۶۵۴۷۸۵
۵۰۱۲
۵۰۱۲
پ

افسانه جباري: همسرم يكي از مهم‌ترين حاميانم بود

علاقه‌مندي زنان به ورزش‌هايي كه از آ‌ن‌ها به عنوان ورزش‌هاي مردانه ياد مي‌شود، از قديم تعجب آور بوده است.

روزنامه قانون: علاقه‌مندي زنان به ورزش‌هايي كه از آ‌ن‌ها به عنوان ورزش‌هاي مردانه ياد مي‌شود، از قديم تعجب آور بوده است. جامعه سنتي ايران در گذشته كمترشرايط پذيرش اين موضوع را داشت كه دختران به رشته‌هايي مثل بوكس و رزمي و موتورسواري و فوتبال و ... روي بياورند اما پافشاري دخترانِ‌ورزشكاري كه روي هدف خود متمركز و در مسيرشان ثابت‌قدم بودند، اين باورهاي سنتي را رفته رفته تغيير داد و شايد براي همين است كه اگر امروز مي‌بينيم يك دختر حتي به سمت ورزش‌هايي مانند كشتي يا وزنه‌برداري علاقه‌مند شده و در اين قبيل رشته‌ها به صورت حرفه‌اي فعاليت مي‌كند، مانند گذشته متعجب نمي‌شويم. «افسانه جباري» يكي از دختراني است كه علاقه‌مندي‌اش به موتورسواري، او را به سمت اين رشته جذب كرد و با وجود مخالفت‌هاي سرسختانه خانواده‌اش كه ناشي از نگراني‌ بود، در اين راه قدم برداشت و رفته‌رفته توانست به جايگاهي كه به آن علاقه‌مند است، برسد. جباري اين روزها يكي از بانوان موتورسوار ِ شناخته شده در ايران است كه بعد از ازدواج با «حميد عفتيان» كه يكي از موتورسواران مرد ايران بود، با عنوان اولين عروس موتورسواري، معروف شد. بانوي ۳۴ ساله موتور سواري ايران، در گفت‌وگو با «قانون» از علاقه‌مندي‌اش به اين رشته و روزهاي سختي كه براي اثبات توانمندي‌هايش سپري كرده است،گفت. متن اين گپ و گفت با «افسانه جباري» را در زير مي‌خوايند:
افسانه جباري: همسرم يكي از مهم‌ترين حاميانم بود

داستان ِ علاقه‌مندي شما به رشته‌اي مانند موتورسواي كه در بين زنان چندان مطلوب و عرف نيست، از كجا آغاز شد؟

هيجان بخش مهمي از زندگي من به شمار مي‌رود. هميشه به كارهايي كه در آن هيجان وجود دارد، علاقه دارم و بدون شك علاقه‌مندي من به موتور سواري نيز از همين روحيه هيجان‌طلبي‌ام نشأت مي‌گيرد. پدر من يك موتور شهري داشت و با آن تردد داشت، همان زمان بسيار به موتور علاقه‌مند شدم و اجازه گرفتم كه بتوانم روي موتور بنشينم و امتحان كنم. آن زمان14 يا15 سال سن داشتم و بسيار كنجكاو بودم موتور سواري را امتحان كنم. زماني كه روي موتور نشستم، متوجه شدم كه چقدر خوب مي‌توانم تعادلش را حفظ كنم و از همان موقع علاقه جدي من به اين رشته آغاز شد. خانواده من بسيار سنتي و مذهبي بودند و پدرم كه نظامي بود با اينكه من موتورسواري را بخواهم به‌طور جدي ادامه دهم بسيار مخالف بودند. براي همين نمي‌توانستم تردد شهري داشته باشم.

از چه زماني به طور حرفه‌اي وارد اين رشته شديد؟

چند سال قبل و زماني كه 28 ساله بودم، در پارك كوهسار به طور اتفاقي با موتور كراس آشنا شدم. با كساني كه در آنجا موتور سواري مي‌كردند صحبت كردم و از آن‌ها درباره اين رشته سوال كردم. آن‌ها به من گفتند خانم‌ها نيز مي‌توانند در پيست، موتور سواري كنند و اين براي من خبر بسيار خوشحال‌كننده‌اي بود. آن زمان ماشين داشتم كه آن را فروختم و با پولش يك موتور براي خودم خريدم و تمرين را آغاز كردم.

با موتور تردد شهري نيز داشتيد؟

خب همان‌طور كه مي‌دانيد در ايران به خانم‌ها گواهينامه موتور داده نمي‌شود و دختراني كه موتور سواري مي‌كنند براي ورود به پيست بايد كارتي ارائه دهند كه هيات‌هاي استاني و فدراسيون‌ها به دختران موتور سوار داده است. درواقع به اين شكل است كه دختران موتور سوار بايد براي خود مربي بگيرند و اين رشته را به طور حرفه‌اي زير نظر مربيان ياد گرفته و بعد از مدتي كارت بگيرد. اما در شهر اجازه تردد ندارند. اما من يك وقت‌هايي مجبور مي‌شدم در شهر نيز موتور سواري كنم.

چرا مجبور شده بوديد؟

خب ما بايد موتورهاي خود را خودمان به پيست مي‌برديم و اغلب اين‌گونه بود كه دختران موتور سوار موتور را روي ماشين‌هاي‌شان سوار مي‌كردند و به طور يدكي به پيست مي‌بردند. من اما براي خريد موتور ماشينم را فروخته بودم و ديگر ماشيني نداشتم كه بتوانم با آن موتورم را به پيست ببرم؛ براي همين گاهي مسير منزل تا پيست را با موتور مي‌رفتم.

