الهی خدا همسایهی بد ندهد!
با وجود اینکه امروز اغلب ساکنان تهران آپارتمان نشین هستند، اما هنوز هم فرهنگ آپارتماننشینی بهخوبی جا نیفتاده است. یا از قوانین آپارتماننشینی مطلع نیستیم یا مطلع هستیم و ترجیح میدهیم آن را نادیده بگیریم.
روزنامه همشهری: آپارتماننشینی ازچندین دهه گذشته با زندگی بیشتر مردم تهران گره خورده است. بهویژه که در سالهای اخیر ساخت مجتمعهای چندین واحدی و برجهای چندین طبقه رشد چشمگیری داشته و نشاندهنده افزایش زندگی عمودی در تهران است. آپارتماننشینی یعنی زندگی در واحدهای کنار هم، روبهروی هم یا روی هم. یعنی نزدیکی خانه و خانوادهها به هم.
این نزدیکی خانهها و افراد به همدیگر، گرچه با توجه به رشد جمعیت اجتنابناپذیر بود، ولی مشکلات جدیدی را هم به همراه آورد که پیش از آن در خانههای شخصی کمتر با آنها مواجه بودیم.
با وجود اینکه امروز اغلب ساکنان تهران آپارتمان نشین هستند، اما هنوز هم فرهنگ آپارتماننشینی بهخوبی جا نیفتاده است. یا از قوانین آپارتماننشینی مطلع نیستیم یا مطلع هستیم و ترجیح میدهیم آن را نادیده بگیریم. یکی از رایجترین مشکلاتی که همه ما در آپارتمان با آن مواجه هستیم، سر و صدای همسایههاست. مهمانیهای پرسروصدا و تا دیروقت، دعوا و جروبحث با صدای بلند، صدای دویدن در طبقه بالا، صدای بلند بازی و دویدنهای بچهها، سروصدای حیوانات خانگی و... که در ایام کرونا هم اوج گرفته است، میتوانند آسایش را از بین ببرند و موجب نارضایتی در آپارتمان شوند.
سمیرا مصطفی نژاد: چنانچه با عکس سانتور (موجود افسانهای اساطیر یونانی که نیمی اسب و نیمی انسان است) که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود و در شرحش نوشته شده «پسر همسایه طبقه بالایی چه بزرگ شده!» ارتباط برقرار کردهاید، یعنی همسایه بد دارید. این نقد طنزگونه تلخ به یکی از رایجترین شیوههای همسایهآزاری، در دورانی که همه ناگزیر به آپارتماننشینی در ساختمانهایی با دیوارهای نازکتر از برگ گل هستند اشاره دارد.
موارد همسایهآزاری بسیار متنوع است؛ از موارد پیشپاافتادهای مانند پا کوبیدن و دویدن و پرتکردن وسایل سنگین روی زمین و برگزاری مهمانیهای بیموقع گرفته تا موارد حادتری مانند آتشزدن ناخواسته ساختمان با پرتاب ته سیگار روشن یا کوبیدن خودور به در پارکینگ و شکستن در بهخاطر دعوا با همسایهای دیگر. گاه شدت آزارها تا حدی بالا میگیرد که منجر به جرح یا قتل هم میشود. کم پیش میآید که به لطف مارپیچ بیسر و ته روند شکایت در دادسرا، از همسایهآزاری شکایتی صورت گیرد. خیلیها راهحل راحتتر را در پیش میگیرند: نقل مکان. اما هستند افرادی که به هر دلیلی، مالکیت خانه، علاقه به محل یا ناتوانی در جابهجاشدن، دوست ندارند بهخاطر بیفرهنگی و نادانی یک همسایه، خانه خود را ترک کنند، میمانند، میجنگند و در بیشتر موارد، در سکوت عذاب میکشند.
شما هم دعا کنید
پرستو عامری: همسایه خوب همیشه رؤیای تحققنیافتهای برای خانواده امینی بوده است. تصویر ناراحت پدرم از سالهای کودکی احتمالا هرگز از خاطرم نرود. وقتی در خانه سهطبقهای بودیم و همسایه طبقه اولمان در خانهاش فال قهوه میگرفت. نمیدانم بابا از مشتریهای گلیخانم که روی پل پارکینگمان پارک میکردند بیشتر حرص میخورد یا از صف آدمها که در حیاط و راهپلهها منتظر بودند نوبت فال به آنها برسد؛ همانهایی که یا بلندبلند میخندیدند یا برای خالی نماندن عریضه سیگاری روشن میکردند و دودش را نثار ما.
