پردهها برای دیجیکالا بالا میرود
دیجی کالا، فروشگاه برادرانه
تردیدی نیست که دیجیکالا در بازار فعلی کسب و کارهای فناوری فراتر از یک فروشگاه اینترنتی صرف است. وبسایتی که دیگر تنها یک مرجع محتوایی برای ابزار تکنولوژیکی به شمار نمیآید و میتوان آن را یک فروشگاه آنلاین تمامعیار ابزار الکترونیکی محسوب کرد.
تردیدی نیست که دیجیکالا در بازار فعلی کسب و کارهای فناوری فراتر از یک فروشگاه اینترنتی صرف است. وبسایتی که دیگر تنها یک مرجع محتوایی برای ابزار تکنولوژیکی به شمار نمیآید و میتوان آن را یک فروشگاه آنلاین تمامعیار ابزار الکترونیکی محسوب کرد: از لپتاپ، موبایل و دوربین دیجیتال گرفته تا لوازم آشپزخانه، اداری و صوتی تصویری که وجه مشترک همه آنها الکترونیکی بودنشان است. پشت صحنهاش بسیار مفصلتر از جلوی صحنهاش است. ۴۰۰ هزار نفر بازدید در هر روز سرمایه بسیار ارزشمندی برای دیجی کالا بوده تا سرمایهگذاری در بخش فروشگاه اینترنتیاش را سرعت بیشتری ببخشد. یکشبه هم به اینجا نرسیدند؛ از سال ۸۳ نیاز چنین وبسایتی را در وب فارسی احساس کردند و در سال ۸۵ آن را پیادهسازی کردند. در سال ۹۱ پیشنهاد شراکت صندوق سرمایهگذاری سرآوا را میپذیرند و جهش معقولی در کسب و کارشان ایجاد میکنند. «توسعه فزاینده» مجموعه، کوتاهترین واژهای است که میتوان برای توصیف هدف مدیران همزاد، جدی و مصمم دیجیکالا در سال ۹۳ استفاده کرد. شرکت در مجموع شامل ۳۰۰ نفر پرسنل است که مدیران آن یعنی حمید و سعید محمدی با قطعیت میگویند:«این تعداد تا پایان سال به ۷۰۰ نفر میرسد.»
رسیدن به قلب سایت آسان نیست، قصد دارند در همان هفته با چند فروشگاه خارجی تبادل اطلاعات کنند، بنابراین سرگرم مهمانداری هستند. سعید رحمانی مرد اول سرآوا در سفر است و هماهنگی به درازا میکشد. این همه دشواری برای جوانترین شرکتی که در بخش شرکتگردی پیوست معرفی شده است؟ همانطور که پیشتر هم اشاره شد این سایت و بنیانگذارانش قدیمیترین شرکت جوان در فضای کسب و کار حال حاضر ایران هستند. داستان موفقیت آنها آرزوی انبوه جوانانی است که میخواهند گوگل، مایکروسافت و شاید هم مثل این دو آمازون آینده ایران را بسازند.
فرهنگسرای ارسباران نشانه خوبی بود تا بتوان به راحتی ساختمان روبهروی آن را که دیجیکالاییها در آن اقامت داشتند، پیدا کرد. اگر خیلی تهرانگرد باشید، ساختمانی را که بسیاری به اسم اوریفلیم میشناختند، راحت پیدا خواهید کرد؛ اکنون آن ویترین بزرگ شیشهای میزهای خوشساخت بخش خدمات مشتریان و لوگوهای جدید دیجیکالا را نشان میدهد. بخش خدمات و امور مشتریان را که طراحی شیک و زیبایی داشت میشد از خیابان اصلی دید. دم در سعید محمدی را میبینیم که پای آسانسور ایستاده است. برخلاف راهروهای باریک و نیمهتاریک فضای عمومی هیچ دیواری میان کارکنان و مدیران نبود. هر چند اینگونه دیوارهای شیشهای نشان از یک فرهنگ سازمانی مدرن و تا حدودی نشان از ساختار افقی مجموعه دارد اما در عین حال به دلبازتر شدن فضای کاری نیز کمک شایانی میکند.
