خیانت جنایت می آورد

مجله همشهری تندرستی - خاطره علی نسب: زن 24 ساله محکوم به قصاص می شود؛ او همسرش را کشته و دلیل این جنایت را فقط «خیانت» می داند اما این پرونده تنها پرونده ای نیست که در آن به خاطر خیانت رای به قصاص داده می شود. سال ها است پرونده های زیادی در این گونه موارد به دادگاه کیفری ارجاع داده می شود. در این گزارش، پرونده های مربوط به جنایت هایی را که در طول این دو سال به خاطر خیانت اتفاق افتاده شده، مرور می کنیم.

جنایت خونین به خاطر رابطه پنهانی

سرهنگ حسین حسین زاده، رییس پلیس آگاهی استان اصفهان چندی پیش اعلام کرد که جسد مردی در نزدیکی زاینده رود پیدا شده است، او گفت: «فروردین امسال اعضای یک خانواده که برای تفریح به حاشیه رودخانه زاینده رود رفته بودند با یک گونی مشکوک رو به رو می شوند که بعد از باز کردن در گونی و دیدن جسد موضوع را به نیروی انتظامی گزارش دادند.»


وی با بیان اینکه پس از اطلاع دادن ماجرا به پلیس، تیمی از کارآگاهان همراه بازپرس ویژه قتل در محل جنایت حاضر شدند، گفت: «در نخستین بررسی ها مشخص شد جسد متعلق به مرد جوانی است که چند روزی از مرگ او می گذرد و عاملان جنایت پس از قتل مرد ناشناس با ضربه های کارد، جسدش را داخل گونی قرار داده و به نزدیکی رودخانه انداخته بودند.»

رییس پلیس آگاهی استان اصفهان ادامه داد: «پس از تحقیقات مقدماتی و با دستور بازپرس ویژه قتل، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران پلیس کارآگاهان تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند.»

ماموران در نخستین گام برای شناسایی هویت مقتول به بررسی پرونده افراد فقدانی پرداختند و دریافتند مقتول خسرو نام دارد و خانواده اش ۲۸ اسفند سال گذشته با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن او خبر داده بودند. سرهنگ حسین زاده با اشاره به اینکه با شناسایی مقتول، پرونده وارد مرحله جدیدی شد، گفت: ردیابی های پلیسی نشان داد او در یکی از شب های اسفندماه با یکی از دوستانش قرار ملاقات داشته است.

در ادامه دوست او دستگیر و در بازجویی ها منکر هرگونه ارتباطی با مقتول شد. کارآگاهان که متوجه تناقض گویی های متهم شده بودند به بازجویی ها ادامه دادند و او سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت مدتی است با همسر مقتول ارتباط پنهانی داشته است. قاتل بر این ادعا بود که با همسر مقتول نقشه قتل را کشیده و در شب حادثه به بهانه گردش با مقتول او را به یک نقطه ای از شهر که رفت و آمدی در آنجا نبوده، برده و با همکاری دو مرد دیگر با وارد کردن چند ضربه با چوب به سرش و پنج ضربه کارد به بدنش و بعد از بستن دهانش با شال، او را داخل گونی انداخته و در کنار رودخانه رها کردند. همسر مرد هم به جنایت خود اعتراف کرد و در نهایت رای به قصاص مرد جنایتکار داده شد و زن نیز محکوم شد.

من همسر او را کشتم

زن ۳۵ ساله ای به اداره آگاهی رفت و از ناپدیدشدن مرموز همسرش خبر داد.او به ماموران گفت: «۸ روز قبل، همسرم «سیامک» برای خرید به بیرون از خانه رفت ولی برنگشت. همسرم اگر کاری داشت یا مسئله ای برایش پیش آمده بود، حتما مرا در جریان قرار می داد، اما این بار چیزی به من نگفت.»

حدود ۱۰ ماه از ماجرا گذشت و هیچ ردی از مرد ۳۸ ساله در دست نبود که خواهر سیامک با مراجعه به اداره آگاهی، سرنخ های جدیدی را در اختیار ماموران قرار داد.

او گفت: ساناز (همسر سیامک) با مرد جوانی به نام «خشایار» آشنا شده است و با او روابط دارد، به همین خاطر خواهر سیامک احتمال می دهد ناپدیدشدن برادرش شاید ربطی به این رابطه داشته باشد. با اظهارات خواهر «سیامک» پرونده وارد مرحله تازه ای شد و این زن و مرد برای بازجویی به پلیس آگاهی احضار شدند.


