مبارزه با استبداد و سرکوب از طریق بشقاب غذا
رفتارها و انتخابهای تغذیهای ما در یکی دو قرن گذشته مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است که با صنعتی شدن و تجارتگرایی به کلی نظام غذایی را تغییر داده و مفاهیمی، چون غذا، زمین و نیروی کار را که تا پیش از این در ارتباط با طبیعت معنی پیدا میکردند، به کالایی محض تبدیل کرده است.
میدان: رفتارها و انتخابهای تغذیهای ما در یکی دو قرن گذشته مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است که با صنعتی شدن و تجارتگرایی به کلی نظام غذایی را تغییر داده و مفاهیمی چون غذا، زمین و نیروی کار را که تا پیش از این در ارتباط با طبیعت معنی پیدا میکردند، به کالایی محض تبدیل کرده است. ساختار کنونی سیستم غذا، از تولید تا مصرف به شکلی طراحی شده که این ابتداییترین نیاز و حق انسان، به منظور تولید سود و سرمایه، به ابزاری برای شکل دادن به روابط قدرت تبدیل شده و در این مسیر، مفاهیمی چون عدالت، عطوفت، بومشناسی، حفاظت از طبیعت و سلامتی جای خود را به زمینخواری، جنگلزدایی، سفتهبازی، تهی کردن طبیعت از منابع و حیوانآزاری داده است.
امروزه دیگر این فرد نیست که غذای خود را بر پایه بسترهای جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی خود انتخاب و آماده میکند بلکه طبیعت و حیوان در کوتاهترین زمان ممکن و به شکل انبوه توسط سیستم جهانی غذا استخراج، سلاخی و فرآوری شده تا انواع غذاهای کارخانهای، بستهبندی شده و صنعتی در بشقاب غذای افراد قرار بگیرد. چنین نظامی، فضا را برای تشدید انواع ناعدالتیهای اجتماعی و اقلیمی نیز فراهم کرده است. (IPCC) نشان میدهد هر چند که سرانه تأمین در واقع عدالت غذایی تنها به معنی دسترسی به مواد غذایی کافی نیست، بلکه حفظ و تجلیل جنبه فرهنگی غذا نیز میبایست مد نظر قرار گیرد.
استعمار و آوارگیهای اعمال شده بر بسیاری از جوامع در چند قرن گذشته موجب شده که این مردمان شیوههای فرهنگی و بومی خود را برای تولید و مصرف غذا به اجبار کنار بگذارند و به روشهای یکدستی روی بیاورند که نظام صنعتی غذا بر تمام جوامع تحمیل میکند. بسیاری از گروههای فرهنگی و اتنیکی در سراسر جهان به دلیل همین شیوههای صنعتی و در نتیجه از دست دادن غذاهای فرهنگیشان، مجبور به مصرف فستفودها و محصولاتی با ارزش غذایی بسیار پایین شدهاند و همین امر طیف گستردهای از بیماریها را برای این افراد به همراه داشته است.
نظام غذایی صنعتی ، تمام عوامل موجود در تولید غذا، یعنی زمین، حیوانات و نیروی کار را نامرئی کرده و مورد استفاده قرار میدهد. در چنین شرایطی به نظر میرسد که انتخابهای غذایی ما از یک الگوی رفتار تغذیهای ساده و صرفا مسئلهای شخصی فراتر میرود و میتواند به مثابه مقاومت و جنبش اجتماعی و کنش سیاسی عمل کند. در دهههای اخیر جنبشهای مردمی متعددی برای بازپسگیری حاکمیت غذایی و رهایی از هژمونی نظام صنعتی غذا و بیگانگی ناشی از آن پا گرفته است. این جنبشها عموما ماهیتی ضد سرمایه و ضد پدر(مرد)سالاری دارند و با در نظر گرفتن ابعاد زمینهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سلامتی و زیستمحیطی به دنبال رژیم غذایی پایدار بوده و موضع انفعالی انسان در مقابل غذا را پس میزنند.
این رویکرد که از کشورهایی جنوب جهانی و آمریکای لاتین آغاز شده، با در نظر گرفتن شیوههای پایدار مصرف منابع و توجه به نقش زنان در تولیدات کشاورزی و توانمندسازی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، به دنبال رسیدن به نظامی است که همه افراد به غذای سالم و متناسب با فرهنگ خود دسترسی داشته باشند. سیاهپوستان و بومیان آمریکای شمالی نیز با ساخت باغچههای مشارکتی و کشت و تهیه غذای خود به شیوههای پایدار، در مقابل سیستم ناعادلانهی غذا ایستادگی و برای رسیدن به خودکفایی تلاش میکنند. این جوامع به نوجوانان خود آموزش میدهند که بدنهای آنها علیرغم ظلمی که سیستم بر آنها وارد میکند، لایق دریافت مواد غذایی سالم و مغذی است.
هنگامی که صحبت از تغییر در انتخابهای غذایی به میان میآید برخی کنشگران اجتماعی به این مسئله نقد میکنند که در جامعهای که یک فرد با لایههای مختلفی از ناعدالتی از جمله ناعدالتی و ناامنی غذایی روبروست، نمیتوان انتظار داشت که آن فرد دست به تغییر در رژیم غذایی خود بزند. هر چند که این استدلال به درستی قصد دارد انگشت اتهام را به سمت ساختارهای سرکوبگرانه سیاسی و اجتماعی نشانه بگیرد اما نکتهای که در اینجا نادیده گرفته میشود توانایی و قدرتی است که افراد یک جامعه میتوانند با تغییر در نگاه خود به غذا و رفتارهای تغذیهای خود به شکلی روزمره و مداوم به دست آورند.
وجود غذا، یا عدم وجود آن، به صورت روزانه به ما یادآوری میکند که همه ما انسانها با هم و با طبیعت و حیوانات در ارتباطی تنگاتنگ قرار داریم و این ارتباط را میتوانیم به عنوان بخشی از مبارزه اجتماعی خود ببینیم که در سطح انفرادی از آشپزخانه و بشقاب غذا آغاز میشود و با ایجاد همبستگی برای ایجاد تغییرات گستردهتر اجتماعی ادامه پیدا میکند.
پینوشت: این مقاله به شکلی مفصلتر در وب سایت «میدان» منتشر شده که ما در اینجا خلاصهای از آن را ارائه کردهایم.
ارسال نظر