راهنمای عاشقانه زندگی کردن کنار یکدیگر
ما انسان ها نیازهای متفاوتی داریم که نشاندهنده تفاوت در شدت نیازهای انسان هاست، بنابراین نمی توان هیچ انسانی را به خاطر داشتن شدت نیازش یا میل کمتر به نیازی، سرزنش کرد؛ همانطور که نمی توان کسی را به خاطر ترجیح غذایی بر غذای دیگر سرزنش کرد.
ماهنامه سپیده دانایی: ما انسان ها نیازهای متفاوتی داریم که نشاندهنده تفاوت در شدت نیازهای انسان هاست، بنابراین نمی توان هیچ انسانی را به خاطر داشتن شدت نیازش یا میل کمتر به نیازی، سرزنش کرد؛ همانطور که نمی توان کسی را به خاطر ترجیح غذایی بر غذای دیگر سرزنش کرد.
به دلیل اینکه نیازها در ژن ما تعبیه شده اند و ترجیح نیازی بر نیاز دیگر فقط تصمیمی است که ژن ها گرفته اند و تعبیه فیزیولوژیکی بدن ماست، بنابراین نمی توان کسی را به خاطر ژن هایش مورد بازخواست و سرزنش قرار داد!
اما در اینجا این سوال پیش می آید که با توجه به شدت گوناگون نیازهای انسان ها، پس چگونه کنار یکدیگر زندگی می کنیم؟
برای زندگی کردن و احساس عشق در کنار یکدیگر، کافی است همواره چند راهکار را به کار ببندید:
۱- ابتدا خود را بشناسید و شدت نیازهای مختلف را در خود تعیین کنید.
با خود فکر کنید کدام نیاز در شما قوی تر است و کدام نیاز از شدت کمتری برخوردار است.
۲- قدم دوم شناخت نیازهای دوست، همسر و نامزدتان می باشد.
باید با کمک خودش به شدت نیازهایش پی ببرید.
۳ - نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که هر چقدر شما و همسر آینده تان در شدت نیازهای بقا، دوست داشتن و تفریح به هم شبیه باشید، شانس موفقیت شما در ازدواج بیشتر است و هر چقدر در نیاز به آزادی و قدرت متفاوت باشید کمتر با مشکلات روبرو می شوید.
اما بهترین تناسب نیازها برای ازدواج، نیاز بالا به دوست داشتن و نیاز متوسط برای بقا و نیاز کم به قدرت و آزادی و نیاز بالا برای شادمانی می باشد. بنابراین اگر هنوز دست به انتخاب نزده اید، در قدم سوم پس از شناخت یکدیگر، کسی انتخاب کنید که از لحاظ شدت نیازهایش با شما متناسب باشد.
اما این سوال پیش می آید که اگر انتخاب کرده باشید یا دوست دارید با کسی ازدواج کنید که اتفاقا بسیار متفاوت از شماست، باید چه کار کنید؟
راه حل آن بسیار ساده است؛ با یکدیگر گفتگو کنید. خود و همسرتان را در دایره ای به نام زندگی مشترک تصور کنید. توجه کنید اگر شدت نیاز به قدرت در زوج بالا باشد، نمی توانند با یکدیگر گفتگو کنند و هر دو یکدیگر را سرکوب می کنند و در شدت بالای نیاز به آزادی فرار را بر قرار ترجیح می دهند زیرا دایره خود چارچوبی برای آنها شمرده می شود، بنابراین سعی نکنید همدیگر را از دایره خارج کنید، بلکه بر با هم بودن اصرار بورزید و در مورد نیازهایتان گفتگو کنید.
در مورد کارهایی که می توانید برای ارضای نیازهای طرف مقابلتان انجام دهید گفتگو کنید یا کارهایی که دوست دارید همسر شما برای ارضای نیازهای شما انجام دهد. به جای تکیه کردن بر اختلاف سلیقه ها، بر چیزی تکیه کنید که تعارض شما نیست؛ بر توانمندی ها و کارهایی که می توانید برای ازدواج تان انجام دهید تکیه کنید.
مزیت این روش این است که شما در کنار همسرتان راه می روید و دنیای او را تجربه می کنید و اجازه می دهید او هم کنار شما راه رود و دنیای شما را تجربه کند. شما به دنبال کنترل همسرتان نیستید، بلکه به دنبال کنترل رفتار خودتان هستید. نمی خواهید همسرتان مانند شما فکر کند، مانند شما عشق بدهد و مانند شما بخواهد تصمیم گیری کند یا حتی پس انداز کند.
می توانید با توجه به منفعت ازدواج تان، زمانی را برای ارضای نیازی به تعویق بیندازید و همسر شما هم چنین می کند، زیرا این قراردادی است که با یکدیگر در دایره گفتگو منعقد کرده اید.
شما با یکدیگر عهد بسته اید به نیازهای یکدیگر و ارضای آن توجه کنید و این واقعیت را پذیرفته اید که با یکدیگر متفاوت هستید. ازدواج یعنی گذشتن از خودخواهی و منیت و این بدین معناست که وقتی ازدواج می کنید تصمیم گرفته اید جایی از خواسته ها و نیازهایتان بگذرید و زمانش را خوب می دانید. هر چند به دنبال این شیوه تفکر ازدواج شما بهترین محل برای ارضای خواسته های شما می شود و در نهایت، رسیدن به احساس آرامش هدیه ای است که دریافت می کنید.
فقط در این صورت است که می توانید بودن با یکدیگر را تجربه کنید و این می تواند تجربه عشق را برای شما به ارمغان آورد. عشق می تواند در زندگی شما با اندیشه و احساس خودتان خلق شود.
ارسال نظر