۱۰۹۴۲۰۰
۲۷ نظر
۵۰۲۳
۲۷ نظر
۵۰۲۳
پ

کودتای اسفند؛ رویای امنیت و آزادی با رضاخان!

این مطلب، به بهانه‌ی صدمین سالگرد کودتای نظامی سوم اسفند ۱۲۹۹ تهیه شده است. کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، کودتایی نظامی بود که در سوم اسفند ۱۲۹۹ش توسط دولت انگلیس طراحی شده و با مساعدت عوامل خارجی و ایادی داخلی و دست نشانده‌های انگلیس به سرانجام رسید.

برترین‌ها: این مطلب، به بهانه‌ی صدمین سالگرد کودتای نظامی سوم اسفند ۱۲۹۹ تهیه شده است. کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، کودتایی نظامی بود که در سوم اسفند ۱۲۹۹ش توسط دولت انگلیس طراحی شده و با مساعدت عوامل خارجی و ایادی داخلی و دست نشانده‌های انگلیس به سرانجام رسید.

با تصرف تهران توسط رضاخان و قزاق‌ها در سوم اسفند، احمد شاه قاجار به ناچار رضاخان را با لقب سردار سپه، به وزارت جنگ و فرماندهی لشکر قزاق منصوب و فرمان نخست وزیری سید ضیاءالدین طباطبایی را صادر کرد. به موجب آن کودتا، مقدمات تغییر سلطنت قاجار (در این زمان در ایران احمد شاه قاجار حکومت را در دست داشت.) به پهلوی را فراهم کرد و فصل جدیدی را در تاریخ ایران رقم زد.

کودتای اسفند؛ رویای امنیت و آزادی با رضاخان!

در آن روزها چه گذشت؟

کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ کودتایی نظامی بود که توسط رضاخان میرپنج و هم‌دستی سیدضیاءالدین طباطبایی و با برنامه‌ریزی افسر انگلیسی آیرونساید اجرا شد. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد که انگلیسی‌ها نقشی در طراحی کودتا یا آنچه بعداً رهبران می‌بایست انجام می‌دادند نداشتند. اما برخی منابع می‌گویند ۲۳ روز پیش از کودتا رضاخان با ادموند آیرونساید ملاقات کرد که در این دیدار ژنرال آیرونساید به رضاخان گفته بود اگر شما قدرت را در دست بگیرید ما مخالفتی نداریم.

در نتیجه مذاکرات و هماهنگی‌های به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان، در روز سوم اسفند قوای قزاق وارد تهران شده و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. نزدیک به صد تن از فعالان سیاسی و رجال سرشناس بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرح‌آباد گریختند و سپهدار رشتی (نخست‌وزیر) به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شد. نتیجه کودتا، رئیس‌الوزرایی سیدضیاءالدین و وزیر جنگ شدن رضاخان بود.

برزخ انتخاب بین امنیت ملی و آزادی

علی‌محمد اسکندری‌جو در تاریخ ایرانی نوشت: روایت کودتای سوم اسفند روایت برزخ انتخاب بین امنیت ملی و آزادی است؛ دوراهی انتخاب آزادی یا امنیت، کدام یک؟ سفیر انگلیس که لیست افسران را در اختیار ژنرال «آیرونساید» قرار داده بود پنداری امنیت را بر آزادی ترجیح داده، اما او که ایرانی نبود.

سفیر به نیکی می‌دانست ایرانی که آزادی را فدای امنیت کند یا برعکس، سرانجام هر دو را باخته است. کلنل محمدتقی‌خان پسیان ژاندارم و سرهنگ رضاخان قزاق هر دو از تبار مهاجران گرجی در ایران هستند. آیا بزرگترین افتخار تاریخ چهل ساله تیپ قزاق آن نبود که مجلس برآمده از جنبش مشروطه را به توپ بسته است؟! بنابراین رسیدن از کهتری به مهتری آیا فقط شایسته رضاخان بود و «کلنل» بایستی قربانی شود؟ بی‌گمان اراده معطوف به «قدرت» برای نجات ایران تنها در ضمیر فرمانده قزاق نبود که در نهاد فرمانده ژاندارم نیز بود.

کودتای اسفند؛ رویای امنیت و آزادی با رضاخان!

