آسیب های اجتماعی در ایران صاحاب ندارد
گفت و گو با دکتر فرید براتی سده؛ مدیرکل سابق درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر
حالا چندماهی است که از ستاد مبارزه با مواد مخدر راهی دبیرخانه سالمندان شده و سمت ریاست دبیرخانه ستاد ملی سالمندان را بر عهده اش گذاشته اند. با این حال در دفترش به روی مدیران ان جی اوهای درمان اعتیاد باز است و برای رفع مشکلاتشان به او متوسل می شوند. فرید براتی سده نامی آشنا برای کنشگران حوزه اجتماعی است. او جزو معدود مدیران این حوزه است که از فرآیندهای آسیب های اجتماعی و اعتیاد عقب نمی ماند. جلوتر از زمان خود را می بیند، می تواند روندهای آسیب های اجتماعی را رصد کند و... . به سراغش رفتیم تا درباره شایع ترین آسیب های اجتماعی کشور در سال آتی، روندهای رو به افزایش و مهارنشدنی آسیب های اجتماعی، کم کاری ها و اقدامات انجام شده و بایدها و نبایدهای این حوزه پرس و جو کنیم و آنچه در ادامه می آید مشروح گفت و گو با یکی از کارآمدترین مدیران این حوزه است که در دبیرخانه شورای سالمندان بهزیستی در میدان حر، به حاشیه رانده شده است.
ارزیابی تان از وضعیت آسیب های اجتماعی در کشور چیست؟
مسایل اجتماعی و به دنبال آن آسیب های اجتماعی در کشور همواره در حاشیه مسایل دیگر قراردارد و بحث این دلت و آن دولت هم نیست. انتظار این بود که در دولت تدبیر و امید حداقل گشایشی صورت بگیرد اما این اتفاق رخ نداد. به نظر می رسد با توجه به شرایط رکود تورمی و وضعیت اقتصادی مردم، از طرفی بحث مذاکرات، نگاه ها بیشتر به آن سمت رفته و اگر هم اقدامی در حوزه اجتماعی انجام شده بیشتر در حد اقدامات سطحی است. هنوز برنامه جدی اجتماعی که مبتنی بر سایت مشخصی باشد وجود ندارد.
این نگرانی وجود دارد که در برنامه ششم هم مانند برنامه پنجم در مورد مباحث اجتماعی غفلت شود و مسایل اجتماعی در حاشیه قرار گیرد حال آنکه آنچه در جامعه اتفاق می افتد نشان می دهد که مسایل اجتماعی مسایل عمده مردم است و مردم آن را با پوست و گوشتشان لمس می کنند. موضوع مهم دیگر در حوزه اجتماعی آسیب برنامه ای است. یک آسیب برنامه ای، بی توجهی به بحث مسایل اجتماعی است و آسیب دیگر نبود آمار است. به عنوان مثال در مورد زنان کارتن خواب تهران چندین آمار وجود دارد و در مورد بقیه مسایل هم همین مشکلات وجود دارد. نبود آمار اجازه برنامه ریزی را هم نمی دهد.
به نظر شما شایع ترین آسیب های اجتماعی کشور در سال آتی کدام آسیب ها هستند؟
اصلی ترین مشکل و آسیب اجتماعی خشونت خواهدبود که هر روز نمونه هایش در جامعه و برخورد افراد با هم دیده می شود؛ حال چرا خشونت این میزان زیاد شده است؛ به نظر می رسد بخشی از آن حداقل به دلیل تحمل پایین است که مردم دچارش شده اند. شرایط اقتصادی و شرایط کلان جامعه خودش را در تحمل پذیری مردم پایین آمده است.
کوچک ترین ناکامی و مشکل خود را به شکل پرخاشگری و تندی در خانواده بین همسران و فرزندان نشان می دهد و این موضوع به خشونت های خیابانی و مسایل دیگر کشیده می شود یا بحثی مانند اسیدپاشی که فاجعه است.
یعنی مشکلات اقتصادی مهم ترین عامل در بروز خشونت است؟
بله. وضعیت اقتصادی، نظامات درون خانواده را تحت تاثیر قرار خواهدداد. به ویژه برای قشرهایی از خانواده ها خود را جدی تر نشان خواهدداد و احتمالا سیستم های خانواده ما بیش از آنچه الان هست تحت تاثیر قرار خواهدگرفت و متاسفانه ما برای خانواده ها کاری انجام نداده ایم.
