بررسی سومین خودروی ملی
رانا، اسب ایرانی با «دلِ شیر»!
داستان رونماییهای شتابزده از دستاوردهای صنایع خودروسازی ایران، ماجرایی نیست که کسی از آن اطلاعی نداشته باشد. دستاوردهایی که اگر با اندکی صبر و تامل در زمانی مناسبتر به همگان معرفی میشدند، موفقیتی دوچندان کسب میکردند.
اسب رونده زیبای غول خودروسازی خاورمیانه یا همان رانای مشهور یکی از همین خودروها و دستاوردهایی است که با شتابزدگی رونمایی و چندی بعد پرونده تولیدش به ظاهر بسته شد. اما پس از تغییر مدیریت عامل ایرانخودرو این اسب کوچک دوباره به دشت آبیپوشان بازگشت. در یک صبح بهاری و گذشت بیش از شش ماه از حضور کمتعداد این خودرو در بازار کشور، ساعاتی را در کنار سومین خودروی ملی و محصول دومین برند ملی ایرانخودرو گذراندیم. آنچه در ادامه میآید حاصل دیدار و تجربه رانندگی چند ساعته با گونه پایه این اسب زیباست.
ترکیب متوازن...
هیچکس نمیتواند انکار کند که در نگاه نخست نیز، همچنان دستمایه اولیه طرح این خودرو، پژو ۲۰۶ اسدی کاملا به چشم میآید. رانا را به واقع میبایست تغییر چهرهای تقریبا اساسی از این خودرو دانست که اگرچه در آن خبری از چهره شوخوشنگ و پخته ۲۰۶ دستکم در نمای جلو نیست؛ اما طرحی به مراتب هماهنگتر و کم حاشیهتر از آنرا بهخصوص در بخش انتهایی به نمایش میگذارد.
رانا شباهت فرمی قابل تاملی به فیات سیِنای مدل ۲۰۰۸ و فیات پالیو دارد که ردپای مشاوران ایتالیایی طرح این اسب کوچک را نمایان میسازد. اما این شباهت به هیچعنوان تداعیگر کپیکاریهای بیمنطق سالهای گذشته چینیها نیست. زمانیکه به طرح این خودرو مینگرید، علاوه بر فیات و پژو، ترکیبی از فرم چندین و چند خودروی دیگر از مدلهای مختلف آئودی بگیرید تا حتی خودروی لوکسی همچون جگوار ایکسجِی در ذهنتان تداعی خواهد شد. ولی اگر به صورت مجرد به رانا بنگرید، آنرا خودرویی پویا، نسبتا امروزی (که اندکاندک به سوی کهنگی میل میکند) و قابل احترام خواهید یافت.
البته مورد دیگری نیز وجود دارد که کمی اسباب دلخوری خریداران را فراهم ساخته است. این رانا آن خودرویی نیست که سه سال پیش با جنجال و هیاهو رونمایی شد. این خودرو به واقع نمونه ارزانسازی شده آن خودروست. در این رانا خبری از دستگیرههای آسانبازشو، زهها و آینههای همرنگ بدنه، دستگیرههای کروم، رینگهای ۱۵ اینچی، نشان کروم ایرانخودرو برروی فرمان، روکش چرم صندلیها، قاب آلومینیومنمای کنسول میانی، نوارهای الایدی در گرافیک چراغهای جلو و... نیست. گرچه در همان ابتدا نیز تیپبندی این خودرو اعلام شده بود، اما کسی توقع نمونهای تا این حد ارزانسازی شده را در دنیایی که خودروسازان چینی گاه حتی در تیپ پایه محصولات به اصطلاح ارزانشان، امکاناتی چون گرمکن و سردکن صندلیها، سانروف، تودوزی چرم و... را ارائه میدهند، نداشت.
در نمای جلو، جلوپنجره خودرو که بی شباهت به محصولات جگوار نیست، به همراه حجم ساده و هماهنگ سپر و درپوش موتور، طرحی دلنشین پدید آورده که البته نسبت به ۲۰۶ تا حدودی کسلکننده به نظر میرسد. نمای جانبی تقریبا با اسدی یکسان است و تنها دستگیرهها، زهها و قالپاقهای جدید، رانا را در این نما با پژو متفاوت میکنند. در نمای جانبی همچنان مشکل مشهور اسدی، عدم تناسب اندازه درب عقب، با یک خودروی سدان پابرجاست، معضلی که در نمونه نخستین رانا، با دستگیرهها، زهها و آینههای همرنگ بدنه، نمود کمتری داشت.