مشكلي هم براي‌تان پيش آمد؟ براي مثال اينكه نيروهاي پليس شما را شناسايي كنند و موتورتان را بگيرند؟

خوشبختانه لباس‌هاي ما به شكلي بود كه جنسيت موتور سوار قابل تشخيص نبود. اما اين موتورها چون پلاك ندارند و موتور ورزشي هستند، بيشتر از اين نگران بودم كه به دليل پلاك نداشتن موتورم را توقيف كنند. براي همين هميشه يواشكي و از كوچه پس كوچه‌ها تردد مي‌كردم تا به پيست برسم. گاهي پيش مي آمد كه عابران يا سرنشين‌هاي ماشين‌هاي ديگر از چشم‌هايم كه زير كلاه مشخص بود، تشخيص مي‌دادند كه من زن هستم ؛ برخورد خوبي با من مي شد و به نوعي تحسين‌آميز و ذوق‌زده نگاهم مي‌كردند.

از چه زماني با مسابقات رسمي و ليگي آشنا شديد؟ در واقع از چه زماني ورزش موتور سواري براي بانوان ايران فعاليت رسمي خود را آغاز كرد؟

از سال 90 كه وارد اين رشته شدم، خيلي پيگير بودم كه مسابقه برگزار شود اما آن زمان برگزاري مسابقه به طور رسمي وجود نداشت. هميشه تلاش‌ مي‌كرديم بتوانيم مسابقه بدهيم اما اغلب با مخالفت‌هايي از سوي ارگان‌ها و ادارات مختلف مواجه مي‌شديم. تا حدودي بعد از زماني نزديك به پنج سال و در شهريور 95 اين رشته رسمي شد و مسئولان فدراسيون با تلاش‌ها و پيگيري‌هاي خود دختران موتور سوار، تاييديه لباس‌هاي ما را از مراجع مربوطه گرفتند و بالاخره اولين مسابقه رسمي در سال 95 برگزار شد. ما زير نظر فدراسيون موتورسواري و اتومبيلراني فعاليت مي‌كنيم و در اين يك سال مسابقات مختلفي برگزار كرده‌ايم.

موتورسواري بانوان به جز تهران در شهرهاي ديگر نيز فعاليت دارد؟

بله. در واقع به اين شكل نيست كه فقط دختران تهراني به موتور سواري بپردازند. براي مثال در شهري مانند مشهد نزديك به هفت موتور سوار بسيار معروف داريم يا در شهرهايي مانند اصفهان و برخي شهرهاي شمالي، دختران و زناني هستند كه در اين رشته به طور حرفه‌اي‌ فعاليت دارند. همه اين نفرات در مسابقات نيز شركت مي‌كنند.

موتور سواري تا كنون منجر به آسيب‌ديدگي شديدتان شده است؟

بله. من دو بار از روي موتور در پرش ، پرتاب شدم و مچ دستم شكست. يك بار دست راست و يك بار دست چپ! شكستگي سختي بود و هر كدام نزديك به سه ماه من را از موتور سواري دور كرد.

اقدامات اوليه براي فعاليت حرفه‌اي در موتور‌سواري براي زنان چيست؟

كلاس‌هاي آموزشي براي دختران موتور سوار وجود دارد. كساني كه علاقه‌مند هستند، مي‌توانند به هيات‌هاي استاني مراجعه كنند و در آنجا با مربيان اين رشته مشورت كرده و آموزش ببينند. خود من نيز اين رشته را آموزش مي‌دهم. بايد موتور و لباس تهيه كرده و تمرينات‌شان را آغاز كنند.

تيم ملي موتور سواري نيز وجود دارد؟

هنوز خير اما قرار است به زودي تشكيل شود. در حال حاضر آخرين مسابقاتي كه برگزار شد، مسابقات ليگي بود كه در چند مرحله برگزار شد. اين رشته رشته‌اي است كه نبايد از تمرينات آن دور شد زيرا فاصله گرفتن از تمرينات در اين رشته موجب خواهد شد كه بدن ضعيف شود و مشكلات عضلاني پيش بيايد به همين دليل توصيه مي‌شود فاصله زماني بين تمرينات اين رشته كم باشد.

از آشنايي با همسرتان كه خودش نيز موتورسوار است، بگوييد.

من با همسرم در پيست موتور سواري آشنا شدم و قبل از آشنايي و ازدواج خيلي با هم كري مي‌خوانديم و گاهي با هم مسابقه مي‌داديم. بايد بگويم كه اين يك لطف بزرگ به زندگي كم بود كه با همسرم آشنا شدم زيرا او يكي از بزرگ‌ترين مشوق‌هاي من در اين راه بود.

مخالفت‌هاي خانواده و پدر مادرتان با فعاليت در موتور سواري را چگونه مديريت كرديد؟

پدر من بسيار با اين موضوع مخالف بودند. هميشه شرمنده آن‌ها هستم كه بدون رضايت‌شان در اين رشته فعاليت كردم. البته بايد اين را بگويم كه بخش عمده مخالفت پدر و مادرم با موتورسواري من از نگراني ناشي مي‌شد. آن‌ها نگران بودند كه من در موتور سواري آسيب جدي نبينم و به خودم صدمه بزنم. البته مسائل عُرفي جامعه نيز در اين مخالفت دخيل بود اما اصلي‌ترين دليل آن همان نگراني بود. اين باور كه من با موتور سواري، هنجارشكني مي‌كنم وجود داشت اما علاقه من به اين رشته و پرداختنم به آن «هنجارشكني» نيست. مدتي بعد كه خانواده‌ام مشاهده كردند فعاليت من در اين رشته چقدر باعث نشاط من در زندگي شده است، خيلي نگاه‌شان تغيير كرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج