تاریخچه مختصر و مفید نمایشگر لمسی
رابط کاربری بین انسان و کامپیوتر همواره ضعفهایی داشته اما در زمینهی گوشیهای هوشمند، نمایشگر لمسی برنده بی چونوچرا این موضوع بوده است. اما فناوری نمایشگر لمسی از کجا آغاز شده و برای رسیدن به وضعیت فعلی جه مسیری را پشت سر گذاشته است؟
وبسایت دیجی کالا - یوسف اسفندیاری: رابط کاربری بین انسان و کامپیوتر همواره ضعفهایی داشته اما در زمینهی گوشیهای هوشمند، نمایشگر لمسی برنده بی چونوچرا این موضوع بوده است. اما فناوری نمایشگر لمسی از کجا آغاز شده و برای رسیدن به وضعیت فعلی جه مسیری را پشت سر گذاشته است؟
نسل اولیه نمایشگر لمسی، قلم نوری بود که در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی توسعه آن آغاز شد و در دهه ۸۰ بهعنوان وسیله جانبی کامپیوترهای ۸ بیتی برای مصرفکنندگان عرضه شد. قلم نوری یک راهحل ساده ولی هوشمندانه بود که فقط با کامپیوترهای CRT کار میکرد.
قلم نوری
در دهه ۸۰ میلادی، یک راهحل جدید با بهرهگیری از پرتوهای مادون قرمز مورد استفاده قرار گرفت. در این روش، بعد از لمس صفحه (توسط انگشت یا قلم)، برخی از پرتوها مسدود میشدند و سیستم، ناحیهی مذکور را بهعنوان منطقه لمس شده در نظر میگرفت. این فناوری در یکی از اولین گوشیهای تمام لمسی به نام N۱ ساخت شرکت Neonode در سال ۲۰۰۳ استفاده شد. این کمپانی خیلی زود از صنعت گوشیها بیرون آمد اما همچنان کیتهای مربوط به نمایشگر لمسی را برای کامپیوترها میسازد.
Neonode N1
مدلهای ابتدایی «دستیار دیجیتالی شخصی» (PDA) و گوشیهای مجهز به نمایشگرهای لمسی، از فناوری نمایشگر لمسی مقاومتی بهره میبردند. این نمایشگرها، از دو لایهی جداگانه تشکیل شده بودند که در هنگام فشار، اتصال الکتریکی برقرار میشد. کاربران با بهرهگیری از قلم استایلوس میتوانستند با فشار کمتر چنین کاری را انجام دهند و با توجه به کوچک بودن اندازهی این نمایشگرها، بهرهگیری از قلم باعث میشد که دقت ضربه بر نمایشگر افزایش پیدا کند.
O۲ XDA Atom Exec
سونی اریکسون P۸۰۰ یکی دیگر از گوشیهایی بود که برای بهرهگیری از نمایشگر لمسی رویکرد نوآورانهای را اتخاذ کرد و مبتنی بر سیستمعامل سیمبین UIQ بود. در سال ۲۰۰۲ گوشیهای تمام لمسی بسیار کمیاب بودند و به همین خاطر این گوشی از کیبرد فیزیکی کشویی هم بهره میبرد. در پشت این کیبرد سوزنهایی قرار داشت که کار قلم استایلوس را انجام میدادند و با ضربه بر آنها، بر نمایشگر لمسی فشار وارد میشد.
Sony Ericsson P800
نمایشگرهای لمسی خازنی به روش دیگری عمل میکردند. در این روش، انگشت شما ظرفیت خازنی صفحهنمایش را تغییر میداد و این تغییر توسط سنسور شبکهای تشخیص داده میشد. این تکنولوژی مشخصاً برای انگشت افراد توسعه یافته بود و به همین خاطر با قلم استایلوس (یا حتی انگشتهای پوشیده شده با دستکش) کار نمیکرد. اپل نمایشگر لمسی خازنی را اختراع نکرده اما با عرضه آیفون، نقش مهمی در همهگیر شدن آن ایفا کرد.
آیفون
گوشیهای اولیه مجهز به نمایشگرهای خازنی از یک لایهی حساس به فشار جداگانه بهره میبردند. اما به لطف تکنولوژی in-cell، این لایه با خود نمایشگر ادغام شد. در این زمینه، فناوری Super AMOLED سامسونگ یک مثال عالی محسوب میشود.
Samsung I9000 Galaxy S
سونی برای گوشی اکسپریا سولا، یک فناوری جدید را ارائه کرد. نمایشگر لمسی این گوشی از سنسوری تحت عنوان «لمس شناور» (Floating Touch) بهره میبرد که میتوانست انگشت افراد را از یک فاصلهی مشخص ردیابی کند و کاربران با استفاده از آن بدون لمس کردن نمایشگر، اسکرول میکردند. چند گوشی دیگر هم از این فناوری استفاده کردند اما هیچوقت همهگیر نشد.
Sony Xperia sola
اپل در این زمینه یک نوآوری دیگر به نام Force Touch را عملی کرد که میتواند میزان فشار انگشت کاربر را تشخیص بدهد و با توجه به آن، قابلیتهای متعددی امکانپذیر میشود. این مشخصه به همراه نخستین اپل واچ عرضه شد و نخستین آیفون مجهز به این مشخصه، آیفون ۶ اس بود. در نسخههای اخیر iOS، اپل دیگر مانند گذشته توجه چندانی به این مشخصه نشان نداده است.
آیفون 6 اس
سامسونگ با عرضه گلکسی نوت، دوباره توجهات را معطوف به قلم استایلوس کرد. این گوشی علاوه بر نمایشگر لمسی خازنی، از دیجیتایزر Wacom هم بهره میبرد که باعث میشد دقت رهگیری قلم افزایش پیدا کند.
Samsung Galaxy Note N۷۰۰۰
یکی از ضعفهای نمایشگرهای لمسی، فقدان بازخورد لمسی بود. بلکبری برای این موضوع، فناوری SurePress را معرفی کرد. در این فناوری، نمایشگر مانند یک دکمه فیزیکی، بعد از فشار حرکت میکرد. کاربران از این مشخصه متنفر بودند و بلکبری خیلی زود آن را رها کرد.
BlackBerry Storm 9500
یک کمپانی به نام Tactus از این هم فراتر رفت و قصد داشت یک نمایشگر لمسی مجهز به دکمههای برجسته را توسعه دهد. البته در نهایت این فناوری در حد یک نمونه اولیه باقی ماند و روانهی بازار نشد.
نمایشگر Tactus
در همین زمینه میتوانیم به Sony Xperia Projector هم اشاره کنیم که یک پروژکتور مبتنی بر اندروید بود و علاوه بر تابش تصاویر، با بهرهگیری از سنسورهای مادون قرمز، تصویر موردنظر را به یک نمایشگر لمسی تبدیل میکرد. این یعنی کاربران با بهرهگیری از یک گجت که از ابعاد فیزیکی کوچکی بهره میبرد، میتوانستند نمایشگر لمسی بزرگ یا کوچکی را ایجاد کنند.
Sony Xperia Projector
میز لمسی مایکروسافت PixelSense هم با بهرهگیری از چندین دوربین مادون قرمز، حرکات دست انسان را ردیابی میکرد. علاوه بر این، این میز میتوانست اشیاء قرار گرفته بر نمایشگر (مانند دوربین دیجیتال) را تشخیص بدهد و گزینههای مربوط (مانند دانلود تصاویر از دوربین) را ارائه دهد.
مایکروسافت PixelSense
نمایشگرهای لمسی در آینده چه تغییراتی را پشت سر خواهند گذاشت؟ در حال حاضر، شرکتهای سازنده بیش از اینکه به نحوهی عملکرد نمایشگرهای لمسی توجه نشان بدهند، به دنبال تغییر شکل و شمایل آن هستند. به همین خاطر، به این زودیها نباید انتظار عملی شدن نوآوریهای پرسروصدایی را داشته باشیم.
ارسال نظر