شیوه جادویی برای حل مشکلات
در ۱۳ روز مشکلات زناشویی خود را حل کنید
در این روزها بیشتر از هر زمان دیگر با همسرتان هسید؛ روزهایی كه هم میتوانند خیلی شیرین باشند و هم آزاردهنده، بهخصوص اگر هنوز نميدانيد چگونه با هم گفتوگو كنید تا بیشتر با هم بودنتان مساوی شود با بحثهاي بيشتر.
برترین ها: روزهای تعطيلات عيد نوروز قرار است در این روزها بیشتر از هر زمان دیگری از سال با همسرتان باشید؛ روزهایی كه هم میتوانند خیلی شیرین باشند و هم آزاردهنده، بهخصوص اگر هنوز نميدانيد چگونه با هم گفتوگو كنید تا بیشتر با هم بودنتان مساوی شود با بحثهاي بيشتر. شما میتوانید این نوروز را تبدیل به یكی از زیباترین تعطیلات زندگیتان كنید. تنها كافی است همانطور كه منزلتان را خانهتكانی میكنید و چیزهای اضافه را دور میریزید، زایدههای رابطهتان را نیز دور بریزید و رابطهای پاك و بدون ایراد بسازید تا هم خواستههاي خودتان و هم همسرتان برآورده شود. میتوان گفت ازدواج مثل یك سفر است، سفری كه با یك دوست عزیز دارید تا با هم تجربههای نو و تازه بهدست بیاورید و مهم است كه برای هم همسفر خوبی باشید. در اینجا برای ۱۳روز عید شما برنامهای ویژه ریختهایم تا با برنامهریزی و جدیت هر روز یك مشكل را حل كرده و یك عادت سازنده را ایجاد كنید.
روزهای عید بیشتر از هرزمان دیگری با هم هستید و اگر بلد نباشید با هم گفتوگوی سالم كنید این روزها بیش از هر زمانی آزاردهنده میشود. اگر بخواهید مسائل مختلفی را با همسرتان حل كنید باید تعامل بیشتری باهم داشته باشید ولي اگر تعامل داشتن را بلد نباشید مشكلات زیاد میشوند و در نهایت از تعطیلاتتان هیچلذتی نخواهید برد. برای داشتن یك رابطه سالم اولین شرط، گفتوگوكردن است. گفتوگو راهی برای ارتباط دنیاهای درونی شماست. درواقع گفتوگوی سالم يعني بلد باشید پیام، احساس و فكرتان را با طرف مقابل در میان بگذارید و در جاهایی هم قضیه را مدیریت كنید.
باید بدانید همان طور كه هر سازمان یا شركتی اصولی خاص برای پیشرفتش لازم دارد، زندگی مشترك نیز قواعد خاص خودش را دارد و نمیتوان بدون هیچ قاعده مشتركی عمل كرد و با آزمون و خطا رابطه را پیش برد پس باید با گفتوگو این اصول را پیدا كرد.
در پژوهشهای مختلف عنوان شده یكی از اولویتهای مهم همه آدمها، گفتوگوی سالم و بیان احساسات با شریك زندگی است. وقتی احساساتتان را بیان نكنید، اول از همه احساس تنهایی میكنید چون حرفها و احساسهای نگفتهای را در دلتان نگهداشتهاید و بعد وقتی احساسات بهطور طبیعی بیان نشوند به تدریج تبدیل به غم میشوند و وقتی غمها روی هم جمع شوند خشم به وجود میآید و خشم میتواند حسابی به رابطه آسیب بزند.خیلی از زوجها بلد نیستند احساساتشان را بیان كنند، مثلا وقتی از دست همسرشان عصبانی هستند به جای اینكه با او صحبت كنند و بگویند عصبانی هستند، هرچیزی را میگویند به جز این مورد و آنها خاطرات گذشته را یادآوری میكنند، متلك میگویند، سرزنش و توهین میكنند و... تا بالاخره به او بگویند عصبانی هستند!
توجه نداشتن زوجین به یكدیگر میتواند حسابی مشكلساز شود، من نام توجه به همسر را «ویتامین روانی» میگذارم و میگویم همانطور كه بدن ما به طور روزانه به انواع ویتامینها نیاز دارد وگرنه تحلیل میرود، رابطه نیز نیاز به ویتامین دارد وگرنه روز به روز سردتر، روزمره و كسالتآور میشود و در نهایت تحلیل میرود.
