برای منبر این خانم جوان در تهران، سر و دست میشکنند!
یکی دو روزیست تصاویری از یک سمینار روانشناسی در فضای مجازی بحثبرانگیز شده
برترینها: یکی دو روزیست تصاویری از یک سمینار روانشناسی در فضای مجازی بحثبرانگیز شده. این سمینار در هتل اسپناس برگزار شده و نکته عجیب هزینه ثبتنام آن بود چرا که مخاطبان برای شرکت در این همایش باید مبلغی معادل 5 میلیون تومان پرداخت میکردند و طبق گزارشها بیش از دوهزار و پانصد نفر در این مراسم شرکت کردهاند و با یک حساب کتاب ساده میتوان فهمید که درآمد این خانم از این همایش حدودا 13 میلیارد تومان شده
خبری که واکنشهای زیادی به دنبال داشت و رسول اسدزاده، روزنامهنگار نیز طی یادداشتی در همین رابطه نوشت:
سال ۸۶ یک شبِ پنجشنبه نشسته بودیم در آپارتمان رفیقم عباس، کمی صدای آمریکا نگاه کردیم، فیلم پیشنهاد بیشرمانه را نگاه کردیم ولی هنوز شب به نیمه نرسیده بود. عباس کشوی میز تلوزیون را زیر و رو کرد و یک سی دی چپاند داخل دی وی دی پلییر... یک مردِ فوکول کراواتیِ سفید مو با دندانهای لمینت یخچالی به نام دکتر آزمندیان روی سنِ یک سالن، شاخه گل رُز سرخی گرفته بود در دستش و برای مردم مسخ شده، منبر رفته بود. آن سالها، دوران طلایی گولد کوئست، کتابهایی مانند پیادهرو های شهر از طلاست، پنیر من را چه کسی جابجا کرد، قورباغهات را قورت بده، کتابِ راز و کیمیاگرِ پائولو کوئیلو بود. کتابهایی که لُب کلامشان این بود که اگر مفلوک و بدبخت هستید به جای غصه خوردن طرز فکر و زاویه دیدتان به زندگی را تغییر دهید تا شانس و موفقیت به سمت شما روانه شود. حتی خود من به پیشنهاد عباس چند ماه تمام از خواب که بیدار میشدم تا آخر شب به یک خانه حیاط دار بزرگ در شهرک غرب فکر میکردم چون قرار بود این ارسال انرژی به کائنات بالاخره من را به آرزوهای دنیوی خودم برساند. منبر رفتن آزمندیان ملغمهای از این کتابها همراه با یک سری خود شیرینی و زبان بازی و خود گنده بینی بود. حالا سالها از آن دوران گذشته، من یک لنگه درِ خانه در شهرک غرب را هم ندارم. یک حقوق بگیر از طبقه سابقا متوسط شهری هستم که هفتم گرو هشتم است. سرنوشتی محتوم که طبقه اجتماعی و اقتصادی والدینم برای من به ارث گذاشتهاند و البته نداشتن استعداد در مسائل مالی هم مزید بر علت است. امروز صبح تصویری دیدم که در توضیح آن نوشته دو هزار و پانصد نفر در هتل اسپیناس جمع شدهاند و بلیط تا پنج میلیون تومانی خریدهاند تا کسی برای آنها در باره موفقیت منبر برود. عکس را نگاه میکنم، شاخه گل رز سرخ در دستان دخترکی خوشحال است. کنارش هم همان آزمندیان ایستاده
به یاد خودم و عباس و آن شب بیداریها در شانزده سال پیش میافتم. شبهایی که تهش با یک پیاله بادام هندی و دو سه نخ وینستون هم میآمد. اعمالی که گیرایی و نتیجهاش دست کم از سمینار موفقیت برای ما قابل لمستر بود. دورانی که تمام آن کتابها را بالاخره گذاشتیم کنار سطل بازیافت. دورانی که فهمیدیم بعضی حرفها مناسب جغرافیا و تاریخ ما نیست... ما آدمهایی اتفاقی در یک جهان اتفاقی هستیم در یک کشور خاورمیانهای که موفقیت، مشقت و چیزهایی مثل این به آدمهایش به ارث میرسند. دست کم تجربه شخصی من و آدمهایی که میشناسم اینگونه است....