اما برگ برنده طرح رانا را میبایست در انتهای خودرو مشاهده کرد. جایی که تناسب زیبای چراغها با دو مهشکن ذوزنقهای شکل و حجم منطقی سپر، چراغ سوم ترمز خطی و همچنین هماهنگی بهتر شیب صندوق عقب با ستون C، طرحی کمنقص و جذاب را پدید آورده است. و در این میان تنها میتوان گرافیک چراغها را کمی قدیمی دانست که صد البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که طرحی اینچنین (لنز روشن)، در زمان طراحی خودرو، بهروز محسوب میشد.
در خصوص ساختار بدنه رانا، ایران خودرو اینگونه اعلام داشته که ساختار بدنه این خودرو از نوع سه محفظهای بوده و از ورقهای فولادی فرم داده شده ساخت یافته که با توجه به عملکرد در بخشهای مختلف دارای ضخامت ۷/۰ تا ۵/۲ میلیمتر است.
در رانا از ورقهای فولادی با استحکام بالا تنها برای اجزایی مانند تکیهگاههای سازهای جلو و یا رام موتور که مقدار تنش آنها بسیار زیاد است استفاده شده است، و این امر از یک سو سبب استحکام بیشتر و از سوی دیگر باعث کاهش وزنی در حدود ۵۰ درصد در قیاس با بهرهگیری از ورقهای معمول در تمامی بخشهای بدنه خواهد شد که برای مقاومت در برابر تنشهای مشابه و شدید میبایست ضخامتی دو برابر آنچه بیان شد داشته باشند. در مجموع میتوان گفت طرح و فناوری بهکار رفته در بدنه رانا به نسبت پژو ۲۰۶ اسدی، پختهتر و متناسبتر به نظر میرسند.
ترکیب نامتوازن...
داستان کابین رانا، با بیرون آن کمی متفاوت است و پا که به درون این خودرو بگذارید، ترکیبی نسبتا نامتوازن از تمامی ارزان قیمتهای دهه گذشته ایرانخودرو و سایپا را به همراه اندکی خلاقیت، مشاهده خواهید کرد. غربیلک فرمان، کاملا طرحی در میانه فرمان رنو کلیو نسل قبل، که برروی تندر بهکار گرفته میشود و غربیلک خوشدست پژو ۲۰۶ دارد. اما از منظر کیفی نسبت به هر دو در رده پایینتری قرار خواهد گرفت.
دریچههای تهویه هوا متعلق به تندر هستند و رنگ طوسی روشن و جنس پلاستیک خشک داشبورد یادآور خانواده X۱۰۰ سایپا، ریو و تیباست و حتی نسبت به تندر۹۰ کیفیتی پایینتر دارد. ادوات نیز به نمونههای بهکارگرفته شده در سایپا ۱۴۱ بیشباهت نیستند. اما فرم کلی و حجمپردازیهای منطقی داشبورد به علاوه طرح پویای رودریها و سر دنده زیبای رانا، تا حدودی کمبود کیفیت را جبران میکند.
زمانیکه روی صندلی راننده و در مصدر هدایت رانا قرار میگیرید، به لطف تغییر فوم صندلیهای جلو، حسی بهتر از نشستن بر صندلی پژو ۲۰۶ خواهید داشت. گرچه فضای سر (Head Room) و فضای زانوها (Knee Room)، چندان تفاوتی با پژو ندارند، اما شاید حین رانندگی با رانا بسته به قدتان، اندکی با کمبود فضای زانو مواجه شوید، که البته چندان محسوس نخواهد بود.
در بخش عقب همانند انواع پژو ۲۰۶، همچنان معضل کمبود جا پابرجاست، و اگر سرنشینان جلو کمی زیادهخواه باشند و صندلی خود را جهت آسایش بیشتر عقب بکشند، عملا فضایی برای پای سرنشینان عقب باقی نخواهد ماند. هر چند همین فضای اندک نیز برای خانوادههای جوان و کمجمعیت تا حد زیادی پاسخگوست. تنها پیشرفت فضای کابین در قیاس با ۲۰۶ این است که در رانا فضای سر سرنشینان عقب کمی بیشتر شده و شاید عامل آنرا بتوان در بهرهگیری از صندلیهای کاملا جدید در این بخش دانست. اما بازهم باید گفت این فضای بیشتر، آنقدرها هم محسوس نیست.
