تو موبايل منو گشتي؟!
شايد بهتر باشد قبل از اينكه درباره لوازم شخصي صحبت كنيم، از خصوصيتي بگوييم كه نهتنها در همه انسانها بلكه در برخي حيوانات هم به درجاتي وجود دارد؛ يعني احساس مالكيت كه باعث ميشود انسان به چيزهايي احساس تعلقخاطر كند و ترجيح دهد ديگران به آن دست نزنند.
احساس مالكيت گاهي در مورد وطن، شغل، محل زندگي، همسر و فرزند و گاهي درباره وسايلي است كه فرد براي به دست آوردن و نگهداري آن زحمت كشيده يا تعلقخاطري نسبت به آن دارد.
بالا رفتن حس مالکيت با سن
هر چيزي ميتواند وسيله شخصي شناخته شود و احساس مالكيت به وسايل شخصي به سن و جنس هم بستگي دارد. هر چه سن بالاتر ميرود، اين احساس پيشرفتهتر ميشود و فرد بيشتر ترجيح ميدهد ديگران حد و حدودي را رعايت كنند و به حريم شخصي او وارد نشوند و به وسايل شخصي او دست نزنند.
وسايل شخصي در خانه
اما بحث ما بيشتر در مورد خانواده است. در خانه برخي وسايل مربوط به همه اعضاست و كسي نميتواند آن را اختصاصي كند و بخواهد فقط خودش از آن استفاده كند ولي در همين خانه اتاقها ميتوانند شخصي شوند. در اين صورت حريم خصوصي فرد به شمار ميروند و ديگران نبايد وارد آن شوند. حتي پدر و مادر بايد حد و حدودي را براي ورود به اين حريم در نظر بگيرند.
حريم نوجواني
البته وقتي سن فرزند از نوجواني به سمت جواني ميرود، حريم خصوصي او محترمتر شناخته ميشود و حتي والدين بايد اين حريم را رعايت كنند. اين كار خود باعث ايجاد اعتماد و اعتمادبهنفس نوجوان و جوان ميشود.
اگر پدر و مادر خواستند نظارتي هم داشته باشند، ميتوانند با اجازه فرزندشان اين كار را انجام دهند يا در مورد اين موضوع با او صحبت كنند. مثلا بگويند ما نگرانيهايي داريم كه به اين دليل لازم است گاهي به حريمت وارد شويم.
احترام در کنار نظارت
در اين مثال، در مورد اتاق شخصي اعضاي خانواده گفتيم ولي نظارت و حفظ حريم شخصي شامل وسايل شخصي مثل تلفنهمراه، كمد، رايانه و... هم ميشود كه در عين محترم شمردن اين حس كه شخص آن را وسيله شخصي ميداند، حتما بايد ديگران با اجازه فرد به آن نزديك شوند.
دراز کردن پا از حريم خصوصي
اما گاهي ممكن است اين حريم خصوصي، به حريم خصوصي ديگران آسيب بزند و آزادي آنها را سلب كند. در اين صورت لازم است با كمك و همفكري اين مشكل حل شود.
اختلاف در حريم ها
گاهي يكي از طرفين (زن و مرد) معتقدند تلفنهمراه يا لپتاپ و... وسيله شخصياش است و ديگري حق ندارد بههيچوجه به آن دست بزند در صورتي كه طرف مقابل چنين اعتقادي ندارد يا حس ميكند همسرش چيزي را از او پنهان ميكند.
ما يك وسيله شخصي داريم مثلا به اسم تلفنهمراه اما از آن مهمتر قرارداد و اعتمادي است كه بايد بين زن و مرد وجود داشته باشد. يعني تلفنهمراه هم جزو وسايل شخصي است ولي براي اينكه سوءتفاهمهايي كه گفتيم بروز نكند، بايد پيشگيري كرد يعني درست است كه وقتي خانم و آقايي قصد دارند با هم ازدواج كنند، پيمان وفاداري با هم بستهاند و قرار شده همه چيزشان مشترك باشد، اما بهتر است حريم خصوصي همديگر را حفظ كنند اما اينكه وسيلهاي مثل تلفنهمراه حتما شخصي باشد، يك قانون نيست و اشكالي ندارد كه فردي آن را در اختيار همسرش هم بگذارد.
ترسيدن از هيچ
براي جلوگيري از بروز اين اتفاقها و كاشتهنشدن تخم بدبيني، نبايد حساسيتي در اين زمينه ايجاد كرد مثلا نبايد تلفنهمراه قفل و رمز داشته باشد تا طرف مقابل احساس نكند چيزي از او پنهان ميشود و اين وسيله باعث جدايي است! اگر واقعا چيزي در تلفنهمراه نباشد، اصلا دليلي ندارد كه چنين كارهايي انجام شود. اگر كسي به هيچوجه نخواست چنين كاري انجام دهد، بهتر است طرف مقابل حساسيت نشان ندهد و به حريم خصوصي او احترام بگذارد.
مشت بسته
گاهي در زندگي يكي از طرفين بيش از حد براي خود حريم خصوصي قائل ميشود و خيلي از وسايل را شخصي در نظر ميگيرد كه اين هم مشكلساز است. معمولا چنين افرادي براي خود حد و و حدود زيادي قائلاند و براي همسرشان كمتر حريمي در نظر نميگيرند. در اين صورت بايد با آرامش و صحبت كردن سعي در حل مساله داشت. مخصوصا اوايل ازدواج اين برخوردها و احساسها چون زن و مرد هر كدام در خانوادههاي متفاوتي بزرگ شدهاند و هنوز شناخت كاملي از هم ندارند، بيشتر است. ميتوان گفت آنها در اين مرحله بيشتر در حال محكزدن يكديگر هستند و ميخواهند طرف مقابل را بسنجند و پس از مدتي از حساسيتها كم ميشود ولي وقتي اين رفتار غيرمتعارف بود، بايد سعي كرد از همان ابتدا مشكل حل شود.
ارسال نظر