المپیک سودی ندارد، حتی برای میزبانان!
سید مصطفی هاشمی طبا، رییس سابق کمیته ملی المپیک معتقد است هنوز هم المپیک نه برای کشورهای شرکت کننده و نه برای کشورهای میزبان به طور مستقیم به لحاظ اقتصادی نمی تواند سودآور باشد.
از نظر شما ورزش می تواند به عنوان یک صنعت تلقی شود؟
- در زبان انگلیسی ورزش به عنوان یک Industry نگاه می شود و به آن می گویند Sport Industry. وقتی در فارسی صحبت از Industry می کنیم، کلمه مترادفش کلمه صنعت است که یک کلمه خاص است. در حالی که کلمه Industry در زبان انگلیسی یک کلمه عام است چرا که ما صنعت را به نوعی از فعالیت که به ساختن اهتمام دارد در نظر می گیریم ولی در زبان انگلیسی Industry به معنای فعالیت است؛ یعنی فعالیت های اقتصادی و اجتماعی. به همین دلیل آنها خیلی راحت می گویند Sport Industry.
بنابراین Sport Industry یعنی فعالیت ورزشی یا صنعت ورزش. اگر ما باز صنعت را به مفهوم Industry گسترش دهیم معنی اش این است که ورزش فعالیتی است که می تواند جنبه اقتصادی قابل توجهی داشته باشد و طبیعتا هم همین طور است. یعنی درست است که ورزش یک فعالیت انسانی است اما غذا خوردن هم یک فعالیت انسانی است و در صنایع غذایی بده بستان اقتصادی وجود دارد یا خیلی چیزهای دیگر مثل طب که فعالیت انسانی است اما پر از پشتوانه بده بستان اقتصادی است که به عبارت دیگر می توانیم به آن کسب و کار بگوییم، مثلا کسب و کار ورزشی.
- البته پیر دو کوبرتن به عنوان مبتکر المپیک بحث آماتوریسم را مطرح کرده بود و گفته بود در بازی های المپیک فقط باید آماتورها شرکت کنند و کسانی که شغل شان ورزش است و در واقع کمترین درآمدی از ورزش دارند نباید شرکت کنند. این تقریبا الان دیگر رنگ باخته و تقریبا همه ورزشکارانی که در المپیک شرکت می کنند از درآمدهای ورزشی برخوردارند.
اینجا آن کسب و کار ورزش شکل خودش را نشان می دهد و طبیعتا ورزش هم مثل همه پدیده های دیگر هم از نرم افزارهای مختلف برخوردار می شود و هم از سخت افزارهای مختلف. ساخت سخت افزارها به بودجه نیاز دارد. بودجه را غیر از دولت ها آن هم برای مقاصد خاص کسی رایگان نمی دهد بلکه این طور سرمایه گذاری ها برای درآمدهای بهتر اقتصادیی است و افرادی هم که می آیند تماشا طبیعتا باید هزینه ای پرداخت کنند و بعد می ماند تجهیزات و لباس ها و رسانه ها که خود رسانه ها سهم بسیار بزرگی را در کسب و کار ورزشی دارند.
از یک طرف به خاطر اینکه مردم مشتاقند از طریق رسانه ها بازی ها را ببینند و از طرف دیگر این استقبال باعث می شود که رسانه ها بتوانند آگهی های مختلف تجاری را هم در کنار مسابقات به مخاطب نشان دهند. آن وقت آگهی های تجاری هم برای خودش ارزش خاصی دارد و بنابراین یک حرکت اقتصادی بزرگ پیرامون کار ورزش طبیعتا به تدریج شکل گرفته است. این اتفاق از زمانی رونق گرفته که در صدها رشته ورزشی هزاران مسابقه در طول سال در سطح بین المللی و نه صرفا در سطح ملی برگزار شد.