ارگونومی (سهولت کار با ادوات)، در این خودرو به لطف ادوات و دکمههای بزرگ، در دسترس و البته کمتعداد، رضایتبخش است. نشاندهندهها نیز با طرحی بسیار ساده و به دور از هرگونه هیجان اما زیبا، که دو دایره با قابی کرومنما و صفحه کریستال مایعی مستطیل شکل، جهت نمایش دمای موتور، میزان سوخت و مسافت طی شده با نور پرتقالی رنگ پسزمینه را شامل میشوند؛ نوید یک رانندگی ساده، آرام و کمهیجان را میدهند که شاید چندان به مذاق جوانان خوش نیاید!
تکرار مکررات!
مشخصات فنی نمونهای که در اختیار داشتیم، دیگر آنقدر در انواع محصولات ایرانخودرو از مالک نخستینش، پژو ۲۰۶ تیپ ۵ گرفته، تا پژو ۴۰۵ و پارس، تکرار شده، که مانند سالهای اولیه دهه هشتاد شمسی جذاب و هیجانآور نیست.
این پیشرانه ۱۶ سوپاپه به حجم دقیق ۱۵۸۷ سیسی و نسبت تراکم ۵/۱۰، طراحی شده توسط گروه پژو-سیتروئن، در رانا قادر است ۱۰۵ اسب بخار قدرت را در ۵۸۰۰ دور در دقيقه و ۱۴۲ نیوتنمتر گشتاور را در ۴۰۰۰ دور در دقیقه روانه چرخهای جلو و آسفالت خیابانها سازد و این خودروی ۱۱۰۴ کیلوگرمی را به نهایت تندی، معادل ۱۸۹ کیلومتر بر ساعت برساند. هر چند TU۵ بهکار گرفته شده در رانا در بخش منيفولد ورودي و محل سنسور منيفولد و نوع جرقه كویل تغيیراتي به خود دیده است.سیستم انتقال قدرت رانا نیز از نوع پنج دنده دستی با کد (BE۴) است که از تولیدات نیرو محرکه به حساب میآید و به گفته مسئولان ایرانخودرو، گامی به سوی کسب دانش ساخت پلتفرم خواهد بود. همچنین یکی از مشخصات قابل تحسین بخش فنی این خودرو، بهرهمندی از سیستم مالتیپلکس (سیستم عیبیاب هوشمند) است که البته امیدواریم نقایص برقی گذشته را به همراه نداشته باشد. در ابتدای رونمایی از این اسب کوچک، قرار بر بهرهگیری از پیشرانه ملی EF۴ بر روی رانا بود، اما تا کنون این موضوع محقق نشده و شاید بتوان دلیل آنرا در عدم تعریف پروژه خودرویی مناسب برای این پیشرانه جهت تولید انبوه دانست. گرچه چندیست زمزمههایی مبنی بر بهرهگیری از پیشرانه ملی و مدرن EF۷ بر روی این خودرو به گوش میرسد.
وقتی رانا غافلگیرمان کرد!
تصمیم به آغاز رانندگی با خودرو میگیریم، زمانیکه قصد داشتیم به دیدار رانا بیاییم، سوار بر یک پژو ۲۰۶ تیپ ۵ به محل قرار رفتیم، و همین موضوع مقایسه را تا حدودی آسان میساخت.
سوئیچ را چرخاندیم، و خودرو با همان صدای آشنای پیشرانه TU۵ از خواب برخاست. کلاچ نرم را فشرده، دنده را در شماره ۱ قرار داده و آرام و بینقص حرکت را آغاز کردیم. دید رانا کاملا مشابه پژو ۲۰۶ اسدی است و عدم تسلط کافی به نیمه انتهایی، نیاز به سنسور دنده عقب جهت پارک خودرو را دوچندان میسازد. اما آینههای جانبی، با فرم هندسی شکسته نسبت نمونه بیضوی پژو ۲۰۶ کارایی بالاتری دارند و دید کمنقصی از زوایا و خفایای اطراف به دست میدهند. پس از حرکت آرام، ناگهان به پیشنهاد مالک تصمیم به فشردن پدال گاز گرفتیم و اینجا بود که تفاوت اصلی رانا با خاندان ۲۰۶ به نمایش درآمد. خودرو به طرز محسوسی بهتر از پژو ۲۰۶ V۸ و حتی تیپ ۵ شتاب میگرفت، و اصلا خبری از آن کُپ اولیه مشهور ۲۰۶ (کندی در شتابگیری اولیه) نبود. گیرباکس خودرو که از تولیدات شرکت نیرو محرکه بر پایه جعبه دنده پژو ۴۰۵ است، عملکردی قابل قبول و فواصلی کوتاه داشت. سردنده رانا نیز که از نمونه سبک ۲۰۶ هاچبک و حتی نمونه بهسازی شده اسدی نیز خوشدستتر بود، به این کارایی مناسب کمک میکرد.