کودتا و تاریخی که برای ایران رقم خورد

مهراد واعظی نژاد در تاریخ ایرانی نوشت: «امیر موثق هم در قزوین بود و اسما رئیس قوا. با او یک شب صحبت کردیم که مجری خیال ما بشود و قوا را او به تهران بیاورد. رسما گفت من دل این کار را ندارم، دور مرا قلم بگیرید... لهذا از کاظم و مسعود پرسیدم در میان صاحب منصبان آنجا کی قابلیت دارد قزاق‌ها را به تهران بیاورد. گفتند رضا خان..»

گوینده این چند جمله، سید ضیا الدین طباطبائی، شاید فکرش را هم نمی‌کرد که اجرای آنچه خیال ما می‌نامیدش، یعنی کودتای نظامی و برنشاندن دولتی مقتدر به آن آسانی باشد که بود.

احمد شاه قاجار به درخواست مقام‌های بریتانیایی در ایران، که خواهان نقشی پر رنگ برای رضاخان در پایتخت شده بودند، پاسخ رد داده بود، اما موافقت کرده بود که ۵۰۰ قزاق تعلیم دیده بریتانیایی در قزوین، برای برقراری نظم و بهبود امور جایگزین همان تعداد قزاق در تهران بشوند.

احمد شاه خبر نداشت که امیرهمایون، فرمانده بی‌اختیار نیرو‌هایش، به خواست سید ضیا و بریتانیایی‌ها تن در داده و فرمان حرکت دو هزار قزاق را به سوی پایتخت صادر کرده است.

کودتای اسفند؛ رویای امنیت و آزادی با رضاخان!

در نخستین ساعات بامداد سوم اسفند ۱۲۹۹، قزاق‌های مستقر در قزوین به سرکردگی رضاخان به دروازه تهران رسیدند. احمد شاه ساعاتی پیش از آن تعداد واقعی قزاقان را دریافته و به عادت مألوف دست به دامان بریتانیایی‌ها شده بود که شاید قزاق‌ها به تهران نرسیده بازگردند.

غافل از آنکه مقام‌های بریتانیاییِ خود از موافقان، اگر نه برانگیزاننده کودتا بودند. کودتایی که هیچ نیرویی در پایتخت صد و بیست و اندی ساله قجر حتی عزم مقاومت ظاهری در برابرش را هم نداشت.

شهر به دست قزاق‌ها افتاد، کودتا موفق شده بود، بدون خون ریزی! یک روز بعد سید ضیا با احمد شاه قاجار که از پادشاهی جز نامی نداشت دیدار کرد. از شاه خواست به او لقب دیکتاتور بدهد {کسی که کنترل امور را در دست دارد}، اما سرانجام به همان سمت آشنا‌تر رئیس الوزرا رضایت داد. روحانی و روزنامه نگاری که در روز‌های منتهی به کودتا عمامه‌اش را با کلاه عوض کرده بود، هنوز نخست وزیر نشده دستور دستگیری ده‌ها صاحب منصب و چهره مخالف کودتا را صادر کرد.

هدف کودتا چه بود؟

هدف کودتا آن طور که در اعلامیه‌هایی به مردم وعده داده شده بود - برانداختن ریشه جنایتکاران خودخواه تن پرور داخلی و رهانیدن ملت ایران از سلسله رقیت مشتی دزد و خیانتکار بود. افرادی که به زعم سید ضیاء و رضاخان، در سال‌های پرآشوب پس از انقلاب مشروطه زمام مهام {امور} مملکت را به ارث در دست گرفته بودند، مانند زالو خون مردم و ملت را مکیده، ضجه وی را بلند می‌ساختند.

برنامه تجدد حکومتی و ساختن دولتی مقتدر، که هم بریتانیایی‌ها و هم بسیاری از ملی‌گرایان، آن را تنها راه نجات ایران می‌دانستند، همزمان با آغاز قرن تازه خورشیدی آغاز شده بود. اصلاح نظام قضایی، تقسیم اراضی دولت بین دهقانان، لغو کاپیتولاسیون، تاسیس مدارس، راه اندازی وسایل حمل و نقل جدید و صد البته لغو قرارداد ۱۹۱۹ ایران و بریتانیا، برخی از برنامه‌های مفصلی است که سید ضیاء و رضاخان بلافاصله پس از کودتا اعلام کرده بودند.