چرا مبتکر المپیک در ابتدا اصرار داشت که المپیک محل رقابت آماتورها باشد؟
- آقای پیر دو کوبرتن یک معلم بود و بیشتر به مسئله پرورش آدم ها و پرورش جوانان فکر می کرد و این البته هم ریشه در پوزیتیویسم اروپایی دارد هم در نگرش های پراگماتیستی آمریکایی که کسانی از جمله جان دیویی واضعش بودند. آقای پیر دو کوبرتن یک تحلیلگر مسائل پرورشی و آموزشی بود. یک معلم بود و ابزاری به نام ورزش را برای پرورش انسان ها بسیار مناسب می دانست.
المپیک قرار بود سیاسی هم نباشد، چرا در طول سال هایی که المپیک برگزار شد، شاهد تاثیرات سیاسی بر نحوه برگزاری آن بودیم؟
- اصلا طبق منشور المپیک هیچ نوع تبعیض نژادی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی نباید در نهضت المپیسم وجود داشته باشد. مثلا نمی شود کسی بگوید فلان ورزشکار چون مذهبش فلان است من با او مبارزه نمی کنم و دست نمی دهم. یا مثلا بگوییم این ورزشکار چون زردپوست یا سیاه پوست است من حاضر نیستم با او مسابقه بدهم. یک نوع دهکده جهانی که بعدا مطرح شد در المپیسم به عنوان بخش اخلاقی ارتباط جوانان با همدیگر مطرح کردند.
آفریقای جنوبی را چون اصل بر تبعیض نژادی بود، نمی پذیرفتند. شبیه اسراییل که الان در آن تبعیض مذهبی وجود دارد ولی چون حامیان اسراییل، آمریکا و غیره هستند، کمیته بین المللی المپیک هم چشمش را می بندد. مثل کاری که الان دبیرکل سازمان ملل کرد و چشمش را روی جنایت های سعودی در یمن و کودک کشی بست. بنابراین نمی توان نقش مسائل سیاسی را نادیده گرفت.
- همیشه یک اقلیت حق گرا در مقابل یک اکثریت قدرت گرا وجود دارد چون اکثریت مردم در دنیا گرایش به قدرت ها دارند و اقلیتی هستند که با قدرت های حاکم مبارزه می کنند. مثلا در قضایای شیلی آن موقع که علیه پینوشه کودتا شد، اکثرا حکومت پینوشه را تایید کردند و مردم با حکومت دموکراسی آلنده مخالفت و آمدند به خیابان و گفتند ما گرسنه ایم و علیه آلنده به پا خاستند. مخردم به نوعی به قدرت همیشه تمایل دارند و افراد کمی هستند که به اصطلاح از قدرت فاصله می گیرند، مثل جنبش های سبز که طالب وضعیت بهتر هستند.
در بحث جنبش المپیسم هم عده کمی هستند که طالب اصلاح در المپیسم و بازگشت به دوران پیر دو کوبرتن باشند ولی آنها هم کاری از پیش نمی برند چون ورزش جذاب است و مردم را به خود جذب می کند و برای شان هم مهم نیست که آقای جو کوویچ که تنیسور معروف دنیاست و سالی ده ها میلیون دلار درآمد دارد، برود در المپیک تنیس بازی کند. بنابراین این قضیه اقتصادی بودن طبیعی است که المپیسم را هم در خود گرفته است.
کشورهایی که خواهان میزبانی المپیک هستند چه، آیا آنها دنبال بهره برداری اقتصادی از برگزاری این رویداد نیستند؟
- طبیعتا خیلی سود دارد. به خصوص در دنیای امروز که دنیای رسانه است. اگر کشوری با هدف مشخص این کار را دنبال کند، بسیار می تواند در اهدافش موفق باشد. مثلا کره جنوبی در سال ۱۹۸۸ اوج حمله به صادرات کالا داشت اما کلمه کره در برابر ژاپن مقبولیت کمتری در دنیا داشت. یعنی وقتی یک جنس کره ای در کنار جنس ژاپنی قرار می گرفت، مردم جنس ژاپنی را انتخاب می کردند.