خشایار به افسر بازجو گفت: من دوست صمیمی سیامک هستم و پس از ناپدیدشدن دوستم چند بار به خانواده او سر زدم تا جویای وضعیت سیامک شوم و هیچ رابطه ای با همسر دوستم ندارم. کارآگاهان که به اظهارات زن و مرد مظنون شده بودند رفت و آمدهای آنها را تحت کنترل نامحسوس قرار دادند. تجسس های ماموران ادامه داشت تا اینکه سرانجام چند روز بعد مشخص شد که خشایار ساعاتی از شب گذشته، دزدانه به خانه سازن رفته است، بدین ترتیب بلافاصله ماموران راهی خانه ساناز شدند و هر ۲ نفر را دستگیر کردند.

متهم گفت: من و ساناز به هم علاقه مند شده بودیم و تصمیم داشتیم با هم زندگی کنیم، شوهرش سد راه مان بود، تصمیم گرفتیم او را از مقابل راه همان برداریم.

او به اتفاق یکی از دوستانش به نام «حسن» به خانه «سیامک» می رود، با طناب او را خفه می کند. بعد از قتل هم جسدش را در رودخانه ای در بلوار ابوذر تهران رها می کنند.

خشایار گفت که ساناز هیچ رابطه ای با این جنایت ندارد و از ماجرا بی خبر است.

تحقیقات جنایی روی این شاخته ادامه دشات تا اینکه خشایار اعتراف کرد که قتل را با نقشه «ساناز» و همکاری او انجام داده است. سپس ساناز در جایگاه قرار گرفت و گفت: «من و خشایار به هم علاقه مند شدیم و با هم نقشه قتل همسرم را کشیدم که بتوانیم ازدواج کنیم. سیامک به من توجه نمی کرد و من را دوست نداشت.»

با اعتراض متهمان، پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات شعبه ۲۴ دیوان عالی کشور حکم به قصاص دادند و زن و مرد خیانت کار و جنایت کار به جزای عمل خود رسیدند.

دو روز زندگی با جسد همسر

مردی همسرش را به قتل رسانده و پرونده او به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان تهران از کیفرخواست دفاع کرد و گفت: روز حادثه پیکر بی جان زنی را به یکی از بیمارستان های ورامین منتقل کردند. پزشکان بعد از معاینه او گفتند که زن جوان به دلیل اصابت ضربات شدیدی که به بدن او وارد شده، دچار خونریزی داخلی و در نهایت فوت شده است. ماموران پلیس هم که با تماس پزشکان در جریان حادثه قرار گرفته بودند، به بیمارستان آمدند و شوهر مرجان را بازداشت کردند.

وی در اولین بازجویی ها گفت: «چند روز قبل وقتی به خانه آمدم، فهمیدم همسرم زخمی شده است. او به من گفت وقتی من در خانه نبودم، چند غریبه به خانه آمده اند و بعد از اینکه به او تعرض کرده اند، او را کتک زده اند. امروز هم حالش بد شد و او را به بیمارستان منتقل کردم. ماموران پلیس ادعای مرد را قبول نکردند و دوباره از او بازجویی کردند. سرانجام او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: همسرم با چند مرد غریبه رابطه داشت، به خاطر همین، من او را به قتل رساندم.

متهم در دفاع از خودش به قضات دادگاه گفت: «من در بازجویی ها به قتل همسرم اقرار کردم اما اتهام خودم را قبول ندارم. من و او هر دو مصرف کننده مواد بودیم. او یک روز به خانه آمد و گفت می خواهد بچه اش را به بهای ۳۵ میلیون تومان به پزشکی که ۱۷ سال قبل ازدواج کرده و بچه دار نمی شود، بفروشد. من هم نتوانستم مانع خواسته اش بشوم، چون هیچ حقی نسبت به بچه او نداشتم. چند روز بعد از آن ماجرا، همسرم ناپدید شد. من هرجا را که می شناختم به دنبالش رفتم اما او را پیدا نکردم تا اینکه یکی از دوستانم او را دید، دستش را گرفته و به خانه من آورد.

همسرم گفت هیچ کار خطایی انجام نداده است، من هم عصبانی شدم و او را کتک زدم. بعد هم به آشپزخانه رفتم و مشغول درست کردن شام شدم. وقتی به اتاق آمدمدیدم که مریم غش کرده است و از دهانش کف خارج می شود. بعد هم او را به بیمارستان منتقل کردم.» قاضی همت یار اظهار داشت پزشکی قانونی زمان مرگ را دو روز قبل از انتقال به بیمارستان اعلام کرده است و متهم اعتراف کرد که دو روز با جسد زنش زندگی کرده است. قاضی به قصاص مرد داد.