چه کار باید انجام شود؟
باید برنامه ریزی شود. حداقل اینکه باید آموزش می دادیم. درست است که می گوییم جوان ها نمی توانند ازدواج کنند یا خانواده دچار مشکل است اما برای اینکه این خانواده را از مشکل رها کنیم چه کاری انجام داده ایم؟ هیچ کاری. به طور قطع سال آینده آمار طلاق بیش از ۲۰ درصد خواهدبود؛ چون شرایط اجتماعی و روانی افراد به جایی می رسد که بهترین وضعیت برایشان دوری کردن از هم خواهدبود به عنوان یک مکانیزم که بتوانند از خودشان مراقبت کنند نه از سیستم خانواده شان. به همین دلیل همسران با هم صحبت نمی کنند و فرزندان با هم و با والدین کاری ندارند و خود به خود خانوادهن در آستانه فروپاشی قرار می گیرد.
کدام نهادها در بحث خانواده باید فعال شوند؟
سه نهاد مسوولیت اصلی را برعهده دارند؛ یکی معاونت زنان ریاست جمهوری. دیگری سازمان بهزیستی و کمیته امداد. اینها باید برای خانواده هایی که تحت پوشش دارند برنامه خاص داشته باشند. اما برنامه هایمان برای این اقشار هم برنامه های خانواده محور نیست. جالب است بدانید در برنامه چهارم قرار بود برنامه های خانواده محور در راس باشد تا برنامه های فردمحور. اما اصلا کاری انجام نشد. باید حداقل برای خانوارهای زن سرپرست کاری انجام می شد.
مصداقی می گویید چه کارهایی می توان انجام داد؟
هر مرکز مشاوره باید مسوول چند خانواده باشد و هزینه هایش را هم یک سازمان برعهده بگیرد. وزارت رفاه، بهزیستی، وزارت ورزش یا... دولت باید این تسهیلات را قایل شود که خانواده ها برای دریافت خدمات به این مراکز مشاوره مراجعه کنند. با افزایش میزان هزینه های زندگی، تعداد مراجعان به مراکز مشاوره دولتی به حد بی سابقه ای افزایش پیداکرده و از طرف دیگر تعداد مراجعان به مراکز خصوصی کم شده است. الان باید دولت بیمه خدمات روانشانسی را در سیستم می گنجاند. وزارت بهداشت در طرح تحول سلامت باید این بخش را می دید اما این اتفاق رخ نداد. اینها مواردی است که فقدانش در جامعه احساس می شود و جامعه از ان رنج می برد.
در مورد خشونت چه کارهایی می توان انجام داد؟
در مورد خشونت، بخشی از کارها سیاست گذاری های کلان است و ایجاد مرکز کنترل خشم در تهران یا استان های دیگر خوب است و ممکن است اثربخش باشد. اما اینها اقدامات سطح دوم است. اقدامات سطح اول سیاست گذاری های کلان است که باید در حیطه های مختلف انجام شود. به هر حال برخی از مردم تحت فشار هستند؛ مانند چوبی که کاملا خم شده و هر لحظه امکان شکستنش وجود دارد.
مسوولان و کسانی که در سطح اول، تصمیم می گیرند یا در سطوح بالا هستند باید به این نکته توجه کنند که ممکن است از جایی، مشکلات جدی برای خانواده ها پیش بیاید. نمونه هایش هم دیده می شود؛ مردی که فرزند یا همسرش را به قتل می رساند، این وقایع نشان می دهد که این فرد دیگر نمی تواند تحمل کند و کشش ندارد. به هر حال بیکاری و مشکلات اقتصادی اثرگذار است. در بعضی از شهرستان ها اجازه برگزاری کنسرت را هم نمی دهند. در حالی که این برنامه ها یک مفر تخلیه سازی و رهاسازی انرژی و یک سوپاپ اطمینان است و باید با این دیدگاه به آنها نگاه شود. در جلسات، مطرح کردیم که در حال حاضر باید دنبال ایده های جدید بود. اگر معتقدیم اجتهاد در دین ما پویاست اینجا باید کمک کننده باشد. اگر با دیدگاه های قدیمی نگاه شود نمی توان کاری انجام داد. واقعیت این است که کارهای موردی، پاسخگو نیست و نیاز به اقدامات هماهنگ دستگاه ها و نهادهاست و این هم یک مساله خیلی مهم است.
