بازارِ داغ اشیای نوستالژیک؛ جایی برای افسردهها
بعضیها با خاطراتشان زندگی میکنند و بعضیها هم از این خاطرات پول درمیآورند. گزارشی بخوانید از بازار خرید و فروش نوستالژیها در این روزها.
روزنامه همشهری - لیلی خرسند: بعضیها با خاطراتشان زندگی میکنند و بعضیها هم از این خاطرات پول درمیآورند. اگر تا چند سال پیش آلبومهای قدیمی بودند که خاطرات سالهای دور را زنده میکردند، یا چینیهای گلسرخی و لیوانهای لعابی و رنگارنگ، امروزیها را به قدیمیها وصل میکردند، چند سالی است که به لطف فضای مجازی خیلی از خاطرات گذشته زنده شده؛ فیلمها، کارتونها، کتابها و.... بعضیها فقط از یادآوری این خاطرهها لذت نبردهاند و درآمدی که فروش این خاطرهها برایشان داشته لذتبخشتر بوده.
آنها که از قدیم چیزی به امروز آوردهاند، در سایتها یا صفحههای اینستاگرام، داشتهشان را به نمایش گذاشتهاند و بعضیها هم مشتری شدهاند. در این سایتها و صفحهها چیزهای زیادی به فروش میرسد؛ از یک کارت دعوت قدیمی گرفته تا مدادتراش، کارت بازیهای قدیمی و.... استقبال از این بازار به حدی بوده که سایتها، جای ویژهای را برای فروش خاطرهها باز کنند. بعضیها هم شغلشان خرید و فروش اجناس خاطرهانگیز شده. آنها این اجناس را جمعآوری میکنند و در فروشگاهشان میفروشند. بین وسایلی که برای فروش گذاشته شدهاست، موارد جالب کم نیست.
ماشین حساب
این روزها که همه گوشی موبایل دستشان است دیگر نیازی نیست کسی ماشینحساب داشته باشد، مگر اینکه کارش حساب و کتاب باشد. بهخاطر همین هم خیلیها ماشین حسابهایشان را برای فروش گذاشتهاند. بعضی از ماشینحسابها حتی از یک گوشی موبایل هم گرانتر هستند. یکی ماشینحساب قدیمیاش را ۶ میلیون و ۱۷۵ هزار تومان قیمت گذشته؛ البته با تخفیف ۵ درصدی.
کارت دعوت قدیمی
۵۲ سال پیش الحاج ابوالفضل حواریون از زیارت خانه خدا بازگشت و مهمانی شام گرفت. مهمانی ۱۵ فروردین سال ۱۳۴۷ در خیابان پهلوی (ولیعصر) و منزل شخصی حاجی برپا شد. یکی از مهمانان هنوز کارت دعوت آن شام را دارد؛ کارتی که نه پارگی دارد و نه زدگی. قیمت کارت ۹۰ هزار تومان تعیین شده.
کارت بازی
باورش سخت است، اما عکس فوتبالیستها، اسباببازی یک نسل بوده؛ عکسهایی از بزرگان فوتبال جهان و ایران که دور آدامسها پیچیده میشد یا روی کارتهای کوچک چاپ میشد. مدل بازی هم متفاوت بود، یا با دست یا دمپایی باید کارتها را برمیگرداندی یا با همبازیهایت قرار میگذاشتی هر کی تعداد مشخصی از عکس بازیکنان یک تیم باشگاهی یا ملی دارد برنده است. بعضی وقتها هم رنگ پیراهن بازیکنان، برنده را مشخص میکرد.
بعضیها این کارتها را نگه داشته و حالا در فهرست فروش گذاشتهاند. روی بسته ۲۷۶ تایی این کارتها ۲۳۲ هزار تومان قیمت گذاشتهاند. کارت کاراتهکاران، پرورش اندامیهای معروف یا حتی کارتهایی که انواع کشتی و هواپیما هم معرفی میکردند، بین اجناس فروشی قرار گرفته. کارت کشتی و هواپیما هم که در دوران خودش کمیاب بود، حالا گرانتر از بقیه کارتهاست و بسته ۴۲ تایی هر کدام از آنها ۷۱۲ هزار تومان قیمت دارد.
مدادتراش
مدادتراشها هم خاطرهانگیزند؟ این را باید از کسانی پرسید که تراشهای دوران کودکیشان را به فروش گذاشتهاند و البته شاید آنها که این تراشها را میخرند جواب بهتری به این سؤال داشته باشند. تراشهای شیرنشان رنگی که تراشیدنشان هم خیلی تعریفی نداشت، بیش از ۱۰ هزار تومان به فروش میروند. تراشهایی هم که شکلهای عروسکی دارند، تا ۶۰ هزار تومان قیمت دارند. اما مثل همیشه تراشهای رومیزی گرانتر از بقیه هستند. یکی برای تراشاش ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان قیمت گذاشته است.