اگر شما یادتان باشد استادیومی که به عنوان لانه پرندگان معروف بود، در دنیا مورد توجه بسیار قرار گرفت، در حالی که طراح های آن سوییسی بودند. کل آن چهار ساعتی که آنها مراسم افتتاحیه گذاشتند، کل سطح چمن استادیوم را به عنوان یک مانیتور کامپیوتر نشان دادند یعنی به دنیا نشان دادند که ببینید ما چقدر توانایی تکنولوژیک داریم و این باعث شد چین هم الان در بازار صادرات دنیا مطرح است.
بنابراین المپیک می تواند برای کشور میزبان مقاصد اقتصادی داشته باشد اما همیشه هم این طور نیست. هیتلر یک موقعی المپیک ۱۹۳۸ آلمان را به خاطر مقاصد سیاسی آن برگزار کرد که بگوید نزاد ما برتر است. هر چند درست زمانی که هیتلر در جایگاه نشسته بود، یک ورزشکار سیاه آمریکایی توانست همه رقبای سفیدپوست خود را شکست دهد و در نتیجه هیتلر نتوانست به مقاصد سیاسی اش برسد چون می خواست بگوید آلمان برترین نژاد است و اگر در المپیک هم شرکت می کند، همه را شکست می دهد ولی کاملا خلاف آن ثابت شد. به هر حال کشورهای مختلف دوست دارند از بازی های المپیک بهره برداری خوبی بکنند.
به نظر شما برزیل با توجه به مشکلات اقتصادی و سیاسی که دارد، می تواند بهره برداری خوبی از المپیک داشته باشد؟
- البته برزیل در بازار صادرات کشور توانا و قوی است اما از نظر سیستم مدیریتی و سیستم اداره کشور شاید چندان مثل کره و چین موفق نباشد و یک نوع بی نظمی در داخل برزیل حاکم است ولی به هر حال آنها هم دوست دارند برزیل را به عنوان یک کشور پیشرفته و یک کشوری که مردم بیشتر آن را بشناسند، مطرح کنند. الان در خود برزیل مشکلات اقتصادی و سیاسی وجود دارد و می گویند ممکن است نه تنها از برگزاری المپیک سود نکنند بلکه اتفاقا باعث نارضایتی عمومی شود و مردم بگویند ما خودمان نیازمندیم و شما برای برگزاری چنین رویدادی تا این حد هزینه کرده اید.
- باید در نظر گرفت که ترکیب جمعیتی در برزیل طوری نیست که از نظر سیاسی چندان منسجم باشند. اعتراضات هم خیلی اعتراضات سازمان یافته و ریشه دار نیست. در واقع برزیل یک کشور سیاسی محسوب نمی شود و نوع ترکیب جمعیت و نوع زندگی در برزیل طوری است که مردم به نظر من به شدت غیرسیاسی هستند و اگر جنبشی هم باشد، به نظر من همان جنبش اقلیت است. با همه اینها به نظر من اگر کشوری بخواهد بهره برداری، به خصوص بهره برداری اقتصادی از بازی های المپیک کند، لازمه اش این است که یک سیستم اقتصادی و سیاسی منسجم در کشور حاکم باشد.
کره جنوبی در آن زمان به ظاهر یک کشور دموکراتیک بود ولی در حقیقت بسیار حکومت قوی و مقتدری برای توسعه داشت و همین طور چین. درست است که در زمینه اقتصادی از اصول مارکسیسم عدول کرده اما از نظر مدیریتی و کار سیاسی هنوز یک حکومت توتالیتر است و به همین دلیل هم می تواند هر طور که بخواهد با مردم و کارگرها رفتار کند و اهدافش را به ثمر برساند. به نظر من برزیل فاقد این ویژگی هاست.
