بدون سانسور با جماعت کافهنشین در ایران
با رشد شهرها و شهرنشینی بر اهمیت فضاهای عمومی همچون پارکها و کافهها نیز افزوده شده است. کافهنشینی در ایران حالا دیگر یک «پدیده روشنفکری» نیست و طیف وسیعتری به آن روی آوردهاند.
دویچهوله: با رشد شهرها و شهرنشینی بر اهمیت فضاهای عمومی همچون پارکها و کافهها نیز افزوده شده است. کافهنشینی در ایران حالا دیگر یک «پدیده روشنفکری» نیست و طیف وسیعتری به آن روی آوردهاند.
رحیم محمدی، جامعهشناس درباره فرهنگ کافهنشینی در شهرهای بزرگ به خبرگزاری ایلنا گفته است که کلانشهر به همان میزان که مدل جدیدی از نوع زندگی و مناسبات را باز میکند، گروههای اجتماعی مناسب خود و مکانهای جدیدی را نیز به تدریج میسازد، یکی از جاهایی که کلانشهر ساخته، کافهها هستند.
فرهنگ کافه نشینی اروپا در تاریخ خود مفهومی فراتر از رفتن به کافه داشته و بیشتر گرد هم آمدن در یک محیط بیرونی، برای سرگرمی و همزمان بحث و گفتگو بوده که با کنشهای اجتماعی در هر دورانی همراه بوده است.
سنت کافهنشینی روشنفکران ایرانی، متاثر از سنت دیرپای کافهنشینی روشنفکران اروپایی بود. کافههای دهههای بیست، سی و چهل در خیابانهای نادری، استانبول و لالهزار تهران مستقر بودند. در این کافهها بود که چهرههای سرشناس ادبی و روشنفکری ایران مثل صادق هدایت، بزرگ علوی، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و بسیاری دیگر باهم ملاقات و در مورد مسائل مختلف ادبی، هنری و سیاسی بحث میکردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بسیاری از کافههای مدرن تعطیل شدند و کافهنشینی به محاق رفت. اما در دهه ۷۰ و ۸۰ اوضاع تغییر کرد و حالا فقط در تهران بیش از ۲۸۰ کافه مجوزدار وجود دارد. در دیگر شهرهای بزرگ و کوچک ایران نیز کافههای بسیاری تاسیس شدهاند.
یکی از دلایل دیگر رشد کافهها این است که دیگر در آن فقط قهوه ارائه نمیشود و ما تنوع کافههای چند منظوره را داریم مانند کافه کتاب، کافه سینما، کافه تئاتر، کافه موسیقی و ...
تماشای مسابقات ورزشی از اولین نمونهها بود. حالا دیگر کمتر کافهای است که یک تلویزیون بزرگ یا پرده نمایش نداشته باشد. بیشتر فوتبال و در موارد خاص، مسابقات والیبال یا حتی کشتی، توی کافهها پخش میشوند و حالا میشود در جمع دوستان آنها را تماشا کرد. برای ساعات خاموشی تلویزیون هم برنامههای دیگری هست.
خیلی از جوانان دیگر اتفاقی وارد کافهها نمیشوند و برای رفتن به کافه با هم قرار مدار میگذارند و برنامه ریزی میکنند.
برخلاف قهوهخانههای سنتی که محیطی کاملاً مردانه هستند، در کافههای امروزی اختلاط جنسیتی وجود دارد.
برخلاف دهههای ۲۰ و ۳۰ که کافهها کارکردی روشنفکری داشتند و جایی برای بحث و اندیشیدن بودند، امروز کافهها بیشتر عامه پسند و جایی برای تفریح و سرگرمی شدهاند.
در ایران کافهها به مکملی برای فضاهای تفریحی هم تبدیل شدهاند. مثلاً جوانان اگر بخواهند جشن تولد بگیرند، بجای فضای خانه از فضای کافه استفاده میکنند.
از سوی دیگر، برخی از کافهها که خلوت و دنج هستند، اغلب محل یا پاتوقی برای مطالعه نیز به حساب میآیند.
مخاطب اصلی کافهها، جوانان هستند. انسان در سنین جوانی نیاز شدیدی به دیدن و دیده شدن، حرف زدن و شنیده شدن و همچنین ایجاد روابط اجتماعی دارد. کافهها مکانهایی هستند که این نیازها را برآورده میکنند
کافهها با نام، دکور و البته موسیقی متناسب خود، به نوعی مخاطبانشان را بسوی خود میکشانند. تنوع کافهها، سلیقههای جدیدی را هم به خودش جلب کرده است. برخلاف آنچه تصور میشود، اقشار مذهبی هم در سالهای اخیر کافههای خاصی را پاتوق خود قرار دادهاند. تغییراتی که کافهها در فرهنگ و زیست روزمره شهروندان در شهرهای بزرگ باقی گذاشتهاند هنوز به پایان نرسیده و همچنان در جریان است.
نظر کاربران
دیشب واسه یه کاری خودم رفتم کافه ولی اصلا از محیطش خوشم نمیاد.. اکثرا چون سیگار کشیدن توش مجازه محیط خوبی برای غیرسیگاریا نیست..
الانم اکثر کافه ها پر شده از کسایی که مافیا یا تخته بازی میکنن و چون خیلی سرو صدا میکنن اصلا اون حالت اروم و دنج گذشته رو نداره...
کاش همون حالت ساکت و اروم گذشته رو حفظ میکرد یا حداقل یه سری کافه ها باشن که اجازه سیگار کشیدن و بازی کردن رو داخل کافه ندن...
پاسخ ها
به این افراد میگن روشنفکر قلابی
با سیگار فله ای
و قهوه فیک سم
یه جلد کتاب ملت عشق یا بیشعوری
و کیف خالی گیتار
همش ادا و پوز با کلاسی
عزيز جان ما شهرك غرب ميشينيم و كافه خيلي هست ولي باور كن كمتر آدم حسابي اونجا هست الان پر شده از پسرا و دختراي بي قيد و بند و لاابالي!افرادي كه دغدغه اي ندارند و كارشون صبح تا شب رفيق بازي و خوش گذروني است
ما که یکساله به خاطر کروناکافه نرفته ایم ولی قبل از آن خیلی از اوقات ازکافی شاپ هایی که سیگار کشیدن ممنوع بود و فضای مناسبی داشت استفاده میکردیم با خانواده و بچه ها و دوستان و به منظورهای مختلف.
ولی حرفتون درسته اغلب کافه هایی که سیگار آزاده محیط جالبی برای ما نداشت. درواقع مثل همه کارهای دیگر هرکسی با توجه به سلیقه خودش محیط مناسب خودش را باید پیدا کند.
فقط 270 کافه تو انقلاب و ولیعصره
اگه یکم آزادی وجود داشت ملت انقدر عقده ای نمیشدن
پاسخ ها
:/
دهن کجی چرا میکنی حقیقتو گفته
اونوقت این جونای علاف وبیکار وخوشگذرون به قولل شما پول از کجا میارن که خرج کنن کافه رفتن مجانی که نمیشه
فقط کافه ژیهات درشهر قم بسیارعالی و به سبک اصیل
به طور کلی کارکرد کافه ها هم تغییر کرد به طور مثال قبل انقلاب کافه نادری پاتوق هنرمندان و روشنفکرانی بود که بعد از سال ها آثارشون هنوز جاودانه هستند. کافه محل تبادل فکر بود و ارائه ی بحث های آزاد و چالشی. فرصتی برای روبرو شدن با نخبگان ادبی و هنری. اما امروزه چیزی از اون مفهوم باقی نمونده بیشتر برای ژست های اینستاگرامی وارد کافه ها می شوند صحبت ها بسیار عامیانه و گاها مبتذل است و گوش آدمی اذیت می شود. محل بازی، خنده های مصنوعی، صمیمیت های قلابی
اون کافه هایی که افراد غرب زده توش مینشستن تبدیل شده به کافه ای که افراد پوچ توش میشینن
درحالت کلی ما همیشه بازیچه بودیم
کرونا فقط توهیئت هست ...