کفشهای میخی
لباس، کیف و کفشهای قدیمی هم برای فروش گذاشته شدهاند؛ از کت مخمل زنانه دوره قاجار و پالتوی پوست ۱۰ میلیون تومانی گرفته تا گالشهای مادربزرگها و چاروقهای اروسی پدربزرگها، اما چیزی که بیشتر از همه دل میبرد، کفشهای کتانی میخی و دمپاییهای پلاستیکی جلو بسته است. ولی شاید خیلیها به دیدن اینها روی صفحههای مانیتور بسنده کنند؛ قیمت یک جفت دمپایی بچگانه ۸۵ هزار تومان است و کفشهای میخی هم که بیشتر از یکماه پای پسربچهها دوام نمیآورد، ۱۵۵ هزار تومان قیمت دارد. میشود این دمپاییها و کفشها را در دکور گذاشت؟
مهر و چرتکه
بعضیها هم از گنجه خاطرات پدربزرگ و مادربزرگهایشان چیزهایی را برای فروش گذاشتهاند. چرتکههایی که پدربزرگها در مغازههایشان برای حساب و کتاب استفاده میکردند، یا مهرهایی که آنها به جای امضا میزدند، حالا مشتریان خاص خودش را دارد. قیمتها متفاوت است. چرتکهها از ۳۰۰-۲۰۰ هزار تومان تا ۶۰۰-۵۰۰ هزار تومان قیمت دارند. مهرهای ساده قیمتی زیر صدهزار تومان دارند، اما بعضی از مهرها که آنتیک هستند تا یکمیلیون یا بیشتر هم به فروش میرسند.
دکمه
اگر قبل از اینکه لباسهای قدیمی رنگ و رورفته را بیرون بیندازید، دکمههایش را جدا میکردید و نگه میداشتید، حالا شاید چیزی برای فروش داشتید. دکمههای خیلی معمولی فقط بهخاطر اینکه قدیمیاند و دکمههای فلزی نقشدار که بهنظر میرسد از لباسهای نظامی کنده شده، در فهرست فروش قرار گرفتهاند. ۳ عدد دکمه شهربازی و ژاندارمری، ۲۶۰ هزار تومان به فروش گذاشته شده. دکمهای معمولی را هم میشود ۲۲۰ هزار تومان خرید؛ البته ۸۰ دکمه را با هم.
اسباببازی
تنوع اسباببازیها به حدی زیادشده که خیلیها حسرت میخورند کودکیشان یا با عروسکهای پارچهای گذشت یا با توپهای پلاستیکی. اما یکی از همان دوران کودکی حسرتبار پا بهسن گذاشتهها، اسباببازیای را به یادگار نگه داشته که حالا برایش ۱۴۴ هزار تومان قیمت گذاشته. این اسباببازی دو توپی است که با یک طناب به هم وصل بود و میشد دونفره بازی کرد. در فهرست اسباب بازیها چیزهای جذاب دیگری هم میشود پیدا کرد؛ از عروسکهای رنگی گرفته تا یویو، ماشینهای مسابقهای، ذرهبین و....
اتوی زغالی با دودکش
اگر خیلی میخواهید به عقب برگردید و خاطرات چند نسل قبلتر را زنده کنید، میتوانید یک اتوی زغالی دودکشدار داشته باشید، فقط باید ۳۵۰ هزار تومان بابت این اتو پول بدهید. در فهرست فروش اتو، اتوهای ساخت ژاپن، آلمان و روسیه و حتی اتوی سرد روسی هم دیده میشود، اما مهمتر از همه اینکه اتوی ساخت وطنی هم بهفروش گذاشته شده. اتوی پارس ۱۷۶ هزار تومان قیمت دارد. باید دید آنها که با این اتوها به سختی لباسهایشان را اتو کردهاند، خاطره خوشی دارند که با دیدن این اتوها لبخند خوشی به لبشان بیاید؟
نظر کاربران
ایران فقط زندگی چیزای قبلیش خوب مهمه برای مردم
پاسخ ها
فقط ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۰... بقیه ایران به درد نمیخوره
اون اسباب بازیه اسمش بادیشیپر است .
من خیلی دوست داشتم اتو بکنم ولی پدرم میگفت نکن
همه کامنتدونی ها رو گند میزنی
ذهن همه مون تو گذشته گیر کرده تنها کشوری هستیم زمان حال درستی نداریم
خیلی اشیا کارتون وسایل بهتر مختلفی هست پیج های اینستا میذارن خیلی کم اشاره کردین
مردم ایران فقیر افسرده شدند
یه سری آدامس هم بود که توش عکس های بدون حجاب داشت
برای اونهایی که کامپیوتر نداشتند بهتر از تبادل دیسکت 1.44 مگابایت بود
به جای لیست کردن این اشیا، بررسی کنید ببینید چرا مردم تا این حد تو گذشته گیر کردن؟
ساده است: سال سال دریغ از پارسال....
پاسخ ها
تو تاریخ هر جامعه ای وقتی مردم زیاد به گذشته بر میگردن یعنی جامعه حال خوشی نداره و نیاز داره برای ترمیم روحش به گذشته برگرده
اسباب بازیه بود مرغ و فشار میدادین زمین تخم میزاشت
پاسخ ها
یادش به خیر، مرغه بیشتر شبیه این جوجه ماشینی زردا بود، هروقت برام جوجه ماشینی میخریدن منتظر بودم تخم کنه!!!
اون موقع یه کاری میکردیم که جوجه یک روزه هم تخم بزاره
منم کارت عروسی مادرم رو دارم مال 60 سال پیشه .. خدا رحتمشون کنه دیگه پیش ما نیستن