آیا تبعیض جنسیتی در ورزش به پایان میرسد؟
در سالهای اخیر تبعیض جنسیتی در دنیای ورزش رو به کاهش گذاشته است. در دهههای اخیر شاهد حضور بیشتر بانوان در تورنمنتهایی همچون المپیک بودهایم. با این حال تبعیض و فاصله بسیار زیاد بین حقوق مردان و زنان در دنیای ورزش مسالهای قابل توجه است.
ایسنا: به نقل از BBC، یکی از اختلافات بزرگ بین مردان و زنان ورزشکار، شرایط مالی و درآمد است. در رنکینگ ۱۰۰ ورزشکار پر درآمد جهان تنها یک زن (سرنا ویلیامز) وجود دارد. او در این لیست نفر ۵۱ است و سالانه درآمدی برابر ۲۷ میلیون دلار (۶۶ میلیون دلار کمتر از کریستیانو رونالدو) دارد. درآمد و پاداشهای ورزشکاران زن در جهان فاصله زیادی با ورزشکاران مرد دارد.
تیم فوتبال زنان آمریکا که در سال ۲۰۱۵ قهرمان جام جهانی شد، ۲ میلیون دلار پاداش گرفت. این در حالی است که قهرمان جام جهانی ۲۰۱۴ فوتبال مردان، ۳۵ میلیون دلار دریافت کرد.
اینها تنها مثالهایی از فاصلههای بسیار زیاد بین حقوق مردان و زنان ورزشکار در جهان است. البته در سالهای اخیر تلاشهایی برای کمتر شدن اختلاف درآمد مردان و زنان ورزشکار صورت گرفته است. در حال حاضر در ۸۳ درصد ورزشها در جهان، مردان و زنان به یک میزان جایزه و پاداش دریافت میکنند.
در سه سال اخیر این تساوی بیشتر شده است. در سال ۲۰۱۴ این میزان ۷۰ درصد بود. در سال ۱۹۷۳ هیچ کدام از ورزشها به یک میزان به زنان و مردان پاداش نمیدادند. بخش زنان سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد: زنان امروزه به نسبت زمانهای گذشته بیشتر در ورزش دیده میشوند اما هنوز سرعت تغییرات کند است و راه طولانی تا برابری بین ورزشکاران مرد و زن وجود دارد.
فوینا هاتورن، مدیر کل اتحادیه حقوق زنان نیز گفت: ما در حال پیشرفت هستیم اما سرعت بسیار پایین است. فضای دنیای ورزش هنوز بسیار مرد سالارانه است و نابرابری در برخی از ورزشها تعجب آور است.
ورزشهای کریکت، گلف، فوتبال، دارت، اسنوکر و اسکواش در این زمینه بدترین شرایط را دارند. این در حالی است که ارزش تجارت ورزش جهان ۱۴۵.۳ میلیارد دلار است و میزان سرمایهگذاری در بخش زنان با مردان تفاوت بسیار زیادی با یکدیگر دارد.
بئاتریس فری، یکی از مدیران ورزشی در بخش زنان سازمان ملل درباره سرمایهگذاری صنعت ورزش در بخش زنان و مردان میگوید: هیچ صنعت دیگری را سراغ ندارم که چنین اختلافی ایجاد کرده باشد. در برخی از کشورها یک مرد در زمینه ورزش ممکن است میلیاردر باشد و یک زن حتی حداقل درآمد را نداشته باشد.
در مطالعات اخیر نشان داده شده که نه تنها پاداش قهرمان جام جهانی زنان بسیار کمتر از قهرمان جام جهانی مردان است، در آمریکا، بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان یک چهارم مردان حقوق دریافت میکنند. در حالی که تیم فوتبال زنان آمریکا قهرمان جام جهانی شده است اما تیم فوتبال مردان این کشور در اولین بازی خود شکست خورده است.
فیفا برای جام جهانی فوتبال زنان حدود ۱۵ میلیون دلار هزینه میکند. این در حالی است که جام جهانی مردان ۵۷۶ میلیون دلار برای فیفا هزینه در بر دارد. یعنی ۴۰ برابر بیشتر از مسابقات زنان.
طبق گزارش Ladbrokes، وین رونی، کاپیتان سابق تیم ملی انگلیس هفتهای ۴۰۰ هزار دلار درآمد دارد، در حالی که استف هیوتون، کاپیتان تیم فوتبال زنان انگلیس هفتهای ۱۶۰۰ دلار درآمد دارد. همچنین اختلافاتی در ورزشهای دیگر نیز مشاهده میشود. در مسابقات گلف اپن آمریکا مردان برای یک جایزه یک و نیم میلیون دلاری با هم رقابت میکنند. این رقم دو برابر جایزه زنان است.
لیدیا کو، از نیوزیلند در سال ۲۰۱۵ جوانترین گلفبازی شد که تاکنون در رنک یک جهان قرار گرفته است. درآمد همان سال این گلف باز کمتر از گلف باز رنک ۲۵ جهان در رده بندی مردان بود.
در ورزش کریکت، تیم قهرمان جام جهانی مردان هفت برابر بیشتر از تیم قهرمان جام جهانی زنان درآمد دارد. در لیگهای حرفهای جهان همچون لیگ NBA و WNBA نیز همچنین اختلافی به چشم میخورد. گرانترین بازیکن لیگ WNBA یک پنجم ارزانترین بازیکن لیگ NBA درآمد دارد.
