يه بچه ۲ ساله بهتر از تو ميگه «نه»
چگونه به راحتي درخواست ديگران را رد كنيد!
تا به حال چند بار برايتان اتفاق افتاده كه لباس يا جنسي را خريدهايد كه اصلا دوستش نداشتهايد و تنها به خاطر سماجت فروشنده و البته چربزبانيهايش خودتان را مجبور به خريد آن كردهايد؟ نگران نباشيد چون ما به شما خواهيم گفت كه چگونه در موقعيتهاي مختلف جسارت «نه» گفتن را پيدا كنيد.
درحاليكه مقدار زيادي كار عقب افتاده داريد و با نگراني مشغول برنامهريزي درستي براي انجام دادنش هستيد، صداي تلفن شما را بهخودتان ميآورد. يكي از دوستان نزديكتان براي آخر هفته يك مهماني دوستانه ترتيب داده و. . . « باور كن اگر نيايي بدجوري دلخور ميشوم.» اين جمله دوستتان بيشتر از كارهاي نيمه تمام برايتان آزاردهنده است و نشان ميدهد شما قدرت رد كردن درخواست ديگران را نداريد اما نگران نباشيد چون ما به شما خواهيم گفت كه چگونه در موقعيتهاي مختلف جسارت «نه» گفتن را پيدا كنيد.
تا به حال چند بار برايتان اتفاق افتاده كه لباس يا جنسي را خريدهايد كه اصلا دوستش نداشتهايد و تنها به خاطر سماجت فروشنده و البته چربزبانيهايش خودتان را مجبور به خريد آن كردهايد؟ در اين مواقع ميتوانيد با يك لبخند براي فروشنده توضيح دهيد كه آن لباس را مناسب خود نميبينيد يا اگر مشكلتان در مورد قيمت بالاي لباس است با اعتماد به نفس براي فروشنده بيان كنيد كه قيمت لباس در وسع شما نيست. يك بار امتحان كنيد و «نه» بگوييد.
شخصي مشتاقانه و بيپروا به شما ابراز علاقه ميكند و از شما ميخواهد كه روي پيشنهاد ازدواجش فكر كنيد. با وجود اينكه آن شخص همكارتان است و موقعيت شغلي خوبي دارد ميترسيد با گفتن جواب «نه» اعتماد به نفس را از او بگيريد. يادتان باشد كه هميشه هم لازم نيست كلمه «نه» را با صراحت بگوييد. در اين شرايط ميتوانيد بگوييد كه فعلا تصميم ازدواج نداريد يا اينكه به ازدواج با شخص ديگري فكر ميكنيد. هرچه زودتر جواب صريحي به خواستگارتان دهيد به او در تصميمگيرياش بيشتر كمك كردهايد.
كسي كه اصلا از او خوشتان نميآيد، هرازگاهي به بهانههاي واهي شما را به بيرون دعوت ميكند يا در بدترين حالت به خانه شما ميآيد. او بيشتر از شما ممكن است از پول شما، يا غذايي كه در منزل شما به راحتي برايش سرو ميشود خوشش بيايد. به جاي اينكه از اين موضوع واهمه داشته باشيد كه او را با «نه» گفتن برنجانيد، قــدري بهخودتـان و مشغلههايتان توجه كنيد. ميتوانيد محترمانه برايش توضيح دهيد كه قصد رفتن به جايي را داريد. با اينكار شايد او را از خود رنجانده باشيد اما مطمئن باشيد با اين كار حريمتان را براي ديگران تعريف كردهايد.
آخرين باري كه با يكي از دوستانتان به خريد رفتهايد چه زماني بود؟ حالا ممكن است اصلا يادتان نيايد كه دوستتان چه چيزي خريده اما حال و هواي خريد خيلي خوب در ذهنتان مانده است. بگذاريد با هم مرور كنيم؛ دوست شما درحاليكه با يك لباس بدرنگ و نامناسب از اتاق پرو بيرون آمده، رو به شما ميكند و ميگويد: «بهنظرت بهم مياد؟» خوب فكر كنيد در آن لحظه حساس، زماني كه با يك كلمه «نه» ميتوانستيد او را از شر آن لباس بدقواره رها كنيد، چه واكنشي نشان داديد؟ حتما با لبخندي تصنعي گفتيد: « آره خيلي بهت مياد» و با اين اشتباه دوستي را در حق دوستتان تمام كردهايد اما پيشنهاد ما اين است كه هر وقت يكي از دوستانتان انتخاب بدي داشته و واقعا فكر ميكنيد با نظر شما او تصميمش را عوض خواهد كرد، خيلي محترمانه از او بخواهيد تا لباسهاي ديگري را هم امتحان كند و براي نمونه چند لباس ديگر به او بپوشانيد و آن وقت جمله كليدي را به زبان بياوريد:« اين لباس خيلي بيشتر از قبلي برازندهات است.»
اين موضوع بيشتر در مورد خانمها اتفاق ميافتد و ممكن است هر كدام از شما حداقل يكي، دو نفر را در اطرافتان داشته باشيد كه عبارت «وسايل شخصي» خيلي برايشان نامانوس باشد. در اين مواقع به جاي اينكه به دام رودربايستي بيفتيد، ميتوانيد با يك بهانه كوچك به دوستتان خيلي محترمانه بفهمانيد كه تمايلي به اشتراك گذاشتن وسايل آرايشي خود نداريد مثلا ميتوانيد بگوييد:« من احساس سرماخوردگي ميكنم و ميترسم شما با رژي كه من استفاده ميكنم بيمار شوي» و دوست شما براي فهميدن اين جمله خيلي لازم نيست آدم باهوشي باشد. در مورد قرض گرفتن لباسهاي شخصيتان هم از اين جمله استفاده كنيد: «فكر نميكنم سايز شما و من با هم جور دربيايد».
اين قسمت به ترجمه مجموعه فصلنامه اپرا ونپفري ميپردازد. اين فصلنامه مجموعهاي از مطالب مختلف و جالب در مورد مسائل روانشناسي، خودشناسي، روابط زناشويي و مديريت كار و... است كه مانند يك دايرهالمعارف خانگي ميتواند راهگشاي مسائل مختلف باشد. سعي ما بر اين است كه در هر شماره بخشي از مطالب اين فصلنامه را برايتان ترجمه كنيم تا بهترين استفاده را از آن ببريم.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
مر30 خیلی خوب بود تا حالا همچین مقاله ای نخونده بودم.اون قسمت چتر بازانش خیلی خوب بود و بدردم میخوره