چرا عکسهایی که میگیریم واضح و شارپ نمیشود؟
عکاسی، هنری جذاب و دوستداشتنی است که این روزها به یک تخصص و حرفه مهم تبدیل شده است، عکسهای زیادی را شاهد هستیم که دنیا را تکان دادهاند و به سرعت برق از کشوری به کشور دیگر دست به دست شدهاند. از طرف دیگر عکاسی به یک دانش مهم نیز تبدیل شده و عکاسان حرفهای باید حتماً با زیر و بم عکاسی و دانشی که پشت این کار قرار دارد آشنا باشند.
برترین ها - محمد کاملان: عکاسی، هنری جذاب و دوستداشتنی است که این روزها به یک تخصص و حرفه مهم تبدیل شده است، عکسهای زیادی را شاهد هستیم که دنیا را تکان دادهاند و به سرعت برق از کشوری به کشور دیگر دست به دست شدهاند. از طرف دیگر عکاسی به یک دانش مهم نیز تبدیل شده و عکاسان حرفهای باید حتماً با زیر و بم عکاسی و دانشی که پشت این کار قرار دارد آشنا باشند.
این امر باعث شده تا ترفندهای زیادی را در عکاسی شاهد باشیم که به لطف آنها کیفیت عکس چندین برابر میشود. در این بین یکی از اولین توقعهایی که هر عکاسی از عکسهای خود دارد شارپ و واضح بودن سوژه در عکسهاست، اما چنین فرآیندی خیلی هم ساده نیست و با کوچکترین لرزش دست عکس تار میشود.
وقتی صحبت از شارپ بودن عکسها میکنیم منظور نمایش دقیق لبهها و جزئيات در عکس است، عکسهای دیجیتال عموما به دلیل نحوه فرآیند ثبت عکس بوسیله سنسور دوربین و قرار گرفتن پیکسلها در کنار هم وضوح کمتری پیدا میکنند.
این موارد باعث شده تا ترفندهایی برای افزایش وضوح و شارپ بیشتر عکسها را در دوربینهای دیجیتال شاهد باشیم. از طرف دیگر اشتباههایی نیز در عکاسی عدم شارپ بودن تصاویر را به دنبال دارد. به همین دلیل در ادامه ابتدا قصد داریم ببینیم دلیل اینکه عکسها به میزان مطلوب شارپ نمیشود چیست و چه راههایی برای گرفتن عکس با وضوح بیشتر وجود دارد.
دلیل اول: سرعت پایین شاتر دوربین باعث کاهش میزان شارپ بودن عکس میشود
در عکاسی آنالوگ یک قانون کلی وجود داشت که بر اساس آن گفته میشد سرعت شاتر باید حداقل یک ثانیه میان فاصله کانونی و لنز تقسیم شود. به عبارت سادهتر اگر با یک لنز ۱۰۰ میلیمتری عکاسی میکنید شاتر دوربین باید حداقل در سرعت ۱/۱۰۰ ثانیه تنظیم شده باشد. دلیل این امر نیز این نکته است که سرعت شاتر عموما با میزان ۱/۱۲۵ ثانیه یا سریعتر عمل میکند و به همین منظور باید سرعت شاتر را تنظیم کرد.
این قانون در عکاسی دیجیتال نیز صدق میکند اما مقداری پیچیدهتر شده است چرا که فاصله کانونی، سنسورهای کل کادر دوربین را بزرگتر میکند. از طرف دیگر سیستم ثبات تصویر نیز در دوربینهای دیجیتال در این فرآیند تأثیر دارد.
به زبان سادهتر میتوان اینگونه بیان کرد اگر یک لنز ۱۰۰ میلیمتری بر روی دوربین نیکون با سنسور APS-C با حالت DSLR استفاده شده باشد که نمونه این ترکیب را در دوربین نیکون D3300 شاهد هستیم، میزان فاصله کانونی این دوربین چیزی حدود ۱.۵ برابر بیشتر میشود و در نتیجه شاتر دوربین باید حداقل بر روی ۱/۱۵۰ ثانیه تنظیم شده باشد.
