غمانگیزترین شغل دنیا در ایران، کاملا سیاه و هولناک
کمتر کسی هست که با «کارگران فصلی» یا کارگران روزمزد آشنا نباشد.
برترینها: کمتر کسی هست که با «کارگران فصلی» یا کارگران روزمزد آشنا نباشد. بر اساس تعریف رایج، کارگر روزمزد کسی است که مزد خود را بر اساس حجم و میزان کاری دریافت میکند که در طول یک روز انجام داده است. کارگر روزمزد یک یا چند روز برای کارفرما کار میکند و در قبال همان روز یا روزها مزد میگیرد؛ مثل کارگرانی که کار ساختمانی میکنند یا کارگرانی که نظافتچی هستند. پیدا کردن این کارگران هم کار سختی نیست. پاتوق آنها معمولا در برخی میدانها یا چهارراههای شهرهاست. در هر منطقهای هم یافت میشوند. چون کاری که آنها انجام میدهند در همه مناطق شهری مورد نیاز است.
اگر تصویر بهتری از این کارگران زحمتکش میخواهید آنها همانهایی هستند که وقتی یک کارفرما با ماشین شخصی یا با خودروهایی مثل وانت و نیسان به محل تجمع کارگرها میروند به دنبال ماشین میدوند یا به پشت وانت و نیسان میپرند تا بلکه بتوانند یک کار یکروزه یا چند روزه پیدا کنند. این شغل البته اصلا شغل مطلوبی نیست. تقریبا همه کارگران فصلی یا روزمزد به اجبار و از روی ناچاری وارد این کار شدهاند. چون هم زحمت زیادی دارد؛ هم دستمزدش متناسب با کار نیست و هم آیندهای ندارد!
نگرانی تأمین معاش خانواده و گذران زندگی و البته نگرانی برای دوران پیری و ناتوانی بزرگترین دغدغهای است که این کارگران با آن دست به گریبانند و قریب به اتفاق آنها آرزوی استخدام و بیمه در سر دارند. اما جالب است که اغلب کارفرماها برای کارهای ساختمانیشان به سراغ این دسته از کارگران میروند. چرا که میتوانند آنها را بدون بیمه و سایر مزایا به کار بگیرند و به این ترتیب از هزینههای خودشان کم میکنند. وضعیت برای کارگرانی که سن و سال بالاتری دارند بدتر است. مثلا کارگران بالای 50 سال چندان فرصتی برای کار کردن پیدا نمیکنند. چون کاری که کارگران فصلی انجام میدهند نیاز به بنیه قوی و نیروی جوانی دارد.
علیرغم این که این شغل، شغل مطلوبی نیست اما در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی و افزایش بیکاری، تعداد مردانی که رو به این شغل میآورند بیشتر شده است. با این همه دیدن صحنه دویدن دسته جمعی آنها برای سوار شدن به ماشین کارفرما و به دست آوردن یک کار چندروزه واقعا ناراحت کننده و دردآور است. این مسالهای است که یکی از کاربران فضای مجازی به آن اشاره کرده و توجه بقیه کاربران هم به آن جلب شده است. کسانی که تجربهای در این باره داشتهاند یا مثلا از دور ناظر چنین صحنههایی بودهاند به آن واکنش نشان دادهاند. اولین نفر که این بحث را پیش کشید نوشته بود: «یکی از غمانگیزترینها؟ کارگر روزمزدهای بالای پنجاه سال که دور میدون نشستهاند و کسی نمیخواهدشان برای کار.»
اولین واکنش را یک روحانی فعال در توئیتر نشان داد: «مدتی در مجموعهای کار میکردم که مشرف به چنین میدانی بود. مشاهدات عجیبی برام رخ داد ... پیشنهاد میکنم یک بار به مدت ۴ ساعت وقت بگذارید و خودتان هم مشاهده کنید. ترجیحاً در جای مشرف.»
کاربر بعدی از بیتوجهی مردم به این دسته از کارگران گلایه کرده است: «هر موقع قراره کسی نذری بده یا کمکی بکنه من فقط همین افراد رو توصیه میکنم. ولی معمولا میدن به آشنا و فامیل و در و همسایه. چون زشتههه!»
یک نفر دیگر با نوشتن روایت و حدیثی از حضرت علی (ع) سعی کرد توجه بقیه را به این مقوله جلب کند: «پیرمرد فرتوت و نابینایى، در حال گدایى، بر امیرمؤمنان (ع) گذشت. امام فرمود: چرا این گونه است؟ گفتند: «نصرانى» است. امام فرمود: تا وقتی که قدرت کارکردن داشت از او کار کشیدید و حال که پیر شده و قدرت کارکردن ندارد، از تأمین روزى وى دریغ مىورزید؟ از بیتالمال زندگى او را تأمین کنید.