همان برداشت اولیه درست است؛ شرکت قصد دارد ساختار، بازاریابی و حتی هویت بصری خود را بازتعریف کند. حمید هم در اتاق شیشهای به جمع ما اضافه میشود:«شرکت در حال حاضر در دو نقطه از تهران متمرکز است ولی قرار است دفتر سومی هم در چند روز آینده در پارک علم و فناوری شهر پردیس نیز راهاندازی شود.» دفتر مرکزی که هماکنون در آن هستیم و به ساختمان ارسباران معروف است، به کارهای مالی و بازرگانی میپردازد و جلسات مدیریتی در آن برگزار میشود و میتوان حکم راهبر مجموعه دیجیکالا را به آن نسبت داد. دفتر دوم که نام آن مرکز پردازش سفارشات است، در جاده فتح قرار دارد و دفتر سوم هم که نیروهایش قرار است در آیندهای نزدیک به آنجا منتقل شوند، مرکز تکنولوژی و بازاریابی نام دارد. پراکندگی این سه دفتر از یکدیگر برایمان عجیب به نظر رسید؛ حمید محمدی یکی از دلایل آن را محدودیت پیدا کردن ساختمانی در تهران که بتواند این سه مجموعه را در کنار هم داشته باشد، بیان کرد. کمکم متوجه شدیم مرکز پردازش خدمات، حداقل به لحاظ ابعاد و اندازه باید چیزی فراتر از تصور ذهنی ما باشد که عامل محدودیت، مانع از اختصاص فضایی در مرکز شهر تهران به دیجیکالا شده است.
به همراه بنیانگذاران دیجیکالا گشت و گذارمان در شرکت را از طبقه اول یعنی بخش خدمات و امور مشتریان شروع میکنیم: جایی که از در شیشهای آن میتوان فرهنگسرای ارسباران را مشاهده کرد. مدرن و پرنور طراحی شده تا مشتری احساس مثبت و راحتی در آن داشته باشد. محمد جهاننما سرپرست این بخش است و با اینکه در حال صحبت با یک مراجعهکننده بود، به استقبال ما آمد و پس از راهنماییهای لازم به مراجعهکننده توضیحات خود را در خصوص این واحد آغاز کرد:«دیجیکالا خدمات پس از فروشی برای کالاهایی که میفروشد ندارد اما مدتزمان هفتروزهای برای خریداران از این فروشگاه اینترنتی در نظر گرفته تا بتوانند کالای خود را اگر ایرادی داشت، تعویض کنند.» این ضمانت میتواند یکی از مهمترین رموز موفقیت دیجیکالا تلقی شود که در واقع میتوان آن را الگویی از آمازون -که بزرگترین خردهفروشی آنلاین در دنیا محسوب میشود- دانست:«در این بخش ۱۴ نفر مشغول به کار هستند که از هشت و نیم صبح تا پنج بعدازظهر به مشتریان پاسخ میدهند و در روز حدود ۱۵ تا ۲۰ مراجعهکننده داریم.» ویترینی را که مشتری به طور مستقیم با آن در تماس است، بسیار هوشمندانه طراحی کردهاند و مشخص است تجربه و تلقی مشتری از مجموعه، برایشان بسیار اهمیت دارد. روی هر کدام از میزها یک رایانه قرار دارد تا در صورت نیاز به مشتری نحوه دسترسی به خدمات آنلاین را آموزش دهند. یک نیمطبقه بالاتر هم میتوان مرکز تماس همین بخش را مشاهده کرد.
از راهپلههایی که در بعضی جاها، پلههایش نیز با همدیگر همارتفاع نیست، به طبقه سوم میرویم. «مرجوعات رسیده به حسابداری» تیتر یکی از مستنداتی است که روبهروی یکی از کارکنان این واحد در نرمافزار اکسل باز است. سعی برای بیرون کشیدن آمارهای فروش بیفایده است. سعید به خنده میگوید هیچ کس همه اطلاعات را یکجا در دیجیکالا ندارد! پس از بازدیدی گذرا از طبقه سوم که بخش مالی در آن قرار داشت به طبقه پنجم نقل مکان میکنیم و به اتاق مجید کاظمی، مدیر تامین میرویم تا با او درباره جریان تامین کالا در دیجیکالا صحبت کنیم. جوان است و صدایش پرطنین و بم، و اصلا به چهرهاش نمیآید:«ما در تامین کالاها همکاری استراتژیکی با بزرگان توزیعکننده داریم و هیچ وارداتی نداریم. به علاوه برندها و تامینکنندهها بسیار مایلند کالاهایشان به شکل صحیح و باعزت فروخته شود تا به اعتبار آنها لطمه نخورد و دیجیکالا یکی از بهترین جاهایی است که این خواستهها را تامین میکند.» مرکز تماس و ارتباط با مشتری نیز در طرف دیگر طبقه قرار دارد که در آن حدود ۳۰ نفر در حال پاسخگویی به مشتریان و کاربران دیجیکالا هستند.
