برترین خودروهای سال ۲۰۱۴ (۱)
بهترینها در هر زمینهای وجود دارند، بهترین فیلمهای فصل تابستان، بهترین منطقه و ... با این حال فهرست برترین خودروهای سال ۲۰۱۴ مانند بقیه فهرستهای مشابه نیست،اتفاقی که به صورت سالیانه اتفاق میافتد و بهترینهای این صنعت بزرگ در آن انتخاب میشوند.
معیارهای اصلی برای انتخاب اين خودروها، هزاران کیلومتر رانندگی لازم بود، پس از ساعتها بحث، گفتگو و استدلال، عوامل اصلی امتیاز دهی به شرح زیر تعیین شدند.
طراحی کاربردی:
کیفیت بالا چه در ظاهر و داخل خودرو و نوآوری در انتخاب مواد و متریال مورد استفاده
مهندسی برتر:
استفاده از فن آوریهای مقرون به صرفه چه برای مصرف کننده و چه برای تولید کننده، مسائل فنی اعم از موتور، گیرباکس و. . . .
مصرف سوخت و محیط زیست:
مصرف کمتر انرژی، و تولید هرچه کمتر گازهای سمی
ایمنی:
تجهیز به وسایل امنیتی اولیه و توانایی و کمک به راننده برای جلوگیری از تصادفات، و نیز اقداماتی که حداقل آسیب را در حین تصادفات به افراد خارج از خودرو برساند.
ارزش:
قیمت و سطوح تجهیزات در مقابل رقبای هم رده
بهترین هاچ بکهای سال (مقام مشترک)
Mazda3
مزدا3 با تجهیز به سیستم عالی و قدرتمند جدید که به نام Skyactive عرضه میشود، در زمره سبزترین خودروهای آینده خواهد بود. مزدا 3 که در دو مدل هاچبک و سدان عرضه میشود، توانسته به فروش بسیار بالا و همینطور مصرف سوخت بسیار پایین دست پیدا کند.
موتور نمونه قویتر سرعت بهخصوصی در سر پیچها به این ژاپنی اقتصادی میبخشد و در عین حال فرمان نیز بسیار نرم و دقیق عمل میکند، مزدا ۳ جدید شاسی بسیار محکمیدارد و عملکرد کلی آن بسیار خوب و قابل توجه است. از لحاظ دینامیکی ما را به یاد عملکرد فولکس واگن GTI میاندازد. پس از بررسیهای زیاد به این نتیجه رسیدیم که عملکرد موتور۵/ ۲ لیتری با قدرت ۱۸۴ اسب بخار و همینطور موتور ۲ لیتری با قدرت ۱۵۵ اسب بخار به همراه گیرباکسهای ۶ سرعته اتوماتیک و ۶ سرعته دستی به راستی مناسب است. از معدود نکات منفی آن میتوان به صدای زوزه باد اشاره کرده که در سرعتهای بالا در کابین شنیده میشود. آپشنهای جالب توجه همچون Head-up display این مزدا واقعا ارزنده است. ارگونومی و طرحای صندلیهای جلو و داشبورد هرچه قدر که کارآمد و جالب توجه است صندلیهای عقب فضای کمتری در اختیار شما قرار میدهد. در داخل خودرو از یک صفحه نمایش با ابعاد تقریبا بزرگ استفاده شده است که عملکرد و کیفیت خوبی دارد.
میتوان گفت که مزدا با محصولات کوچک خود ضربههای سختی در فروش به جنرال موتورز تویوتا و فولکس واگن میزند. مزدا یک خودروساز لوکس ساز مثل لکسوس نیست و تنها خودروهای کارامد را در سایز هایی همچون سدانهای متوسط هاچبکها و کراس اوورها تولید میکند. خودروهایی که در عین اقتصادی و باداوم بودن، سرگرم کننده نیز هستد و جالب آنکه قیمت مناسبی دارند، به شکلی که قیمت پایه هیچ یک از محصولات فعلی مزدا از ۳۱ هزار دلار فراتر نمیرود. در صنعتی که همه خودروسازان سعی در حضور در هر کلاسی به هر نحوی که شده دارند، مزدا با تمرکز بر بخشهای خاص با تعهد بسیار بالا تحسین ما را برای همیشه بدست آورده است.