مرد می گوید همسرش لایق مرگ بود

در این پرونده، متهم شش سال پیش همسرش را به خاطر خیانت کشته بود، آن هم مقابل چشم فرزندانش. حامد که پیش از این در شعبه ۷۱ مورد محاکمه قرار گرفته بود، قتل همسرش را پذیرفته و در دفاع از خودش گفته بود: «من و الناز سال ها بود که با هم زندگی می کردیم و دو فرزند داشتیم. مدتی بود که حرف و حدیث های مردم را درباره زنم می شنیدم.»

او ادامه می دهد: «آنها می گفتند همسرم با کسی رابطه دارد اما من باور نمی کردم تا اینکه متوجه شدم هزینه تلفن همراهش زیاد شده است. به الناز گفتم چرا این اتفاق افتاده؟ جواب داد با خواهر دم بختش برای خرید جهیزیه زیاد صحبت کرده است اما یک روز وقتی به سرزده وارد خانه شدم و همسرم را در حال مکالمه دیدم، متوجه شدم او با مردی رابطه دارد، او مدعی شد کسی مزاحم تلفنی شده است.»


حامد می گوید: «رابطه من و همسرم تیره شده بود، به او گفتم بهتر است این رابطه را تمام کند،اما الناز منکر می شد. من همسرم را طلاق دادم اما بعد از مدتی دوباره آمد و به من گفت حاضر است همه کارهایی که کرده را جبران کند و دوباره برگردد. من زنم را دوست داشتم و واقعا با علاقه زیاد با او زندگی می کردم، وقتی الناز گفت حاضر است همه کارهایش را جبران کند من هم قبول کردم که دوباره با هم زندگی کنیم. او را از تهران به کیش بردم. به همسرم اعتماد کردم و زندگی مان را از سر گرفتیم اما بعد از مدتی دوباره کارهایش را شروع کرد.»

مرد ادامه می دهد: «او مرتب با بهروز، کارمند کارخانه پدر من ارتباط داشت، نمی توانستم به آن مرد هم چیزی بگویم چون می دانستم همسرم به سمت او می رود. روز حادثه همسرم گفت می خواهد به خرید برود. چند ساعت بعد به خانه رفتم و او را همراه با بهروز دیدم. همسرم را به باغی بردم، چاقو را هم برداشتم، به او گفتم چرا این کارها را می کنی؟ گفت می خواهد همین راه را برود. می خواستم همه مان را بکشم، زنم را زدم و دست خودم هم زخمی شد. بعد از کلی کتک کاری او را به وسیله چاقو کشتم.» اولیای دم از قاضی خواستند که قاتل دخترشان قصاص شود و مرد هم پای چوبه دار رفت. او می گفت همسرش لایق مرگ بوده است.

زنی که روی همسرش اسید پاشید

زن به قاضی گفت که روز ۱۲ مرداد ماه سال گذشته همسرش را با اسید سوزانده است؛ اما واقعا ماجرای این جنایت هولناک چه بوده است؟

کارکنان بیمارستانی در کهریزک به پلیس خبر دادند که مردی با اسید هدف حمله قرار گرفته و به شدت دچار جراجت شده است. ماموران با مرد گفت و گو کردند و او گفت: امروز وقتی به خانه آمده، همسرش مایعی را از داخل ظرفی که دستش بود، به صورتش پاشیده است. مرد به دلیل شدت جراحت فوت شد. ماموران پلیس هم زن او را به اتهام قتل همسرش بازداشت کردند، سپس اولیای دم درخواست قصاص کردند.

زن در این باره گفت:

«جنایت خودم را قبول دارم اما باور کنید که نمی خواستم همسرم را به قتل برسانم. همسرم مرد خیانت کاری بود و زمانی که من از رابطه او با چند زن دیگر باخبر شدم، با هم دعوا کردیم. من به خانواده اش خبر دادم و قرار شد تا از هم طلاق بگیریم اما سرنوشت ما را آشتی داد و او قول داد که رفتارش را اصلاح کند. من می خواستم همسرم را بترسانم و نمی دانستم مایعی که به رویش ریختم، اسید است، فکر می کردم جوهرنمک است.»

قاضی عبداللهی بعد از شنیدن دفاعیات متهم، با اعضای دادگاه وارد شور شد و در نهایت رای به قصاص زن داده شد. او پس از اینکه رای نهایی اعلام شد رو به مادر همسرش گفت، مرد خیانت کار باید این گونه مجازات شود.