حمید محمدی مدیرعامل دیجیکالا که در تمامی مراحل بازدید از شرکت در کنار برادر دوقلویش همراه ماست، عنوان میکند مرکز تماسها به ساختمان اپراتور (مرکز پردازش سفارشها) -که به تازگی راهاندازی شده- منتقل خواهد شد:«در روز بیش از هزار تماس با مرکز تماس ما برقرار میشود و البته شماره سفارش به صورت پیامک و ایمیل هم به مشتریان فرستاده میشود.» البته کاربرانی که اقدام به خرید از وبسایت دیجیکالا میکنند، میتوانند به صورت آنلاین از وضعیت کالایی که سفارش دادهاند باخبر شوند و با گزارههایی مثل «در انبار»، «ارسال شد» و… میتوانند بفهمند سفارششان در چه وضعیتی قرار دارد.
وقتی به طبقه ششم میرویم، وقت ناهار است و کارکنان برای خوردن غذا، گروه گروه به غذاخوری که در طبقه هفتم قرار دارد، کوچ میکنند. واحد محصول و زیرساخت آیتی شامل دو قسمت میشود؛ یک قسمت که در آن واحد توسعه نرمافزار مستقر است و قسمت دیگر، واحد زیرساخت که روی ارتباطات بین واحدها و ساختمانهای دیجیکالا، دیتاسنتر، کلود و مباحثی از این دست کار میکند. در واقع اینجا خود دیجیکالا به عنوان کالا در نظر گرفته میشود و واحد محصول، کار مربوط به نگهداری و توسعه آن را انجام میدهد.
رضا حمزه، مدیر واحد توسعه نرمافزار فرآیند انتخاب تکنولوژی و طراحی وبسایت را پروسهای طولانی توصیف میکند که بسیار روی آن فکر شده تا به اینجا رسیده است. مشخص است از نظر دیجیکالا هنر اصلا نه در صرف کالا و محتوای همراه آن، بلکه در ویترین مجازیشان نیز نهفته است:«دیجیکالا در سیر بلوغش، نرمافزار خود را هم بالغتر میکند و این نرمافزاری که ما الان داریم، چندین برابر ویرایش قبلی است و فرآیندهای بسیار بیشتری را پوشش میدهد.» در ابتدا با چهار توسعهدهنده نرمافزار شروع کردند و با توجه به اینکه دیجیکالا از حالت استارتآپی خارج و به بلوغ خود نزدیک شده این تعداد به هشت نفر رسیده است اما حمید محمدی که ایستاده نظارهگر تیم خبرنگاری و مدیر بخش توسعه نرمافزاری است، از رسیدن تعداد این تیم به ۵۵ نفر تا پایان سال خبر میدهد.
مدیران دیجیکالا به شدت بر جنبههای نرمافزاری و توسعه آن تاکید دارند و به جز در موارد خاص قائل به برونسپاری این بخش به بیرون از سازمان نیستند و معتقدند نگاه دیجیکالایی، فرهنگی است که باید در داخل خود سازمان شکل گیرد.
به نقطه اول یعنی طبقه چهارم بازمیگردیم تا با این طبقه که واحدهای بازاریابی، منابع انسانی و مدیریت در آن قرار دارد، بیشتر آشنا شویم. گیتا بیانی، مسوول بخش ارزیابی تجربه مشتریان است و همانطور که از نام سمتش پیداست، در واحدشان تجربه مشتریان را سنجش و در جهت بهبود آن تلاش میکنند:«از لحظهای که مشتری وارد وبسایت میشود تا وقتی که سفارش به دستش برسد، سعی میکنیم هر نکتهای را که بر تجربه آنها به عنوان مشتری تاثیرگذار است، جویا شویم و در جهت بهبود این تجربه گام برداریم و بازخوردهای آن را به مدیریت گزارش دهیم.» در حالی که دیجیکالا در داخل مجموعه روی ارزیابی تجربه مشتریان کار میکند اما در حوزه تحقیقات میدانی هم از شرکتهای متخصص در حوزه تحقیقات بازار استفاده کرده و میکند تا رشد و توسعه این مجموعه را در سال ۹۳ بهتر و موثرتر پیش ببرد:«تحویل به موقع، کیفیت بستهبندی، کیفیت کالا، قیمت و هر فاکتوری را که در فرآیند خرید برای مشتریان مهم است، بررسی میکنیم و سعی میکنیم با پنج درصد از مشتریان تماس بگیریم تا بتوانیم برآیند مناسبی از نظر آنها داشته باشیم و نتیجتا در ارائه خدمات موفقتر عمل کنیم.»