کودتای اسفند؛ رویای امنیت و آزادی با رضاخان!

این آخری، یعنی قرارداد ۱۹۱۹ که مجلس شورای ملی در آن نقشی نداشت، بی‌تردید یکی از مهم‌ترین عوامل زمینه ساز کودتا و به نوعی مشروعیت بخش اقدام علیه دولت در ذهن خیل رو به فزونی ملی گرایان ایرانی در سال‌های پس از مشروطه بود. کسانی که قرارداد را به نوعی واگذار کردن اختیار کشور به بریتانیایی‌ها می‌دانستند و به هر طریق خواهان لغو آن بودند. بسیاری از این ملی گرایان و روشنفکران راه حل تمام مشکلات کشور را یک دولت مقتدر نظامی می‌دانستند که بتواند چنین تصمیم‌هایی را به جای شاه ناتوان قجر بگیرد.

اعلامیه سید ضیا و رضاخان که بلافاصله پس از کودتا منتشر شد، در واقع چیزی جز پژواک همین اندیشه‌ها نبود که باور داشت برای اینکه تمام این اقدامات میسر گردد، باید قبل از هر چیز و مافوق هر گونه اقدامی، مملکت دارای قشونی گردد که دشمنان داخل و خارج را به حساب دعوت نماید و امنیت در محوطه شاهنشاهی ایران حکم فرما گردد.

با توجه به پیشینه رضاخان، حتی با وجود امضای او، دور از ذهن نیست که نویسنده این متون سید ضیاء بوده باشد. اما تاکید مکرر او بر اقتدار نظامی بسیار زود‌تر از آنچه تصور می‌کرد گریبان خودش را گرفت.

در چهارم خرداد ۱۳۰۰، درست سه ماه بعد از کودتا، سید ضیاء که تا پایان عمر خود را مغز متفکر و مجری اصلی آن می‌دانست، به دست همان رضا خانی که افتخار کشف‌اش از میان قطار قزاقان را هم برای خود می‌خواست، از رئیس الوزرایی کنار زده شد تا، در مهربانانه‌ترین قضاوت تاریخی، جاده صاف کن سلسله پهلوی باشد.

کودتای اسفند؛ رویای امنیت و آزادی با رضاخان!

رضاخان که از این لحظه به بعد عملا موثر‌ترین فرد در سیاست ایران بود، پنج سال دیگر به حکومت صوری احمد شاه تن در داد، اما سرانجام به رای مجلس شورای ملی تاجگذاری کرد و از خان به شاه تبدیل شد.

شاید برای اولین بار در تاریخ ایران، هر چند با کودتایی نظامی، سلسله‌ای جای سلسله دیگر را بدون جنگ و کشتار گرفته بود. صد سال پس از آن کودتا، درست مثل فردای آن، بسیاری طرح و اجرای آن را به انگلیسی‌ها نسبت می‌دهند.

در سال‌های اخیر مورخانی مانند محمدعلی همایون کاتوزیان نشان داده‌اند که (دست‌کم با مستندات موجود تا به امروز) نشانی از دست داشتن مقام‌های بریتانیایی در لندن در کودتای سوم اسفند نمی‌توان یافت و تصمیم‌ها در سطح مقام‌های این کشور در تهران و بدون اطلاع دولت وقت بریتانیا گرفته شده بود.

اما کم نیستند کسانی که این روایت را باور ندارند. از جمله خود رضا شاه، که به روایت محمد علی کاتوزیان، تا واپسین روز‌های عمرش می‌گفت مرا انگلیسی‌ها بر سر کار آوردند.

کودتای اسفند؛ رویای امنیت و آزادی با رضاخان!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    امثال معضد تاریخ نویس نیستند تاریخ رو تحریف میکنند کتاباش نباید چاپ بشه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      احمدشاه خودش تن پرور بود و بارها گفته بود آرزو داره که تو اروپا زندگی کنه اونوقت شما از اون بی لیاقت،جوری نوشتید که انگار خیلی وطن پرست و دلسوز ملت بوده
      از روسیه پول قرض میگرفت و 10ماه میرفت پاریس ولندن عیاشی میکردپولاش که تموم میشد بر میگشت ایران و دوباره سال بعد همین داستان تکرار میشد