اجازه دهید برای روشن شدن این موضوع مثال دیگری بزنیم. دوربین DSLR کانن با سنسور APS-C مانند EOS Rebel T7i / 800D دارای بزرگنمایی فاصله کانونی به میزان ۱.۶ است، به این ترتیب برای عکسهایی شارپ و واضح با این دوربین میزان سرعت شاتر باید حداقل ۱/۶۰ ثانیه باشد.
از طرف دیگر در بیشتر دوربینهای دیجیتال شاهد حضور فناوری ثبات تصویر نیز هستیم. این فناوری تکانهای احتمالی دوربین را خنثی میکند و به لطف آن زمانی که دوربین در دست عکاس قرار گرفته است با سرعت شاتر کمتری عکس برداری کند.
لنزهای زیادی قادر هستند تا میزان ۴ برابر تکانهای دوربین را جبران کنند، که این تفاوت میان عکسبرداری با سرعت ۱/۱۲۵ ثانیه را با ۱/۸ ثانیه نشان میدهد.
در این بین توانمندی عکاس در ثابت نگه داشتن دوربین نیز تأثیر زیادی در وضوح و شارپ بودن عکسها ایجاد میکند.
دلیل دوم: لرزش دوربین میزان شارپ بودن عکسها را کاهش میدهد
همانگونه که اشاره کردیم به هر اندازه هم که تلاش کنید باز هم احتمال لرزش دست در حین عکسبرداری وجود دارد، به این ترتیب بهتر است در حین عکسبرداری از پایههای دوربین برای ثابت نگه داشتن آن کمک بگیرید. این امر بهخصوص در زمان عکسبرداری با لنزهای تله که وزن بیشتری دارند کارساز خواهد بود.
به لطف پایه دوربین میتوانید وزن دست و بازو را به پایه منتقل کنید تا دوربین ثبات بیشتری داشته باشد. این پایهها وزن دوربین را نیز کمتر میکنند تا آزادی و اختیار عمل بیشتری در حین عکاسی از سوژههای متحرک داشته باشید.
برای ثبات بیشتر استفاده از سهپایه نگه دارنده دوربین نیز پیشنهاد میشود. در بیشتر مواقع این سهپایهها دارای پایههای قابل تنظیم ارتفاع هستند تا بسته به سوژه و کادری که قرار است از آن عکسبرداری کنید ارتفاع دوربین تنظیم شود.
دلیل سوم: لرزشهایی که در اثر دست زدن به دوربین ایجاد میشود عکسها را ناواضح میکند
فرض کنیم دوربین را بر روی سهپایه قرار دادهاید. در این حالت دوربین تکان نمیخورد اما حتی فشردن دکمههای دوربین نیز تکان کمی را به آن منتقل میکند که همین تکان ناچیز میزان شارپ بودن تصاویر را کاهش میدهد. اینجاست که ریموتهای کنترل از راهدور به کمک عکاسان میآید.
این ریموتها را در دو مدل شاهد هستیم. ریموتهای بیسیم و باسیم که طبق معمول ریموتهای بیسیم قیمت بیشتری نسبت به ریموت باسیم دارند.
ریموت باسیم باید به دوربین متصل باشد و حرکت سیم در اثر عوامل طبیعی مانند وزش باد ممکن است دوربین را تکان دهد و در نتیجه میزان شارپ بودن عکس کاهش پیدا کند. از طرف دیگر ریموتهای بدون سیم نیز در بیشتر مواقع تنها از طریق اینفرارد کار میکنند و به همین دلیل برای تعامل باید حتماً در مسیر مستقیم دوربین قرار داشته باشد. لازم به ذکر است این ریموتها در زیر نور آفتاب به خوبی کار نمیکنند.
گاهی اوقات عکاس از سوژههایی عکاسی میکند که بنا به رعایت میزان نوردهی صحنه باید فاصله خود را با دوربین حفظ کند. در چنین مواقعی ریموت کمک حال عکاس خواهد بود.
دلیل چهارم: عکسها به دلیل قابلیت Mirror-Slap کیفیت کمتری پیدا میکنند
زمانی که عکاس به ریموت دسترسی ندارد گزینه تایمر دوربین انتخاب خوبی برای عکسهایی است که بنا به سوژه مورد نظر عکاس نمیتواند به دوربین نزدیک باشد. چنین فرآیندی جلوی لرزش دوربین در حین برداشتن عکس را نیز میگیرد.