به طور حتم در کنار فاکتور تحویل کالا، قیمت از دیگر عوامل مهم در تشویق کاربران اینترنت به خرید آنلاین به شمار میرود و سعید محمدی باور دارد قیمتهای دیجیکالا بهترین قیمت در بازار است:«خیلی محکم و قاطع بگویم که قیمتهای دیجیکالا در شرایط برابر، بهترین قیمت در بازار است. وقتی میگویم شرایط یکسان منظورم این است که دیجیکالا هیچ کالای بدون گارانتی، قاچاق و غیرسلامتی نمیفروشد چون معتقدیم مشتری از این قضیه لطمه خواهد دید و در مجموع کالاهایی که در دیجیکالا برای فروش موجود است، در رده قیمتی، پایینتر از متوسط و کف بازار قرار دارد و به عبارت بهتر کالاهایی با کف قیمت و پایینتر از متوسط، بیشترین فراوانی را در میان کالاهای ما دارد.»
اعتماد مشتری به یک مجموعه از مهمترین رموز موفقیت هر کسب و کاری است. نکتهای که گیتا بیانی به عنوان مسوول بخش ارزیابی تجربه مشتریان، بسیار با آن مواجه شده است:«جالب است خیلی از مشتریان وفادار ما هستند که اصلا وقتی نظرشان را درباره قیمتها میپرسیم، میگویند ما به خاطر اعتمادی که به دیجیکالا داریم قیمتها را چک نمیکنیم و مستقیما میآییم از دیجیکالا خرید میکنیم.»
وقتی به واحد محصول سر زدیم، وقت ناهار بود و نتیجتا نتوانستیم با مدیر آن بخش یعنی فاطمه کروبی درباره موبایل اپلیکیشن دیجیکالا صحبت کنیم. خوشرو و خوشبیان است و ادعا میکند دیجیکالا یکی از اولین شرکتهایی است که در ایران به صورت جدی در مورد «تجربه کاربری» کار میکند: «نزدیک ۱۰ ماه است ما تیم «تجربه کاربری» در دیجیکالا داریم که با توجه به فعالیت خودم در این حوزه به جرات میتوانم بگویم اولین شرکتی هستیم که در محیط آنلاین یعنی وب، روی این موضوع کار میکنیم.» تحقیقات بسیار گسترده این تیم به جهت افزایش کیفیت تجربه کاربری منجر به تعریف دو فاز برای این گروه شد که در فاز اول با هدف قرار دادن کاربرهایی که در جامعه هدف دیجیکالا قرار دادند، تلاش شده است وبسایت، کاربرپسندتر شود و کاربران احساس بهتری در کار کردن با آن داشته باشند؛ فاز دوم به اپلیکیشن موبایل اختصاص یافته است:«الان تقریبا فاز مطالعات و طراحی موبایل اپلیکیشنمان به پایان رسیده و داریم پیادهسازی آن را شروع میکنیم؛ برنامهمان این است که در ابتدا این کار را روی سیستمعاملهای اندروید و آیاواس برای موبایل و تبلت در سایزهای متنوع انجام دهیم.»
برای یک سفر درونشهری به حوالی جاده قدیم کرج، جایی که مرکز پردازش سفارشهای دیجیکالا در آن مستقر است، آماده میشویم. قبل از خروج از ساختمان مرکزی در حالی که برادران محمدی در حال آماده شدن برای این سفر درونشهری بودند، سری به اتاق آنها میزنیم. اتاقی با دیوارهای شیشهای که نشان میداد مدیران دیجیکالا خود را از بدنه مجموعه میدانند و تمایل دارند فرهنگ استارتآپی دیجیکالا را کماکان در شرکت زنده نگه دارند. تندیس چهارمین جشنواره فاوا و تندیس وبسایت برتر در پنجمین جشنواره وب ایران در بهمن ۹۱ بخشی از تندیسهایی بود که در آنجا قرار داشت و توجه را جلب میکرد که گوشهای از موفقیتهای این مجموعه را در سالهای اخیر نشان میدهد. هر چند بزرگترین موفقیت آنها موفقیت در به سرانجام رساندن یک استارتآپ در فضای کاهنده آیتی ایران است؛ فضایی که به نظر میرسد در سال ۹۳ و پس از روی کار آمدن دولت جدید رنگ و بوی بهتری به خود گرفته است.
اتومبیلهایشان را برای رفتن به مرکز پردازش سفارشهای دیجیکالا روشن میکنند و بهرغم اینکه چهرههایشان شبیه به یکدیگر است اما اتومبیلهایشان تفاوتهای عمدهای دارد. در این زمان کمی فرصت پیدا میکنیم از حمید محمدی درباره پیشینه دیجیکالا و خودش بشنویم:«کارشناسی مهندسی صنایع را از دانشگاه خواجه نصیر و کارشناسی ارشد را در رشته امبیای با گرایش بازاریابی از علم و صنعت گرفتم و پس از چندین سال کار کردن در بازار کار ایده دیجیکالا را به اتفاق برادرم در سال ۸۵ اجرایی کردیم.»
