این سه کلمه را خیلی زود از جهان خانمها حذف کنید!
حتما شما هم طی روزمره خود برخی عبارات را جسته گریخته در صفحات مجازی و یا به طور مستقیم از دوستان، آشنایان و یا همکارانتان میشنوید. حتما دیدهاید که میگویند "مرد که گریه نمیکنه" و یا اینکه "من یک زن قوی و مستقل هستم".
برترینها: حتما شما هم طی روزمره خود برخی عبارات را جسته گریخته در صفحات مجازی و یا به طور مستقیم از دوستان، آشنایان و یا همکارانتان میشنوید. حتما دیدهاید که میگویند "مرد که گریه نمیکنه" و یا اینکه "من یک زن قوی و مستقل هستم". عباراتی شعارزده که مدام در صفحات زرد مجازی تکرار میشوند و انگار تنها ابزارشان برای کارکرد در جهان واقعی، "تلقین" است. در همین ارتباط یک رواندرمانگر، توئیت قابل تاملی منتشر کرده که اتفاقا با واکنشهای مختلفی هم روبرو شده. این توئیت از محمدنبی کاظمیان را بخوانید: "بنظرم این قضیه "زن قوی و مستقل" هم مسیر "مرد که گریه نمیکنه" رو داره پیش میره و سازمانیافتگیش در فرهنگ عمومی شبیه همونه. احتمالا در سالهای آینده شاهد سرخوردگی عظیم زنانی باشیم که درگیر این عناوین بودن؛ شبیه مردایی که درگیر اون عناوین شدن. رفتارهای تودهای همیشه همینن."
میل شدید به مستقل شدن محصول چیست؟
معین دهاز در صفحه اینستاگرامی "نباید میماندیم" در تایید توئیت مذکور مینویسد: این مباحث بهشدت سوءتفاهمخیز هستند! پس همین اول تکلیفم رو با مستقل و قوی بودن زنان (و مردان) معلوم میکنم: شخصا همهی آدمها رو تشویق میکنم تا "هر قدر در توانشون هست و براشون سازنده است" مستقل و قوی باشند. اینها ذاتا صفات خوبیاند و بخشی از شکوفایی شخصیتیِ هر آدم، تقویت همین صفاته. طبیعتا توصیه نمیکنم که آدمیزاد تسلیم محض، و بنده و بردهی جامعه، سنتها و خواستههای دیگران باشه. اما ذکر چند نکته لازمه:
یک: بنظرم در این توییت حرف درستی هست. تعریفی که از "زن قوی" داره ارائه و تبلیغ میشه با "واقعیتهای این دنیا" و امکانات موجود و بضاعتهای جامعهی ما [فعلا] جور در نمیاد. و اصلا معلوم نیست چرا و از این مهمتر "چگونه" یک زن اینهمه مسئولیت جدید رو باید متحمل بشه؟ طبق این تعریفها الان چند درصد زنان ایران "قوی و مستقل" محسوب میشن؟ احتمالا خیلیخیلی کم. عملا جمعیت بزرگی رو مأیوس میکنیم. اینها برای من صرفا پرسشهایی هستند و آرزوم اینه که همه [زن یا مرد] قوی باشند و از زندگیشون راضی باشند، حالا هر شکلی که زندگی میکنند. فکر میکنم کلمههای "قوی و مستقل" باید بازتعریف بشن، و شرایط "فردی" آدمها و تفاوتها و بضاعتها رو هم در نظر بگیریم.
دو: ایدهی "زن قوی و مستقل" درست مثل ایدهی "مردِ همیشهمحکم" وقتی که به نسخهای جمعی، واحد و غیرشخصی تبدیل میشه، به جای اینکه رهاییبخش باشه، درد میاره. چون این تعریفها معمولاً امکانات و شرایط رو در نظر نمیگیرن و فرد رو در برابر یه ایدهی گنگ و دستنیافتنی تنها میذارن.
سه: اینطور فکر میکنم که "میل شدید به مستقل شدن" در واقع محصول ناامیدی از دیگران و نارضایتی از الگوهای مخرب سنتی هم هست (علاوه بر دلایل دیگر). مثلا کنترلگری و سلطهگری در مردان و عدم پشتیبانی از جانب خانواده و دوستان، بهطورطبیعی میل به استقلال و حتی در مواردی میل به انزوا رو بیشتر میکنه. بنابراین اگر کسی میخواد به زنان توصیه کنه که کمتر به استقلالشون اصرار کنند، از اون طرف، مشکلات مربوط به رفتارهای مردان، خانوادهها و شرایط محیطی رو هم باید حلوفصل کنه!