امکان Mirror-Slap در بعضی از دوربینها بیشتر از بقیه باعث کاهش شارپ بودن عکس میشود. بعضی از سازندهها حرکت آینه داخل دوربین را کاهش دادهاند تا از این طریق امکان Mirror Slap کمتر در عدم وضوع عکسها تأثیر داشته باشد.
پیشنهاد میکنیم اگر قصد دارید از تمامی پیکسلهای دوربین در بالاترین حالت رزولوشن دوربین کمک بگیرید در دوربینهایی مانند نیکون D850 باید فاصله بیشتری از سوژه داشته باشید و قابلیت Mirror-Lock up را نیز در دوربین فعال کنید.
به لطف این قابلیت پس از فشردن شاتر دوربین برای اولین بار آینه دوربین بالا میرود. در نتیجه تکانهای بعدی دوربین در حین عکسبرداری و فشردن دکمه شاتر برای دفعات بعدی تأثیری در کاهش کیفیت عکسها ندارد.
دلیل پنجم: حرکت سوژه باعث از بین رفتن میزان شارپ بودن تصاویر میشود
به هر اندازه هم که دوربین شما ثبات داشته باشد باز هم اگر سوژه کوچکترین تکانی بخورد عکس وضوح خود را از دست خواهد داد. به این ترتیب به عنوان یک عکاس حرفهای باید سرعت شاتر را به اندازهای سریع تنظیم کنید که حرکت سوژه را با کمترین لرزش عکاسی کند.
میزان سرعت مناسب شاتر برای عکس با سوژه متحرک چقدر است؟
تجربه نشان داده است سرعت ۱/۶۰ یا ۱/۱۲۵ ثانیه سرعت مناسب و سریعی برای عکسبرداری از سوژههایی است که در حال راه رفتن هستند. اما اگر عکاس ورزشی هستید و سوژهها شما دائم در حال دویدن هستند پیشنهاد میکنیم میزان شاتر دوربین را در سرعت ۱/۵۰۰ ثانیه تنظیم کنید. این سرعت برای عکسبرداری از بدن سوژهای که در حال دویدن است کفایت میکند اما پاها که در حال دویدن حرکت سریعتری دارند باز هم با این سرعت ممکن است در عکس تار به نظر برسد.
تنظیم بیشتر سرعت شاتر نیازمند افزایش حساسیت ISO و بازگذاشتن بیشتر دیافراگم برای جذب نور بیشتر نیز هستند. اگر چه عکاسان حرفهای پیشنهاد میکنند حساسیت میزان ISO نباید در حین عکسبرداری از طبیعت و محیطهای باز زیاد باشد اما برای عکسبرداری از سوژههای ورزشی و پرتحرک چارهای به غیر افزایش حساسیت ISO وجود ندارد.
توجه داشته باشید در مدلهای جدید دوربینهای DSLR و CSC قرار ندادن حساسیت ISO در درجههای بالا نتایج مطلوبی را در عکسهای ورزشی و سوژههای پرتحرک دارد. ناگفته نماند بالا بودن حساسیت ISO در عکسها نویز بیشتری را به دنبال دارد اما باز هم بهتر است عکسهایی که از سوژههای پرتحرک گرفته میشود نویز داشته باشند تا اینکه شارپ و باوضوح بالا نباشند.
دلیل ششم : قابلیت فوکوس خودکار دوربین بر روی سوژهای به غیر از سوژه اصلی که در کادر تنظیم شده است
انصافاً باید گفت دوربینهای جدید و امروزی فرآیند عکاسی را بسیار راحتتر از گذشته کردهاند. این دوربینها به صورت خودکار نقطه فوکوس، میزان نورگیری و تعادل رنگ سفید را در عکسها تنظیم میکنند. در این بین گاهی اوقات نیز این تنظیمات خودکار آنگونه که باید و شاید تنظیم نمیشود.
به عبارت دیگر احتمال خطا در تشخیص خودکار نقطه فوکوس از جانب دوربین وجود دارد. دوربینهای زیادی تنظیم شدهاند تا نزدیکترین سوژه را در مرکز کادر به عنوان سوژه اصلی در نظر بگیرند و بر روی این سوژه فوکوس کنند. به این ترتیب اگر سوژه اصلی شما در گوشهای از کادر قرار گرفته باشد احتمال خطای دوربین در فوکوس خودکار بر روی سوژه اصلی وجود دارد.
