مطالبی درباره رفراندوم ۱۲ فروردین که نخوانده بودید
کارنامۀ جمهوری اسلامی ایران را باید در روز جمهوری اسلامی بررسی کرد و در ۲۲ بهمن باید به اهداف انقلاب پرداخت اما این دو با هم خلط شده است.
برترینها: مناسبت ۱۲ فروردین، «روز جمهوری اسلامی ایران» است و قرار گرفتن آن در پایان نوروز این روز را مثل ۲۹ اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت در واپسین روز سال به بخشی از عید تبدیل کرده و مناسبت آن کمتر به یاد میآید.
شاید اگر چندان در ۱۲ فروردین درنگ نمیکنند از آن رو باشد که مشارکت بالای ۹۰ درصد با ریزش مشارکت به زیر ۵۰ درصد در آخرین انتخابات مقایسه نشود.
فراتر از این اشارات و در چهلوسومین سالروز برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی ایران این نکات را میتوان یادآور شد:
بعد از وقوع انقلاب، انجام رفراندومِ تعیین نوع حکومت به معنایِ تحقق «آنچه مردم میخواهند» با فراز و نشیب زیادی همراه میشود. دو مسئلهی مهم وجود دارد: ۱) رفراندوم چه زمانی برگزار شود؟ ۲)رفراندوم چگونه برگزار شود؟
رفراندوم ۱۰ و ۱۱ فروردین ۵۸ تنها رفراندومی بود که در جمهوری اسلامی برای بیانِ خواست و گزارهای تک خطی محقق شد. اما چینش نیروها در تحققِ بهاصطلاح خواست مردم به چه ترتیبی بود و این انتخابات در چه شرایطی برگزار شد؟
بحث از نوع حکومت بعد از پیروزی انقلاب، از مدتها پیش از پیروزی آغاز گشتهبود. با این حال بهصورت نیمهرسمی، در ۱۹ بهمن، مهدی بازرگان، نخستوزیر معینشده توسط رهبر انقلاب، هنگامی که انقلاب هنوز پیروز نشده و او در حال انجام مذاکرات بر سر پذیرش دولت خود به عنوان دولتی مشروع است، در گفتگویی مطبوعاتی اعلام میکند که دولت او دنبالِ استقرار یک «جمهوری اسلامی دموکراتیک» است.
البته امام خمینی میتوانست در فردای پیروزی انقلاب اسلامی و در بامداد 23 بهمن 1357 فرمان تشکیل جمهوری اسلامی را صادر کند اما چنین نکرد و ترجیح داد این تأسیس با برگزاری رفراندوم و بر پایۀ مراجعۀ مستقیم به آرای عموم مردم در سراسر ایران و در تمام شهرها و روستاها باشد.
شاید به این خاطر که انقلاب بیشتر در شهرهای بزرگ جریان داشت و نسبت مشارکتکنندگان و حاضران در خیابان با همۀ جمعیت ایران به دقت مشخص نبود و به لحاظ بینالمللی نیز همه پرسی مشروعیتزاتر است تا تظاهرات اعتراضی ولو مانند راهپیماییهای تاسوعا و عاشورای 57 چشمگیر و در حد همهپرسی بوده باشد.
هرچند سخن بازرگان چندی بعد از پیروزی انقلاب با مخالفت صریح آیتالله خمینی مواجه میگردد، اما او با نظر رهبری انقلاب و شورای انقلاب درخصوص چگونگی برگزاری رفراندوم مخالفتی ندارد و پس از چندی در سخناناش جمهوری اسلامی جای ترکیب جمهوری اسلامی دموکراتیک مینشیند. بازرگان در ۲۹ بهمن در مصاحبهای با نیویورکتایمز میگوید که در همهپرسی فقط یک سوال طرح میشود: به جای سلطنت جمهوری اسلامی میخواهید؟ و سپس ادامه میدهد که پس از تدوین قانون اساسی، همهی احزاب منجمله احزاب چپگرا میتوانند در انتخاباتها مشارکت کنند.
درواقع دولت موقت گمان نمیکند نوع حکومت نمیبایست اسلامی باشد اما وعده میدهد که نیروهای چپگرا میتوانند در چنین حکومتی مشارکت سیاسی داشته باشند.
در ۴ اسفند آیتالله شریعتمداری با شکلِ بستهی برگزاری رفراندوم مخالفت میکند. او در مصاحبهای میگوید که نیازی نیست پرسش از مردم به دو شکل محدود شود و باید اجازه داد تا مردم هر نوع حکومتی را که میخواهند روی برگه بنویسند.
نخستوزیر دولت موقت در ۸ اسفند آب پاکی را روی اما و اگرها میریزد. او در گفتگویی با روزنامهی لوموند اعلام میکند که حکومت تصمیم خود را گرفتهاست: «همهپرسی تنها یک سوال دارد که عبارت است از آیا شما با جمهوری اسلامی موافقید؟».