مهمترین ویتامین روانی ما توجه به یكدیگر است، دقیقا همان توجهای كه در روزهای اول به هم داشتید باید در طی زندگی نیز حفظ شود و همچنين باید مرتب حواستان به همه ابعاد رابطه باشد و نباید بعد از ازدواج به چيزهاي متفرقه فكر كنید چون با هم زندگی میكنید كافی است. حواستان باشد طرف مقابل شی نیست بلكه یك انسان است و انسانها نیاز به توجه دارند. جالب است بدانید كه تحقیقاتی انجام شدهاست كه اگر كودكی از لحظه تولد هیچ توجهی را دریافت نكند و تنها به او آب و غذا بدهند زنده نخواهد ماند. آدمها وقتی توجه لازم را نمیبینند كمكم از رابطه سرد میشوند و همین به رابطه آسیب میزند.
یكی از آسیبهایی كه در زندگی بسیاری زوجها وجود دارد توقعات غیرواقعبینانهای است كه از یكدیگر دارند. وقتی مرتب از یكدیگر توقع داشته باشید طرف مقابل در منگنه قرار میگیرد حالا اگر این توقعات غیر واقعبینانه، بیش از اندازه و فراتر از توان او باشد میتواند مشكلات عدیدهای ایجاد كند، مثلا انتظاراتی چون « وقتي سركار هستی باید 5 بار به من زنگ بزنی» یا «باید وقتی به خانه میرسی همه كارهایت را كنار بگذاری و فقط با من حرف بزنی» و... به خودتان و رابطهتان نگاه كنید و ببینید در كجاها از طرف مقابل توقعات بیش از اندازه دارید كه اجابت آن مشكل یا غیرممكن است و در همینجاها چقدر بحث و جدل پیش میآید.
یكی دیگر از آسیبهایی كه میتواند به رابطه خدشه وارد كند صبور نبودن طرفین است مثلا زمانی كه طرف مقابلتان در حال مطرح كردن خواستهای است یا انتقادی میكند یا در حال بیان عصبانیتش است یا حتی حالش بد است یا هرچیز دیگر ؛شما صبر ندارید تا او حرفهایش را بزند تا كمی آرام شود یا... اشتباهترین كار اين است كه؛ وقتی میبینید ذهن همسرتان بسیار مشغول است خود را جای او قرار ندهید و دركش نكنید، یعنی صبر نداشتهباشید كه حالش تغییر كند و در عوض مرتب جواب او را بدهید و شما هم انتقاد و بحث كنید، همه اینها میتواند نشاندهنده خودخواهی شما باشد. همین صبور نبودن باعث میشود، هر حرفی گفته شود و در نتیجه خیلی از پلها خراب شوند.
یكی دیگر از آسیبهای رابطه توجه نكردن زوجها به جنبههای مثبت یكدیگر است. باید این را قبول كنید كه به طور طبیعی هر آدمی چه شما، چه همسرتان نقصهایی دارد و اگر بخواهید تنها با نگاه نقصبین و كمالگرایانهای نسبت به طرف مقابل بنگرید، تنها نقصهایش را میبینید و دیر یا زود از چشمتان میافتد. اگر تنها نقصهای همسرتان را ببینید، آنها را بزرگ كنید و توجهی به ویژگیهای مثبت او نكنید و حتی آنها را كوچك كنید، چیزی نمیگذرد كه دیگر همسرتان را دوست نخواهید داشت و نمیتوانید با او زندگی كنید.
نداشتن توانایی برای حل مسائل زندگی میتواند حسابی به زندگی شما آسیب برساند، خیلی از زوجها حتی نمیدانند كه مسئلهشان واقعا چیست! در واقع آنها آنقدر با هم بحث میكنند و همه چیز را پیچیده میكنند كه اصلا از یكدیگر نمیپرسند «مسئله تو چیست؟» من برای حل مسئله توصیهای ساده دارم كه همهجا میتوان انجام داد و نام آن هشت پای حل مسئله است. وسط یك كاغذ دایرهای بكشید و مشكلات خود را به صورت یك تیتر كلی درون دایره بنویسید مثلا «سفر رفتن در عید نوروز» یا مثال دیگر «دعوت كردن خانوادهها» یا.... حالا در سمت راست دایره ۴خط بیرون بكشید(مثل پاهای هشتپا) و زیر هركدام از این خطها علتهایی كه باعث به وجود آمدن این مسئله شدهاند را بنویسید. در سمت چپ، چهار پای دیگر هشتپا را بكشید و روی خطها راهكارهایی كه برای هركدام از علتها وجود دارد را بنویسید تا كاملا مسئله برایتان روشن شود.باید بدانید وقتی نتوانید مسئله را به درستی ببينید، وقتی نتوانید علتهایش را به درستی پیدا كنید، بهطور طبیعی قادر به ارائه راهكار برای حل آن نیز نخواهید بود.