بنابراین شما معتقدید که یونان هم کشوری است که از نظر اقتصادی نتوانسته بهره برداری مناسبی از میزبانی المپیک داشته باشد؟
- بله. یونان هم همین طور. خصیصه مردم یونان و حکومت یونان طوری است که اقتصادش بر اساس گردشگری و توریسم است. بخشی از مردم اروپا پروتستان هستند و بخشی کاتولیک. بخش پروتستان اصولا فعالیت هایش بیشتر است و مردمش بیشتر تلاشگر هستند.
یونانی ها هم در واقع خواستند المپیک را برگزار کنند که بگویند مهد المپیسم در یونان بوده و هست. بنابراین هدف اصلی بیشتر رونق توریسم بوده است. در یونان به دلیل ناملایمات سیاسی و زیاده خواهی مردم و گرفتاری های اقتصادی دولت و ... اقتصاد بیمار است. هر اقتصاد که درونگرا نباشد و بر اساس فعالیت های مردمش پایه گذاری نشود محکوم به شکست است. مثلا اقتصاد برزیل بیشتر بر پایه منابع طبیعی اش پایه گذاری شده نه بر اساس تلاش و سرمایه گذاری مردم. اقتصاد یونان هم همینطور است.
حتی اگر به نفع توریسم هم باشد، می شود گفت المپیک برای یونان صرفا تبعات مستقیم اقتصادی نداشته اما آیا می توان گفت یونان از المپیک ضرر اقتصادی کرد؟
- نه، نمی شود گفت ضرر کردند. یک هزینه هایی برای المپیک می شود که نسبت به تولید ناخالص ملی کشورها خیلی زیاد نیست. سود جانبی مهم است. هیچ کس سود مستقیم از المپیک نمی برد. مثلا اگر قرار است دهکده المپیک بسازند، استادیوم المپیک بسازند و چه و چه، هیچ وقت نمی توانند آن پول را از المپیک دربیاورند چون نوعا باید برای ورزشکاران اقامت رایگان داشته باشند. پول بلیت فروشی هست که در مقابل هزینه ها قابل توجه نیست.
آیا می توان گفت کشورهای توسعه یافته برخلاف کشورهای در حال توسعه یا اهداف اقتصادی اقدام به میزبانی المپیک نمی کنند؟
- معمولا این طور است. مگر اینکه بخواهند نگاه جدیدی به کشورشان بشود. مثلا اسپانیا المپیک را برگزار کرد به دلیل حساسیتی که روی توریسم دارد. خود انگلیس علاوه بر تولید صنعتی روی توریسم بسیار حساس است. انگلیس به عنوان یکی از پردرآمدترین کشورها به لحاظ توریسم است. فکر می کنم حدود ۸۹ میلیارد دلار در سال درآمد توریسم باشد.
معمولا سرمایه گذاران در برگزاری المپیک چه کسانی هستند؟
- نوعا دولت ها برای برگزاری المپیک ها سرمایه گذاری می کنند. مثلا شما فرض کنید در یک دهکده المپیک یعنی جایی که ورزشکاران اقامت دارند برای 10 هزار نفر و 15 هزار نفر آپارتمان می سازند و بعدا واگذار می کنند به مردم. این را طبیعتا دولت سرمایه گذاری می کند و استادیوم های بزرگ را هم دولت سرمایه گذاری می کند. عمده سرمایه گذاری در برگزاری المپیک را دولت ها بر اساس اهداف خودشان انجام می دهند.
کشورهایی که ورزشکاران خود را به المپیک می فرستند آیا می توانند انگیزه اقتصادی داشته باشند؟
- این از اهداف دولت هاست که در کشور شور و نشاط ایجاد کنند و در رده بندی المپیک خودشان را مطرح کنند. مثلا فرض کنید کوبا تلاش بسیاری در سال های زیادی کرده که جزو 10 کشور برتر المپیک باشد و همیشه گفته من جزو 10 تای برتر هستم در بین 200 کشور. همه کشورهایی که توانایی دارند تقریبا چنین کاری می توانند بکنند و کشورهای دیگری هم هستند که طبیعتا چون عضویت در کمیته بین المللی المپیک را پذیرفتند دوست دارند ورزشکاران خود را بفرستند.