برای برقراری اعتدال تنها مسئولان فدراسیونهای جهانی مسئول نیستند بلکه شرایط اسپانسرینگ و قراردادها نیز تاثیرگذارند.
برای مثال در ورزش تنیس در مسابقات گرند اسلم از سال ۲۰۰۷ جایزه مسابقات مردان و زنان برابر شد. با این حال مردان تنیس باز هنوز هم درآمد بیشتری نسبت به زنان دارند زیرا قراردادهای اسپانسرینگ در تنیس مردان ارزشمندتر هستند.
به همین دلیل است که سرنا ویلیامز تنها زن در بین ۱۰۰ ورزشکار پر درآمد جهان است و در واقع این لیست بیشتر یک لیست مردانه است.
کریستیانو رونالدو که با ۹۳ میلیون دلار درآمد سالانه در صدر لیست است، ۳۵ میلیون دلار از اسپانسرینگ درآمد دارد.
۹۰ درصد درآمد تایگر وودز و یوسین بولت از اسپانسرها تهیه میشود.
فری درباره تبعیض بین زنان و مردان ورزشکار میگوید: تبعیض جنسیتی در سطح ابتدایی و سطح حرفهای صنعت ورزش ریشه دارد. در سطح ابتدایی دختران نمیتوانند در ورزشهایی که غالبا دخترانه به حساب نمیآیند شرکت و پیشرفت کنند. در سطح حرفهای زنان ورزشکار به قدری درآمد ندارند که بتوانند زندگی خود را بگذارنند و در کنار آن تمرینات ورزشی خود را داشته باشند. بازنشستگی نیز برای زنان ورزشکار دردسرساز است. علاوه بر این که آنها در زمان بازی خود درآمد کمی داشتهاند، بعد از بازنشستگی نیز از حقوقی همچون خانه، حقوق بازنشستگی و امنیت برخوردار نیستند. بدین شکل چرا باید زنان بخواهند که ورزشکار شوند؟
تبعیض بین زنان و مردان در ورزش ریشههای تاریخی نیز دارد. در جوامع مختلف، فعالیت فیزیکی از گذشتهها، کاری مردانه به حساب میآمد زیرا زنان همواره موجوداتی ظریف و آسیبپذیر به شمار میرفتند.
پیر کوبرتن، پدر المپیک مدرن، ورزش زنان را "نازیبا" توصیف کرد و اظهار کرد که مسابقات زنان جالب و مناسب نیست. با این حال در سال ۱۹۰۰ به تعدادی از زنان حق شرکت در بازیهای المپیک داده شد.
سال ۲۰۱۲ اولین المپیکی بود که تمامی کشورهای شرکت کننده حداقل یک ورزشکار زن داشتند.
روت هولدوی، از اعضای گروه حقوق زنان در ورزش درباره مشکلات ریشهای ورزش زنان میگوید: مشکل حضور زنان در ورزش از زمان مدرسه آغاز میشود. این که زنان آگاهی کافی نسبت به بدن خود ندارند و تصورات غلط و شایعات غلط را باور میکنند.
آمارهای بخش زنان سازمان ملل نشان میدهد که ۴۹ درصد زنان بعد از رسیدن به سن بلوغ ورزش را کنار میگذارند.
تبلیغات و پوششهای تلویزیونی نیز تبعیضهایی در زمینه ورزش زنان و مردان ایجاد میکند. بررسیها در سال ۲۰۱۴ نشان داده است که تنها چهار درصد از پوششهای تلویزیونی مسابقات ورزش مختص ورزش بانوان است. معمولا شبکههای تلویزیونی به این بهانه که ورزش بانوان بیننده زیادی ندارد پخش تلویزیون کمتری را به آن اختصاص میدهند. فری میگوید: این بهانه عادلانهای نیست. ابتدا باید در زمینه ورزش بانوان سرمایهگذاری شود و بازاریابی صورت گیرد. به این ترتیب درآمد حاصل از ورزش بانوان افزایش خواهد یافت.
با همه اینها در سالهای اخیر در برخی از ورزشها پاداشها و جوایز زنان و مردان یکسان شده است. ورزشهای اسکیت، تیراندازی، والیبال، شیرجه، قایقرانی، تکواندو و موج سواری از این دست هستند.
یکی از مسائل دیگری که برای کمتر شدن اختلافها و پیشرفت ورزش زنان، لازم است استفاده بیشتر از مسئولان زن در ارگانهای ورزشی است.
کمتر از ۳۰ درصد مدیران ورزشی زن هستند. در ۲۸ فدراسیون جهانی تنها ۱۸ درصد اعضای هیات مدیره زن هستند.
به این ترتیب صنعت ورزش و دنیای ورزش حرفهای نیازمند تغییرات فرهنگی است تا سرعت رشد ورزش بانوان بیشتر شود و اختلافات بین شرایط ورزشکاران زن و مرد کاهش یابد. بدین شکل در سالهای آینده شاهد حضور هر چه بیشتر ورزشکاران زن در عرصه ورزش و اقبال بیشتر مردم به ورزش بانوان خواهیم بود.
ارسال نظر