقتی در آمریكا خبر زلزله دلخراش ارمنستان را شنیدم به آنجا رفتم تا بتوانم در شرایط به وجود آمده به جهت جنایات كمونیستی روسیه علیه مردم این كشور كمكی كرده باشم - جنایاتی كه به كشتار ۲۰هزار نفری ارامنه دست زده بودند- و در آنجا ضمن امدادرسانی به زلزلهزدگان با تبلیغ و سخنرانی به مقدمات شكلگیری استقلال در ارمنستان كمك كنم.»
این خاطرهای دور و ماندگار از چكناواریان است. نقل به مضمون در تمام مصاحبهها تكرار میكند و جهانبینی مردمی خود را به رخ میكشد. چكناواریان اگرچه یك رهبر اركستر كلاسیك است اما تصاویر ویدئویی زیادی از اجرای كنسرتهای خیابانی در ارمنستان استقلال نیافته آن روزها دارد؛ وقتی که بیخیال اركستر و گروه میشود و همراه مردم سرخوشانه سرودهای ملی و محلی را میخواند.
خلاصه اگر كسی اهل پرسهزنی و پیادهروی و اتوبوس و متروسواری است تا پیرمردی با موی فر نقرهای و عینك نیمقاب و چشمهای باهوش و دستهایی شبیه یك رهبر اركستر دید، باید یك عكس سلفی پیرمرد را مهمان كند؛ بعید نیست لوریس چكناواریان باشد. او در میان ماست، همین دور و برو حتی این احتمال وجود دارد در یك مجلهخوانی اتوبوسی همین حالا در كنار شما نشسته و شریك خواندن شما باشد.
بهروز افخمی به دنبال سوژه در مترو
تجربهگرایی در ذات بهروز افخمی است. از «سنپترزبورگ» كه یك فیلم كمدی است تا «روباه جاسوس» طیف كاری بهروز افخمی را شكل میدهد حتی سراغ فیلمهای نیمهكاره مثل «جهان پهلوان تختی» میرود و آن را به شكل و شیوه خود تمام میكند. افخمی قهرمانهای زیادی خلق كرده و با آنها زندگی میكند. شاید هم قبل از اینكه آنها را خلق كند جایی شبیه آنها را میبیند؛ جایی مثل مترو كه هر شهروندی از هر طبقهای امكان دارد مسافر آن باشد.
حتما بهروز افخمی میان خواندن كتاب در مترو برای استراحت دادن چشم و گردن، گاهی سر از كتاب برمیدارد و آدمها را تماشا میكند. شخصیتها همانجا شكل میگیرند. اگر كسی برحسب اتفاق و بخت همسفر او شود، امكان دارد در فیلم بعدی افخمی خودش را بر پرده سینما ببیند، البته گاهی شكارچی، شكار هم میشود. مثل عكس بیكیفیتی كه بهروز افخمی را نشان میدهد که سوار مترو شده است. كتاب و آدمهای مترو برای یك آدم تجربهگرا كه سابقه كایتسواری هم دارد، بهترینها برای پیدا كردن ایدههای تازه است. سوار مترو كه میشوید مراقب «پرویز، شهدخت، بهروز و دیگران» باشید. مزاحم تجربه متروسواری آنها نشوید. بهروز افخمی وقتی در یكی از متروسواریهای معروفش گیر یك خبرنگار افتاد به او گفت: «میخواستم بروم بازار و چه وسیلهای بهتر از مترو كه در آن شلوغی نیازی به پاركینگ و دنگ و فنگ هم ندارد تازه از ترافیك هم خلاص میشوم.»
سروش صحت، تاكسیسوار قهار
سروش صحت كه این روزها با «شمعدونی» به خانههای مردم راه پیدا كرده یكی از مشتریهای پر و پا قرص تاكسیهای تهران است. آنقدر كه در روزنامهها و شبكههای اجتماعی تاكسینوشتها را منتشر میكند و برای این ستون جذاب حسابی هوادار پیدا كرده است. البته كسی تابهحال نتوانسته از سروش صحت میان تاكسیسواریهایش عكسی بگیرد و داستانی بسازد. علیالحساب شاهد این تاكسیسواریها، اعترافات و نوشتههای خودش هستند. اگر اهل تاكسی دربستی هستید فقط در صورتی همسفر سروش صحت میشوید كه خود او باشید. والسلام.
ظریف هم مترو سوار میشود
قهرمان ژنو و لوزان هم با تمام ملاحظات امنیتی یك روز در سال مجبور است، سوار مترو شود. روز هوای پاك بهترین زمان برای انجام این كار است. آقای وزیر بیخیال ماشینهای تشریفاتی سریع از میان مردم رد میشود و خود را به واگن میرساند تا درها بسته نشوند و مجبور شود با تاخیر به محل وزارتخانه خارجه برسد. برای ترغیب مردم به متروسواری آقای ظریف كه محبوبیت قابل توجهی در میان مردم دارد بهترین گزینه است به شرطی كه آقای وزیر در آن سوی دنیا منتظری نداشته باشد و اگر میز مذاكره و سفرها بگذارد.
نظر کاربران
ما هم سوار میشویم و موقع پیاده شدن جنازه مون پیاده میشه .