به همین دلیل است که احتمال دارد در حین عکاسی از سوژهای که در نزدیک دوربین قرار گرفته است، قابلیت فوکوس خودکار به دنبال سوژهای در فاصلهای دورتر در پشت سر سوژه اصلی فوکوس میکند. چنین فرآیندی فوکوس بیشتری را در پشت سر سوژه نسبت به خود سوژه ایجاد میکند.
خوشبختانه این مشکل راه حل سادهای دارد و باید قابلیت فوکوس خودکار را غیر فعال کرد و کنترل فوکوس را به صورت دستی در اختیار گرفت. این حالت در بیشتر دوربینها با عنوان Single Point AF یا Select AF تعبیه شده است.
زمانی که فوکوس دوربین در حالت دستی قرار گرفت کافی است تا با دکمههای مکانیابی دوربین نقطه فوکوس را بر روی سوژه اصلی در کادر انتخاب کنید.
حتی اگر دوربین شما نقطههای فوکوس زیادی را شناسایی کند باز هم مواقعی وجود دارد که این نقطهها با سوژه اصلی در کادر تراز نمیشوند. در چنین شرایطی باید به صورت دستی نقطه فوکوسی که نسبت به سایر نقطهها به سوژه اصلی نزدیکتر است را انتخاب کنید. حرکت دادن دوربین به نوعی که نقطه فوکوس اصلی بر روی سوژه قرار بگیرد نیز راه خوبی برای تنظیم دستی فوکوس در مواقعی است که چندین نقطه فوکوس در کادر وجود دارد.
پس از اینکه نقطه فوکوس بر روی سوژه اصلی قرار گرفت دکمه شاتر دوربین را تا نیمه فشار دهید و آزاد کنید تا لنز فرآیند فوکوس را انجام دهد. انجام این تکنیک تأثیر زیادی در افزایش شارپ بودن سوژه در عکسها دارد، پس از چندین بار انجام این تکنیک، سرعت عمل شما در عکسبرداری و تنظیم نقطه فوکوس بیشتر خواهد شد.
دلیل هفتم: انتخاب نشدن فوکوس خودکار مستمر (continuous AF mode)
قابلیت فوکوس خودکار در حالت تکی (Single AF) فرآیند فوکوس لنزها را زمانی انجام میدهد که شاتر در حالت نیمه فشرده قرار گرفته و فوکوس دوربین بر روی نقطه فوکوس ثابت میماند تا زمانی که عکاس انگشت خود را از روی دکمه شاتر برداشته و دوباره این دکمه را برای عکسبرداری فشار دهد.
به این ترتیب اگر عکاس بخواهد در کادر دیگر فوکوس انجام دهد باید انگشت خود را از روی شاتر بردارد یا اینکه نقطه دیگری را برای فوکوس خودکار قبل از فشردن دوباره دکمه شاتر انتخاب کند. با این حساب اگر از حالت Single AF در قابلیت فوکوس خودکار در حین عکسبرداری از سوژههای در حال حرکت استفاده میکنید متوجه خواهید شد که دوربین فوکوس را ابتدا بر روی سوژه انجام میدهد اما سوژه از فوکوس خارج میشود. در نتیجه اگر به صورت مستمر و پشت سر هم از سوژهای که در حال حرکت است عکس بگیرید اولین عکس فوکوس خوبی دارد و میزان شارپ بودن آن مطلب خواهد بود اما عکسهای بعدی به دلیل خارج شدن از فوکوس کیفیت خوبی ندارند.
در این مواقع قابلیت فوکوس خودکار مستمر به کمک میآید. به لطف این ویژگی لنز دوربین به فوکوس تا زمانی که دکمه شاتر فشرده شده باشد ادامه خواهد داد. در نتیجه فوکوس خودکار بر روی سوژه باقی میماند تا عکسهایی که از سوژه در حال حرکت گرفته میشوند فوکوس بیشتری داشته و در نتیجه شارپتر باشند.
