آخرین وضعیت دختران دبستان شین آباد
داغ دختران شین آباد فراموش نشود
در ۱۶ آذر سال ۹۱ آتش سوزی در دبستانی در شین آباد پیرانشهر روی داد. ساعت ۷ و نیم صبح بود و معلم هم یک خانم. مخزن بخاری لبریز از نفت می شود. بخاری در مقابل در کلاس بود و پنجره هم با نرده های فلزی گرفته شده بود. با مشتعل شدن آتش بچه ها می ترسند...
مجله صدا: در 16 آذر سال 91 آتش سوزی در دبستانی در شین آباد پیرانشهر روی داد. ساعت 7 و نیم صبح بود و معلم هم یک خانم. مخزن بخاری لبریز از نفت می شود. بخاری در مقابل در کلاس بود و پنجره هم با نرده های فلزی گرفته شده بود. با مشتعل شدن آتش بچه ها می ترسند. اما معلم اجازه نمی دهد بیرون بروند و از سرایدار می خواهد که بخاری را بیرون ببرد. با بلندکردن بخاری دست سرایدار می سوزد و آن را رها می کند و آتش به تمام کلاس می ریزد.
خانم معلم و سرایدار از روی آتش می پرند و خود را به بیرون می رسانند. اما آتش تمام منطقه جلوی در کلاس را می گیرد. بچه ها همه به عقب کلاس هجوم می آورند. آتش هر لحظه به انتهای کلاس نزدیک تر می شود. دیوار و کف اتاق به حدی گرم می شود که پوست دست و پای این دانش آموزان به در و دیوار بسیار داغ اتاق درس می چسبد و کنده می شود. دو تا از دختران به شیشه پنجره هجوم می برند و آن را می شکنند، اما دستشان بریده می شود.
پنجره داغ، تمام صورت و دست و پای آنها را می سوزاند. این بچه ها به مدت ۲۰ دقیقه در میان آتش و دود خفه کننده تقلا می کنند و برای زندگی فریاد می زنند. آنهایی که از بقیه به شعله های آتش نزدیک تر بودند بیشترین آسیب را می بینند و بیشترین سوختگی را در بر می دارند. تعدادشان به ۱۵ نفر می رسد. در این مدت مردم روستا و آبادی جمع می شوند و با شکستن نرده های پنجره اقدام به خارج کردن بچه ها از میان شعله های آتش می کنند. سیران و ساریان به علت شدت جراحات وارده جان خود را از دست می دهند.
مابقی به مراکز درمانی در نقده، سنندج، تهران و اصفهان منتقل می شوند. کلاسی ۳۵ نفره که در آن روز تعداد دانش آموزانش ۲۸ نفر بود و مابقی غیبت داشتند. دو نفر از آنها فوت می کنند و ۲۶ نفر با درجات متفاوت سوختگی زنده ماندند. از میان آنها ۱۲ نفر بیشترین میزان سوختگی را دارند. بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ درصد سوختگی. برخی از این ها فاقد انگشت شده اند و نمی توانند خودکار و قلم به دست بگیرند. آمنه راک فقط یک ناخن دارد.
اما این یک ناخن را هماره لاک قرمز به نشانه زندگی و امید می گذارد. این را حسین احمدی نیاز وکیل کودکان شین آباد می گوید. او خوشحال است که سرانجام و پس از دو سال توانسته دیه کامل و برابر را برای این دختران از دولت بگیرد. گفت و گو با وکیل کودکان را در ادامه می خوانید:
میزان سوختگی چگونه مصاحبه شده که به ۳۵۰ تا ۴۰۰ درصد رسیده؟ یعنی برخی از آنها سه و یا چهار بار به طور کامل سوخته اند؟
- براساس قوانین و میزان دیه هایی که باید به آنها پرداخت شود، این محاسبه ها صورت گرفته است. مثلا دو ابرو، تمام انگشتان و صورت. برخی از این دانش آموزان دختر به گونه ای سوخته اند که امکان مادرشدن خود را برای همیشه از دست داده اند. درصدی از این محاسبات هم بابت بار روانی ناشی از حادثه لحاظ شده است. برای همین است که برای تعدادی از این ها دیه سه تا چهار نفر را برآورد کرده ایم.