VolkswagenGolfGTI
اتومبیلهای فوق العاده زیادی همچون فراری ۴۵۸ ایتالیا مک لارن mp۴ لکسوس LFA و. . . در بازار وجود دارند، و هرکسی که یکی از این اتومیبلها را داشته باشد به واقع فرد خوشبختی است. اما هرکسی توانایی خرید چنین خودرویی را ندارد و همینطور چنین خودروهای معمولا برای مصرف روزانه چندان کابردی نیستند! با چنین اوصافی، راه لذت بردن از رانندگی چیست؟پیشنها د ما به شما فولکس واگن GTI است!
وقتی که ۳۷ سال پیش گلف وارد بازار شد واقعا خودرویی بود که کلاس بندی آن برای کارشناسان روشن نبود! این خودرو برای طیف وسیعی از خریداران از زنان باردار پا به ماه گذاشته گرفته تا مردان عشق سرعت و خانوادههای ۵ نفره، وسیله حمل و نقلی کارآمد و دوست داشتنی بود که با قدرت ۱۰۸ اسب بخار در میان هیجان انگیز ترین خودروهای اسپرت آن زمانه جای میگرفت.
گلف GTI در نسل جدید خود نیز واقعا بی سر وصدا عمل میکند، تنها کافی است که کمی بر پدال گاز فشار دهید تا براحتی از دیگران سبقت بگیرید. دیفرانسیل الکتریکی جلو آن از بیش فرمانی و کم فرمانی بیش از حد جلوگیری میکند.
مدل تازه گلف تنها کمیاز نسل قبلی گرانتر است، اما باید گفت که رقم پرداختی برای خودرویی همچون گلف GTI که توانایی رسیدن به سرعت بیش از ۱۵۰ مایل بر ساعت را داراست و در عین حال خودرو کم مصرفی به حساب میآید، مقرون به صرفه و منطقی است.
در داخل خودرو هم با فضایی روبهرو هستیم کهاندکی دگرگون شده اما همچنان المانهایی که از نسلهای قبلی حفظ شدهاند را نیز میتوان یافت. GTI با آپشن انتخابی جعبه دنده دوال کلاچ هفت سرعته اتوماتیک که به میزان ۱۱۰۰ دلار ارزش دارد هم عرضه میشود. البته GTI کاملا بدون نقطه ضعف نیست و پدال ترمز و کلاچ آن در نمونه دنده دستی با تاخیر تقریبا زیادی نسبت به فشارهای وارده از پای راننده را واکنش نشان میدهد. با وجود تایرهای تابستانی مورد استفاده برای نمونه آزمایشی، در شرایط آب و هوایی زمستانی، وجود کمیکم فرمانی احساس میشود که کاملا طبیعی و قابل چشم پوشی است. نسل هفتم فولکس واگن گلف سبکتر قویتر و همچنین طویلتر شده است و در مجموع خودرو فوق العاده و کامل به نظر میرسد.
جرمیکلارکسون در وصف ماشین این گونه میگوید که: «من بسیار متاسفم که هر روز به پیست تاپ گیر مراجعه میکنم و برای شما دوستان خودروهای مختلفی را تست میکنم. در صورتی که من با راندن یک گلف GTI جدید به همه پاسخهای خود رسیدهام و دیگر دلیلی برای آمدن و تست کردن ماشینهای دیگر نمیبینم!»
با این وجود، GTI نسل هفتم، قطعا بهترین گلف ساخته شده در طول ۴ دهه گذشته نیست. اما به راستی دوست داشتنی است. شاسی بسیار عالی آن باعث راحتی و لذت بخش بودن سواری این
هاچ بک فوق العاده محبوب شده است. و موتور 2 لیتری 217 اسب بخاری آن بسیار پر صلابت عمل میکند. همینطور از طراحی نسلهای قبل موارد ظریف بسیاری برای مدلهای تازه به ارث رسیدهاند که حسی توام با احترام به GTIهای سابق هم به همراه میآورد. در نهایت باید گفت شاید برای بسیاری فوکوس ST بهترین هاچبک بازار باشد اما به مانند خیلیهای دیگر ما فولکس واگن را بهترین هاچبک سال انتخاب میکنیم، چرا که گلف، اصیل، سریع ، کاربردی و دوست داشتنی است.