امکان ندارد در بدو ورود به انبار دیجیکالا شگفتزده نشوید. محیطی که وارد آن شدیم چه به لحاظ کیفی و چه کمی بسیار فراتر از تصورم بود. محیطی به مساحت ۱۰ هزار متر مربع که در آن سولهای به مساحت پنج هزار متر مربع ساخته شده بود. در قسمت ورودی نگهبانهایی خوشپوش و نونوار پذیرای ما بودند و در قسمت راست اتاقی تعبیه شده بود که کمدهای بسیار منظمی در آن وجود داشت و مخصوص کارکنان بود. در این ساختمان هم خبری از دیوار نیست و شیشهها حائل میان اتاقهای مختلف هستند. سوله یک ورودی و یک خروجی اصلی دارد. دو در بزرگ که یکی در سمت راست مربوط به آوردن بار است و دیگری که پیکها، کامیونتهای پست و تیپاکس در آنجا محصولات را بارگیری میکنند تا به دست مشتریان برسانند. یک در هم در وسط مجموعه قرار دارد که کارکنان بیشتر از آنجا ورود و خروج میکنند.
جایی در مقابل غلتکها، کالاها و قفسههای متعدد سعید مختصری از روند شکلگیری سفارش و تامین کالا را برایمان بیان میکند:«پس از مشخص شدن طبقهبندی کالاها، فهرست کالاها از بازاریابی به واحد بازرگانی میرود و پس از مذاکره با عرضهکنندهها و تامینکنندهها کالاهای توافقشده خریداری میشوند و به انبار که اینجا باشد، تحویل داده میشود. پس از ثبت در سیستم نرمافزاری برای هر محصول بارکد و شماره سریال مخصوص تولید میشود و با توجه به اندازه و سایز آن در محل مناسبی از انبار قرار میگیرد. پس از آمدن سفارش به وسیله نرمافزارهای ویژه انبارداری صورت کالاها برداشته میشود و بعد از بستهبندی و با توجه به نشانی سفارشدهنده مشخص میشود که محصول از چه طریقی به مشتری رسانده شود.»
فراتر از یک سایت
وقتی در فضای بیرون از شرکتگردی با برادران موسس دیجیکالا گپ میزنیم مشخص است که باور دارند تازه آغاز راهند و باید توسعه پیدا کنند:«تمرکز جدی ما روی بخشهای محصول و تکنولوژی است و بنا داریم بهترین استعدادها را با هر مکانیسم و قیمتی به دیجیکالا بیاوریم. از دید ما دیجیکالا میتواند نماد تکنولوژی وب در ایران باشد و بهترین محیط برای کار کردن هر کسی با هر تخصصی است که دیجیکالا به آن نیاز دارد.»
رسیدن به یک سرمایهگذار بیرونی از دید سعید ارتباط چندانی به تغییر عطش شرکت برای توسعه ندارد:«در فرآیند توسعه برای دیجیکالا، سرمایهگذاری صرفا مادی نیست و از نظر ما مساله حائز اهمیت این بود که همواره یک شریک استراتژیک وارد مجموعه شود تا به فرآیند رشد در دیجیکالا کمک کند. به اعتقاد ما مجموعه سرآوا از همین جنس بود و الان هم هست. سرآوا برای دیجیکالا بیشتر نقش یاریدهنده به فرآیند رشد را دارد تا یک سرمایهگذار صرف.»
طی حرفهایی که درباره وسواسشان برای ورود یک سرمایهگذار جدید میزنند میتوان واقعا رد این حساسیتها را دید:«هنوز میبینیم طرز تفکرهای سنتی نسبت به مدیریت شرکتها وجود دارد و به نظر ما یکی از دلایل اصلی اینکه شرکتهای آیتی شکل میگیرند و عملا پس از مدتی دچار افول میشوند، این است که تمایل چندانی ندارند از فرمولهای بینالمللیای که جواب دادهاند و منطبق بر روند رشد هستند، پیروی کنند. بسیاری از شرکتهای آیتی هستند که جلسات هیات مدیره و مجامعشان حول محور بحث سوددهی میچرخد؛ اینکه سال پیش چقدر سود دادیم یا سال بعد چقدر سود خواهیم داد که این نوع نگاه برای رشد و پیشرفت استارتآپها در حوزه آیتی اصلا مناسب نیست. البته باید ذکر کرد علت اصلی این موضوع آن است که شاید در فضای اقتصادی اخیر ثبات اقتصادی وجود ندارد و هیچ کس حاضر نیست نقد را به نسیه بفروشد و سود را فدای آینده کند.»