  • بدون نام

    امثال رضا شاه به درد ایران میخورد قیمت تورم ناکارامدی الان رو ببینید

    پاسخ ها

    • بدون نام

      امثال رضاشاه اگه به درد ایران میخورد،چراموقعی که انگلیسی هاباتحقیرویا خفت تبعیدش میکردندبه جزیره موریس ارتش رضاخان ازش دفاع نکرد حتی یک گلوله هم ازلوله ارتش رضاخان دردفاع ازرضاخان شلیک نشد؟

    • امیر

      دلیلش رو بنویسم که قابل چاپ نیست

  • بدون نام

    بذل و بخشش ارتفاعات فوق استراتژیک آرارات و مرز افغانستان و اشغال ایران توسط روس ها و انگلیس و لگدمالی غرور ملی هیچ وقت از تاریخ پاک نخواهد شد

    پاسخ ها

    • بدون نام

      فوق استراتژیک نره تو چشمت

    • بدون نام

      از خزر چه خبر

  • گمار

    اولین خدمت رضا شاه ، نجات ایران از دست قاجار بود !!!
    همین یک خدمت برای همیشه خدا بیامرزی داره !!!

    پاسخ ها

    • ع ا

      باریکلا
      دقیقا موافقم باهات

  • بدون نام

    عکس آخری چه باکلاسه ، چه معماری زیبایی ، چه زنان باوقاری ...
    این عکس کجاست ؟
    راه آهنه ؟

  • ع،ر

    ایران‌نوین‌با‌دستان‌توانای‌رضا‌شاه‌ساخته‌شد

    پاسخ ها

    • بدون نام

      بحرین زمان کدوم دولت وحکومت ازایران جداشد؟

    • بدون نام

      بحرین حدود 150 سال پیش توسط بریتانیا جدا شده بود و زمان محمد رضا شاه در ازای بازگشت جزایر سه گانه تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی مشتقل ش

    • بی نام

      حتی خسرو معتضد تاریخدان سفارشی هم دررابطه با بحرین گفت که درواقع انفصال بحرین بسیارپیشترازحتی دوره قاجارانجام شده بود .

  • بي نام

    بحرين زمان محمد رضا شاه جدا شد و به جايش دو تا جزيره كرفتند

    پاسخ ها

    • بدون نام

      یک استان کشورراازایران بگیرندبعدش بشه کشور! جزیره هاهم متعلق هیچ کشوری نبوده،تعلق به ما داشته مثلاجزیره ایسلندیا دیه گوگارسیانبوده که بعد دودستی تقدیم ایران شد واقعیت اینه که جزیره ها متعلق بوده به ایران بود

    • saani

      بیشتر مطالعه کن

  • بهروز

    دست رضا شاه درد نکنه که شر قاجار رو کم کرد.

  • بدون نام

    تنها کسی که به درد ایران خورد

  • ش.ص

    روحش شاد

  • بدون نام

    با این لاطائلات هیچوقت نمیتونید یاد این مرد بزرگ رو از ذهن مردم پاک کنید . همین که بعد از صدسال هنوز از یاد و خاطره اش میترسید و از جنازه اش هم وحشت دارید . کافیه .

  • اسی

    هر وقت ظرف 17 سال و با امکانات اون دوره تونستید راه آهن و بیمه و بانک و ارتش و جاده راه بندازید و هزار تا کار ارزشمند دیگه بکنید می تونید از رضا شاه انتقاد کنید.
    داریم می بینیم اوصاع مملکت رو در حال حاضر

    پاسخ ها

    • بدون نام

      تازه بدون پول نغت

  • بدون نام

    یکی از بهترین اتفاقات تاریخ معاصر روی کار امدن رضا شاه بوده

  • بدون نام

    اصلا اهمیتی نداره که چرا و چجوری آمد.مهم اینه که چه خدمات ارزنده ای به کشور در زمان خودش کرد و این بزرگی در زمانه حال بیشتر دیده میشه. و کاش بجای یاداوری سالروز کودتا سالروز افتتاح راه آهن و دانشگاه و دادگستری و ثبت احوال و جاده چالوس و ... یاداوری میشد

  • بدون نام

    دروووووووووووووووووووووود دروووووووووووووووووود درووووووووووووووووووووووود

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج