با خواندن این مقاله کمی به آینده انسان خوشبین شوید
در اینجا قصد داریم از زندگی آدمهایی خبردار شویم که عمر، مال و انرژیشان را بدون هیچ چشمداشتی در راه راحتی و شادی دیگر انسانها مصرف کردهاند.
برترینها - آرمان رمضانی : متاسفانه ما در عصری زندگی میکنیم که هر روز از طرق مختلف توسط خبرهایی ناگوار از جنگ و فقر و خشکسالی و ... بمباران میشویم. تکرار هر روزه همین روند بسیاری از ما را به صورت ناخودآگاه از انسان و بشریت ناامید کرده است. گویی دیگر باور کردهایم که از انسان جز خونریزی و استعمار دیگر انسانها کاری بر نمیآید و نباید امید بیشتری به او داشت.
در این مقاله قصد داریم از زندگی آدمهایی خبردار شویم که عمر، مال و انرژیشان را بدون هیچ چشمداشتی در راه راحتی و شادی دیگر انسانها مصرف کردهاند. مطمئن هستم با خواندن این مقاله نمونههای فراوانی از آدمهایی همین قدر مهربان در کشور خودمان به ذهنتان خواهد رسید و خوشحال خواهیم شد اگر نام و داستان این افراد را با ما در میان بگذارید.
سندرومِ کِی
اگر تا به امروز هیچوقت نام این بیماری به گوشتان نخورده است لازم نیست به اطلاعات پزشکیتان شک کنید. داستان این بیماری ساختگی از این قرار است که پزشکان ایتالیایی در خلال جنگ جهانی دوم و قدرت گرفتن نازیها برای نجات یهودیانی که به بیمارستانها پناه میآوردند، دست به ابتکار جالب و خطرناکی زدند.
پزشکان و پرستارانِ انسان دوستِ ایتالیایی شایعاتی درباره یک بیماری کشنده و به شدت مسری به نام سندرومِ کی را سر زبانها انداختند و سربازان نازی از ترس مبتلا شدن به آن، دور دستگیر کردن این پناهندههای یهودی را خط کشیدند.
مرد چینی که دنبالِ بهانه برای شکست نبود
کشاورزِچینی که تصویرش را مشاهده میکنید، روزی تصمیم گرفت وارد نبردی نابرابر شود. این مرد که فقط تا سوم دبستان درس خوانده بود، ۱۶ سال از عمرش را صرف مطالعه کتابهای دانشگاهی رشته حقوق کرد تا سرانجام توانست در دادگاهی پر سر و صدا، کارخانه تولید مواد شیمیایی که روستایش را به شدت آلوده کرده بود را شکست دهد.
برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید ونگ اینلین حتی پول خریدِ بیشتر این کتابها را نداشت. این کشاورز یا شاید بهتر است بگویم حقوقدانِ با اراده با یک کتاب فروش توافق کرده بود تا در ازای دریافت محصولاتی مانند کیسههای ذرت به ونگ اجازه دهد کتابهای مورد نیازش را در همان کتاب فروشی مطالعه کند. ونگ اینلین در سال ۲۰۱۷ موفق به پیروزی در دادگاه شد.
هیچکس این مرد را نمیشناخت
مردی که در تصویر مشخص است دِیل شروئدر نام دارد. دیل در خانوادهای به شدت فقیر در آیووا متولد شد و رشد کرد و در زمان مرگش همسر، فرزند یا هیچ فامیلی نداشت. دیل برای ۶۷ سالِ تمام در یک کارخانه کار کرد و در زمان مرگش تنها دو عدد شلوارِ جین داشت.
حتما به این فکر میکنید که کدام بخش این داستان عجیب است. بعد از مرگِ دیل مشخص شد که او در تمام این سالها تقریبا با همه پولهایی که توانسته بود ذخیره کند ۳۳ دانشآموزِ فقیر را با پرداخت تمام شهریه به دانشگاه فرستاده است.
گروهِ "۹ دایه"
زنانی که در تصویر میبینید بخشی از یک گروه با نامِ "The ۹ Nanas" هستند که شاید بتوان ۹ دایه ترجمهاش کرد. این زنان در طول چندین دهه بدون اینکه حتی همسرانشان متوجه شوند، ساعت ۴ صبح دور هم جمع میشدند.