۶ سال در بر همین پاشنه چرخید تا اینکه ما عطای آن واحد آپارتمانی را به لقایش بخشیدیم و نقل مکان کردیم؛ و چه خوشحال بودیم از خرید خانهای نوساز و تغییر محله و همسایههای بهظاهر متمدن. خوشحالیمان، اما چند ماهی بیشتر دوام نیاورد. باخت بزرگتری از گلیخانم داده بودیم. پیش از ما، آقا و خانم حیدری طبقه پنجم را- که از بد حادثه طبقه بالای ما بود- خریده بودند. خانوادهای ظاهرا بیحاشیه، پا به سن گذاشته و محترم. زمان گذشت و ما باید به پدیده تازهای عادت میکردیم؛ کمتر روزی پیدا میشود که از صدای جیغ و دویدن نوهای که همیشه در آن واحد ساکن است، در امان باشیم؛ پسر کوچک بیشفعالی که هرچه در این ۸ سال بزرگتر شد، صدای قدمهایش کوبندهتر و صدای جیغهایش گزندهتر شد. مشکل، اما به اینجا ختم نشد.
خانواده حیدری هرماه یک پنجشنبه را برای دورهمی اختصاص میدادند، صدای بلند بلندگو را که فاکتور میگرفتیم، درد آسانسور غیرقابل اغماض بود. هربار که میخواستی با عجله خودت را به پارکینگ برسانی با پدیده مانیتور چشمکزن مواجه میشدی؛ آسانسور خانه پنجواحدی ما همیشه در طبقه پنجم مانده بود و چیزی از حملونقل آسان این ساختمان- حداقل در پنجشنبهها- به ما نمیرسید. حتما از خودتان میپرسید که چرا اعتراض نمیکنیم؟ راستش همسایه ما خوب ادبمان کرده است. از آنجا که هر اعتراض کوچکی تبدیل به جنگ جهانی تازهای در ساختمان شده، ترجیح دادهایم که در سکوت و صلح همه مصایب خانم و آقای حیدری را بپذیریم و دم نزنیم. باشد که عطای این واحد هم روزی به لقایش بخشیده و مهرمان حلال و جانمان آزاد شود. شما هم دعا کنید!
آپارتمان خانم جادوگر
سودابه رضوانی: همه چیز با یک مشت برنج خام شروع شد. خیلی عادی نیست یکی از نخستین روزهای سکونت در آپارتمانی سهطبقه و تکواحدی، وقت بیرون آمدن از در آپارتمان، پشت در خانه یک مشت برنج به شکل تپهای کوچک ببینی. هیچ تصادفی نمیتواند در کار باشد و از دست کسی هم ریخته نشده. کسی از عمد دانههای یک مشت برنج را با نظم و ترتیب پشت در خانه روی هم چیده بود و هیچوقت هم نفهمیدیم چرا. اما همین یک مشت برنج چشممان را به جهان عجیب و درنهایت ترسناک زندگی خانم همسایه که دست بر قضا صاحبخانه هم بود، باز کرد. در روزهای بعد ماجرای برنج به شکلهای متفاوتی تکرار شد.
یک توده موی بلند درهم گرهخورده، تکههای فلزی عجیبوغریب و کاغذهایی با نوشتههای کج و معوج. در آن آپارتمان ما بودیم، خانم همسایه و پسر و عروس بینوایش، افسانه که بهسختی میشد گفت ۲۰ سال سن دارد. سرککشیدنها و فضولیهای خانم همسایه در خانه ما که آن را حق مسلم خود میدانست هرروز بیشتر و آزاردهندهتر میشد. عروس نوجوان هم که از خانه پدری رانده شده بود، مدام پیش ما از بدرفتاریها و جادو و جمبلهای خانم همسایه، فضولیهایش درخصوصیترین و جزئیترین مسائل و لحظات زندگیاش، و کتکخوردنهایش از شوهر بیکارهاش درددل میکرد.
