۵۵۱۸۲۱
۵۰۲۰
۵۰۲۰
پ

از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

همان طور که آلبرت اینشتین می گفت: «تخیل از دانش مهم تر است». ما هم این توصیه عمو آلبرت را سرلوحه کا رخودمان قرار داده ایم و برخی از عجیب ترین فرضیه های علمی را در اینجا گرد آورده ایم.

مجله همشهری دانستنیها - ترجمه از مجید جویا: همان طور که آلبرت اینشتین می گفت: «تخیل از دانش مهم تر است». ما هم این توصیه عمو آلبرت را سرلوحه کا رخودمان قرار داده ایم و برخی از عجیب ترین فرضیه های علمی را در اینجا گرد آورده ایم. شاید در نگاه اول برخی از این فرضیات به قدری باورنکردنی به نظر برسند که دود از کله تان بلند شود، اما بخشی از روند پیشرفت علم، تلاش برای تایید یا رد فرضیات مطرح شده- هر قدر بی ربط- است. نمونه مشهور آن، دایناسور بودن پرندگان امروزی است که شاید در ابتدا کسی آن را باور نمی کرد، اما امروز عموم دانشمندان پذیرفته اند که پرندگان، نوادگان دایناسورها هستند.

۱۰. این خودآگاه ماست که جهان را می سازد نه برعکس!

فیزیکدان ها ادعا می کنند که حوزه آن ها بنیادی ترین دانش جهان است. به هر حال هر دانش دیگری مانند زیست شناسی، مهندسی، شیمی و... وابسته به ماده، انرژی و برهم کنش های فیزیکی است. ولی پزشکی آمریکایی به نام «روبرت لانزا»، عکس این ادعا را صادق می داند و می گوید این زیست شناسی است که دانش پایه جهان را تشکیل می دهد. او نظریه خود را «بایوسنتریزم» (زیست مرکزی) می نامد.

لانزا ایده خود را اولین بار در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) در مقاله ای که در ژورنال «امریکن اسکولار» منتشر شد، مطرح کرد و بعد در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) آن را در کتابی به نام«بیوستریزم: چگونه حیات و هوشیاری، کلیدهای درک طبیعت واقعی جهان هستند» بسط داد. در هر دو کار، او ادعا می کند که این، خودآگاه ماست که جهان را می سازد و نه برعکس. او می گوید: «بیوسنتریزم، نسخه جدید نظریه همه چیز است. از این منظر، حیات و خودآگاه ما کلید هر درک واقعی از جهان هستند.»
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

آزمایش کلاسیک دو شکاف را در نظر بگیرید که یکی از معماهای مکانیک کوانتومی است. اگر یک پرتوی الکترونی را به سوی دو شکافدر مقابل یک نمایشگر شلیک کنید، الکترون هایی که از داخل یک شکاف می گذرند با آن هایی که از داخل دومی عبور کرده اند، تداخل کرده، یک الگوی تداخلی پدیدار می کنند. این الگو حتی اگر الکترون ها به نوبت از طریق یک شکاف پرتاب شوند هم، ایجاد می شود و چنین به نظر می رسد که آن ها با خودشان تداخل کرده اند. ولی این همه داستان نیست.

اگر ابزاری روی شکاف ها قرار دهیم تا ببینیم که هر الکترون از کدام سوراخ رد می شود، این الگوی تداخلی شکل نمی گیرد؛ گویی ذرات دیگر با خودشان یا دیگری تداخل نمی کنند. شاید به این دلیل که «می دانند» کسی دارد تماشایشان می کند. فیزیکدان ها هنوز این مسئله را حل نکرده اند، ولی لانزا فکر می کند که جواب را می داند.

«چگونه یک ذره می تواند رفتار خود را بسته به این که آن را مشاهده می کنید یا خیر، تغییر دهد؟ پاسخ ساده است؛ واقعیت فرایندی است که شامل خودآگاه ما هم می شود.» منطق مشابهی بر ذرات درهم تنیده صادق است؛ پدیده ای که در آن حالت های کوانتومی خاصی از دو ذره، از هم فاصله داشته باشند، به هم مرتبط هستند. «چگونه ممکن است دو زده ای که در دو انتهای کیهان قرار دارند، به هم مرتبط باشند و با تغییر حالت یکی، حالت دومی هم در همان لحظه تعییر کند؟ به این دلیل که واقعیت این نیست و فضا و زمان، صرفا ابزار ذهن ما هستند.»

دانشمندان واکنش یکسانی به این ایده ها نشان نداده اند. برخی این سوال را مطرح می کنند که ایا اصلا بایوسنتریزم قابلیت تولید پیش بینی های آزمایش پذیر را دارد یا خیر، در حالی که دیگران آن را بیشتر فلسفه می دانند تا یک نظریه علمی. لانزا اما با آن ها مخالف است: «آن ها اشتباه می کنند. حتی درهم تنیدگی موجودات زنده هم به زودی از نظر علمی قابل آزمایش خواهدبود.»