خیلی قاطع به جذابیت فروشگاه فیزیکی جواب منفی میدهند و استدلالشان برآمده از تجربه است:«فروش در فضای فیزیکی با استراتژیهای ما کاملا در تضاد قرار دارد چون روح دیجیکالا آنلاین و فرهنگ آن یک فرهنگ کسب و کاری مدرن است و اینها هیچگاه با یکدیگر آشتی نخواهند کرد. اگر بخواهیم کالایی را به لیست فروش در سایت اضافه کنیم، حتما آن را به شیوه دیجیکالایی عرضه خواهیم کرد. وقتی میگویم دیجیکالایی منظورم این است که محتوا در آن نقش پررنگی دارد و نقش دستیار خریدی دیجیکالا همچنان در آن گروهها حفظ خواهد شد.»
روحیه فروشگاهی در جمع دونفره آنها به معنای همان احترام مقدسشان به مشتری است. حمید در اینباره به آمار و ارقامی اشاره میکند و میگوید:«منابعی که قصد داریم برای توسعه در خصوص دیجیکالا صرف کنیم، در حوزههای افزایش کیفیت در تجربه مشتری به عنوان یک موضوع بسیار بااهمیت خواهد بود و میتوانم بگویم بیش از نیمی از منابع دیجیکالا در یکی دو سال آینده صرف موضوع افزایش کیفیت تجربه مشتری خواهد شد.»
درباره نداشتن اپلیکیشن یا حضور موبایلی اصلا از خود ضعف نشان نمیدهند و معتقدند دیجیکالا هیچ گاه موجسوار نبوده است:«شرکتهای زیادی را میبینیم که دستپاچه وارد برخی پارادایمهای جدید تکنولوژی میشوند. برای مثال در خصوص موبایل اپلیکیشن این جریان را زیاد مشاهده میکنیم. اتفاقی که در ایران در حوزه موبایل افتاده، این است که در خیلی جاها شرکتها بدون مطالعه وارد این حوزه شدهاند. بخش عمدهای از ورود شرکتها به بحث موبایل در واقع واکنشی است که آنها صرفا خواستهاند به دلیل حضور در این فضا داشته باشند. در پایان باید بگویم به زودی حتما موبایل اپلیکیشن و شیوههای پرداخت جدید قابل قبولی راهاندازی خواهد شد.»
پس از خوردن یک چای در اتاق کنفرانس با مهدی رضایی همراه شدیم تا بتوانیم فرآیندها را به صورت تصویری با گفتههای محمدی تطبیق دهیم. رضایی را در ساختمان ارسباران هم رویت کرده بودیم ولی وقتی او را در مرکز پردازش دیدیم متوجه شدیم به عنوان مدیر این بخش، وظیفه سنگینی بر دوشش است: «در این مرکز پنج هزار متر فضای انبار داریم و در مجموع، حدود هزار متر فضای اداری وجود دارد. هر کالا یک شماره سریال مختص به خود میگیرد و پس از مشخص شدن سفارش به بخش بستهبندی میرود تا به نشانی مورد نظر فرستاده شود.» بستهبندیهای شهرستان و تهران کاملا با هم متفاوت است و ۶۰ موتورسوار به طور مستقیم با دیجیکالا برای پوشش مناطق مختلف تهران کار میکنند که لجستیک دیجیکالا را تشکیل میدهند:«به دلیل اینکه برای سفارشهای شهرستان مسیر طولانیتر است، در نتیجه احتمال آسیب محصولات هم بیشتر است و به خاطر همین برای سفارشهای مربوط به شهرستانها از بستهبندی محکمتری استفاده میکنیم.»
کالاهای حجیم و کوچکتر به شکل منظمی از یکدیگر مجزا شدهاند و میتوان با تابلوهای بزرگ رنگی که هر بخشی را مشخص کردهاند، به راحتی فهمید هر یک از گروهها مشغول انجام چه کاری هستند.
در مجموع به صورت همزمان همیشه دستکم ۲۰ هزار کالا در انبار وجود دارد که ۱۰ هزار عدد از آن کالاها در حال گردش است. عمده کارها به شکل مکانیزه انجام میشود و نقالهای که دو طرف کارخانه را به شکل طولی به هم وصل میکند، کار جابهجایی کالاها را انجام میدهد. پس از بازدید از فرآیند سفارش و تامین کالا، رستوران خوشرنگ و دیوارهای شیشهای مجموعه را هم از نظر میگذرانیم تا به یکی از مهمترین سرمایههای دیجیکالا که حکم قلب را برای آنها دارد، نزدیک شویم: واحد تولید محتوا.