کاربر دیگری انگار منزلش در جایی است که پاتوق کارگران فصلی محسوب میشود: «این صحنه رو از اول دبستان تا الان هر روز میبینم و کاری نمیتونم بکنم. اَه...»
نفر بعدی هم همین طور است و یک بار خودش با این قضیه مواجه شده است: «من هرروز سر کوچهمون این صحنه رو میبینم. واقعاً یکی از غمانگیزترینهاست. یه بار هم یه مواجهه حضوری داشتم.»
این یکی هم از در هشدار و نصیحت وارد شد: «من به بقیه هم میگم تو این روزهای سخت پیران و ناتوانان رو دریابیم. جوونها بالاخره یک کاری میکنند.»
آخرین نفر هم از مشاهدات هر روزه خودش نوشته است: «هر روز صبح پیرمردایی رو میبینم دور میدواَن که بیچارهها حتی به سختی میتونن سرپا بایستن ولی چشم به راه یه ماشینن که بیاد و کارگر بخواد...»
نظر کاربران
این عزت وکرامتی بود که قولش را داده بودن
نمک به زخم ما نپاشید
يادمه اولين بار ك اين صحنه رو ديدم اشك از جشمام اومد،خيلي ناراحت كننده س
هواالرزاق 🤲
سلام من خودم پسر یک کارگر فصلی بودم تا ۶۳ سالگی فیزیکی کار کرد و سرانجام بیمار شد و ۶۳ سالگی رفت ! دنیای خانواده هایی مثل ما با دنیای دیگران کاملا متفاوته ! تمام تلاش و کرد تا مابجایی برسیم خودش عشایرزاده بود و بغلت خشکسالی مال و منال را فروخته بیاد شهر و در شهر عشایر و روستایی دامدار و کشاورز چه مهارتی بجز کار یدی میتواند داشت ? بدبختی ,نان شب قرضی و خدای نکرده بیماری ,بیکاری و حسرت و مقایسه و عقده خاطره و آمال کارگر بدبخت فصلی و فرزندان آنهاست !
اگه دولت امکانات و حمایت از عشایر و روستایی میکرد این موضوع کمتر دیده میشد چون مهارت این قشر در مکان خودشان است نه در شهر و هم منزلت و کرامت خودشون و فرزندانشان بهتر حفظ میشد همانطور که یک شهری نمیتونه کشاورزی یا دامداری کنه ! دولت و ارگانها بجای اختصاص و واگذاری زمین به افراد خاص یا بعضا بازنشسته شهری بهتره به خود مستحقین روستا و عشایر بدهند !
با محتویات این مقاله کاملا موافقم
پدر من چنین شغلی داشت و سایه فقر همیشه همراه ما بود
خیلی باهاشون سروکله زدم.هیچ کدوم هم تمایلی ندارن یه شغل و حرفه ایی یاد بگیرن.
با آمدن بیست میلیون کارگر افغانی به ایران ، دیگه کارگر فصلی وجود نداره ، من توی کارگاه خیاطی کار می کردم صاحب کار اخراجم کرد و یه افغانی آورده چون من شش میلیون دست مزد می گرفتم و کارگر افغانی چهار میلیون، چند روز پیش بهش زنگ زدم اگر کار هست بیام سرکار ، بهم گفت اگر افغانی نیومدن بهت زنگم می زنم حالا وقت انتخابات که بشه مسئولین دنبال رای کارگرها هستند آقا مسئول به افغانی بگو بیاند بهت رای بدن
دلخوووش به این مقدار نباشییید.......
یکی رو میشناختم از ساختمون افتاد پاش فلج شد مجبور شد سر پیری دست فروشی کنه بهترین کاری که میشه کرد برای کارگر فصلی که بیمه بشن
پدرخدابیامرز منم همین شغلو داشت،سرکارافتادورحمت خدارفت ماهم بابدبختی بزرگ شدیم
خداکریمه
خدایا این مسئولین مملکت رو حفظ کن ما که هر چی دعا کردیم برعکس شد حالا ببینیم این دعا چی میشه خداییش یه دونه از این مسئولین به هر کشور برن اون کشور نابود میشه ما خیلی سگ جونیم که تا الان دووم اوردیم
من خودم کارگر ساختمانی هستم امسال هم بیمه کارگر رو زیاد کردند بدون اینکه حقوق مارو زیاد کنند بجز این هر۶ ماه یکبار بازرس میکنند انقدر ادمای نادرست هستند دنبال بهونه هستند بیمه کارگر رو قطع کنند اونوقت کل کشور دزدی میشه اب از اب تکون نمیخوره خدا جزا تون رو بده