تنها موردی که حین رانندگی کمی ما را گلهمند کرد، دخالت ECU حین شتابگیری و به اصطلاح کاتآف پیش از رسیدن به رِدلاین بود، موردی که سبک رانندگی خودرو را از حالت اسپرت و جوانپسند به دور خواهد ساخت. اما همین میزان شتابگیری نیز برای یک استفاده روزمره و خانوادگی با چاشنی مسافرتهای گاهوبیگاه در جادههای کوهستانی، کاملا جوابگوی نیاز راننده خواهد بود.
سیستم تعلیق خودرو که گونه پیشرفته ۲۰۶ به حساب میآید و در عقب از طرحی به اصطلاح بومی که توسط مرکز طراحی پورشه آلمان توسعه یافته، بهرهمند است به طرزی محسوس از انواع هاچبک ۲۰۶ برتر نشان داد، اما چندان برتری نسبت به گونه اسدی نداشت؛ گرچه در مجموع توان خوبی در خنثیسازی پستیوبلندیهای مسیر از خود به نمایش گذاشت.
ترمز خودرو نیز به لطف تجهیز به سیستم ضد قفلABS ،EBD ، ترمز ديسكي جلو با سيستم خنك كاري در کنار ترمز عقب ديسكي، کاملا از پس توقف خودرو در شرایط مختلف برآمده و بر اعتماد بهنفس راننده در بهرهگیری بیمهابا از شتاب و تواناییهای حرکتی خودرو خواهد افزود. هر چند که در مانورهای ناگهانی، انحراف انتهای خودرو و عدم دقت کافی فرمان، کمی از این اعتماد به نفس میکاهد! البته دلیل ضعف در فرمانگیری را نیز میتوان تا حدودی به لاستیکهای
۶۵R۱۴/۱۸۵ تولید داخل نسبت داد. گرچه بیانصافیست اگر چسبندگی مناسب خودرو به زمین را از نظر نگذرانیم، امتیازی که علت آن را میبایست در نزدیکی گرانیگاه رانا به زمین جستوجو کرد. شتاب صفر تا صد خودرو، در آزمون تجربی ما تفاوتهای یک تا دو ثانیهای با زمان ۱۲ ثانیهای اعلام شده توسط ایرانخودرو داشت؛ که البته عدم تناسب شرایط محل آزمون با موقعیت استاندارد و کیفیت نامناسب بنزین درون باک خودرو را میبایست علت اصلی این تفاوت دانست.
رانا همچنین، نخستین خودرو ایرانی در تطابق با الزامات استاندارد محافظت ازعابر پیاده (Pedestrian impact) درهنگام تصادف است و نخستین خودرویی است که استانداردهای آلایندگی یورو ۴ و ۵ را اخذ میکند و تمامی اینها به همراه دو کیسه هوای راننده و سرنشین، ایمنی و آلایندگی به نسبت قابل قبولی برای آن رقم خواهند زد.
اما با تمام این اوصاف، رانندگی با رانا، از آنچه در ذهن داشتیم دستکم یک کلاس بالاتر بود و پس از راندن این اسب کوچک، اهمیت کیفیت قطعات کابین و سر و صداهای تا حدودی عجیب قطعات پلاستیکی در این خودروی تقریبا صفر کیلومتر (که صد البته از برخی از خودروهای همرده کمتر بود)، در نظرمان کاملا رنگ باخت.
فرصتهای پیش رو...
رانایی که ما در اختیار داشتیم، به واقع گونه پایه به حساب میآید و اکنون گونههای سفارشی این خودرو مجهز به رینگهای آلیاژی پنجپره، آینههایی که تا نصفه به رنگ بدنه هستند، تریم متفاوت به علاوه قاب دریچههای تهویه آلومینیومی، دستگیرههای کروم و... در خیابانها قابل مشاهده هستند. اما زمانی که در دنیای مجازی جویای نظرات و پیشنهادات مصرفکنندگان شدیم، طرحهایی آماتور و پیشنهادی از این خودرو در انواع کلاس بدنه همچون استیشن، کانورتیبل و حتی شوتینگبریک نظرمان را جلب کرد.