Honda Accord
هر دو کمپانی هوندا و بامو زمانی نسبت به غولهای این صنعت، خودروسازانی کوچک بودند. اما آنها صبور و مستقل باقی ماندند تا سَبک خود را در این صنعت بیافرینند. هر دو شرکت یک حس بیاندازه قوی در هویت و مهندسی دارند. هر دو موتورسیکلت میسازند و هر دو پس از نزدیک به 4دهه موفقیت مداوم در بازارهای جهانی، با سری3 و آکورد همچنان میتازند.
آکورد به زبان انگلیسی به معنای توافق است، لغتی که به واقع اسم مناسبی برای این مدل به نظر میرسد. ره آورد صنعت رو به رشد ژاپن در دهه ۷۰ و بازار داخلی امریکا پس از جنجالهای امریکا با سازمان اوپک. در سال ۱۹۷۶ میلادی، آکورد بر پایه مدل کوچکتر سیویک ساخته شد، ساختهای که همچون دوربینهای نیکون و یا ضبطهای سونی با دقت بسیار مهندسی شده بود و به سرعت به کابوسی برای خودروسازان اهل دیترویت مبدل شد!
اگرچه آکورد، خودرویی ژاپنی است، اما بسیاری امریکاییها آن را برای خود میدانند. زیرا اولین خودرو ژاپنی بود که در اوها یو امریکا تولید شد و به قولی در امریکا به شکوفایی رسید. این کودک هوندا حتی در دهه ۸۰ میلادی یک رسوایی را به سبک آمریکایی هم تجربه کرد! وقتی که تقاضای بازار بیش از حد شد و فروشندگان رسمیتوانایی سیراب کردن این بازار بزرگ را نداشتند. در این گیر و دار کلاه برداریهای کلانی از مشتریان صورت گرفت و هرگز آکوردهای مورد نظر مشتریان به دستشان نرسید.
آکورد به واقع یک معیارهای ظرافت مهندسی محسوب میشود و این نکتهای است که برای هر فردی قابل درک خواهد بود، کنترلکنندههای داخل کابین به دقت و با وسواس خاصی طراحی و پرداخته شدهاند و کیفیت فوق العاده به همراه دوام زیاد، مهر همیشگی هوندا برپای این مدل است. چرا که هوندا به اصل رعایت بهترین کیفیت، در تمامینسلهای این مدل پایبند بوده است.
نسل پنجم این مدل که بین سالهای ۹۴تا۹۷ میلادی تولید شده است، یکی از ماندگارترین مدلها در ذهن ما بود. اولین آکوردی بود که با موتور V۶ عرضه شد و پس از سواری با آن باید گفت که همه مدعیان این کلاس با حضور آکورد ناچارند تنها بر سر کسب مقام دوم رقابت کنند، اکنون آکورد به نسل هشتم خود هم رسیده! چه از نظر طولی و عرضی رشد داشته است. نسل تازه ما را به یاد خاطرههای همان نسل پنجم میاندازد. خودرویی با کابینی جادار و دیدی بسیار عالی و البته بسیار خوش دست و سریع، باید گفت که باز هم آکورد به رقابتیترین کلاس خودروهای جهان بازگشته است، و همچنان لایق قرار گرفتن در فهرست بهترین خودروهای سال است.
BMW ۳ Serries
اوایل دهه ۵۰ میلادی است و شرکت بامو با آشفتگی زیاد، چه در بحث مدیریتی و چه در بخش تولید، دست و پنجه نرم میکند. کار به جایی میرسد که حتی دایملر بنز خواستار خرید این شرکت نیمه ورشکسته است!
اما وقتی این شرکت به دست هربرت کواندت و برادرشها رلد افتاد، این دو به یاری یکدیگر و با شعاری به نام: نهایت لذت رانندگی(ultimate driving machines) شروع به کار کردند. سر لوحه برداران کواندت در مقطعی ساخت خودروهای کوچک با توانایی راندن بسیار بالا بود شاید همین مسئله نیز، یکی از دلایل برتری همیشگی سری ۳نسبت به سری ۵ و ۷ باشد!