دلیل هشتم: انتخاب شدن فوکوس خودکار مستمر
همانگونه که در بالا توضیح دادیم قابلیت فوکوس خودکار مستمر برای عکسبرداری پشت سر هم از سوژههای در حال حرکت کابرد خوبی دارد اما جالب است بدانید این قابلیت برای عکسبرداری در سوژههای ثابت نیز کاربرد دارد.
اما فشردن شاتر تا نیمه و آزاد کردن آن برای فوکوس بیشتر که در عکاسی به تکنیک focus-and-recompose معروف است باعث میشود تا دوربین لنزها را بر روی سوژه دوباره فوکوس کند. در نتیجه پیشنهاد میکنیم اگر از تکنیک focus-and-recompose استفاده میکنید حتماً دوربین را در حالت Single AF Mode قرار دهید.
دلیل نهم: عمق میدان دید بسیار کم است
تجربه نشان داده است عکاسان در حین عکاسی از مناظر باز و وسیع تمایل دارند عکس شارپ و واضحی از پس زمینه و پشت زمینهای که در کادر واقع شده بگیرند. برای دست یافتن به این امر عکاس برای ایجاد عمق بیشتر در عکس باید دیافراگرم دوربین را کم کند.
دیافراگم کم و همچنین حساسیت ISO پایین باعث میشود تا جزئیات با دقت بیشتری جذب شود. در این حالت قرار دادن دوربین بر روی سهپایه برای جلوگیری از لرزش دوربین امری کاملاً ضروری است. شاتر دوربین نیز باید بر روی سرعت کم تنظیم شده باشد.
دلیل دهم: دیافراگم بسته و بسیار کم تنظیم شده است
همانگونه که در بالا اشاره کردیم دیافراگم کم عمق میدان دید را افزایش میدهد (این عمق درواقع اندازه محیطی است که در عکس فوکوس شده)، از طرف دیگر این امر باعث پراش نور (Diffraction) نیز میشود، این فرآيند باعث ترکیب نور در حین گذر از روی لبه دیافراگم خواهد شد. در نتیجه جلوی فوکوس شدن نور در سنسور گرفته میشود و شاهد عکسهایی هستیم که میزان شارپ قابل قبولی ندارند.
به عبارت سادهتر میتوان گفت به هر اندازه که میزان دیافراگم بازتر باشد به همان اندازه نیز نورهای غیرمتمرکز بیشتر به سنسور دوربین وارد میشود و شاهد کاهش میزان شارپ بودن تصاویر خواهیم بود.
با این حساب باید همیشه حواس عکاس به حفظ تعادل میان عمق میدان دید و همچنین شارپ بودن تصاویر باشد. به این ترتیب بهتر است به جای کم کردن دیافراگم تا بیشترین حد ممکن، دیافراگم را یک یا دو درجه باز بگذارید.
برای درک اینکه چگونه ابعاد دیافراگم بر روی شارپ بودن تصاویر تأثیر میگذارد پیشنهاد میکنیم دوربین را بر روی سهپایه قرار دهید و بر روی سوژهای با جزئیات زیاد فوکوس کنید. سپس با درجههای مختلف دیافراگم از این سوژه عکس بگیرید. در نهایت نیز عکسها را به کامپیوتر منتقل کرده و در حالت بزرگنمایی ۱۰۰ درصد آنها را بررسی نمایید.
در این حالت باید به نقطه فوکوسی که در عکس مشخص کردهاید توجه کنید. بررسی عکسها به شما کمک میکند درک بهتری از عکاسی با دیافراگم کاملاً باز و بسته شدن تدریجی دیافراگم در عکسهایی که گرفتهاید بدست آورید.
در پایان پیشنهاد میکنیم اگر شما هم ترفندهای خوبی را برای شارپ بودن بیشتر تصاویر سراغ دارید، در قسمت نظرات ما و سایر کاربران را از این ترفندها باخبر سازید
نظر کاربران
خیلی فنی نوشته شده.راستشو بخواید،اولش که تیترشو دیدم اصلا توقع درج همچین نکات تخصصی تو یه اپلیکیشن عمومی رو نداشتم.
ولی پاراگراف اولو که خوندم ترغیب شدم تا آخرش ادامه بدم.