شبی نبود که صدای جیغ و فریاد و کتککاری از طبقه سمبلسازیشده بالای سر ما نیاید. فردایش دخترک با چشمی کبود و لبی ورم کرده میآمد به گریه و درددل و حرف ما که از او خواهش میکردیم خانه را ترک کند و به خانه پدر بازگردد بیاثر بود. میگفت پدر و مادرم هم من را نمیخواهند. اعتراضهای ما به خانم همسایه هم که میگفتیم زن حسابی، اعصاب ما هیچ، این دختر بیپناه را آزار ندهید به اینجا ختم میشد که «بذار بزنتش تا ادب بشه». زمانی که جانمان به لب رسید و شروع کردیم به جستوجو برای خانهای دیگر، خانم همسایه هرروز صبح به بهانه اسفند دودکردن چند نوع علف را با هم دود میکرد و درصورت مادرم فوت میکرد.
بعدها فهمیدیم این جادویی است برای پاگیرکردن مستأجر در خانه. نمیدانم تجربهاش را دارید یا نه، اما زندگیکردن در نزدیکی کسی که عمیقا به جادو اعتقاد قلبی دارد و در کنار کسی که هرشب با اشک و خون در چشم به خواب میرود، هم بهشدت ترسناک است و هم بسیار عذابآور. تیر خلاص زمانی زده شد که یک نیمهشب بهاری صدای «مامان بدبخت شدم» پسر خانم همسایه به آسمان بلند شد. دخترک راه فرار از بیمهری پدر و مادر، آن خانه جادوزده و بدرفتاری همسر را در بلعیدن ۵۰ قرص دیده بود. پس از آن شب، هم ما از آن خانه رفتیم و هم افسانه؛ و هیچکداممان دیگر هرگز برنگشتیم.
و این داستان ادامه دارد...
رضا جبلی: ماجرای ما با همسایه از مسئله پارکینگ شروع شد. سال ۸۴ بود. خانه ما چهارطبقه تکواحدی است و او واحدی بدون پارکینگ را خریده بود. اصرار داشت تاکسی خود را در پارکینگ بگذارد. ما خودرو نداشتیم و به او اجازه دادیم که از پارکینگ استفاده کند. اما از تکه خالی پارکینگ استفاده دیگری میکردیم و به مرور فهمیدیم همسایه از ما بهدلیل استفاده از پارکینگ خودمان به شهرداری شکایت میکند. اعتراض ما به او نتیجهای نداد و کلید درگیری و شکایتهای پیدرپی زده شد و تا به امروز، یعنی حدود ۱۶ سال متوالی ادامه پیدا کرده.
شکایتهای بیاساس که بهراحتی با گفتگو قابل حل بود. او همزمان اعتقادی به پرداخت قبوض و شارژ ساختمان نداشته و ندارد و تقریبا تمامی کارهایی که به خاطرش از ما شکایت میکرد را انجام میداد؛ اما شکایتهای بیاساسش از ما همچنان ادامه داشت. مثلا شکایت میکرد که ما در پارکینگ نذری میپزیم یا در مشاعات ساختمان گلدان میگذاریم. حتی از درختی که در حیاط کاشته بودیم هم شکایت کرد و دادگاه رأی به قطع درخت داد، اما، چون باید ۳ میلیون تومان خسارت درخت را میداد، شکایتش را پس گرفت.
این دعواها تا به امروز هم ادامه دارند، با این تفاوت که ما از خود او شکایتکردن و پیگیری پرونده را یاد گرفتیم و در آخرین مورد درگیری، کار به درگیری فیزیکی کشید. من با ضربهای که با پا به کمرم زده شد از بالای پله به پایین پرت شدم، دست عمویم شکست و حتی تهدید به مرگ شدیم. خوشبختانه این بار دادگاه به نفع ما رأی داد و همسایه مجبور به پرداخت ۷۸ میلیون تومان دیه شد، اما بهدلیل بازار راکد مسکن، نه قرار است ما از آنجا نقل مکان کنیم و نه قرار است همسایگان دوستداشتنی ما از این ماجرای اخیر درس عبرت بگیرند. آنها هنوز هم اعتقادی به پرداخت هزینههای مشترک ساختمان ندارند و این داستان، احتمالا همچنان ادامه دارد.