در مورد طلاق، دستگاه های مختلف فعالیت های مختلف انجام می دهند. مثلا بهزیستی مدتی پیش طرح بشیر را مطرح کرده است. یا قوه قضاییه و وزارت ورزش و جوانان که در مورد مسایل ازدواج جوانان و بحث پیشگیری از طلاق کار می کنند. اینها باید در جایی ساماندهی شود. برنامه ششم در حال نگارش است. هیچ زمانی در کشور ما حتی بهترین و طلایی ترین برنامه که برنامه، سوم بود، به مسایل اجتماعی توجه نشده بود، متولی مباحث اجتماعی مشخص نشده بود؛ یعنی آسیب های اجتماعی هیچ متولی ای نداشته و ندارد و الان هم وضعیت همین طور است.
آسیب بعدی اعتیاد است. سال های آینده با وضعیت شدیدتری در مورد اعتیاد رو به رو خواهیم بود. الان دیدگاهی که برخی مسوولان و سیاستگذاران و تصمیم گیران در کشور دارند این است که می گویند اگر تعداد معتادان بی خانمانی که در خیابان ها هستند ساماندهی شوند مساله حل می شود. این یعنی عملا در مورد یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر دیگر- طبق آمار خودشان- برنامه ای وجود ندارد. این هم یک مساله است. با این وضعیت با توجه به متغیرهای بزرگ تری که روی اعتیاد تاثیرگذار هستند همچون طلاق در خانواده، بیکاری، شرایط اجتماعی، اینکه هیچ جایگزینی برای نبود شادی در کشور وجود ندارد و اجازه نمی دهند این جایگزین ها عمل کند، اعتیاد کم نمی شود. اعتیاد با ورد و فوت کاهش نمی یابد.
به نظر شما کدام نوع اعتیاد در سال آینده تشدید می شود؟
به نظر می رسد در سال های آینده اعتیاد به آمفتامین ها شدیدتر می شود و مصرف چندگانه مواد که در حال حاضر هم وجود دارد تا سال های آینده ادامه می یابد. البته مواد خفیف تری هم مثل حشیش و الکل وجود دارد. الکل همواره مساله بوده و هست و خواهدبود؛ چرا که یکی از چیزهایی است که افراد راحت تر می توانند در زیرزمین استفاده کنند. درواقع این روندها در حال زیرزمینی شدن هستند، چون می توانند به راحتی استفاده شوند. بنابراین مواد زیرزمینی که به طور سنتی هم استفاده می شدند مانند حشیش و الکل بیشتر استفاده خواهندشد.
اگر به عملکرد سیستم گذشته برگردیم چه کارهایی را باید انجام می دادیم که ندادیم؟
اگر واقعیت را بخواهید تا سال های قبل مساله اعتیاد مساله هم مسوولان و دستگاه ها نبود.
تا کی؟
تا همین چند سال قبل. حتی در دولت نهم، اعتیاد دانش آموزان را انکار می کردند، اما واقعیت این است که دیگر نمی توان این قضایا را مخفی کرد و به همین دلیل مسوولان روی این قضیه تمرکز کرده اند.
کارهایی که باید انجام می شد و نشد چه چیزهایی بوده است؟
از گذشته برنامه ریزی استراتژیکی در مورد اعتیاد وجود نداشته است. مساله اعتیاد امروز برای مسوولان، همان مساله ای است که سال ها پیش در مورد اعتیاد داشتند. حدود ۳۲، ۳۳ سال است که مساله مسوولان، معتادان خیابانی بودند و به نظر می رسید این معضل اعتیاد است. حال آنکه مساله اصلی، این قضیه نیست. در ستاد هم به من گفتند: «دکتر! آدرس منزلتان کجاست که ما چند نفر از این معتادان را پشت در منزلتان بخوابانیم.» بله من هم معتقدم معتادان خیابانی معضل هستند اما با چه روش و سیستمی باید به اینها نگاه کرد. هیچ گاه قبول نکرده ایم که یک فرد معتاد خیابانی هم یک انسان است و باید خدمات انسانی بگیرد. هیچ گاه نخواسته ایم بپذیریم در زمینه پیشگیری کارهای موثری انجام نداده یم.