طرحهایی که همگی از پتانسیلهای بالای طرح اسب کوچک ایرانی خبر میدادند. مدتی پیش خبری از اقدام جالب یک شرکت هواپیمایی منتشر شد، که با کاستن تنها یک زیتون از سالادهایش، رقم قابل توجهی در هزینههای خود صرفهجویی کرده است! این اتفاق در خصوص رانا نیز افتاد و شاید همین صرفهجوییها در بخشهایی چون دستگیرهها سبب شد، طرح کنار گذاشته شده این خودرو دوباره توان راهیابی به خطوط تولید را بازیابد. کاستن از هزینهها در امور تجاری و سطح تولیدات انبوه کاملا منطقی است، اما با توجه به آنچه ما از رانا دیدیم این اسب کوچک زیبا از پتانسیلهای بسیاری جهت ارائه در کلاسهای مختلف و گونههایی با امکانات لوکس و اسپرت حداقلی در دنیای رقابتی امروز برخوردار است و حتی با تغییرات اندک، همچون کاستن از ارتفاع خودرو، بهرهگیری از تعلیق، فنربندی و رینگ و لاستیکهای اسپرت؛ صندلی، رودریها و دور فرمان چرم، نشان کروم زیبای ایرانخودرو بر روی فرمان، افزودن چراغ مطالعه، پشتسریهای متحرک، سانروف برقی، دستگیرههای آسانبازشو (Easy Open)، زهها و آینههای همرنگ بدنه، سیستم صوتی پیشرفته مجهز به مانیتور و رهیاب، سنسور دندهعقب، کیت اسپرت شامل سپر، فلاپ، اسپویلر و... ؛ گرافیک متحول شده چراغها با افزدون نئون، الایدی و... همچنین ارائه هر چه سریعتر گونه هاچبک، قادر است نه تنها به عنوان رقیبی مطرح، محکم و استوار در مقابل چینیهای روبه فزونی بازار این روزها قد علم کند و حتی جایگزین پژو ۲۰۶ شود، بلکه به عنوان یک گزینه مطلوب جهت صادرات با حقامتیاز و برند ایرانخودرو، به بسیاری از کشورهای منطقه، اروپای شرقی، شمال آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین مطرح باشد. رانا علاوه بر توانمندیهای قابل احترام و قابلیتهای بالقوهاش، به همراه سمند، دنا و آهوی خوشخرام سایپا، تیبا؛ خودروی ملی ماست و حمایت همهجانبه از آن به تحرک و نشاط دوباره در کنار رونق و پیشرفت صنعت خودروسازی کشور عزیزمان کمک شایانی خواهد کرد.
در پایان ضمن تشکر از مالک خودرو، آقای حمیدرضا نجاتی فرد که خودروی خود را در اختیار ما قرار دادند، باید گفت میتوان به این اسب کوچک دلیر، جهت حضور موفق در بازارهای بینالمللی، امیدوارانه دل بست. اسبی که در سینهاش دل شیر دارد!
نظر کاربران
آشغاله...
پاسخ ها
به نظر من اگه نسبت به فیات لینا بخواهی مقایسه کنید چرا درست میگین واقعا آشغال هست ولی نسبت به سمند و 405 و پرشیا قبول ندارم ؛ من فکر میکنم کمی بی دقتی میکنیم چون خود اروپائیها و آمریکائیها وقتی ماشین میسازن نمیکن آشغال ساختیم بلکه میکن تجربه خوبی در این ماشین نداشتیم و سریعا سعی میکنن مدل خوبشو بسازن مثل پونیاک آزتک خواهش میکنم برید و عکس این مدل رو ببنید و مقایسه کنید با باقی مدلهای پونتیاک با تشکر
رانا LX با تریم مشکی یورو4 گرفتم عالیه نسبت به هم رده هاش تو قیمت..
اون رانایی که ما میسازیم ماشین بدی نیست ولی اینا احتمالا پورشه رو جای رانا تست کردن!! کی گفته رانا EBD داره؟! کدوم سیستم خنک کننده؟! ترمزش عین 206 هستش! گیربکس 405 از 206 بهتره؟! کی اینو گفته بابا؟! استاندارد یورو 5 ؟!! آقا مارو گرفتی؟ بابا پول میگیرید دیگه اینقده تابلو نکنید! قیافش شبیه جگواره؟! راست میگی به خدا!
پاسخ ها
دوست عزیز شما احتمالا زیاد بارانا آشنایی نداری. ای بی ذی داره ترمز های جلو هم مجهز به خنک کننده پره ای هستن استاندارد یورو4 قابل ارتقا به یورو 5 هم داره راجع به پیربکس نظری ندارم