این ۹ زن هر شب دور هم جمع میشدند و به کمک افرادی میرفتند که وضعیت مالی مناسبی نداشتند. آنها به هر طریقی که به فکرتان برسد به دیگران کمک میکردند، از اهدای لباس گرم و غذا گرفته تا پرداخت قبض و قسط. این ۹ زن در هر بسته هدیهشان یک کیک خانگی همراه با یک یادداشت میگذاشتند. مضمون یادداشت این بود:"کسانی در دنیا تو را عاشقانه دوست دارند".
زنان پیشروی ایسلندی
در ۲۴ اکتبر سال ۱۹۷۵ حدود ۹۰ درصد زنانِ ایسلند در اعتراض به نداشتن حقوق برابر با مردان، دست به تظاهراتی گسترده زدند. تمام این زنها محلهای کار و منازلشان را ترک کردند و روند معمول زندگی در ایسلند را به تعطیلی کشاندند.
پارلمان و دولت ایسلند خیلی زود دریافت که توانایی مقابله با این اعتصاب را ندارد و تنها یک سال بعد قانون دریافت برابر حقوق برای زنان و مردان در پارلمان این کشور به تصویب رسید. ۵ سال بعد از این حرکتِ مدنی، ایسلند صاحبِ اولین رئیس جمهور زن شد و همین حالا هم ایسلند در جدول کشورهای برخوردار از برابری جنسیتی، بالاترین رتبه را دارد.
دلی پارتنِ مهربان
حتما اگر از مخاطبان همیشگی برترینها باشید در مقاله قبلی راجع به محبوبیت این زن موزیسین خواندهاید. برای اینکه به همه ما یادآوری شود چنین محبوبیتی با زحمت به دست میآید بد نیست اندکی راجع به یکی از مهربانیهای دلی پارتن بدانید.
این موزیسین سالهاست برنامهای تدارک دیده که برای کودکان از بدوِ تولد تا ۵ سالگی هر ماه یک کتابِ مناسب سنشان میفرستد. برای دریافت این کتابها نیاز به هیچ نوع هزینه یا ثبت نامی نیست و از زمانی که علاقهتان به شرکت در این برنامه را اعلام کنید هر ماه با توجه به سن فرزندتان یک کتاب مناسب دریافت میکنید. دلی پارتن هدفش از راهاندازی این برنامه را این موضوع اعلام کرده که دوست دارد بداند هیچ بچهای در کشورش بدون کتاب نیست.
یک پدر واقعی
لوکا تراپانسی که تصویرش را مشاهده میکنید یک فرد مجرد است. او چند سال پیش به خدمات اجتماعی مراجعه کرد و درخواست کرد یک دخترِ کوچک را به سرپرستی بپذیرد. ظاهرا به خاطر مسائلی خیلی زود به لوکا اطلاع داده شد که تنها میتواند کودکی با مشکلات رفتاری، بیماریهای مزمن یا معلولیت دریافت کند و آنها خبر نداشتند لوکا چه واکنشی به این خبر نشان خواهد داد.
لوکا به خدمات اجتماعی اطلاع داد که از ۱۴ سالگی به صورت داوطلبانه به انسانهای نیازمند به کمک رسیدگی میکند و خوشحال خواهد شد اگر بتواند سرپرستی نوزادِ دختری که مبتلا به سندرومِ داون است و دستکم ۲۰ خانواده پیش از لوکا او را ردکردهاند را بپذیرد. لوکا اولین برخوردش با این دختر زیبا را اینگونه تعریف میکند:"به محض اینکه او را در آغوش گرفتم تمام وجودم پر از شادی شد و انگار به این یقین رسیدم که من از حالا به بعد یک پدر هستم و این فرشته زیبا واقعا دختر من است. "
داوطلبِ اضافی
یک مدرسه راهنمایی در دالاس مشغول برنامهریزی مراسمی تحت عنوان " صبحانه با پدرها" بود قرار بود از تمام دانشآموزان خواسته شود تا در آن روز همراه پدرانشان به مدرسه بیایند. چند روز قبل از مراسم مسئولان مدرسه دریافتند که در زندگی تعدادی از کودکان به دلایل مختلف پدر یا فردی که نقش او را بازی کند وجود ندارد.