از جالبترین ویژگیهای این ساختمان قرارگیری دو بخش اپراتوری و تولید محتوا در کنار یکدیگر است. قبل از اینکه به این بخش از دیجیکالا بیاییم از برادران محمدی شنیدیم واحد تولید محتوا هم در کنار اپراتور قرار دارد و به نظرم رسید آنجا فضای مناسبی برای تولید محتوا و تحریریه نباشد ولی وقتی وارد ساختمان شدیم و محیط کاری آنها را دیدیم، حقیقتا حیرتزده شدیم؛ فضایی بسیار منظم، شیک و تمیز و در نزدیکترین نقطه به محصولات جدید که امکان واکاوی بیشتری برای نویسندگان و عکاسان دیجیکالا نیز مهیا میکند، اتفاقا دلیل اصلی حضور واحد محتوا هم در اینجا همین دسترسی راحتتر و بیشتر آنها به کالاهاست. هر چند دو بخش اپراتور و محتوا به طور قطع دارای دو فرهنگ سازمانی متفاوت هستند اما با طراحی خوبی که انجام شده بود، به نظر میرسد این مقوله مشکلی برای کارکنان و مجموعه ایجاد نمیکند.
تمام محتوایی که در وبسایت دیجیکالا درباره محصولات وجود دارد، حاصل تلاش این واحد است. واحد تولید محتوا شامل دو قسمت میشود؛ یکی تولید محتوای نوشتاری و دیگری استودیو که کارهای مربوط به عکاسی و تولید فیلم برای دیجیکالا تیوی را انجام میدهد. در مجموع تعداد آنها ۲۱ نفر است که ۱۴ نفر از آنها در قسمت تحریریه و هفت نفر هم در قسمت استودیو به کارهای عکاسی و گرافیک مشغول هستند. برای کالاها و حتی بعضا برندهای مختلف وظایف دستهبندی شده و مشخص است چه کسی، باید زحمت نوشتن چه کالا یا چه برندی را بکشد.
فراتر از یک سرمایهگذار
سعید رحمانی مدیرعامل شرکت سرآواست؛ شرکتی که کار تخصصیاش سرمایهگذاری روی استارتآپهای حوزه فناوری اطلاعات است. حوزه کاری و سرمایهگذاری سرآوا در سه فاکتور خلاصه میشود: اول از همه کسب و کارهای نوینی که در زمینه اینترنت و موبایل فعالیت میکنند، دوم اینکه کارآفرینهای آنها ایرانی هستند و سوم ایدهپردازان و تیم اجرایی آنها از توانمندی بالایی برای رشد در کارشان برخوردار باشند. خودش را بیشتر یک کارآفرین میداند تا یک سرمایهگذار صرف.
بیش از سه دهه است در کشورهای آمریکا، انگلیس، هلند، چین و هند در شرکتهای شناختهشده حوزه فناوری اطلاعات کار کرده است. آیبیام یکی از شرکتهای مطرحی است که در آن مشغول به کار بوده و آخرین تجربه کاریاش در سطح بینالمللی، شرکت Irdeto از زیر مجموعه های شرکت نسپرز بوده که در آنجا به عنوان معاونت ارشد مدیرعامل به فعالیت پرداخته است. به نظر میرسد زندگی کاری او با تب رشد اینترنت در کشورها و مناطق مختلف دنیا رابطهای مستقیم دارد و حرفهایش هم همین حس را تایید میکند:«دو سه سال پیش که طرح سرآوا را شروع کردیم، در ابتدا بررسی عمیقی در سطح وب و بازار کسب و کارهای اینترنتی در ایران انجام دادیم و سعی کردیم تیمهایی را که در کارآفرینی در عرصه فناوری اطلاعات فعال بودند، شناسایی کنیم. باید این را بگویم که ما در واقع روی تیم یک استارتآپ سرمایهگذاری میکنیم نه یک شرکت. سال ۹۰ که با سعید و حمید محمدی آشنا شدم، احساس کردم تیم خوبی برای سرمایهگذاری هستند و سعید و حمید تمرکز، تجربه و شخصیت لازم را برای اینکه کارآفرینانی موفق شوند، دارند. خلاصه مطلب اینکه آنها از نظر من دیانای کارآفرین شدن را داشتند و بهترین اعتماد را برای همکاری به من دادند. پس از این آشنایی با ارزیابی کاملی که از دیجیکالا انجام دادم، متوجه شدم دیجیکالا بهترین جا برای سرمایهگذاری است، البته اگر بخواهم صحیحتر بیان کنم باید بگویم بنیانگذاران دیجیکالا بهترین گزینه برای سرمایهگذاری بودند.»