حمید رسایی، سیاستمدار هم در واکنش به این خبر نوشت: حتما شما هم در کانالها، خبر برگزاری همایش انگیزشی یک خانم جوان با ورودی ۵ میلیونی و استقبال ۲۵۰۰ نفره در تهران را خواندهاید. ادعا شده که این خانم جوان قرار بوده دراین همایش چندساعته، راز و رمز موفقیت را به حاضران بیاموزد. فرض کنیم که این اعداد و ارقام درست است (که البته قابل اثبات نیست) ۵ میلیون تومان × ۲۵۰۰ نفر، میشود ۱۳ میلیارد تومان! اما واقعیت چیست؟ همیشه به این جنس اخبار با دیده تردید نگاه کنید. خیلی وقتها این جنس خبرها خودش تبلیغاتی است. واقعیت این است که برخی بلاگرها هزینه میکنند تا جماعتی از تماشاچیهای کرایهای در برنامهشان حاضر شوند. شرکتهایی هم هستند مخصوص تأمین سیاهی لشکر! (حتما فیلم چند میگیری گریه کنی را دیدهاید) ازمیان این سیاهی لشکر، برخی کارشان ابراز احساسات نسبت به آن بلاگر و سلبریتی است. حالا بلاگر زرنگ اولا با جوسازی رسانهها یک تبلیغات حسابی راه میاندازد که ببینید چقدر طرفدار دارم! ثانیا درقالب برنامههای واقعی و تبلیغات صفحهاش، خلق الله را تیع میزند وبا استناد به این فیلمها واخبار استقبال و صفحات میلیونی، قیمتهای نجومی اعلام و ملت را سرکیسه میکند!
کاربری به نام فیدل اما نظر متفاوتی داشت: یه چیز پیچیده بگم که خیلیاتون نمیدونید چون ناخواسته به مسائل،سطحی نگاه میکنید. هر رقمی که فکر میکنید از این همایش در اومده برای این خانم نیست. شاید شاید کمتر از ۵ درصد. بذارید چندتا مسأله رو براتون روشن کنم تا بدونید پشت امثال این خانم چه افرادی وجود دارن. زمانی که منوچهر هادی و یکتا ناصر(همسرش) این شائبه رو به مدت چند ماه با گذاشتن پستهایی با مضمون جدایی در ذهن مخاطب ایجاد کردن که میخوان طلاق بگیرن، همون زمان یکتا ناصر فرزند دومش رو حامله بود! خب این کارا برای چیه؟ آره افزایش فالور و گرفتن تبلیغ... تنها راه نجات برای تداوم همینه.
وقتی سحر قریشی رفت پیش تتلو، تنها دلیلش این بود که وضع پیجش خراب شده بود. خب حالا حامی پیج سحر کی بود و هست؟ شخصی به نام ح-ف که از قضا تهیهکننده سینماست که در واقع جیب آقا خالی شده بود. خب راهش چی بود؟ سحر. پاشو برو پیش تتلو...خب سحر رفت و یهو فالوئرای پیجش ترکید. آقا به سحر: سحر شالتو ور نداریا. که بتونی برگردی. حالا شده پیجی پر از دعواهای سحر با تتلو و فرخ نژاد. خب تبلیغ پیج هم به راهه و جیب آقا پرتر از قبل...
یکی دیگر از کاربران به کنایه نوشت: دنبال کردن پیج این دختره یکی از تفریحات منه نوزده سالشه و تو پونزده سالگی ماشین خریده، ازدواج کرده، دفتر زده، خونه و چندتا ویلا خریده، اعتقادم داره همه این موفقیتهارو از پیج ماگفروشی بدست اورده، واقعا سرگرم میشم باهاش
مهدی اینطور توصیف کرد: نتیجه روانشناسی زرد
روانشناسی زرد: غم، ناراحتی و خشم، همه رو دور بریز، فقط انرژی مثبت
روانشناسی علمی: همهی احساسات شما باارزش هستن
زرد: مثبت نگر باش، نیمه پر لیوانُ ببین
علمی: واقع نگر باش، واقعیت رو ببین
زرد: مسئول نرسیدن به آرزوهات خودتی و مقصر خودتی
علمی: درسته که قسمت زیادی از موفقیت به خودتون ربط داره اما عوامل دیگه هم تأثیر گذاره
در تمام دنیا با روانشناسی غیرعلمی و زرد برخورد میشه تنها در ایران(میدونید که چرا؟) هست که بدون هیچ حساب کتابی سمینار برگزار میشه، پول میگیرن و رویافروشی میکنن و مردم رو میفرستن دنبال هیچ به معنای واقعی کلمه هیچ
امیر هم در آخر هشدار داد: آهای دهه هفتادیها آهای دهه هشتادیها و به زودی نودیها بدانید و آگاه باشید که نسل ما دهه پنجاهیها و شصتیها، خیلی بابت این سمینارهای موفقیت و مثبتاندیشی و روانشناسی زرد تاوان و هزینه دادن سرتون کلاه نره هرکس سمینار انگیزشی گذاشت، فقط انگیزه خودشو از جیب ماها پر کرد
نظر کاربران
دقیقا.با رویا پردازی وفقط داشتن افکار مثبت نمیتونی بجایی برسی.باید وقتی شروع به کاری میکنی باتمام وجود به کارت توجه کنی واز پولی که در میاری با دقت برنامه ریزی کنی .