رهبر انقلاب در ۹ اسفند و در آستانهی سفر به قم پیامی را خطاب به ملت منتشر میکند. در این پیام جدای از تأکید بر حفظ وحدت کلمه، از چگونگی برگزاری رفراندوم نیز سخن به میان آمدهاست: «آنچه ملت شریف ایران در سرتاسر کشور با فریاد از آن پشتیبانی نمودهاست همین جمهوری اسلامی بوده است نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. من از ملت شریف انتظار دارم که به جمهوری اسلامی رأی دهند که تنها این مسیر انقلاب اسلامیست».
به این ترتیب آیتالله هم با جمهوری دموکراتیک اسلامی مرزبندی میکند و هم با دیگر اشکال برگزاری همهپرسی.
بحث دربارهی چگونگی برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی همزمان با مناقشهی دولت با نهادهایِ انقلابی کمیتههای انقلاب و دادگاههای انقلاب پیش میرود. تاجاییکه شایعهی استعفایِ دولت به گوش میرسد. بازرگان در خصوص این شایعه در ۱۸ اسفند در گفتگو با خبرنگاران میگوید که فعلاً حرفی برای گفتن ندارد.
به نظر میرسد آیتالله خمینی نیز بر آن است تا حدود مداخله حفظ شود. رهبری در ۱۹ اسفند با صدور اطلاعیهای خطاب به نخستوزیر، تأکید میکند که منسوبین او مطلقاً نمیبایست در عزل و نصب اشخاص دخالت کنند.
تا زمان برگزاری رفراندوم تنش میان دولت و شورای انقلاب دستکم آشکار نیست. به نظر میرسد علت آن بیش از هر چیزی به همراهی نسبی و توافق بر سر انتخابِ «جمهوری اسلامی» به عنوان سیستم دولتی آینده مربوط میشود. تنش با نهادِ انقلابی شورای انقلاب بعد از برگزاری رفراندوم و خصوصاً بر سر چگونگی شکلگیری مجلس موسسان آشکار میگردد.
در ۲۱ اسفند، مهدی بازرگان دستور برگزاری همهپرسی مطابق با «فرمان امام» را به احمد صدر حاج سیدجوادی وزیر کشور ابلاغ میکند. بناست تا این رفراندوم روز ۱۰ فروردین برگزار شود. کاظم شریعتمداری نیز مجدداً طی صدور اطلاعیهای تأکید میکند که بهتر است مردم خود بگویند چه حکومتی را میخواهند و این نظر اوست که هر شکلی از حکومت را مردم خود باید بتوانند آزادانه روی برگههای رأی بنویسند.
انجمن حقوقدانان دادگستری در ۲۵ اسفند با صدور تلگرامی به نخستوزیر خواهان این میشوند که به طرفداران تنوع در سئوالات رفراندوم پاسخ مثبت داده شود و در این حالت یک «همهپرسی دموکراتیک» متحقق گردد.
مجاهدین خلق نیز با صدور بیانیهای در ۲۸ اسفند بیان میکنند که خودشان به جمهوری اسلامی رأی مثبت خواهند داد.
دربرابر مجاهدین، فداییان خلق با صدور بیانیهای در همان زمان خواهان تشکیل مجلس موسسان پیش از رفراندوم میشوند. شبیه این موضع را گروهی از افراد جبههی ملی با انتشار بیانیهای در ۷ فروردین جدایِ از اعلام موضعِ رهبری حزب، کریم سنجابی، که در ۲۲ اسفند گفتهاست جبههی ملی در رفراندوم شرکت میکند، اتخاذ میکنند.
جبههی دموکراتیک ملی نیز در ۲۹ اسفند ۵۷ بیانیهای منتشر میکند که در آن بیان شدهاست اگر رفراندوم به صورتی که دولت اعلام کرده برگزار شود، در آن شرکت نخواهد کرد.
در همین زمان حزب جمهوری اسلامی با صدور بیانیهای اعلام موجودیت میکند (همان). بنابر محتویات این بیانیه، دومِ فروردین هفتهی «جمهوری اسلامی» آغاز میشود و در همان زمان، یعنی در دوم فروردین، اجتماع سراسری حزب جمهوری جمهوری اسلامی در کل کشور برقرار خواهد شد. بدینترتیب قرار است همزمان با تعیین سیستم حکومتی آینده، حزبی همنام و بنابراین همسان و در گام بعد مساوی با آن به فعالیت بپردازد. این نخستین بروز حزبیست که کمکم همهی نهادهای دولتی و انقلابی را فتح میکند.
به رغم برخی مخالفتها، احمد صدر حاج سید جوادی، وزیر کشور، در ۶ فروردین چگونگی برگزاری رفراندوم را اعلام میکند. در این چگونگی همچنان تأکید بر پرسشِ آری یا نه است از این سوال که آیا جمهوری اسلامی را میخواهید؟ سیدجوادی میگوید: «پاسخ منفی به همهپرسی جمهوری اسلامی به مفهوم پاسخ مثبت به رژیم سلطنتی تلقی نمیشود و تنها بدان مفهوم خواهد بود که رأیدهنده با جمهوری اسلامی موافق نیست». صدرجوادی اضافه میکند که ناظران بینالمللی برای نظارت بر همهپرسی به ایران میآیند. وعدهای که چگونگی و انجامش روشن نیست.
گروهها و احزابی چون سازمان پیکار، جمعیت زنان مبارز، سازمان دانشجویان پیشگام به همراهِ اتحادیهی کمونیستهای ایران و ۸ سازمان سیاسی کردستان، که در محدودههای مرزیشان مشغول نبردند، اعلام میکنند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
البته رفراندوم جمهوری اسلامی وزن اندک گروههای مارکسیستی در جامعه را نیز به رغم سروصدای فراوان آنان نشان داد. از این رو بیگمان اگر انواع دیگری از حکومت هم به رأی گذاشته میشد باز جمهوری اسلامی رأی میآورد نه جمهوری دموکراتیک خلق ونمونههای دیگر.
وزیر کشور دو روز بعد از اعلام چگونگی برگزاری رفراندوم مشخص میکند که انتخابات در دو روز برگزار میشود و اگر کسی در رفراندوم شرکت نکند، در آینده با مشکلی مواجه نمیشود. مراد او از مشکل، پیگرد قانونی در صورت عدم شرکت است.
همگی مراجع تقلید، از جمله آیتالله شریعتمداری، اعلام میکنند که به جمهوری اسلامی رأی آری خواهند داد.
آیتالله خمینی شب ۱۰ فروردین در پیامی ازپیشناگفته خطاب به ملت که از رادیو و تلویزیون پخش میشود، ضمن تأکید بر حضورِ همهی ملت در رفراندوم از کسانی که انتخابات را تحریم کردهاند میخواهد که در برگهی «نه» هر فرم حکومتی را که میخواهند بنویسند.
آیتالله خمینی در ۱۲ فروردین ۵۸، با صدور پیامی خطاب به «ملت ایران» تشکیلِ «جمهوری اسلامی ایران» را رسماً اعلام میکند. مطابق با محتوی این پیام در اسلام اختناق نیست و «در حکومت اسلامی مردم باید از خودشان بترسند و نه از حکومت. از خودشان بترسند مبادا خلاف بکنند». رهبری روز ۱۲ فروردین را روز «حکومت الله» میخواند؛ روز بزرگترین عیدِ مذهبی و ملی ایرانیان که بعد از ۲۵۰۰ سال حکومت خداوند که «همانا حکومت مستضعفین» است، به جایِ سلطهی طاغوت و شیطان نشست.
مهرداد خدیر درباره این رفراندوم نوشت: آیتالله گلپایگانی از مراجع ثلاث قم، در پیام تبریک بعد از رفراندوم از جمهوری اسلامی به عنوان «ولایت فقها» نام برد ولی امام خمینی اشارهای به «ولایت فقیه» نکرد. بعدتر روشن شد که تلقی برخی مراجع این بوده که حکومت تحت نظارت فقیهان منتخب مراجع اراده میشود. ایدهای که در قالب شورای نگهبان بدون انتساب به مراجع و با حکم مستقیم رهبری اجرایی شد.
شاعر اولین سرود جمهوری اسلامی ایران، ابوالقاسم حالت است که شهرت انقلابی و اسلامی نداشت و همین نشان میدهد انقلاب ایران تا چه حد مردمی بوده که اصراری بر قرائتهای ایدیولوژیک وجود نداشته که محتوای سرودی رسمی را به شاعر غیر ایدیولوژیک سپردند.
این سرود که تا سال 1371 رسمیت داشت و برنامههای صدا و سیما با آن شروع میشد به خاطر زمان بیش از یک دقیقه و فرود ناگهانی در میانه -که تصور پایان آن را در شنونده ایجاد می کرد کنار گذاشته شد اما مصراع اول آن در خاطرهها مانده است:
شد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما
به زبان ساده و دور از تفسیر و تعبیر میتوان گفت: راز رأی 98 درصدی و انتظار مردم از جمهوری اسلامی ایران در همین چند کلمه نهفته است: «هم دین دهد هم دنیا به ما».
در پایان باید گفت کارنامۀ جمهوری اسلامی ایران را باید در روز جمهوری اسلامی بررسی کرد و در 22 بهمن باید به اهداف انقلاب پرداخت اما این دو با هم خلط شده است. درست است که جمهوری اسلامی مولود انقلاب اسلامی است و مهم ترین شعار انقلاب هم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بوده اما انقلاب، بار تخریبی و براندازی دارد ( فرو ریختن ساختمانی به قصد بنا کردن بنای تازه) و جمهوری اسلامی و نظام، ماهیت تأسیسی (احداث بنای جدید).
نظریۀ استمرار انقلاب البته به مرور به گفتمان مسلط تبدیل شده و واژۀ "نظام" تحتالشعاع آن قرار گرفته است. هر چند با این هدف بوده که حکومت اسیر مناسبات جهانی و مقررات بوروکراتیک و اداری نشود و روحیۀ شورانگیز خود را حفظ کند اما سبب شده انتقاد به عملکردهای کسانی که بعضا در انقلاب نقشی نداشته اند به حساب اصل انقلاب گذاشته شود و رسانههای برانداز که مخالف اصل انقلاباند نیز میوههای خود را بچینند.
ارسال نظر