در زمانهای که انسانها هر روز دایره روابطشان را کوچکتر میکنند و به بهانه تنگی زمان، از یکدیگر فاصله میگیرند، شاید جلسات رسیدگی به امور ساختمان فرصت کوتاهی برای دورهمجمعشدن ساکنان باشد تا ضمن آشنایی و مراوده با یکدیگر، با هماهنگی بیشتری، دغدغههای آپارتماننشینی را کمتر کنند، اما گویا کسی نه حوصله و نه وقت حضور در این جلسات را دارد
نظر کاربران
الهي خدا همسايه بي نماز ندهد
الهي خدا همسايه سگ باز ندهد
پاسخ ها
سگ باز یعنی چه؟ نماز هر کس به خودش مربوطه نگهداری از حیوانات هم مسئله شخصیه اگر آزار نداشته باشه چه منعی داره
خودتون رو اصلاح کنید
الهی آمین
نماز ارتباط خالق و مخلوقه به من همسایه مربوط نیست
ولی نگهداری حیواناتی که مزاحم همسایه هاست درست نیست
ضمنا خدا همسایه مفتش هم ندهد
امین
درست صحبت کن ،تمام حیوانات خدا اگه واقعا ادعای مسلمونی میکنی در کلام خدا عزیز هستند و در ضمن محض اطلاعتون زندگی شخصی هر کس به خودش مربوطه،دست از سر حیوانات مظلوم خدا بردارین!!
وقتی صدای وقت و بی وقتش باعث آزار بشه و به دروغ بگه مال ما نیست واقعا همسایه ازاریه
داداش تابلوئه ساندیس خوری
آپارتمان جای نگهداری حیوان نیست
اصلا این خودش یجور حیوان آزاری محسوب میشه
از تمام کامنتهای این صفحه می توان به عمق فاجعه پی برد
آمین
بابا لامصب یکی به این مردم بفهمونه جای سگ تو اپارتمان نیست ای خداااااااا حالا دیگه منو نجات بدههههه
خداوند شعور دهد
ما اوایل ازدواجمون یه اپارتمان اجاره کردیم
همسایه بیشعورمون یه اهنگایی میزاشت که خونه ما میلررررزید، یبار کاغذ گذاشتم پشت درشون و اخطار دادم، اومد در خونمون گفت همه واحدا با من دوستن میدونم تو گذاشتی، گفتم اره که چی؟ گفت ما مالک هسیم،گفتم چه ربطی داره اپارتمان نشینی فرهنگ میخاد، خداروشکر یکسال بعدش رفتیم یه طبقه بزرگ ویلایی دربست گرفتیم به اون روزا ک فکر میکنم میخام خفه شم
من چهار سال یه خونه دوطبقه که سه دنگش مال من بود وسه دنگش برای یه بنده خدا دیگه (که اون بنده خدا داده بود مستاجر) زندگی کردیم همه امتیازاش مشترک خدا وکیلی با این که صاحب خونه بودم کلی اذیت شدیم یا سر وصدای بی موقع یا بوی گند یا رعایت نکردن نظافت مستاجرها یا نبود انصاف ههههههههی
همسایه های ما!
پاسخ ها
یه دلیل سر و صدا غیر استاندارد نبودن ساختمانها هم هست اصولا در ساختمانی که با اصول مهندسی ساخته بشه نباید از طبقه بالا یا واحد بغلی صدا بیاد
من تا الان همچین چیزایی نه دیدم نه شنیدم
پاسخ ها
من مستاجر داشتم شارژ نمیداد گربه نگاه میداشت خونه رو بی اجازه به همخونه کرایه داده بود هر شب مهمونی پارتی ولی شکایت کردیم تازه بدهکار هم شدیم
خوش به حالت
پول بابت اجاره خونه پرداخت میکرده نه بابت دخالت شما تو زندیگش که مهمونی بده یا حیون نگه داره
خوش به حالت برو خدا شکر کن
ما هم دیدیم ، هم شنیدیم ، هم دیگه داریم دیوونه میشیم
یکی از بدترین دردهای دنیا همسایه بد که ماشالا تو ایران یه چیز عادی جالب اینکه ما متمدن ترین مردم دنیا هستیم هرچه هنر هست نزد ایرانیها هست و بس !!
کاربر 12.29 اجاره هم پرداخت نمیکرد همسایه ها هم استشهاد جمع کردت بازم بگم
باید پلیس قوی باشد
باید نیروی انتظامی به خوبی برخورد کند
باید همسایه آزار دهنده بداند که اگر مراعات نکند باید خانه را ترک کند حتی اگر صاحبخانه باشد و در زندان خواهد بود
اونوقت همه مراعات خواهند کرد
پاسخ ها
پلیس به این چیزا رسیدگی نمیکنه من خودم به 110 زنگ زدم بابت اینکه همسایه مدام توی خونه پاهاش رو محکم میکوبید موقع راه رفتن و به تذکر هم گوش نمیداد
الهی خدا همسایه گوسفند باز ندهد!
پاسخ ها
گوسفند که بهتر از سگ بازی و گربه بازیه.
هماسیه ما سید هستن. پدر ما رو در آوردن. همش سر و صدا و کوبیدن. خدا ازشون نگذره. به نماز و... چیزا نیست به شعور و هستش.
پاسخ ها
یکم املا و جمله بندی کار کن
متاسفانه اکثر اوقات بی توجهی خودشونو میندازن گردن بچه ها، یعنی بی ملاحظه همسایه ها صدا تولید میکنن و وقتی اعتراض میکنی میگن بچه بوده در حالی که دویدن بچه ممکنه صدا ایجاد بکنه ولی هرکول نیست که بتونه وزنه روی زمین بندازه یا یک مبل بزرگ رو محکم روی کف طبقه بکشه و آلودگی صوتی درست بکنه برای دیگران
آخ آخ آخ آی گفتی،همسایه بد از همه چی بدتره،چون یه عمر یا حداقل ده،پانزده سال میخوای در کنارش باهاش زندگی کنی.به طور مثال ما همسایه ای داریم توو تهران منطقه دروازه شمیران که اتفاقا مذهبیه و پرچم مناسبتی عزا و...هم درب منزل ش نصب میکنه ولی بچه های کوچکش با سروصدا امان از همه محل بریدن و خودشون م یا با صدای بلند و از بلندگو نوحه و اذان و... پخش میکنن یا به گربه های حیوون خدا صدمه میزنن! اعتراض م که میکنی میگن چاردیواری راختیاری!! جالبه پدر این اقا که همسایه بالاشونه حراست مجلس شورای اسلامیه!! و بخاطر پدرشونه که اینهمه من م منم در میارن،تروخدا برترینها چاپ کن شاید به گوش مسیولین ونماینده های مجلس برسه و بهش تذکر بدن و فکر نکنه چون حراست مجلسه هرکاری دلش خواست میتونه بکنه.درضمن کل محل از دست اینا شاکی اند.
در جایی همسایه ما آشغال جمع کن بود و مالک!
داخل واحدش بوی تعفن می داد یعنی اگر کثیف ترین حیوان در داخل آن واحد می رفت قطعا زنده نمی ماند نمی دانم این بشر چگونه زنده بود . شکایت کردیم ولی کسی آن واحد را نمی خرید و ..........
50 متر خونه دربست ویلایی به 200 متر آپارتمان ارجحیت داره!
پاسخ ها
براي همين قيمت خانه ويلايي در تمام ايران بخصوص شهرهاي بزرگ دهها برابر اپارتمان هم مساحت شده. يه زماني قيمتا خيلي فرق نميكرد ولي ديگه متاسفانه همه همينو كه شما گفتي فهميدن.
دقیقا همینطوره، خونه ویلایی یه چیز دیگه ست.
خدا از دهنت بشنوه
کاش همسایه هابفهمن تراس لب ساحل نیست،واتاق خواب دیواراش عایق صدانداره،خدایاآپارتمان نشینی باعث جدایی ازهمسرم شد
پاسخ ها
برو تو غار زندگی کن ک باعث جدایی نشه
شش ماهه از همسایمون به خاطر چند بار چاقو کشی توی پارکینگ ورود به خونه همسایه ها بدون اجازه سر وصدای زیاد بعداز نصف شب شکایت کردیم هییییچ خبری نشده که پرونده ما چی شد. حالا جرم های دیگر بماند روابط نامشروع که چون نمیتونستیم اثبات کنیم در شکایت نیاوردیم ولی دادگاه ها انگار یه قاضی دارن و هزارن پرونده که مشخصه نمیرسن بازم تهران اوضاش بهتره اطراف تهران به امان خدا رها شده
والا خوبه همه کسانی که بالا خاطره گفتن خونه شون تک واحدیه برین خدا رو شکر کنین اگه تو خونه ای بودین که هر طبقه سه چهار واحد بود و همسایه ها زبون نفهم میخواستین
چیکار کنین تازه مستاجر هم باشی
صرفا نماز خوان باشه دلیل بر اینکه بی آزار نباشه نیست یا مثلا اگر سگ داشته باشه دلیل بر اذیت کن بودن همسایه نیست.ولی کلا حیوان در آپارتمان نگه داشتن،حیوان ازاریه به نظر من
پاسخ ها
دقيقا همينطوره اگرحيوان جاش درمنزل بود ازهمون اول براهمه جاافتاده بود حيوانى که طبق غريزه هرجاديد خرابکارى ميکنه نجس هست جاشم ازهمون اول کوه وبيابان بوده نه خونه کاش بعضياعقلشون روبکارمينداختن فرق انسان وحيوان روبدونن راستى چراما شهرکى کشورى جايى بعنوان خانه وشهر وزندگى اپارتمانى حيوانات نداريم؟
همسایه بد، عذابه
فقط شعوررررررر
پاسخ ها
شعور فرهنگ سازی آموزش و قانون درست
همسایه ما ک توی حیاطش سگ داره خروس داره ۲۴ ساعته در حال اواز خوانی هستن .این ایا همسایه آزاری نیست؟
پاسخ ها
بلا به دور
آقا بخدا ساخت و سازهامون بیخود و غیر اصولیه ، وگرنه چرا باید صدای راه رفتن عادیه ما بشه پا کوبیدن واسه همسایه ی پایینی
ما هم همسایه بد داریم. بالای سرمون که مرتب هفته ای ۷ روز نوه شون اونجاست و ما از صدای گرومپ گرومپ دویدن اون بچه در عذابیم. هرچقدر خواهش و التماس کردیم حضوری و تلفنی و پیامکی.....فایده نکرده. چه کنیم؟؟؟؟
پاسخ ها
یکی نوشته بسوزید و بسازید در کشوری که قانون نباشه اوضاع اینه دیگه من شکایت کردم دادگاه هم حوصله ادب کردن همسایه نااهل رو نداره اون جری تر شد من بدبختر راست میگه رابطه زن و شوهر هم بهم میخوره
چرا فکر میکنید صدا شما بالا نمیره اتفاقا صدا از پایین بیشتر بالا میره از سر وص ای خودت کم کن
۲۱:۰۷
دقیقا به مشکل ما اشاره کردی
جمعه ها پسر و نوه همسایه میاد خونشون، طوری صدا میاد بالا که انگار یه دایناسور بالا پایین میپره ... بهشم تذکر دادیم میگه یه بچه شش ماهست ... بچه شش ماهه کمدو از باباش تشخیص نمیده، چجوری بالا و پایین میپره؟
یه قسمت جالبم داره که همین همسایه تعریف میکرد ۱۰ سال پیش دو سه تا باغ رو مفت فروختهاومده تهران یه واحد ۷۰ متری خریده، گفت اگه الان باغا رو داشتم ازم ۶-۷ میلیارد میخریدن
به قران ما موندیم این تهران چی داره همه از شهرستان میکوبن میان اینجا... لاس وگاسه آیا؟ شهری پر از دود و ترافیک و کمبود وقت و ... خوده تهرانیا دارن فرار میکنن
اگه شغله هدفتون که انصافا اونم دیگه الان نیست
مایه همسایه داشتیم اول وقت نماز تومسجد بود بخوره به کمرش اون نماز روزگار مارو سیاه کرد مجبور شدیم از اون خونه بریم آدم بافامیل بد میتونه قطع رابطه بکنه ولی همسایه بدرو نمیدونه چکارکنه
همسایه بالایی ما تا ۴ صبح میدون اسب دوانی داره خدا لعنتش کنه
اونم میگه ۴دیواری اختیاری
یکی از حداقل های حقوق شهروندی اینه که من تو خونه م راحت باشم قانون گذارها که فکرشون به منافع خودشون و هفت پس و پشتشون هست باید بفکر قوانین سخت باشن وگرنه بدبخیم که هستیم
تمام از همسایه و بچه هایشان گفتند اما من بگم از همسایه ای که نوه هاش توی حیاط فوتبال بازی میکردند و توپ را به در و پنجره میزدند اعتراض کردیم دخترش با پررویی گفت دلمان میخواهد اگر تلویزیون روشن بشه مرتب در میزنند تلویزیون و کم کنید درحالی که کم است اما همش لجبازی میکنند پدر مارا در آوردن و مرتب این میز و صندلی را روی سرامیک می کشند صبح زود شب دیر وقت خدا به داد همه برسد کاش آپارتمان نبود
پاسخ ها
حداقل برید یه آپارتمان دیگه
خدا هیچوقت همسایه بد نده یبار بخاطر همین سروصداها توی اپارتمان ما دعوا شد و دوتا از همسایه هامون باهم درگیر شدن که متاسفانه ینفرشون با چاقو زد چشم اون نفرو ترکوند
الهی همسایه فضول رو نسلش و بکن
الهی همسایه گربه باز را نابود کن