تفاوت مردان مريخي و زنان ونوسی
چه اتفاقاتي باعث سردي شوهران ميشود؟
مشكلات زيادي باعث ميشود تمايل و علاقه آقايان به همسرانشان كم شود كه البته تا حدي بهخصوصيات فردي همسران هم بستگي دارد اما يك مورد است كه بهطور حتم و بدون هيچ استثنايي آتش توجه آقا را به خانم خاموش ميكند: «نياز مداوم خانم براي اينكه هميشه محور توجه دائمي شوهر باشد!»
ونوسيها يا همان زنان، موجوداتي خونگرم و حساس هستند. دنياي آنها حول محور ارتباطات، مكالمه و گفتوگو ميچرخد. وقتي پاي عشق به ميان ميآيد شوهر آنها محور اصلي قرار ميگيرد؛ به همين دليل از هر فرصتي استفاده ميكنند تا اوقاتشان را با او سپري كنند و بيشتر از هركسي او را ببينند. خانمها احساس ميكنند وقتي بيشتر يا حتي تمام وقت خود را با آنها سپري ميكنند در اصل اين فرصت را بهدست ميآورند كه با شوهرشان ارتباط بيشتري برقرار كرده و براي مكالمه و گفتوگو با او وقت كافي پيدا كنند. در اين بين خانمها ميتوانند تمام نيازهاي زنانهشان را از شوهرش دريافت كنند: «شوهرش به او توجه ميكند، دركش ميكند، به او احترام ميگذارد، وقتش را با خانم سپري ميكند، مورد تاييد شوهر قرار ميگيرد و در جريانات زندگي شوهرش به او اطمينان خاطر ميدهد.»
اما چرا بيتوجهي مردان به همسرشان باعث اين همه ناراحتي و تنهايي در خانم ميشود؟ آيا آقايان هم مثل خانمها دوست ندارند بيشتر وقتشان را با آنها بگذرانند؟ و مهمترين موضوع اينكه چگونه خانم ميتواند اين نياز را در خود برطرف كند؛ بدون آنكه نيازمند بهنظر برسد؟ با توجه به نظريه من اكثر آقايان و خانمها طرز تفكري كاملا متفاوت از هم دارند. اين تشبيه بهترين توصيف است: «مردان از سياره مريخ هستند و زنان از سياره ونوس!» يعني 2 سياره كاملا جدا و بيارتباط از هم! به همين دليل سبك و روش ارتباطي آنها كاملا با هم فرق ميكند. به عبارتي تفاوت فرهنگي زن و مرد بسيار زياد است؛ تفاوت فرهنگ ونوسي و فرهنگ مريخي. البته روي اين موضوع بايد تاكيد كرد كه اگرچه اين دو جنس مخالف چنين فرهنگ ارتباطي متفاوتي دارند اما نميتوان گفت تمام زنان و مردان دنيا دقيقا از قوانين مريخي و ونوسي تبعيت ميكنند.
مريخيها يا همان آقايان هم از اينكه وقتشان را با همسرشان بگذرانند لذت ميبرند اما نكته مهم در آقايان اين است كه اگر دائما با همسرشان باشند، نياز به صميميت در آنها برطرف نميشود. آقايان بيشتر از اينكه روي ارتباطات تمركز كنند، روي عملكرد و رفتار تاكيد داشته و در اين رابطه بيشتر تلاش ميكنند. خانمها تمايل و علاقه شديد دارند كه ارتباطات خود با شوهرشان را مورد تجزيه و تحليل دقيق قرار بدهند و تمام وقتي را كه با او سپري ميكنند صرف بالا و پايين كردن اين جزئيات ارتباطي كنند اما آقايان براي آنكه مطمئن شوند همه چيز خوب پيش ميرود لازم نميدانند دوباره تمام كلمات و عبارات رد و بدل شده را مرور كنند يا تمام جزئيات را مورد ارزيابي و بررسي قرار دهند. در عوض آقايان روي وظايف و كارهاي بعدي كه بايد انجام دهند تمركز ميكنند. به عبارت ديگر آقايان بيشتر سعي ميكنند كاري انجام دهند كه كليت رابطه زناشويي را بهتر كند و در كل شادي و آرامش را براي همسرشان به همراه داشته باشد.
وقتي آقا روي موضوعي كار ميكند كه نتيجه آن ايجاد رضايت و خوشحالي در همسرش است، هر عاملي كه نگذارد او به هدفش برسد، برايش يك مانع محسوب ميشود. گاهي وقتها خانم براي برقراري ارتباط تلاش ميكند، اين خود، براي آقا يك مانع و عامل حواسپرتي محسوب ميشود. وقتي خانم ميگويد كه شاد نيست، آقا سعي ميكند مشكل او را حل كند تا خانم دوباره احساس شادي كند. اين در حالي است كه اكثر مواقع خانم نميخواهد كسي مشكل او را حل كند بلكه فقط ميخواهد يك گوش شنوا پيدا شود تا با او همدردي كند. وقتي در اين شرايط خانم از ارائه راهحل توسط آقا ناراحت ميشود، آقا هم حس ميكند همسرش به او و اقداماتش اعتماد ندارد. حتي به اين باور ميرسد كه پيشنهادات و راهكارهايش براي شاد كردن خانم كافي نبوده است. گاهي خانم از يك روز كاري بسيار بد شاكي است اما همسرش فكر ميكند مسئول ناراحتي خانم است، چون نتوانسته حال او را بهتركند و شادي را به او برگرداند. وقتي بارها و بارها اين اتفاق تكرار شود، آقا به اين نتيجه ميرسد كه خواستههاي خانم وراي توان اوست و هيچوقت نميتواند شوهر خوبي برايش باشد و همين موضوع باعث دلسردي مرد ميشود. وقتي مردها حس كنند ديگر مورد اعتماد نيستند، ناراحت شده و بهم ميريزند.
برعكس خانمها كه در مورد مشكلاتشان صحبت ميكنند آقايان ترجيح ميدهند ساكت بوده و مسائل را در ذهنشان مرور كنند تا راهحلي پيدا شود. در اين شرايط خانم حس ميكند اتفاقي افتاده و پافشاري ميكند تا علت ناراحتي را از همسرش جويا شود. به اين ترتيب وقتي خانم هم از مسئلهاي ناراحت ميشود دلش ميخواهد آقا هم عينا همين كار را انجام دهد اما اكثر خانمها نميدانند، اگر به همسرشان فرصت و فضاي كافي بدهند، او خودش مسئله بهوجود آمده را حل و فصل ميكند و هرچه زودتر به سمت همسرش برميگردد. ادامه اين حالت باعث ميشود خانم حس كند كه شوهرش ديگر به او تعلق ندارد و نگران ميشود كه مبادا ديگر آقا به او و ادامه زندگي مشترك علاقه نداشته باشد. به اين ترتيب براي اينكه به شوهرش ثابت كند هنوز از او حمايت كرده و دوستش دارد، بيشتر به او ميچسبد. در نهايت مرد صبر و حوصلهاش را از دست ميدهد و حتي ممكن است، براي هميشه (!) خانم را ترك كند تا بتواند نفس بكشد!
در شرايطي كه آقا ناراحت است، اگر خانم او را مجبور به صحبت كردن كند، نتيجهاي بجز عصبانيت آقا به همراه نخواهد داشت. وقتي خانم شروع به پرسيدن سوالات متعدد ميكند اگرچه تمام اين اقدامات دال بر عشق و خيرخواهي به آقاست اما براي يك مرد اين رفتار حكم بازجويي را دارد. در نتيجه آقا به كلي خاموش و سرد ميشود؛ درست مثل اينكه يك وسيله برقي را از برق بكشيم! در اين مرحله يك حلقه معيوب شكل ميگيرد؛ هرچه خانم بيشتر سعي ميكند ارتباط برقرار كند، آقا خاموش و خاموشتر ميشود.
وقتي آقا براي نفس كشيدن خانم را ترك ميكند، اين اتفاق براي خانم يك توفان عاطفي محسوب ميشود. خانم احساس ميكند، طرد شده و بايد از اين اوضاع بگريزد و به سمت شرايطي رانده ميشود كه به آن «قعر چاه عاطفي» ميگويند. در قعر چاه تنها نردباني كه ميتواند خانم را از چاه بيرون بياورد، گفتوگوي كلامي است. اگر در اين شرايط شوهرش در دسترس نباشد، خانم مجبور ميشود راه حلهاي ديگري براي خود پيدا كند.
بهجاي آنكه دائما دنبال اين باشيد شوهرتان از شما حمايت كند، بهدنبال فردي مناسب باشيد تا بتوانيد در شرايط سخت و حين مشكلات با او گفتوگو كنيد و او نيز از اين موضوع استقبال كند. دوستان صميمي يا خانواده و بستگان حتما از اين موضوع استقبال كرده و شنونده درددلهاي شما خواهند شد. با اين كار از فشاري كه بر دوش شوهر است، كم كرده و خودتان با تخليه عواطف منفي ناشي از مشكل بهوجود آمده، احساس بهتري پيدا ميكنيد. صحبت با يك مشاور هم راهحل بسيار خوبي است چون به شما ديدگاه كافي ميدهد تا بدانيد پشت پرده ترسهايتان چيست و چرا درمانده و كلافه هستيد. در مرحله بعد به شما كمك ميكند برنامهاي عملي بريزيد. براي هر خانمي ضروري است تا بهترين راهحلهاي تعامل با مردان را بشناسد. سادهترين تفاوتي كه بايد بشناسيد اين است كه بين ايجاد مهلت براي ادامه زندگي زناشويي و طلاق و جدايي، افتراق قائل شويد و بدانيد از چه راهي ميتوان مانع حركت به سمت طلاق شد.
نمونهاي از برنامههاي عملي و كاربردي كه به خانمها پيشنهاد ميشود به اين شرح است:
1. ساير افراد حامي را شناسايي كنيد.
۲. عواطف و احساسات دردناك را تخليه كنيد
3. وقتي آقا در دسترس نيست يا ميخواهد تنها باشد تا افكارش را جمع و جور كند راهحلهاي ديگري براي شاد كردن خود پيدا كنيد.
۴. قدرت تشخيص پيدا كنيد كه آيا وقت برقراري ارتباط مجدد و گفتوگو با همسر
فرا رسيده است يا خير!
يادتان باشد داشتن يك زندگي عاشقانه اگرچه بسيار چالشبرانگيز است اما غيرممكن نيست.
باز نشر اختصاصی: B artarinha.ir
نظر کاربران
این مطلب فوق العاده بود دقیقا همون مشکلی هست که من پیدا کردم واقعا ازتون متشکرم اگر لطف کنید از این دسته مطالب به ایمیلم بفرستید خوشحال میشم
با سلام. راه حلهايي كه دادين چيز جالبي نبود. يك زن چطور مي تونه همسرش رو واقعا دوست داشته باشه و بهش عشق بورزه در حالي كه در سخت ترين شرايط بايد كسي غير از شوهرش رو براي همدري و هم كلامي پيدا كنه؟؟؟ و اگر كسي رو براي تخليه عواطفش پيدا كرد، ديگه چه نيازي به شوهرش داره؟؟
خیلی خوب بود.مطالب جالبو برام ایمیل کنید. متشکرم
دنياي عجيبي دارن
جالبه ، چون دقیقا یکی از مشکلات من توجه بیش از حد به همسرم بوددددد
خوب بود، اگه مطالب این شکلی رو به ایمیل من بفرستید ممنون میشم.با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما
عالی بود فوق العاده بود
سلام
مرد دنبال حامیه
اگه کنارش سنگ بوری باشه زنده میشه
این غلطه که زن بر سراغ کس دیگه زن در کنار همسرش اور و به ارامش میرسونه
مطلب فوق العاده ای بود دقیقا همون مشکلی بود که من داشتم این مطالب خیلی میتونه به زوج هایه جوان کمک کنه که خصوصیات همدیگه رو بشناسن و یکدیگر رو درک کنن.
سلام یه سوال دارم...اگه ی مرد زن دار از یه دختر خوشش بیاد دختر باید چیکارکنه؟؟؟