پاسخ ها
این موضوع سه قسمت دارد : اول اینکه صحت این اتفاق قابل اثبات نیست دوم اینکه اگر هم باشد نیمی از این افراد فقط به خاطر " کلاس گذاشتن " در این مراسم حضور یافته اند و سوم اینکه نیمی از این افراد ادم های ساده لوح و احمقی هستند که براحتی میتوان گولشان زد
قصد توهین ندارم ولی فقط ادم های احمق هستند که در ایران در این سمینارها شرکت میکنند
امیدوارم این خبر صحت نداشته باشه چون اگه واقعی باشه نشون میده چقدر ادم های احمق زیادند
چه مردمان احمقی هستیم.....
اونا واقعی راه موفقیت رو خوب بلدند ،اما فقط موفقیت خودشون و اسکل کردن بقیه🤣
مملکت تا بیخ فاسد
کاملا با مقاله نگارنده موافقم مخصوصا که میگه بعضی حرفها مناسب جغرافیا و تاریخ ما نیست... ما آدمهایی اتفاقی در یک جهان اتفاقی هستیم در یک کشور خاورمیانهای که موفقیت، مشقت و چیزهایی مثل این به آدمهایش به ارث میرسند کتاب هایی مثل هنر ظریف بی خیالی ، خودت را به فنا نده، هنر شفاف دیدن، اثر مرکب و .....مال ما نیست مال همون اروپایی ها و آمریکایی هاست که همه چیز در آنجا دارای ثباته و مردمش به خاطر رفاه زیاد دچار بی انگیزگی شدند هیچ کدام از فرمول های این کتاب ها در جامعه ما جوابگو نیست
هر که افزون گشت سیم و زرش ، زر نباریده از آسمان به سرش
از کجا جمع کرده این زر و مال ، یا خودش دزد بوده یا پدرش
پاسخ ها
👏
اون ۲۵۰۰نفرو بگو که رفتن
عالی بود..
حالا بگید پول نداریم مرغ بخریم تفریح بریم چی شد این چنین سرودست میشکنند برای منبر این خانم به قول خودشون قشنگه
اینها مثل همون فروشنده های مترو هستند که چندتا به ظاهر خریدار همون جنس عالی هستند که در واقع همکاران همون فروشنده اند و درصد میگیرن
این کی باشه که منبر بره؟
خدا لعنتشون کنه
اگه میدونستم یه روز اوضاع اینجوری میشه هیچ وقت بچه دار نمیشدم که وارد این جامعه مشکل دار بشه ....
در جريان باشيد كه ارثيه هنگفتي از پدربزرگش بهش رسيده
و كم كم گفت خودم با كار كردنم خريدم
کاملا درسته آفرین به نویسنده مطلب.
اما ماچی؟ آرزومون،جوانی،امی به زندگی،همه و همه رفت بعد ۳۷سال نه زن دارم نه زندگی بامادرم زندگی میکنم تا یادم میاد کار کردم که ناراحتیم بخاطر کار نیست جوهره یه مرد کاره. حرفم اینه منو امسال من آدم نیستیم؟پس کی قراره زندگی کنیم مگه دوباره جوون میشیم. روزی نیست که مرگمو آرزو نکنم.
نمی بخشم از اونایی که منو امسال منو کشتن
من باز نشسته با ماهی ۸تومن و ۵نفر غائله زندگی باید بکنم چی بگم عده ای بلیط میخرند ۵۰۰۰۰۰۰ عدالت کجاست خاک تو سرمون که ۳۰ سال کار کردیم.
خیلی سیاهی لشگرن
خیلی ها هم ...
پولش یججور درمیارم میریزن جیبا اینا
شایدم,,,یا خودش کار کرده یا پدرش,,,
تاابلهدرجهانهست!مفلسدرنمیماند!درضمندلاریحسابکرده!چونجمعمیکنهودلارمیشهمیرهاونوراببهریشمامیخنده...
دقیقاً
یبار شرکتمون با آزمندیان کلاس غیرحضوری برگزار کرد از بس از خودش و زن و بچه هاش تعریف کرد و چرت و پرت گفت وسطش ول کردم رفتم.
یه تعداد مردم ریختن.پول میدن به این ها.متاسفم واقعا
مردم بی عقل
احمقی مال یک دقیقه ماست .
خانم روانشناس خودشم از ته دل خوشحال نیست عکس اولش فقط دندوناشو نشون داده و لبخندش واقعی نیست بگید یه دوره هم واسه خودش بذاره تا بتونه از پولاش لذت ببره
منظورتون سیا بازه
والا ما سخنرانی هاش رو بدون این که پول پرداخت کنیم تو دستگاه ویدئو چی میگفتن دی وی دی میدیدیم بی ادبیه بگم ۲۵۰۰ تا ادم بیسواد داریم
واقعا وقتی توی کشوری سیستم ها از پایه و اساس بدرستی بنیانگذاری نشده باشد، ادمهایی مثل اقای آزمندیان و وابستانگانش رشد می کنند.
به قول نگارنده گزارش برخی از این حرفها اصلا هیچ سنخیتی با این مرز و جغرافیا ندارد.
تا وقتی احمق هست ایناهم هستن
این آزمندیان مدتها تو خیابان نصرت ستارخان کلاه مردم و بر میداشت الان با دستیارش شروع کرده که بنظرم عین 2500 نفر سیاه لشکر خودشونن
خواهر بزرگتر من سالها بدون وقفه مجله های موفقیت" احمد حلت" رو خرید و کامل خوند و سعی کرد عمل کنه ، به تنها چیزی که تو زندگیش نرسید موفقیت بود ، تباه شد😑
ما مردم با عرض معذرت مغزهامون زنگ زده و فاسد شده. عجب روزگاری. شده خدایا. هر چه زودتر مرگ بده
کمی این حسادتها کنار بگذارین ،چرا نمیتونین بالا رفتن ایرانیها رو ببینین ،هر کس از هرراهی موفق میشه چرا حسادت ،علی دایی کل جهان قبول داره ولی ایرانیها در حد حرف ،واقعا ایرانی اصیل نیستن دوستان ،
خودت حتما چنینی
اتفاقا از این دست سمینار ها نتیجه ای کاملا مثبت داره و اون اینکه در کشورهای جهان سوم راه موفقیت افرادی از روی حماقت آحاد جامعه میگذره
والا منم برای سرگرمی بلاگرا رو دنبال میکنم یکیش هم همین خانمه .تو تبلیغاتی که کرد بلیطش ۵ میلیون نبود و ۱۹۰ تومن بود .خوب البته که خواننده مطرح اقای صادقلو هم خواننده این مراسم بود .خوب با ۱۹۰ تومن هم هتل اسپیناس رفتن هم به همه پک هدیه و گل رز دادن هم کنسرت دیدن .حضار برای این خانم نرفته بودن رفته بودن با ۱۹۰ تومن که پول دو تا چیپسم نیست کنسرت و.......
خیلی از مردم ایران چیزی را میخرن یا کاری را میکنن بدون انکه فکرش را بکنن دلیلش. هم. سر در گمی مردم است نمیدانن که فردا چه میشود
ولی به نظرم این خانم موفق بوده😉
بعدا که هر کدوم ازین ۲۵۰۰ نفر سمینار چگونه موفق شویم راه انداختن متوجه میشید😉😉
و این چرخه ادامه دارد😉😉😉
من دهه پنجاه یم اون روزا کتاب قورباغه است روقورت بده واز این قبیل کتاب ا وسمینارا فراوون بود،من کتابشو خواندم و مدتی درگیرش بودم دقیقا نتیجه عکس داد چون جواب نداد و سرخورده شدم،اینا موفقیت خودشون براشون مهمه فقط وتمام
پاسخ ها
یعنی چی نتیجه عکس داد؟
این کتاب میگه اول کارای سخت و رو مخت رو انجام بده و...
تو الان کارای سختت رو اول انجام دادی نتیجه عکس داد؟!
خوبی؟
پنیر مجانی فقط در تله موش پیدا میشه !
اینم دقیقامثل یه جور رمالی هست که عده ای خرافاتی بهش اعتقاد دارن
یکی اینکه مردم ما در مجموع راحت طلب و زیادی خواه هستند. همه چیز را مفت و راحت می خواهند. برای همین دلالی پر رونق است و تولید خریدار ندارد. دوم آنکه در کشوری که مشکلات زیاد است و راه حل کارها منطقی نیست مردم به سمت خرافه و ... و کارهای تخیلی روی می آورند. این دست از سمینارها و کتابها از همین قماش هستند.سوم آنکه مردم ما در مجموع اهل اندیشه و واقعیتگرا نیستند. مردمی خیالپرداز و متوهم هستیم
ببخشید، خوب حالا برای این مردم چی گفته
با درود به اندیشمندان ❤️
موفقیت به هوشمندی و آموزش و انضباط و تخصص و انصاف و وجدان کاری بر پایه شرافت است که دل و دلها را شاد و لب و لبها را خندان و احساس امنیت و آرامش را پدیدار و برقرار و ماندگار می کند ❤️💕نه دغلبازی و فریبکاری یا تنبلی و توهم زایی !!!
بازهم بگین مرگ بر امریکا یه عده پول و موقعیت نداشته شون از جیب یه عده ساده بدست میارن
مثل سریال سارق روح از سادگی مردم چه استفاده هایی میکنن
در تمام دنیا با روانشناسی غیرعلمی و زرد برخورد میشه تنها در ایران(میدونید که چرا؟) هست که بدون هیچ حساب کتابی سمینار برگزار میشه
این جمله بالا به نقل قول از یک نفر در متن اومده. من خودم واقف به ضعفهایی که ما داریم نسبت به برخی جاها ی دیگه هستم ولی دیگه انقد الکی نمیدونید تو هر موردی نگید فقط تو ایرانه که اینجوریه و همه جای دیگه اینکارا نمیشه. در این مورد سخنرانانهای انگیزشی زرد که سمینارها ی با درآمد بالا دارند در همین امریکا هم هستن و گنداشون هم لو رفته. اسم kenneth copeland, Justin Osteen, Tony robins و دیسک چوپرا رو شنیدن؟ همه جا از درماندگی مردم ساده پول در میان نه فقط اینجا.
از اين سمينارها يه زماى تو دهه ۱۹۹۰ خيلى مد بود تو امريکا مخصوصا تبليغات مى کردند اگر به حرفاى ما گوش بديد ظرف شش ماه ميلياردر مى شويد و حرفاشون چى بود در اين مايه ها اميد دادن جلو بريد عقب نشينى نکنيد يه مقدار هم از فلاسفه مايه مى گذاشتند خلاصه سر و ته صحبت هاشون رو طى دوساعتى سر هم مى آوردند آخر جلسه هم يه سرى سى دى و کتاب با پوشش و کاور هاى قشنگ رويائى مى فروختند که همون حرفاى جلسه بود و بعد خداحافظ
ما ایرانی ها چرا اینقدر حسود شدیم؟ عزیزم شغل ایشون اینه، همه ما عقل داریم، تا کی میخوایید، سرتون رو تو زندگی دیگران بکنید. این مملکت پر شده از آدمهای فضول، بذارید هر کسی با هر عقده ای زندگی کنه، اینکه باب میل تو نیست، دلیل بر غلط بودن نیست. هر کسی یه راهی برای درآمد پیدا میکنه. اینکه تو موفق نیستی دلیل بر بد بودن دیگران نیست. شاید راهی که رفتی غلط بوده، چرا از همه طلب کاری؟؟ چرا در عدم موفقیت خودت علت رو تو دیگران جستجو میکنی؟؟؟
ملتی که یه دختر بچه ... براشون منجی بشه بهتره که سرشو بذاره زمین و بمیره
درود بر شرفت
اگراین قضیه درست باشه قسم میخورم یه عده اون پنج میلیون تومن روقرض گرفتن تادراین سمینارشرکت کنن.مامردم ایران ازروی نداری برای رسیدن به ثروت اینقدرساده ایم که براحتی گول همچین افرادی رومیخوریم
دقیقا یه سری آدم های میروند به این سمینارها چون مشکل درونی دارند نمیداند چگونه از این مشکلات خلاص شوند بخاطر همین میروند سخنرانی های بی ارزش این گونه افراد را گوش میدهند متأسفانه این انسان ها خداوند را در وجودشان گم کرده اند
مردم اونایی که کلاس انگیزشی میزارن فقط فکر جیب خودشونن والا من کسایی سراغ دادم بچه روستا نه خودش نه پدر مادرش سواد درستو حسابی داشتن نه موقعيت اقتصادی خوبی در حد بخور نمیر طرف نه کلاس انگیزشی رفته نه در دانشگاه تحصیل کرده سواد در حد پنچم ابتدایی ولی چنان موفق شده که نگو نپرس
هرکه بیدارست او در خوابتر
هست بیداریش از خوابش بدتر
اگر یه خانوم زشت یا لااقل زشت تر بود قضیه قابل باورتر بود. ولی با این خانوم زیبا قضیه بیشتر جنبه تبلیغی داره.