چندین سال پیش، در دهه ۷۰، آقای فلاح دبیر کل ستاد گفته بود که ما به بن بست رسیده ایم. مابه این وجه قضیه باید توجه کنیم که برنامه ریزی نداشته ایم. به نوعی تحت فشارهای مردم و مجلس مجبور بوده ایم همیشه ضربتی عمل کنیم. این کار با سیستماتیک عمل کردن خیلی متفاوت است. تنها جایی که سیستمی عمل کردیم، کاهش آسیب بوده که خوب پیش رفت اما آن هم در ادامه با مشکلاتی رو به رو شده است.
سیستم پیشگیری مان چه مشکلاتی داشته است؟
همه معتقدند کارهایی برای پیشگیری انجام داده اند؛ حال سوال این است که اگر اینطور است چرا به چنین وضعیتی دچار شده ایم؟ پیشگیری باید اثربخش باشد.در هر فعالیت پیشگیرانه، باید بلافاصله پس از اجرا، ارزشیابی انجام شود اما هیچ گاه ارزشیابی انجام نشده است. ارزشیبای نمی شود و تنها هزینه می شود. درواقع کدام یک از برنامه های صدا و سیما در ارتباط با پیشگیری اثربخش بوده است؟ آیا اثربخشی همین طرح جمع آوری معتادان خیابانی انجام شده است؟ کدام یک از طرح ها سنجیده شده اند تا ببینم این برنامه ها چقدر اثربخش بوده؟
حداقل در ۱۰، ۱۵ سال گذشته که در این قضایا درگیر هستم خاطرم هست طرح های «شفق»، «نحات» و... هر سال اجرا شده است، زمانی می گویند بهداشت نیاید، زمانی می گویند بیاید و... سه سال است که سند پیشگیری تصویب شده اما چه مقدار از فعالیت ها براساس این سند پیش رفته و ستاد مبارزه با موادمخدر چقدر توانسته اعتبار به دستگاه ها بدهد؟ اصلا چرا اعتبار باید در ستاد توزیع شود؟ اینها همه نوعی آسیب است. من در ستاد هم که بودم به صورت جدی موافق بودم که اعتبار باید مستقیما در دستگاه های توزیع شود. رقمی برای بحث های اعتیاد در کشور است. سهم درمان مشخص است که باید به سه دستگاه وزارت بهداشت، بهزیستی و سازمان زندان ها برسد.
در حال حاضر با ۱۶ دستگاه، تفاهم نامه امضا شده و به هرکدام ۲۰۰ میلیون تومان اختصاص می دهند. قرار است با این پول ها چه کنند و چه گزارشی می دهند؟ چرا وضعیت این گونه است؟ پیشگیری لازم است اما پیشگیری درست و حسابی، نه اینکه فکر شود با پوستر و همایش و تریبون گرفتن در صدا و سیما مشکل حل می شود. دیدیم که با این کارها مشکلی حل نشده و نمی شود.
به نظرتان چه باید کرد؟
مقررات و ضوابطی وجود دارد اما چندان اجرا نمی شود؛ به عنوان مثال در اعتیاد سند پیشگیری وجود دارد اما خیلی به این قضیه توجه نمی شود. این سند برای اجراشدن به پول نیاز دارد. نکته بعدی این است که در سیاست های کلان کشور همچون برنامه ششم باید فصلی به عنوان فصل آسیب های اجتماعی وجود داشته باشد. بنابراین پیش از هر اقدامی متولی آسیب ها باید مشخص شود. ممکن است نمایندگان بگویند همه مسوولیت را به یک دستگاه نسپاریم. اشکالی ندارد. هربخش با ذکر نام به یک دستگاه واگذار شود تا مشخص باشد کدام نهاد، باید چه کاری انجام دهد. در صورتی که هم نتوانست، باید پاسخگو باشد. برنامه ها باید اسناد داشته باشد و هر ارگانی ادعا کرد کاری انجام می دهد، این کار ارزشیابی شود و دستگاه های نظارتی باید جدی تری بر مسایل اجتماعی نظارت کنند.
پ
ارسال نظر