آنچه بايد قبل و بعد از ازدواج باور كنيد
دست به عصا عاشق شويد!
از همان زماني كه خودتان را در يك لباس سفيد تصور ميكنيد شروع ميشود. حتي اگر انكارش هم كنيد از آن به بعد به شكل جدي تري به ازدواج فكر ميكنيد و زماني كه فكر و زندگيتان شبيه هم در نميآيند آشفته ميشويد. اين آشفتگيها هزار و يك دليل دارد.
از همان زماني كه خودتان را در يك لباس سفيد تصور ميكنيد شروع ميشود. حتي اگر انكارش هم كنيد از آن به بعد به شكل جدي تري به ازدواج فكر ميكنيد و زماني كه فكر و زندگيتان شبيه هم در نميآيند آشفته ميشويد. اين آشفتگيها هزار و يك دليل دارد. از انتخاب يك فرد مناسب گرفته تا ترسهايي كه بعد از پيدا كردنش و حتي بعد از ازدواج به سراغتان ميآيد، همه و همه باعث ميشوند حتي در بهترين لحظات زندگيتان هم يك دنيا سوال در سرتان چرخ بزنند؛ سوالهايي كه گاهي به خاطرشان ديگران را متهم ميكنيد و گاهي هم به بهانهشان از تمام علائقتان صرفنظر ميكنيد و در لاك خودتان فرو ميرويد اما بهتر است، دست از تمامي اين واكنشها برداريد و به جاي فرار، پاسخ تمامي سوالهايتان را از اپرا بگيريد.
احساس ميكنيد كه دوره مجرديتان طولاني شده و بهتر است جديتر به ازدواج فكر كنيد. وقتي اين حس به سراغتان ميآيد با خودش 2 سوال هم ميآورد؛ منتظر كسي كه واقعا برايم اهميت دارد و به او حس خاصي دارم بمانم يا اينكه ممكن است اين مرد روياها هيچوقت پيدايش نشود. پيشنهاد كسي را قبول كنم كه بهنظر مورد مناسبي ميآيد؟ اما اين فكر و خيالها را بس كنيد. درست است اگر كسي كه حدود 75 تا 85 درصد با شما مشتركات دارد از شما خواستگاري كرده و خيلي ويژگيهايي كه برايتان مهم است را دارد، شما يك قدم به ازدواج نزديك شدهايد اما اين مشتركات كافي نيست. اگر او شخصيت محكمي دارد، با ديگران بهخوبي برخورد ميكند و فردي عاطفي است ميتواند گزينه خوبي براي شما باشد اما با اين وجود يك نكته نهايي هم باقي ميماند آيا شما كششي نسبت به او در خودتان احساس ميكنيد؟ بدون سختگيري و بهانهجويي در اين مورد قضاوت كنيد. اگر اين كشش را در خود احساس ميكنيد پيشنهادش را قبول كنيد و براي يك رابطه موفق تلاش كنيد و اگر نه، شايد بهتر باشد باز هم منتظر شاهزاده روياهايتان بمانيد.
ممكن است شما به فردي علاقهمند شده باشيد كه بهنظرتان ميتواند گزينه مناسبي براي آينده مشتركتان باشد اما به شما پيشنهادي براي ازدواج نداده باشد. در اين شرايط مدام به اين فكر ميكنيد كه حق داريد خودتان سراغش برويد و از او بهعنوان همسر آيندهتان خواستگاري كنيد؟ اگر به شما بگوييم نه سختگيري كردهايم و اگر هم بگوييم كه در همين لحظه اين تصميم را بگير و نگذار چيزي مانعت شود شما را به اشتباه انداختهايم. شما ميتوانيد با او به بهانهاي ساده تماس بگيريد اما سراغ اصل مطلب نرويد.
با واكنش او به تماستان خواهيد فهميد كه چقدر اميد براي ساختن اين رابطه وجود دارد و او هم تا حدودي متوجه تمايل شما به تشكيل يك رابطه خواهد شد. بيپروا جلو نرويد و نشانهها را جدي بگيريد.