به تجربه دیدهام كه بسیاری از زوجها اصلا به آن يكي گوش نمیكنند، در واقع اصلا برای یكدیگر وقتی ندارند تا باهم گفتوگو كنند، گپ بزنند و... در تحقیقی كه در دانشگاه ماساچوست انجام شده آمده، زوجهایی كه به یكدیگر گوش نمیكنند و بینشان فضای گفتوگو نیست بعد از یك سال با مشكلات شدید زناشویی مواجه میشوند.باید یك زمانهایی تنها به همسرتان فضا دهید تا با شما حرف بزند، در این زمانها نباید به دنبال حرفزدن خودتان باشید بلكه باید با تمام وجود به طور فعال به او گوش دهید، در این زمان باید تمام حواستان به او باشد، یعنی نه روزنامه بخوانید نه تلویزیون ببینید و نه در آشپزخانه باشید، نه بچهها در كنارتان باشند و... تنها گوش دهید حتی اگر انتقاد بشنوید تا تمام احساسات و هیجانات همسرتان خالی شود و دیگر مشكلی با شما نداشته باشد.
خیلی از زوجها نسبت به همسرشان احساس مالكیت میكنند، مثلا اینكه «او زن من است»، «شوهر من است» به همین دلیل مرتب او را چك میكنند، به او زنگ میزنند، او را كنترل میكنند، از او میخواهند رفتارش را عوض كند مثلا فلان كار را بكند، فلان گونه نباشد و... این مورد حتما به رابطه آسیب میرساند، ممكن است ابتدای رابطه طرف مقابل به خاطر دوست داشتن یا احترام خواستههای همسرش را برآورده كند ولی به مرور احساس دلزدگی میكند، اعتمادبهنفسش را از دست میدهد و از رابطه دلسرد میشود. جبران خلیل جبران در كتاب پیامبر میگوید: «رابطه دو زوج مثل دو ستون زیر یك سقف است، اگر این دو ستون از یك حدی بیشتر به هم نزدیك شوند سقف میریزد و اگر از حدی بیشتر از هم دور شوند باز هم سقف میریزد.» وقتی احساس مالكیت زیاد شود یعنی زوج از یك حدی بیشتر به هم نزدیك شدهاند و بهحریمهای یكدیگر نفوذ كردهاند این میتواند آسیب زننده باشد.
بعضی از زوجها مدام رفتارهای منفی یكدیگر را ديده و آنها را به رخ یكدیگر میكشند و همدیگر را مقصر میدانند، به هم برچسب میزنند، سرزنش میكنند و از جملاتی چون «تو باعث شدی»، «تو هیچوقت نخواستی»، «خانوادهات هم همین جوریاند» و... استفاده ميكنند.
خود زوجها بهتر میدانند با این بحثها نمیتوان به هیچجا رسید و با زیرسوال بردن طرف مقابل در او تغییری ايجاد كرده چون وقتی شما شروع به سرزنش او میكنید در آن لحظه او احساس گناه كرده و حالت دفاعی به خود میگیرد و در آن احساس گناه گیر میكند؛ باید بدانید آدمی كه در فضای احساس گناه است یا گارد گرفته به هیچوجه تغییری نمیكند.
حواستان باشد فقط همسرتان را مقصر جلوه ندهيد، به خود نیز نگاهی بیندازید تا ببینید شما میتوانید برای بهبود این رابطه چه كار كنید؟
خیلی از اوقات نمیتوانیم قبول كنیم طرف مقابل متفاوت از ما فكر میكند و همین امر میتواند حسابی آسیبزننده باشد. در یك خانواده یك خواهر و برادر كه والدین یكسان هم دارند تفاوتهای زیادی با هم دارند چه برسد به ۲ زوج كه از ۲ دنیای متفاوت با خانوادههای مختلف آمدهاند. باید تفاوتها را پذیرفت، اگر بخواهید مرتب طرف مقابل را زیر سوال برده و او را به خاطر عادتهایش بازخواست كنید، بحثها شروع خواهد شد بنابراین اول باید بپذیرید با هم اختلاف سلیقه دارید و بعد با هم فكر كنید كه چگونه به نقطه اشتراك برسید.
پرداختن بیش از حد به دیگران مثل پدر و مادرها یا بچهها میتواند به رابطه شما آسیب بزند مثلا بعضی از زوجها هستند كه با به دنیا آمدن بچه همه توجه خانم به سمت بچه میرود در این مواقع آقا به مرور احساس ناامنی و عدم توجه میكند و آسیب میخورد و حتی احتمال خیانت وجود دارد و... یا مثلا آقا اولویت اول را به پدر و مادرش بدهد و در اولویت بعدی زندگی مشتركش را قرار میدهد و اول از همه برایش مهم است كه والدینش چه میگویند در صورتی كه وقتی ازدواج میكنید ضمن احترامی كه برای پدر و مادرها قائلید باید اولویت اول را به همسرتان بدهید و نظر او برایتان مهمتر از هركس دیگر باشد تا زندگیتان را بهتر مدیریت كنید.
به زوجها توصیه میكنم اجازه ندهید هیچكس و هیچ حرفی بین شما و همسرتان قرار بگیرد، مثلا وقتی خانم حرفی را كه پدرش درباره همسر او زده به خانه میآورد مسلم است مشكل ایجاد میشود یا بالعكس. وقتی شما اجازه دهید خانوادهتان هر رفتار یا برخوردی را با زندگی شما بكنند و هیچ تذكری هم به آنها ندهید تنها به این دلیل كه آنها بزرگتر هستند اين میتواند مشكلساز شود، قرار نیست به بزرگترها بیاحترامی شود بلكه باید سعی كنید زندگیتان را مدیریت كنید تا به هم نریزد.
نظر کاربران
واقعاً عالی بود خیلی به من کمک کردید واقعاً از سردرگمی درآمدم. هشت پای حل مسئله که حرف نداشت.
من و شوهرم مشكلات زيادي داريم نميتونيم همديگه رو درك كنيم همسرم وقتي حس نياز ميكنه فقط بهم نزديك ميشه نميدونم چطور ميتونم به همسرم بفهمونم كه قبل از رابطه جنسي من به محبتش نياز دارم ممنون ميشم كمكم كنيد
پاسخ ها
با سلام و احترام به شما بزرگوار. توصیه و تاکید می نمایم به همه دوستان بزرگوار وخوب که واقعاً به دنبال یک مطالعه سودمند و البته نشاط آور هستند، که حتماً کتاب فوق العاده ارزشمند «تنها راه رسیدن به تکامل و سعادت ابدی و چشیدن لذّات واقعی / ج 1» و به ویژه جلد دوم آن را مطالعه (و لطفاً به همگان معرفی) نمایید. در واقع این مجموعه کتابها بسیار ارزشمند است برای داشتن یک زندگی توأم با آرامشی مداوم، تندرستی و به ویژه داشتن ازدواجی موفق و البته برای تحکیم خانواده و پیشگیری از برخی از طلاق های نابخردانه و نیز راهی مطمئن برای جلوگیری از تولید فرزندانی معیوب و مریض می باشد.
سلام خسته نباشید از شما عزیزان میخواستم کمکم کنید چون منو شوهرم مشکلاتی داریم شوهرم خیلی قهر میکنه تمام مساعلمونو به خونوادش میگه ویه سری مساعل دیگه ممنونتون میشم بهم کمک کنید
شوهرمن دست بزن داره زیر سلطه مادرشه وقتی نیاز داره بامن خوبه بامن قهر میکنه میره خونه مادرش اینقددعواکردیم بچه دوسالم عصبی شده فحش میده تیک داره چی کنم
سلام
همسرم همش به خانوادش فکر میکنم
ما مدام سر مسائل رفتن خونه پدرومادرامون اختلاف داریم
رو حرف خانوادش حرف نمیزنه
مدام باهم جنگ و دعوا داریم
کمکم کنید
سلام ممنون میشم اگر کمک کنید
راستش خانواده من محجبه هستن یعنی چادری ولی خانواده همسرم مانتویی هستن من چادری بودم و بعداز ازدواج باهمسرم مانتویی شدم و چون شوهرم ازم خواسته ولی متاسفانه دل خوشی برای بیرون رفتن ندارم خانواده ام ازمن راضی نیستن و میگن چرا مانتویی شدی اگر چادر بپوشم شوهرم ناراحت میشه ک چرا چادر ....حال موندم چ کنم...ممنون میشم اگر راهنماییم کنید
سلام مطالبتون مفید بود لطفا کمکم کنید من همسرم رو خیلی دوست دارم ولی احساس میکنم مثل اوایل منو دوست نداره توجهی نمیکنه احساس پوچی و تنهایی دارم بهش میگم نیازهای من اینه ولی عوض نمیشه باید چی کار کنم
کاش زودتر این مطالب رو می خوندم.یه وقتایی زوجها نمی دونن مشکلشون کجاست ولی مداوم باهم دعوا می کنن.به طور عمده به خاطر اطلاع نداشتن و وارد نکردن اموزشهای زناشویی در متن زندگی خودشونه.
سلام
منو همسرم با هم مشكل خاصي نداريم گاهي دعوا ميكنيم اونم هر چند ماه يه بار و زودم اشتي ميكنيم ولي چيزي كه منو ميترسونه اين هستش كه من احساس ميكنم نميدونم واقعا حس ميكنم رابطمون بهم ميخوره و از هم جدا ميشيم عماد واقعا چشم پاك و اصلا بحث اين نيست كه كسي مياد تو زندگيش و منو ولم ميكنه حتي خود عمادم همش ميگه كه ميترسه منو از دست بده واقعا نميدونم اين نگراني رو چجوري بايد از خودمو اون دورش كنم كمكم كنين نزارين عشقمون خراب بشه