اثرات روانی ناشی از این حادثه الان به چه شکلی بروز کرده است؟
- تمام این ها تقریبا هرروزه با این موضوع رو به رو هستند. در خواب و بیداری با آن مواجه اند. کابوس های وحشتناکی دارند. به یاد سیران و ساریان می افتند که در برابر چشم شان سوختند. حادثه شین آباد برای این دختران یک تراژدی بود. تصور کنید دست به دیوار می زنید و پوست دستتان بر روی دیوار می ماند و یا پوست پای آنها از شدت گرما به کف زمین چسبیده بود. برخی از این ها هنوز در آئینه به خودشان نگاه نمی کنند. توان مادری را از دست داده اند. تعدادی از آنها سینه هایشان هم سوخته و از بین رفته است. به رغم تمام روند درمانی صورت گرفته، هنوز نتوانسته اند صورت طبیعی و اولیه خود را به دست بیاورند. تعدادی از آنها تاکنون ۵۰ بار عمل جراحی را تجربه کرده اند.
در روند درمانی، روان درمانی و روانپزشکی هم وجود دارد؟
- بله اما در این راه مشکلات بسیاری وجود دارد. این دانش آموزان ابتدا با خودشان مشکل دارند، مشکلی که با دیگران دارند و مسائل و روابطی که با والدین دارند، مشکلات دیگری است. مجموعه این عوامل روند روان درمانی آنها را با مشکل و کندی روبرو کرده است. تعدادی با نگاه یک دختر بیچاره و بدبخت سوخته به آنها نگاه می کنند. این نگاه آنها را به شدت آزار می دهد. این را به دردهای جسمانی ناشی از عمل های جراحی مداوم اضافه کنید. با این همه هنوز امید دارند و می خواهند بیش از این سوختگی، توسط جامعه، آسیب نبینند.
سرنوشت آن خانم معلم چه شد؟
- از آنجا رفت. من خیلی تلاش کردم تا خانواده ها از او شکایت کنند، اما نپذیرفتند و این کار را صلاح ندانستند. فکر می کنم عذاب شدیدی می کشد. البته نمی دانم کجاست. این معلم متاسفانه خودش فرار کرد و بچه ها را به حال خودشان رها کرد. کمترین کاری را برای نجات جان آنها انجام نداد. به نظر من ضعف عملکرد این معلم کمک زیادی به گسترش این فاجعه داشته است. ما برای توجه بیشتر اولیای امور به مسائل مدارس و استانداردسازی آنها پشنهاد دادیم که روز ۱۶ آذر را به عنوان روز ملی استانداردسازی مدارس مطرح کنیم. تا به این وسیله توجه دولت و خیرین را به مخاطرات مسائل و مشکلات مدارس غیراستاندارد جلب کنیم.
روزی که البته مصادف با روز دانشجو شد و دست کم سال اول موفقیتی برای جلب توجه نداشتید؟
- علی رغم این نامگذاری متاسفانه نتوانستیم نگاه ها را به این موضوع جلب کنیم، اما امید داریم که دولت در این باره به کمک رسانه ها کارهایی را انجام دهد.
در کدام بیمارستان مسائل پزشکی آنها پیگیری می شود؟
- در بیمارستان فاطمه زهرا همزمان با روند درمانی، مسائل روانی آنها نیز پیگیری می شود. اما مطلوب ما این است که یک تیم کامل پزشکی در زمینه روان درمانی و روان پزشکی بتواند با آنها در ارتباط باشد. مهم ارتباط با این بچه ها در سکونت گاه های آنها است. نه در تهران و هزار کیلومتر دورتر از محل زندگی شان. آنها باید بتوانند در دل جامعه باشند و در یک فرایندی با کمک همین جامعه امیدوار به زندگی شوند. متاسفانه در این باره عملکرد راضی کننده نیست.
مهمترین مسائل شما الان چه است؟
- چهار موضع متفاوت در این باره وجود دارد. روند درمانی، تحصیلی، پرداخت دیه و روند معیشت آنها مهمترین مسائل موجود است. در حوزه درمان پس از دو سال الان نزدیک به یک ماه است که این بچه ها می توانند به مدرسه بروند و ادامه تحصیل بدهند. تا الان در یک نمازخانه درس می خواندند. تازه یک ماه است که یک کلاس استاندارد با لپ تاپ و دیگر وسایل کمک آموزشی را فراهم کرده اند.
برخی از این ها نمی توانند خودکار در دست بگیرند اما به علت مسائل روانی و درمانی به شدت از درس های خودشان عقب افتاده اند. پیشنهاد ما این است که برای هر دو دانش آموز یک معلم خصوصی توسط آموزش و پرورش معرفی شود تا روند تحصیلی آنها بهتر از این به پیش برود. یکسری قول و قرارهایی هم گذاشته شده است.
درمورد پرداخت دیه و بیمه آنها طبق ماده ۵۶۷ قانون مجازاتاسلامی هرگاه دیه زن مازاد بر ثلث دیه مرد باشد، آن دیه به نصف کاهش پیدا می کند. اما در تبصره ذیل ماده ۵۵۱ قانون جدید مجازات اسلامی آمده که تفاضل دیه را صندوق تامین خسارت بیمه می پردازد. از سوی دیگر براساس ماده ۵۶۲ تفاوتی بین عرض زن و مرد وجود ندارد. و دیه عرض مرد با زن برابر است.
عرش یعنی چه؟
- آثار به جا مانده از سوختگی بر پوست عرش است.
فکر کنم این برابری دیه فقط در مورد تصادف های رانندگی است؟
- نه، در همه موارد است. متاسفانه این تبصره ذیل ماده ۵۵۱ در کشور اجرا نمی شود. براساس اصل ۲۰ قانون اساسی آمده که هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست.
اگر اینگونه است که شما می گویید پس مشکل کجاست و چرا این قانون اجرا نمی شود. مشکل قضات هستند، شرکت های بیمه و یا شما وکلا؟
- اصلا در قانون جدید مجازات اسلامی ذکری از تصادف نیامده و در همه موارد پرداخت دیه باید برابر باشد. در زمان تصویب همین قانون بود که اعلام کردند مشکل نابرابری دیه زن و مرد در ایران پایان یافت. با این همه این قانون درباره بچه های شین آباد اعمال نشد. با فشار ما وکلا، و توجه دولت و استدلال حقوقی لازم سرانجام شرکت های بیمه پذیرفتند که به این دختران دیه کامل و برابر یک مرد را بدهند.
بنابراین با این حکم قضایی که شما گرفتید می توان آن را به عنوان یک رویه قضایی درباره دیگر موارد نیز اشاعه داد؟
- ما اصلاح حکم نگرفتیم. بلکه دستور دولتی گرفتیم.
پس از نظر قانونی هنوز در این باره مساله حل نشده است؟
- متاسفانه اجرای قانون سلیقه ای شده است. شرکت های بیمه هم به خاطر بار مالی از پرداخت دیه کامل خودداری می کنند. موارد مشابه در این باره زیاد است. اما در اجرای قانون ضعیف عمل می شود. این یک دستور دولتی بوده که با کمک معاونت برنامه و بودجه بدست آمده است و فقط برای این مورد است. البته به نظر من از نظر قانون مشکلی نداریم و فقط در زمینه اجرا و استدلال هایی که می شود مشکل وجود دارد. ما از نظر قانونی وارد این پرونده نشدیم.
چون در این صورت باید با معلم و سرایدار روبرو می بودیم که آنها هم پولی نداشتند که بخواهند دیه بدهند. ما از باب مسئولیت مدنی دولت وارد شدیم و دولت را مسئول این کار دانستیم. چرا که دولت براساس قانون مکلف است شرایط لازم و رایگان را برای تحصیل همه اتباع کشور فراهم کند و در این باره تفاوتی هم بین زن و مرد نیست. خوشبختانه با تلاش های صورت گرفته و حمایت دولت سرانجام به آقایان پذیراندیم که دیه را در این مورد برابر درنظر بگیرند و امیدوارم برای همه زنان ایران این شرایط فراهم شود.
میزان دیه چقدر است؟
- الان دیه کامل ۱۵۴ میلیون تومان به ازای یک فرد است.
مدیریت این پول توسط چه کسانی است؟
- هربچه آسیب دیده به همراه خانواده اش به بیمه ایران مراجعه و این مبلغ را دریافت کرده است. اما این که چه کسانی بر نحوه هزینه کردن آن نظارت دارند همه را به عهده خانواده گذاشته ایم. البته قول داده اند که آن پول را برای آینده آنها درنظر گرفته اند. دولت خوشبختانه بیمارستان حضرت فاطمه را برای درمان این دانش آموزان اختصاص داده و این بیمارستان به صورت رایگان تمام هزینه های درمانی آنها را تا هر زمان که لازم باشد، انجام می دهد. علاوه بر این هزینه ایاب و ذهاب و اقامت هر دانش آموز در تهران که حدود ۸۰۰ هزار تومان برای هر نوبت سفر به تهران می شود، نیز تقبل شده است.
آخرین مساله این دانش آموزان آسیب دیده مساله معیشت آنها است که دولت پذیرفته مبلغی را اضافه بر دیه برای موضوع معیشت آنها در نظر بگیرد. در این چهار مقوله ما با کمک و همراهی دولت پیشرفت های خوبی داشته ایم.
نظر کاربران
اخی بمیـــــــــــــــرم الهی ...چقد ناراحت میشم وقتی این عکسها رو میبینم ....
امیدوارم اونقدر علم پیشرفت کنه که مثل روز اولشون بشن… خداروشکر به خاطر سلامتی …الحمدلله
از ته دلم ناراحت شدم ، خدايا شكرت بخاطر سلامتي كه بهمون دادي .
هیچی فراموش نمیشه
اینو تاریخ ثابت کرده
از صمیم قلب آرزو میکنم هرچه زودتر هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی خوب و سالم بشن. و هیچ وقت دیگه همچین اتفاقی تکرار نشه.
خدایا شکر........
ایشالله دل این عزیزا همیشه شادباشه خدایاشکربه خاطرسلامتی
خدایا خودت دوباره سلامتی این دخترای سرزمینمون رو برگردون
لطف کنید خداروشکر رو تودلتون بگید.به نظر شما اگه پدر مادر یا شاید خود این بچه ها بیان تواین سایت وخداروشکر گفتن های شماروببینن خوشحال میشن!من ی برادر مریض دارم انقدر بدم میاد وقتی با داداشم بیرونم کسی روبروی من واسه سلامتی خودش خدارو شکر کنه
با کمال تاسف در حق این کودکان معصوم ایران زمین خیلی خیلی کوتاهی شد.
چرا باید همیشه بگیم اگر این عزیزان در یک کشور پیشرفته بودند وضعیتشون بهتر بود؟؟؟
چرا نباید مردم سایر کشورها بگویند اگر در ایران بودیم وضعیتمان بهتر بود؟؟؟
من خودم دارم میگم من پشت پاهام سوخت هزار جور دوا درمون کردم تا جاش نمونه بعد این بنده های عزیز خدا با صورت سوخته چطوری میتونن تواین جامعه زندگی کنن.متاسفم برای جامعه ای که روی گاز خوابیده بعد هنوز مدارسش با نفت گرم میشن
آین خداروشکر چیه راه انداختید واسه سلامتی خودتون
یعنی چی! آخه ادم زیر همچین پستی همچین نظری میزاره
البته خداروشکر واسه سلامتی خوتون ولی نه زیر این پست که درد و رنج بچه های معصوم و نشون داده
اینجا باید همدردی کنید هموطن من
خوش به حال اقا پسرها ودخترخانمهای مسولین که هرگز همچین اتفاقی برایشان نخواهد افتاد حون همیشه در بهترین شرایط هستندهمیشه اینکونه حوادث برای فقیر بیجاره ها ومستضعفان هستش واون خانم معلم هم تااخر عمرش نمیتونه زندگی راختی داشته باشه