چهار: قوی بودن رو بیشتر در این میبینم که آدم (زن یا مرد) بتونه موقعیتها رو درست ببینه، و درست ارزیابی کنه. بتونه خودش رو زود با واقعیتها "تطبیق" بده و انعطافپذیر باشه. بدونه کجا به دیگری تکیه کنه و کجا نه. بدونه کِی وقت دویدنه، کِی بهتره قبول کنه خسته شده، در چیزهایی بازنگری کنه و تصمیمهای جدید بگیره.
کاربران چه گفتند؟
محمد نوشت: بیش از حد مستقل شدن، پاسخ به تروماست. یعنی مغز اینجوری تربیت میشه که تا جایی که میتونه از هیچکی کمک نگیره و خودش از پس همه چی بربیاد تا آسیب کمتری ببینه. «غایبان در لحظههای سخت، باید تا ابد غایب بمانند.»
نازنین: مرسی که در این مورد نوشتین، شخصا مدت زیادیه فکر و روانم درگیر همین مسئله ست
نسترن هم معتقد است: هر چیزی که توی چشم میکنی یعنی نداریش. زنان واقعا مستقل حتی حوصلشون نمیکشه فکر کنن و خوشحال باشن که چقدر قوی و مستقلن!
اما منیزیم نظر متفاوتی دارد: مردا گریه نمیکنن رو زنها رایج نکردن، اونم نتیجه سیستم مردسالاریه که گریه کردن رو یه صفت زنونه ضعیف میدونه که واسه پایین آوردن یه مردی استفاده میکنه. سیستمهای مردسالاری رو هم مردها واسه سرکوب ساختن در صورتی که "زن قوی" واسه بالاتر بردن و حس قدرت دادن به زنیهاییست که همیشه سرکوب شدن.
شیما هم نوشت: همه ما چه مرد و چه زن باید بپذیریم که تواناییها و ضعفهایی داریم که میتونه فارغ از جنسیتمون باشه و کاملا نتیجه تربیت، شرایط فیزیکی و روانی باشه که توش رشد کردیم یا برخورد کردیم. هر کس این نقاط ضعف و توانایی رو شناخت و روشون تمرکز کرد برنده است
اما این کامنت از مرتضی: بیخودی فیلم و ادا بازی نکنید و در نیارید! خودتونم بکشید نمیتونید منکر این باشید که بدن و اسلوب ساختاری فیزیکی بانوان و ظرفیت روانیشون با آقایون متفاوته و مناسب هر نوع کار یا مسئولیت پر فشار نیست هرچند که در جامعه ای مثل ایران بیشتر این فشارها تحمیلیه نه انتخاب شخصی! اما حامیان نادان برابری در همه چیز دیر یا زود در زندگی شخصی خودشونم میفهمند که زن بهتره نقش زنانه همیشگی و نرمال خودش و مرد هم نقش نرمال و مشخص خودش رو داشته باشه! عبارت "زن مستقل قوی" چه بسا مخربتر از "مرد که گریه نمیکنه" باشه.
پری اما خطاب به مردان نوشته: حقیقت اینه که شما از همون اول فکر میکردین از همه موجودات زمین برتر و قویترین. اونم با پایین کشیدن و توی سر زنها زدن. حالا که اون دوران تموم شده و زنها دیگه از شما توسری نمیخورن و یاد گرفتن چطور قوی باشن، این رفتار شد رفتار تودهای؟
و هشدار بابک: متاسفانه عواقبش خیلی زود پدیدار نمیشه و تا جامعه به خودش بیاد، خیل عظیمی نابود میشن.
نظر کاربران
بسیارم عالی
فرقی نمیکنه، چه مرد، چه زن... ما ایرانیان نجیب، همه مون غمدار، آماده ی اشک و آکنده از استرس و فوبیای آینده هستیم، چه مؤنث، چه مذکر،... واقعا دلم واسه نوجوانان میسوزه، آینده شون مثل ما تباه.