اگر ميخواهيد ازدواج كنيد يا به تازگي ازدواج كردهايد، بخوانيد
آيا بعد از ازدواج مشكلات كم كم پيدا ميشوند؟
اگر چند نكته ساده را رعايت كنيد ، میتوانید از مشكلات هميشگي اول ازدواج جلوگیری كنید و ببینید سال های اول ازدواج هم میتواند سرشار از آرامش و شادی باشد
همه ازدواجها مثل هم پیش نمیروند و شما نمیتوانید بهدليل موفقیت یا شكست اطرافیانتان در ازدواج، در مورد زندگی آینده خودتان اظهارنظر كنید. مهمتر اینكه ازدواج قرار نیست مثل دوره نامزدی یا آشنایی پیش برود. غوطه ور شدن در عشق با عاشقانه زندگی كردن فرق میكند. طبیعی است وقتی شما برای زندگی كردن زیر یك سقف می آیید، زندگیتان وارد مرحله جدیدی می شود و اقتضائات تازهای پیدا می كند. شما باید بتوانید تفاوت این مرحله تازه و پرمسئولیت را با دوره پرهیجان و پر از شادی نامزدی درك كنید. این زندگی تازه، برای موفقیت، به تلاش هر دوی شما نیاز دارد. پس به جای اینكه به خاطر تغییرات نا امید شوید، از تجربه های تازه درس بگیرید چراكه هر دوی شما در مقابل موفقیت یا شكست این ازدواج مسئولید.
قطعا شما ساعات زیادی از ماه های آخر تجردتان را صرف این تفكرات ميكنيد كه چه لباسی را در روز عروسی بپوشید، چه غذاهایی را سرو كنید، چه گلهایی را دستتان بگیرید و... اما باید باور كنید شروع زندگی مشترك و ادامه دادنش به همان چند ساعت جشن عروسی محدود نميشود. پس بیش از هر چیز به موضوعاتی فكر كنید كه میتوانند بیشترین تاثیر را در زندگی مشتركتان بگذارند. پس از آغاز زندگی مشترك، كدام یك از شما قرار است چه مسئولیتهایی را برعهده بگیرد؟ قرار است با چه كسانی معاشرت كنید و وقت بگذرانید؟ چه زمانی و در چه شرایطی مایلید بچهدار شوید یا اینكه از طرف مقابلتان انتظار دارید چطور شما را حمایت كند و چه مسئولیتهایی را در زندگیتان برعهده بگیرد؟ سعی كنید وقتتان را در ماه های آخر نامزدی به بیشتر شناختن هم همچنین برنامه ریزی های بلندمدت برای ازدواجتان بگذرانید و از مواردی كه برای هر دوی شما هیجانانگیز و البته مهم است، صحبت كنید. در مورد ازدواجتان چه فكری می كنید؟ آیا میخواهید یك عروسی خارقالعاده بگیرید و اطرافیانتان را با جشن عروسیتان حیرت زده كنید؟ این فكر را از سرتان بیرون كنید و به این توجه كنید كه جشن عروسی خارقالعاده و حیرتانگیز، هرگز به حقیقت نمیپیوندد. حتی با وجود شدیدترین مراقبتها و بیشترین دقت و همینطور صرف هزینه بسیار، جشن عروسی شما آنطور كه برایش برنامه ریزی می كنید از آب در نخواهد آمد. فكر عروسی رویایی را از سر بیرون كنید و بگذارید این موضوع، مسیر طبیعی خودش را با كمترین استرس طی كند.
ازدواج یعنی در كنار هم بودن و البته مهمتر از آن یك دل بودن. پس از همان لحظات آغاز زندگی مشترك، به هم متعهد باشید و در قبال خوشبختی و شادی یكدیگر احساس مسئولیت كنید. تنها با پرورش حس مسئولیت پذیری و البته عشق است كه می توانید هر روز و هر لحظه برای موفقیت زندگی مشتركتان تلاش كنید. هر صبح كه از خواب بیدار می شوید از خودتان بپرسید «امروز چه كاری می توانم انجام دهم تا همسرم زندگی بهتری داشته باشد؟» این تفكر به معنای فداكردن خودتان و نادیده گرفتن نیازهایتان نیست. بلكه به این معناست كه شما در كنار شادی و آرامش خودتان، از شادكردن و خوشبخت كردن فرد مورد علاقهتان هم آرامش گرفته و لذت می برید. بگذارید همسرتان بداند كه به خاطر با او بودن احساس غرور كرده و به او افتخار می كنید. رابطهتان را با عشق، حمایت عقلانی و ارتباطی نزدیك همراه كنید. یك رابطه عادلانه و برابر را بسازید و در عین اینكه نمیخواهید بار یك زندگی را یكتنه بر دوش بكشید، خستگی و تلخی را هم از محیط كار و فعالیتهای بیرون به خانه نیاورید. این واقعیت كه پس از ازدواج، زندگی مشتركتان به یكی از پراهمیتترین بخشهای زندگیتان تبدیل میشود را نادیده نگیرید، در نتیجه برای یكدیگر وقت بگذارید، مطمئن شوید آنطور كه باید برای همسر و خانوادهتان زمان و انرژی میگذارید.
- آغاز راه را فراموش نكنيد
- آرزوهايتان را فراموش نكنيد
بگيريد.
- يكديگر را قضاوت نكنيد
منبع : مجله سیب سبز
نظر کاربران
be nazar man majale por bar va amozande va sarshar az noktehay mofid baray hame senin mibashad ba tashakor .. ,
سلام، بسيار آموزنده اگه ميشه مطالب بيشتر در مورد زندگي زناشويي برام بفرستيد. تشكر
خیلی عالی بود.سپاس فراوان
عالی بود
khob bod ama tarsidam akhe man mikham 3mah dege arosi konam fekr konam bayad monsaref sham
خیلی با حال بود تشکر می کنم چیزای خوبی رو یاد گرفتم ؟
با سلام خدا قوت
گل گفتی عالی بود.
استفاده کردیم.
ba tashokor
اینای که نوشته بودید خوب بود اما من مشکلات زیادی دارم که کسی رو هم ندارم بفهم چی میگم!من 16سالمبود که ازدواج کردم الان 25سالمه.شوهرمو خیلی دوس دارم ولی حس خوبی ازش نمی گیرم دیگه مث قبل نیست هرچند میگه دوسم داره اما می دونم به خاطر بچه ها باهام زندگی می کنه.چند بارم مچشو گرفتم که با چند تا دختر بوده.از زندگیمو رابطه سردمون اصلا راضی نیستم کاش یکی کمکم کنه!