اگر نامزد قبلي يا همسر سابقتان كه به بدترين شكل دل شما را شكسته بار ديگر ميخواهد با شما ازدواج كند چه بايد بكنيد؟ نميتوان در اين مورد حكم ثابتي داد زيرا اين موضوع بسته به شخصيت افراد، دلايل از هم پاشيدن ارتباطشان، دليلشان براي دوباره با هم بودن و بسياري موارد ديگر ميتواند نتيجه متفاوتي هم داشته باشد اما بايد اعتراف كنيم در بسياري موارد افراد از اين اتفاق جواب مثبتي نميگيرند و حتي اگر تا پايان عمر با هم بمانند رابطهشان آنطور كه بايد پيش نميرود. تنها توصيهاي كه به شما ميتوانيم بكنيم اين است كه به تمام نشانهها و جزئيات دقت كنيد. او به چه دليل از شما ميخواهد كه برگرديد؟ چطور اين پيشنهاد را مطرح ميكند؟ آيا با انكارهاي شما خشن ميشود و تهديدتان ميكند يا تنها يك پيشنهاد عاشقانه را مطرح ميكند؟ اگر هر دوي شما آسيبهاي گذشته را فراموش كردهايد و با تمام وجود به بودن با هم اشتياق داريد، فوقالعاده است اما اگر هنوز جاي زخمهايي كه خوردهايد خوب نشده بهتر است در مورد آيندهتان محتاط باشيد.
همه ما اين دوره را تجربه ميكنيم. دورهاي كه ذهنمان پر ميشود از سوالهاي گوناگوني كه نميتوانيم جوابشان را پيدا كنيم. خيليهايشان اهميتي ندارند و خيليهايشان هم با بيجواب ماندن تمام اميدمان را ميگيرند و حس يك آدم شكست خورده را به ما ميدهند. وقتي در ارتباطمان يا زندگي زناشوييمان دچار مشكل ميشويم، مهمترين چيزي كه از خود ميپرسيم اين است كه كجا اشتباه ميكنم؟ اما بايد باور كنيد كه پي بردن به اشتباهاتتان و تلاش براي ادامه دادن به آنها، يكي از نخستين مراحل رسيدن به بلوغ فكري است. بدون خودخواهي به كارهايي كه كردهايد فكر كنيد. اگر در رابطهتان شكست خوردهايد بايد فكر كنيد چقدر در اين شكست سهم داشتهايد و اگر از دعواهاي شبانه روزي خسته شدهايد به اين فكر كنيد كه چقدر هيزم بيار چنين دعواهايي ميشويد. يكبار هم كه شده خودتان را در يك دادگاه خودماني بنشانيد و بيشتر به آنچه انجام دادهايد توجه كنيد.
زندگي همه ما پر است از قانونهايي كه دلمان نميآيد از آنها صرفنظر كنيم. قانونهاي كارمان، ارتباطاتمان، زندگي خانوادگيمان، خرج و دخلمان و بسياري محدودههاي ديگري كه يا برايمان مشخص كردهاند يا خودمان وضعشان كردهايم. درست است كه نميتوان بهسادگي آنها را ناديده گرفت اما شما بايد با مهارتتان بدانيد كه چه زماني ميتوانيد از اين قانونها صرفنظر كنيد. مهمترين اصل اين است كه خوب به كاربردشان فكر كنيد. اين بايد و نبايدها چه دستاورد مثبتي براي شما يا ديگران دارند. قانوني كه با وجود خراب كردن زندگيتان روي آن پيش ميرويد را كنار بگذاريد و در بايد و نبايدهايتان بازنگري كنيد.
اغلب ما وقتي از 30 سالگي عبور ميكنيم مدام خودمان را قضاوت ميكنيم و ميگوييم اين زندگياي نبود كه آرزويش را داشتم. خيلي از ما محدوديتهاي خانوادگي و اجتماعي مان را براي توجيه اين موضوع بهانه ميكنيم اما اگر شما واقعا از اين وضعيت ناراضي هستيد، به جاي بهانهگيري براي تغيير آماده شويد. اگر اين چيزي نيست كه ميخواستيد، دست به كار شويد و زندگيتان را به آرزوهايتان شبيهتر كنيد. مهم نيست كه چقدر طول ميكشد يا چقدر انرژي بايد صرف كنيد بلكه بايد با تمام نيرويتان به سمت اين آرزوها پيش برويد تا پشيمانتر نشويد. فكر نكنيد، ازدواج شما را متوقف كرده بلكه اين شما هستيد كه به بهانه يك زندگي جديد از همه آنچه ميخواستهايد صرفنظر كردهايد و چنين پشيمانياي را براي خودتان به بار آوردهايد.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
khob bod , az bas to zendegim ye rah baraye entekhab kardan dashtam darbare ezdevajamam ye rah daram , mamnun