از همان آغاز یعنی سال ۱۹۷۵ که اتاق E۲۱ به عنوان اولین سری سه متولد شد، مدیران بامو به این نتیجه رسیدند که خودرویی که ساختهاند تمامیموارد لازم را داراست. خودرو محور عقبی که بدنه چندان طویل و بلند بالایی ندارد اما اتاق بسیار جادار و صندوق عقب نسبتا حجیمیرا عرضه میکند. چهرهای جذاب و گیرا، مهندسی ناب و عالی، بدون حتی یک cm طول اضافه و یک کیلوگرم وزن هدر رفته. به همراه یک موتور خطی، عالی ۶ سیلندر که میتوانست با شتاب صفر تا صد ۹. ۵ ثانیهای خود، یکی از سریعترینهای کلاس خود باشد!
در سالهای اول چند طرح برای استفاده از موتورهای V۶ و انتقال قدرت به محور جلو نیز مطرح شد که خوشبختانه هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نگرفت، چرا که بامو به یمن موفقیت بالا، فرمول واقعی را کسب لذت را در پیشرانههای خطی شش سیلندر و انتقال نیرو به محور عقب یافته بود، فرمولی که علیرغم گذشت نزدیک به ۳۰ سال همچنان کارایی دارد و همینطور که میبیند سری سه هنوز هم به حکمرانی در این کلاس ادامه میدهد.
همانطور که سری ۳ها نسل به نسل به روز میشوند، از E۳۰به E۳۶ وE۴۶ به، E۹۰ بامو هرگز به جعبه دنده دستی پشت نکرده است و همچنان لذت رانندگی و توجه به ویژگیهای هیجان انگیز را مد نظر دارد. بدون شک بامو از تعلل رقیبان خود به خوبی استفاده کرده است به عنوان نمونهای از این مسئله، بنز پاسخی جز دینامیک قوی برای بامو نداشت و به مدت یک دهه درگیر میزان کیفیت ساخته خود بود. آئودی ۲۰ سال را در تلاش برای توسعه مسائل دینامیکی و بهبود شتاب گیری مدلهای خود در راستای هم طراز شدن با بنز و بامو پشت سر گذاشت و خودروسازان ژاپنی و آمریکایی هم که سالهای سال در کلاس سدانهای اسپرت و لوکس حرفی برای گفتن نداشتند، زمینه را برای یکه تازی بامو در این بخش از بازار فراهم آوردند.
البته باید گفت زمانی محبوبیت سری ۳ بیش از حالا بود و این خودروها به تنهایی نیمی از فروش محصولات بامو را در امریکا ثبت میکرد. رقمیکه در چند سال اخیر تا ۳۷ درصد کاهش یافته است!
امروز سری ۳ خود را در لباسی بزرگتر، چاقتر و لوکستر میبیند. قیمتی بین ۳۵ تا ۴۵ هزار دلار دارد و در مدلهای ۳۲۰، ۳۲۸، ۳۳۵ ، ۴۲۸ و ۴۳۵ عرضه میشوند. و نرمتر از همیشه واکنش نشان میدهد و البته به بلای فرمان الکتریکی هم دچار شده است!
با تمام اینها، این خرس پیر هنوز هم عملکردی شگفت انگیز دارد، در استفاده روزمره بالانس و تعادل بسیار چه در جاده و خیابانهای پر ترافیک از خود نشان میدهد و حس انتقال قدرت از موتور به گیرباکس آن مثال زدنی است.
در برخی موارد سری ۳ را مثل یک آکورد گران قیمتتر احساس کردیم. و آکورد را یک سری۳ اقتصادیتر در نظر گرفتیم. و اینها دلایل ما مبنی بر حضور این دو جز ۱۰ خودرو برتر سال بود.