شما که ریاست کمیته ملی المپیک در کارنامه تان دارید، می دانید که آیا ایران به میزبانی المپیک فکر می کند یا نه؟
- چنین فکری را داریم ولی امکان برگزاری نیست. منهای اینکه آنها ممکن است مقاومت کنند چون در المپیک خانم ها و آقایان شرکت می کنند و نوعا هم لباس های ورزشی شان متناسب با عقاید و فرهنگ ما نیست، طبیعی است که در شرایط فعلی این امکان وجود ندارد. آنها هم کشور ما را حائز شرایط نمی دانند.
پیش از انقلاب هم ایران انگیزه میزبانی نداشت؟
- قبل از انقلاب هم نبوده. دوست داشتند ولی چنین درخواستی نداشتند. ما بازی های آسیایی را هم در ایران برگزار کردیم. بازی های 1974 و طبیعتا در آن جهت می رفت که برای میزبانی بازی های المپیک تلاش شود؛ ولی من در اسنادی که دیدم، ندیدم ایران تا به حال درخواست برگزاری بازی های المپیک را داده باشد.
با توجه به اینکه در موارد بسیاری کشورهای میزبان، قهرمان المپیک هم بوده اند، به نظر شما چه رابطه ای بین میزبانی و قهرمانی وجود دارد؟
- البته این یک امر حتمی نیست. مثلا استرالیا میزبان بو نشد اما به هر حال میزبانی موثر است. فرض کنید تیم فوتبالی بیاید به تهران. ما در تهران ارتفاع 1400 متر داریم، آب و هوای مخصوصی داریم. رطوبت مخصوصی داریم که مردم تهران در مقایسه با مهمانان راحت تر با آن کنار می آیند اما میزبانی برای کشورهایی که شرایط شان مشابه و متوسط باشد موثر است نه برای کشورهایی که ضعیف هستند.
آیا خود موضوع قهرمانی در المپیک به لحاظ اقتصادی تبعات مثبتی برای کشور قهرمان دارد؟
- نه. البته تاثیر اجتماعی دارد که کشور قهرمان می تواند از آن بهره برداری کند. اولا در المپیک ها هیچ رده بندی رسمی وجود ندارد. اگر شما جدول را ببینید نوشته فلان کشور این مقدار مدال آورد. این رده بندی را کمیته بین المللی المپیک و بازی ها رسما انجام نمی دهند.
مثلا فرض کنید در مسابقات تنیس دنیا وقتی یک تنیس باز قهرمان می شود به او دو میلیون دلار می دهند یا در فوتبال در جام جهانی وقتی تیمی قهرمان می شود 30 تا 35 میلیون دلار می برد؛ ولی در المپیک چنین چیزی وجود ندارد. البته کمیته بین المللی المپیک درآمدهایی دارد که این درآمدها را از اسپانسرها می گیرد و بعد این درآمدها را با ضوابط خودش، نه صرفا به خاطر قهرمانی شان تقسیم می کند.
در واقع به نوعی کمک به کمیته المپیک کشورهاست که رقمش هم پایین است. کشورها از برگزاری مسابقات سود مستقیم مالی نمی برند. آن چیزی هم که کمیته بین المللی المپیک از درآمد خود صرف می کند ناچیز است و به همه کشورها هم می دهد. ممکن است به ما که رتبه 17 آورده ایم، مثلا 50 هزار دلار بدهد و به بحرین هم 50 هزار دلار؛ اما اینکه کشورها از اینکه اول یا دوم شوند، سود اقتصادی خاصی ببرند نه، سودی در کار نیست.
ارسال نظر