حجازیپور: فیلم مسابقات را میبینم، باورم نمیشود
میترا حجازیپور، یکی از سه بانوی شطرنجباز ایران در رقابتهای قهرمانی جهان تهران بود که باوجود باخت زودهنگامش در این رویداد بزرگ، عملکردی پذیرفتنی از خود به نمایش گذاشت.
از مسابقات قهرمانی جهان شروع کنیم. فکرش را میکردید، بتوانید اینقدر خوب بازی کنید؟
من در این چند ماه گذشته واقعا تمرینات خیلی خوبی را پشت سر گذاشته بودم؛ بهویژه اینکه در دو تورنمنت بینالمللی سوئد و اردبیل هم شرکت کرده بودم که آنجا هم نتایج رضایتبخشی داشتم.
با توجه به اینکه از نظر فنی آماده بودم، خودم هم این انتظار را داشتم که خوب بازی کنم. من با «آناستازیا بودناروک» از روسیه مسابقه دادم که نفر ١٥ جدول مسابقات بود؛ یعنی شانس ١٥ قهرمانی بود. ریتینگ فکری او ١٥٠ امتیاز و ریتینگ سرعتیاش ٤٠٠ تا از من بیشتر بود. من اگر تنها نیم امتیاز در مسابقات فکری گرفته بودم، میتوانستم دور اول را ببرم؛ اما کار به بازیهای تکمیلی کشیده شد. در بازیهای سریع، نیمهسریع و رستاخیز هم چهار بار از حریفم جلو افتادم؛ اما با یک بدشانسی و کمآوردن وقت، باختم. وقت من در حرکت ٥٩ افتاد. اگر وقتم در حرکت ٦٠ افتاده بود، کار را تمام کرده بودم. میخواهم بگویم درست است که حریفم از نظر ریتینگ از من سرتر بود؛ اما من هم از نظر فنی توانایی این را داشتم که به دور بعد صعود کنم. متأسفانه همهچیز دستبهدست هم داد تا بازنده باشم.
بههرحال باید قبول کنید که این تجربه دوم حضور شما در رویداد بزرگ قهرمانی جهان بوده است. تجربه در چنین مسابقاتی خیلی تأثیرگذار است.
بله؛ اما داغ این شکست برایم خیلی زیاد بود. من سال گذشته در رقابتهای سوچی همان دور اول به حریفی از سوئد باختم و اصلا به بازیهای تکمیلی هم راه پیدا نکردم. مدل بازیکردن با مهرههای سفید و سیاه با هم فرق میکند. من در این مسابقات مهره سفید داشتم. اگر در مهره سفید بد شروع کنی، جبرانش خیلی سخت است. بازیکردن با این مهره تجربه اولم بود و استرسی که جو مسابقات داشت، واقعا بالا بود. هنوز هم وقتی فیلم مسابقات را میبینم، باورم نمیشود که چرا اینقدر راحت باختم. انشاءالله این تجربه کمک کند سال آینده بتوانم سربلند باشم.
در حالت معمولی انتظار میرفت حداقل سارا خادمالشریعه بتواند به دور بعد صعود کند؛ اما این طور نشد.
بله، از من و آتوسا پورکاشیان انتظار نداشتند که صعود کنیم؛ اما با توجه به اینکه سارا جایگاه بیستم را در جدول داشت، همه انتظار داشتند بتواند به مرحله بعد صعود کند. متأسفانه استرس و جو مسابقات نگذاشت سارا بتواند راحت مسابقه بدهد. او مقابل حریفی شکست خورد که خیلی سطحش پایین بود. بههرحال سارا هم دفعه اولی بود که در این رقابتها شرکت میکرد. طبیعی بود که استرس بر او غلبه کند.
واکنشها در قبال میزبانی ایران از چنین رویداد بزرگی چطور بود؟
به نظر من راضی به نظر میرسند. درست است که قبل از مسابقات یک مقدار حواشی به وجود آمد که بانوان باید در ایران حجاب اجباری داشته باشند؛ اما من ندیدم کسی مشکلی داشته باشد. حتی بعضی از رقبای ما پیش از مسابقات به من پیام میدادند که ما آمدیم ایران چطور باید روسری سرمان کنیم. به نوعی از حجابی که باید رعایت میکردند، استقبال کرده بودند. البته این را هم باید بگویم که محلی که برای برگزاری مسابقات در هتل اسپیناس تهران در نظر گرفتند، خیلی عالی بود و همه از طراحی سالن مسابقات و شیوه میزبانی خیلی خوششان آمده بود. انشاءالله این میزبانی پلی برای دیگر رشتههای بانوان باشد و آنها هم بتوانند میزبان مسابقات قهرمانی جهان باشند.
تدارکات فدراسیون برای آمادهسازی ملیپوشان چطور است. همچنان مربیان خارجی به صورت مقطعی در تیمهای ملی حضور دارند؟
بله، مربی تیم ملی که یک هلندی است. مربی خصوصی خود من هم آقای پویا ایدنی از استادان بزرگ شطرنج ایران است. تمرینات ایشان تا به این لحظه خیلی به من کمک کرده و من پیشرفت را در عملکرد خودم دیدم؛ اما بهتر است مسئولان فدراسیون برنامه طولانیمدتتری برای حضور مربیان خارجی در کشور فراهم کنند. چون بیشتر با نحوه بازیکردن و فنهای ما آشنا میشوند و بهتر میتوانند به ما آموزش بدهند. شما اگر نتایج تیمهای ملی را در ردههای سنی پایه ببینید، متوجه میشوید که شطرنجبازان ما با همین شرایط چقدر پیشرفت کردهاند. فدراسیون باید در کنار استفاده مستمر از مربیان خارجی، بچهها را به تورنمنتهای بینالمللی اعزام کند تا بازیهای بیشتری داشته باشند. فدراسیون ملیپوشان را تنها به مسابقات آسیایی و جهانی که رسمیت دارد، اعزام میکند و برای بقیه اعزامها بچهها خودشان باید اقدام کنند. شطرنج بهظاهر رشته کمخرجی است و امکانات و تجهیزات نمیخواهد؛ اما برای هر مسابقهای که ما شخصا در آن شرکت میکنیم حداقل باید چهار تا پنج میلیون از جیب خودمان هزینه کنیم.
ملیپوشان از فدراسیون حقوق هم نمیگیرند؟
نه ما اصلا حقوق ثابت نداریم. تنها درآمد ما از لیگ است که امسال به دلیل نبودن اسپانسر، لیگ آقایان و خانمها با هم ادغام شده است. من تا سال پیش برای تیم شهرداری تبریز بازی میکردم؛ اما این تیم هم منحل شد و امسال اصلا نتوانستم در این رقابتها شرکت کنم.
ظاهرا فدراسیون برای تأمین هزینه برگزاری همین مسابقات قهرمانی جهان هم با مشکل مواجه است و نتوانسته اعتبار کامل را تأمین کند.
بله، بههمیندلیل است که ما هم باید بیشتر تورنمنتها را با هزینه خودمان برویم؛ اما مسئولان وزارت ورزش باید فکری هم به حال رشته ما بکنند.
ارسال نظر