این مسئولان خوش فکر خیلی زود راه حلی پیدا کردند و در فیسبوک تمام قضیه را برای مردم دالاس شرح دادند و درخواست کردند در روزِ مراسم ۵۰ مرد برای پر کردن جای خالی پدران به مدرسه بیایند. جالبترین بخش داستان اینجاست که در روزی که قرار بود مراسم برگزار شود ۶۰۰ مرد داوطلب به آن مدرسه رفتند و درآن جش خاص شرکت کردند.
زنی که کاری به باور عامیانه نداشت
زنی که در تصویر میبینید جویس دیان نام دارد و نامش به یک دلیل دستکم در تاریخِ آمریکا جاودانه شده است. جویس به اولین زنی تبدیل شد که در دهه ۶۰ میلادی توانست جایزه بزرگ مسابقه "پرسشِ ۶۴ هزار دلاری" را ببرد.
بعدها عوامل مسابقه فاش کردند که تهیه کننده برنامه به خاطر باور عامیانه، برنده شدن یک زن را کسر شان مسابقهاش میدانسته و برای جلوگیری از برنده شده جویس بارها پرسشهای او را تغییر داده و سختترین سوالات را برای او برگزیده است. جویس دیان تمام پرسشها را به درستی پاسخ داد و برنده جایزه بزرگ این مسابقه تلویزیونی شد.
نظر کاربران
احسنت حالم خوب شد
در ایران طوری فکر رفتار شده که این نا امیدی به آینده و زندگی شکل گرفته
نمیشه اینجا خوشبین بود برای مثبت بودن خوشبینی برای خوشبینی نیاز به یکسری پالس ها و سیگنال های مثبت هست
هرکسی که با فکر و عملش تاثیر مثبتی روی راحتی زندگی دیگران داره کار مهمی میکنه البته بدون چشمداشت
باز مطالب ترجمه ای که نشون میده همه چیز فقط در آمریکا و غربه .البته جدیدا دیدم حتی نجوم قدیم رو هم از انگلیسی به فارسی ترجمه می کنند جهان سوم به معنای کامل کلمه
پاسخ ها
این انسانها در چین و ایسلند و ایتالیا هم بوده اند چرا انقدر عقده آمریکا رو دارید کار اینها بدور از سیاست بوده ، کمتر موضعگیری کنید . کمتر سیاه باشید .
معلومه همه چی خوب در غربه
مرد چینی که دنبالِ بهانه برای شکست نبود
انسانهای شریف در تمام دنیا هستند ، خداوند به همه ما توفیق خدمت و مهربونی به همنوع رو عنایت کنه .
جالبترین نکته ایسلند بود و زنانی که در سال ۱۹۷۵ خواهان برابری بودند ، ب... و اکنون پس از چهل و دوسال طبق گفته ی خودتان ایسلند کجاس، ایران کجاس
خلایق هرچه لایق
پاسخ ها
ایران تو آسیاست ایسلند تو اروپا
از خودگذشتگی و تواضع مردی که هیچ کس اون نمی شناخت بنظر من از همه با ارزش تر بود مرد فقیری که دربچه گی مزه فقر چشیده بود و آرزوهاش از دست رفته می دید آنوقت سالها با کارگری تمام تلاشش کرده بود تا آرزها و امیدهاش جای دیگری و در وجود انسانها دیگه جستجو کنه با پرداخت تحصیل دانش اموزان فقیر اونا را به آرزها و امید ها و خوشبختی رسوند چون خوشبختی و کسب موفقیت اون بچه ها ، موفقیت و خوشبختی خود اون مردبوده اون بچه های فقیرخانواده و فرزندان خودش می دونسته
پس نتیجه در خارج ازکشور هم انسانهای خوب ومهربان و خیرخواه هم هست
پاسخ ها
هم؟
!
جالبه که اکثرن هم ناشناخته بودن...
خدا بهشون بهترشو بده ایشالا
تاثیرگذارترینشان زنان ایسلند بودن که توانستن سرنوشت زنان را در کشورشان تغییر دهند وبه برابری جنسیتی دست یابند .
ممنون از برترینها جهت معرفی انسانهای خوب .
طبیعیه که همیشه اخبار روی جنگ و کشتار و این قبیل امور منفی متمرکز باشه چونکه اینجور حوادث خیلی بیشتر از موارد عادی جلب توجه میکنند
ولی همین تمرکز باعث میشه که موارد عادی مورد غفلت قرار بگیرند در حالیکه جنگ و کشتارها شاید حتی یک درصد کل رویدادهای هر دوره ای نباشند ولی اکثر توجهات به اونها معطوف میشه