او معتقد است مدل استارتآپی دیجیکالا را میتوان به تیمهای کارآفرینی دیگر در ایران نیز تعمیم داد:«هدف ما توانمندسازی تیمهای کارآفرینی است و در بخشهای دیگر اقتصاد نوین اینترنتی و موبایل، تیمهای دیگری هم هستند که دارند قوی کار میکنند و ما سعی میکنیم به آنها کمک کنیم تا این راه را طی کنند.»
او معتقد است دیجیکالا مرحله شکلگیری خود را طی کرده و در حال گذار از مرحله میانی به مرحله رشد سازمانی است و در سال ۹۳ مهمترین مساله برای آنها جذب و نگهداری منابع انسانی است:«سال پیش مهمترین موضوع برای دیجیکالا استراتژی برندینگ بود اما امسال مهمترین مساله جذب و نگهداری نیروی انسانی است و پس از آن مباحث مالی و سپس مسائل حقوقی است که اهمیت بیشتری پیدا میکند.»
رحمانی باور دارد سرمایهگذاری در مواقعی ممکن است یک کسب و کار را خراب کند:«اگر پولدار بودن کسی را کارآفرین میکرد، الان همه بچهپولدارها باید کارآفرین میشدند. زمان تزریق سرمایه به یک کسب و کار بسیار اهمیت دارد ولی در وقتش هم حتما باید سرمایهگذاری صورت گیرد که در دیجیکالا این سرمایهگذاری برای گسترش و توسعه آن در حال صرف شدن است.»
با شهروز چُرَکچی و فرهنگ حشمتی در تحریریه بیشتر آشنا میشویم. البته سعی میکنیم مزاحم آنها در محیط کارشان نشویم و در نتیجه به پیشنهاد برادران محمدی دوباره به اتاق کنفرانس نقل مکان میکنیم و گپ کوتاهی با آنها میزنیم. در حضور مدیرانشان بسیار راحت هستند و فرهنگ حشمتی شوخطبعی بیشتری دارد و زبان بدنش هم بر تاثیر بیشتر این شوخمزاجی میافزاید:«ما سعی میکنیم در مورد محصولات نهایت انصاف را به خرج دهیم و مشخصا حساسیتمان در مورد محصولات گرانقیمت در نوشتن بسیار بیشتر است و تلاش میکنیم آنها را بیشتر به چالش بکشیم، چرا که مشتری میخواهد هزینه زیادی برای این نوع محصولات بپردازد و محق است درباره آنها بیشتر و دقیقتر و در عین حال منتقدانهتر بخواند و بداند.»
شهروز چرکچی خوشصحبت است و در حین صحبت با ما لبخند از لبانش جدا نمیشود و از نوشتن درباره محصولات مختلف و سختی و آسانی آنها میگوید:«مثلا اینکه در مورد آخرین مدل گوشی سامسونگ بنویسی کار سختی نیست اما نوشتن در مورد محصولات ساده و بدیهی کار بسیار سختی است. برای مثال نوشتن درباره یک اتوی مو یا یک کیف موبایل کار بسیار مشکلی است و محصولات هر چه سادهتر باشند نوشتن در خصوص آنها سختتر میشود، چون عملا چیزی وجود ندارد که درباره آنها بنویسیم.» از نوشتن درباره اتوی مو و کیف موبایل برایمان گفتند تا نوشتن درباره یخچال و لباسشویی:«بعضا نمیتوانیم عکس برخی از این محصولات را حتی در وبسایت شرکتهای تولیدکننده مثل الجی بیابیم و گاهی اوقات پس از واکاوی محصول متوجه میشویم آنچه در وبسایت آنها نوشته شده با واقعیت جور درنمیآید؛ این هم برخی از چالشهای ما در نوشتن برای محصولات مختلف است.»
نظر کاربران
واقعا دستتون درد نکنه ، عااااااااااالی بود :)
خيلي عالي بود،به اميد كسب موفقيت هاي بيشتر و خدمت رساني بهتر
سلام
خیلی جالب بود مخصوصا شیوه نگارش
ممنون
وااااای خدا خوشبحالشون....منم آرزومه یه روزی همچین شرکتی رو و حتی بالاتر راه اندازی کنم.....امید وارم موفق باشند....