بهترین کوپه اسپرت آمریکایی
Chevrolet Corvette C۷ - Cadillac CTS
GM سالهای متعددی به همراه نسلهای گوناگون از سدانهای سایز متوسط کادیلاک و کوپههای اسپرت کوروت را ساخته است. اما پیش از این هیچ یک از مدلهای این دو خانواده نمیتوانستند به تنهایی خودرو برتری باشند و تنها اندازههای آنها در شرکت GM بزرگ و بزرگتر میشد! حال نوبت به قضاوت در مورد کادیلاک CTS و شورلت کوروت جدید رسیده است. GM به خوبی میداند که چگونه میتوان شکاف و خلا بین راننده و ماشین را پر کرد. این دو خودرو تنها از ادامه دهده راه نسلهای قبلی نیستند بلکه آنها تعاملی جدید بین خودرو و انسان را هم به وجود میآورند!
این تعامل چگونه بدست آمده است؟ اولین مورد حس فرمان در حین رانندگی است. چرا که این فرمان است که داستان ماشین را بازگو میکند! پش فرمان کوروت پیچ و تاب خوردن لاستیک در سر پیچ و تغییرهای متفاوت آنها بهاندازه یک دهم G هم قابل کنترل است و در CTS این مسئله نمود بیشتری هم پیدا کرده است! با این حال باید اعتراف کرد که فرمان کوروت عملکرد بسیار بهتری نسبت به نسل قبل یعنی C6 پیدا کرده است.
مسئله دوم تنظیمات جدید سیستم تعلیق است. که هماهنگ با فرمان صورت گرفته. مهندسین برای پیدا کردن بهترین عملکرد، دمپرها آنتی رول بارها و کالیبراسیون و بوشینگها را طوری تنظیم کردهاند که با اشارهای از سوی راننده سریع ترین واکنش را داشته باشند. اضافه کردن ساختاری سفتتر نسبت به قبل در سیستم تعلیق باعث شده که بهترین عملکرد را داشته باشد و در هنگام رانندگی به طور دائم به پذیرش ریسک و مواجه با خطر سبقت گیریهای احمقانه تحریک میشود.
درست است که نسل قبلی کوروت وقتی تحت فشار قرار میگرفت عملکردی بسیار عالی داشت، اما C۷ به کوچکترین فشار راننده بر پدال گاز، همچون طوفانی سهمگین و خشمگین پاسخ میدهد. ابزاری که بسیار به این کوروت کمک میکند تنها فرمان الکتریکی جدید نیست که به طرز غیر معقولی حس عالی را ارئه میکند. شما عملا میتوانید احساس کنید که وقت و هزینه صرف شده برای توسعه تایرهای میشلین و سفتتر کردن سیتم تعلیق، چه نتیجه شرینی را رقم زده است. البته چنین احساسی وقتی تکمیل میشود که پکیج Z۵۱ با دیفرانسیل مخصوص لغزش محدود را نیز سفارش داده باشید. در مدلهای استاندارد با وجود آنکه تایرها کمیباریکتر شدهاند، در میزان چسبندگی رقیب بسیار سرسختی برای مدلی همچون Z۰۶ به نظر میرسد.
کادیلاک بر خلاف کوروت دچار جهش ژنتیکی وحشتناکی نشده!شاید به این دلیل که اساسا چنین تحول عظیمینیز مورد نیاز نبوده است. زیرا کادیلاک همیشه CTS را برای افرادی عرضه میکند که، تلفیقی از وقار، اصالت آمریکایی کادیلاک و لذت قدرت را باهم میخواهند!با این حال به نظر میرسد که مهندسان درگیر در پروژه CTS جدید به لذت رانندگی بیش از اعداد دراین مدل اهمیت دادهاند.
خوشبختانه CTS برخلاف خودروها یی که پیش از این توسط جنرال موتورز بر اساس چنین فلسفهای ساخته شدهاند، به مرکبی سرگرم کننده و اسپرت تبدیل شده است و حالا رد این مسئله که بهترین هندلینگ در بین خودروهای سایز متوسط لوکس از آن CTS است، حتی برای طرفداران متعصب بنز و بامو نیز دشوار است. از قضا شرکت GM، با تمرکز کمتر بر اعداد و توجه بیشتر بر روی حس لامسه!دو نماینده را در بین ۱۰ خودرو برتر سال دارد. .
نظر کاربران
فقط محصولات ايران خودرو