9. داروهای روان گردان، جایگزین شوک الکتریکی؟

استفاده از مواد مخدر در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان ممنوع است. دلیل آن هم واضح است: این مواد چرخه شیمیایی طبیعی بدن را تغییر می دهند و اثرات منفی آن ها به مراتب شدیدتر و طولانی مدت از اثرات خوشی کوتاه مدت و زودگذرشان است. وقتی فرد برای نخستین بار ماده مخدر را مصرف می کند، تجربه عجیبی را درک می کند و پس از آن تلاش می کند تا با مصرف دوباره و چندباره، آن تجربه را تکرار کند، غافل از این که این تجربه هرگز تکرار نمی شود و این تکرار فقط به معتاد شدن فرد منتهی می شود.
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

با این حال، گروهی از پژوهشگران پیشنهاد داده اند که در برخی موارد مانند بیماران روانی حاد، ممکن است بتوان از داروهای روان گردان به جای درمان هایی مانند «شوک الکتریکی» استفاده کرد. در آزمایشی، دانشمندان با نقشه برداری از اثرات ال اس دی بر مغز نشان داده اند که این ماده ممکن است در تدوین رویکردهای درمانی به منظور ممانعت از افکار منفی و درمان افسردگی نقش داشته باشد.

در جایی دیگر، پژوهشگران دریافته اند که «سیلوسیبین» (psilocybin)، ترکیب موثر ماده مخدر قارچ جادویی، به رفع خشم و افسردگی بیماران سرطانی کمک می کند. در آزمایش دیگری روی موش ها، یک محصول جانبی شیمیایی که هنگام شکستن کتامین در بدن آزاد می شود، اثرات ضدافسردگی خود را بدون هیچ عوارض جانبی اعتیادآوری که معمولا در چنین داروهایی وجود دارد، نشان داده است. البته این یافته ها به آن معنی نیست که فرد سالم می تواند مواد مخدر را مصرف کند؛ همان طور که فرد سالم هرگز به مصرف آنتی بیوتیک اقدام نمی کند یا تحت شیمی درمانی و پرتودرمانی قرار نمی گیرد.

8. ستاره اسرارآمیزی که در ساختار عظیم بیگانه ای محصور شده است

در صورت فلکی «ماکیان» و در فاصله ۱۴۸۰ سال نوری از زمین، ستاره عجیبی قرار دارد. این ستاره که اخترشناسان آن را «KIC۸۴۶۲۸۵۲» می نامند و به افتخار «تابتا اس. بویاجیان» که آن را کشف کرده، «ستاره‌ی تابی» لقب گرفته است، با الگوی عجیبی کم نور و پرنور می شود که به هیچ یک از دیگر اجرامی که در آسمان شب می بینیم، شبیه نیست.
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

برخی دانشمندان، توضیحاتی را مطرح کرده اند که شامل ازدحام دنباله دارها یا قطعات ساختمانی سیاره ای می شود، ولی هیچ یک از آن ها نمی تواند به طور کامل رفتار ستاره را توضیح دهد. گروهی از پژوهشگران با رد پیشنهادهای مطرح در این زمینه، حدس می زنند که این سیگنال ها با نظریه خیلی عجیبی سازگارند. این که ابرساختار فضایی بسیار بزرگ، ستاره را فراگرفته است و احتمالا انرژی آن را استخراج می کند. این فرضیه در ابتدا به صورت شوخی مطرح شد، ولی با گذر زمان و با رد دیگر فرضیه ها، مردم کم کم دارند به این فکر می افتند که شاید این فرضیه محتمل باشد.

اخترشناسانی که آسمان شب را برای یافتن هوشمندان فرازمینی می کاوند، نتوانسته اند سیگنالی از این ستاره دریافت کنند، ولی قصد دارند به گوش کردن ادامه بدهند. احتمال این که ما توانسته باشیم حیات فضایی را کشف کنیم، واقعا ناچیز است؛ ولی کسی چه می داند؟ شاید واقعا کسی آن جا باشد.

7. ترزیق خون جوان فرایند پیری را کُند می کند

خون جوان می تواند فرایند پیری را کند سازد، درمان را سرعت بخشد و حتی اختلال های خطرناک مغزی را درمان کند. این، تم یک داستان علمی- تخیلی نیست، بلکه نتیجه پژوهش جدیدی از دکتر «تونی ویس- کورای»، کارشناس سالمندی از «دانشگاه استنفورد» است. البته درست تر این است که بگوییم این نتیجه ای است که تاکنون روی موش ها صدق کرده، چرا که او تنها روی موش ها آزمایش کرده است.

دکتر کورای می گوید: «ما دریافتیم که عوامل موجود در خون موش های جوان برای کند یا معکوس کردن روند اختلالات رفتاری و دیگر نشانه های پیری مغز موش های پیر کافی است.»

به عبارت دیگر، موش های پیری که خون موش های جوان تر به آن ها تزریق شده بود، دوباره جوان شدند؛ مغز، ماهیچه ها، پانکراس، کبد و قلبشان دوباره مانند اعضای بدن موش های جوان کار می کرد. این کشف اولین بار وقتی رخداد که ویس- کورای می خواست یک نشانگر پروتیینی برای بیماری آلزایمر پیدا کند: «ما دریافتیم که بزرگ ترین تغییر در ده ها پروتیین اندازه گیری شده، با افزایش سن رخ می دهد و نه با بیماری.»
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

همکار او، دکتر «تام راندو» پیش از این نشان داده بود که خون جوان می تواند سلول های بنیادی ماهیچه ای پیر را دوباره جوان کند، در نتیجه ویس کورای تصمیم گرفت که ببیند آیا مغز هم می تواند از فرایند مشابهی سود ببرد یا نه. پاسخ مثبت بود، در آزمایش ها، موش های پیری که پلاسمای موش های جوان تر به آن ها تزریق شده بود، عملکردی معادل موش های با نصف سن خود داشتند. وقتی بافت مغزی آن ها آزمایش شد، گروه دریافت که قرار گرفتن در معرض خون جوان، ارتباط بین نورون ها را که معمولا در اثر پیر شدن، ضعیف می شود، تقویت کرده است.

ولی آیا می توان نتایج مشابهی را در انسان بازسازی کرد؟ دکتر کورای می گوید: «ما در حال برنامه ریزی برای درمان 128 بیمار مبتلا به آلزایمر متوسط هستیم و امیدواریم که در سال جاری، داوطلبان کافی را برای این امر بیابیم. وقتی آزمایش ها به پایان برسد، داده ها را بررسی می کنیم. تا پیش از آن هیچ نتیجه ای برای ارائه وجود ندارد.»

در جای دیگر اما بازار نگران کننده ای برای پلاسمای خون، ظاهر شده است. دکتر کورای می گوید: «من اعتقاد عمیقی به آزمایش های بالینی دارم و فکر می کنم که هیچ درمانی نباید بدون نتیجه مثبت فاز سوم آزمایش های بالینی تجویز شود. تا آن زمان، فکر می کنم که هیچ کس نباید پولی برای تزریق پلاسما بپردازد. ولی حتی اگر این روش کارآمد هم باشد، احتمالا اثر آن محدود خواهدبود. سیستم های زیستی پیچیده تر از آنند که بتوان آن ها را تا ابد تعمیر و جوان سازی کرد. تیاگر یافته های ما قابل تعمیم به انسان هم باشند، فکر می کنم که تنها اثر محدودی روی برخی از جنبه های پیری داشته باشند و نه همه آن ها.»

۶. مغزهای بولتزمنی می توانند از هیچ به وجود بیایند

مکانیک کوانتومی، قضا را محیط خلا نمی داند. فضای به ظاهر خالی شاهد افت و خیزهای انرژی است که باعث می شو انبوهی از ذرات، پیوسته در حال تغییر وضعیت از وجود به عدم و بالعکس باشند. این افتو خیزها در فضای خالی بین دو صفحه فلزی رسانای بی بار باعث می شود دو صفحه به سوی یکدیگر جذب شوند، پدیده ای که «اثر گازیمیر» نام دارد و فیزیکدانان آن را در آزمایشگاه مشاهده کرده اند.
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

در تئوری، این نوسانات می توانند موجب پیدایش مجموعه ای از ذرات مانند یک اتم هیدروژن، ماکروفر یا حتی یک مغز شوند. اما امروز می دانیم که جهان باید بی نهایت بزرگ باشد و برای مدت نامتناهی موجود بوده باشد تا چنین چیزی رخ دهد. این ایده که به افتخار «لودیگ بولتزمن»، فیزیکدان اتریشی قرن نوزدهم، «مغزهای بولتزمنی» نام گرفته است، می گوید: «با وجود این که احتمال چنین رخدادی در حد صفر است، اما مطلقا صفر نیست؛ در نتیجه در تئوری ممکن است که در یک جهان با ابعاد نامتناهی و در بازه زمانی نامتناهی، چنین چیزی رخ دهد. این امکان وجود دارد که مغزهای بولتزمنی در یک سیاره، ساکن یا در فضا شناور باشند. آن ها می توانند در هر جایی باشند.»

به استناد برخی محاسبات عجیب و غریب، احتمال این که مغزهای بولتزمنی ناگهان از هیچ به وجود بیایند، بیشتر از آن است که طی میلیاردها سال فرگشت پدیدار شوند. مشکل این جاست که هیچ کس تاکنون یکی از آن ها را ندیده است. برای عموم فیزکدانان، ایننظریه صرفا مایه شرمساری است و بین کیهان شناسان این بحث وجود دارد که چگونه می توان یک بار و برای همیشه، فیزیک را از این به اصطلاح «مسئله مغز بولتزمن» پاک کرد.

•بیگانه هوشمند خیالی: اگر فرضیه مغز بولتزمن را با امکان وجود حیات در دیگر نقاط عالم ترکیب کنیم، موجودات هوشمند عجیب و غریبی را می توان تصور کرد. برخی دانشمندان می گویند احتمال آن که بیگانگان فضایی هوشمند، شبیه به اختاپوس های زمینی، دست و پاهای متعددی داشته باشند، بیشتر از آن است که شکلی شبیه به ما انسان ها داشته باشند.

۵. انسان ها حس ششم گمشده ای دارند

به نظر شبیه قسمتی از فیلم «مردان ایکس» می رسد، ولی ژئوفیزیکدانی به نام دکتر «جو کرشوینک» بر این باور است که ما احتمالا حس ششمی داریم که به ما امکان می دهد میدان مغناطیسی زمین را همانند برخی از پرندگان حس کنیم، اما تنها نحوه استفاده از آن را فراموش کرده ایم. او مجموعه ای از آزمایش ها را انجام داده است تا دریابد که آیا چنین چیزی وجود دارد یا نه.
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

ده ها متر زیر سطح «کلتک» (انستیتو فناوری کالیفرنیا)،کرشوینک و 24 داوطلب دیگر، حسگرهای امواج مغزی را به سر خود وصل کردند و در تاریکی محض درون یک دستگاه قفس فارادی نشستند. قفس فارادی، سطح فلزی بسته ای است که مانع از ورود نوفه زمینه الکترومغناطیسی می شود. او سپس یک میدان مغناطیسی چرخان با قدرتی مشابه میدان مغناطیسی زمین را اطراف آن ها اعمال کرد. هنگامی که میدان چرخش پادساعت گرد داشت، کرشوینک افت امواج آلفا را در مغز داوطلبان ثبت کرد. این نوع افت معمولا با پردازش مغزی در ارتباط است که نشان می دهد نورون های مغزی داوطلبان در حال پاسخ دادن به میدان مغناطیسی در حال چرخش هستند؛ به بیان دیگر، داوطلبان در ناخودآگاه خود توانسته اند آن را حس کنند. نتیجه این آزمایش هنوز منتشر نشده است، ولی دو آزمایشگاه دیگر در حال تکرار این آزمایش هستند.

4. دانش را می توانیم با ژن هایمان منتقل کنیم

آشکار است که جانداران، نوعی از دانش را با ژن هایشان منتقل می کنند. بچه لاک پشت های دریایی پس از سر برآوردن از تخم هایشان به طور خودکار راه دریا را در پیش می گیرند و بچه کانگوروها بلافاصله بعد از تولد به داخل کیسه مادرشان می پرند. عبارتی که برای چنین رفتاری استفاده می کنیم، غریزه است، ولی برخی پژوهشگران بر این باورند که می توان غیر از غریزه، اطلاعات دیگر را هم به نسل بعد منتقل کرد. آن ها ادعا می کنند که دانش، شامل هارت های آموختنی و قواعد دنیای اطراف را هم می توان در کدهای ژنتیکی قرار دارد.

دکتر «دارولد تریفرت»، روانشناسی که بر حوزه مطالعات مبتلایان به سندروم «ساوانت» متمرکز است، می گوید: «DNA حجم کافی برای ذخیره حجم خارق العاده ای از داده ها را دارد. برای نمونه، کل کتابخانه کنگره آمریکا (بزرگ ترین کتابخانه زمین) را می توان روی بخش کوچکی از DNA ذخیره کرد.»
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

ساوانت ها افرادی مبتلا به اختلالات رشدی مانند اوتیسم هستند که در برخی حوزه ها مهارت های بی نظیری دارند. آن ها می توانند یک نابغه موسیقی یا هنرمندی استثنایی باشند، حافظه عالی داشته باشند یا محاسبات ریاضی پیچیده را در مغز خود انجام دهند.
تریفرت می گوید که توانایی ساوانت ها در نمایش مهارت های شگرف بدون آموختن آن ها، اثباتی بر وجود «حافظه ژنتیکی» است، یعنی مهارت انتقال حافظه به نسل بعد از طریق ژن. او می گوید: «ما با یک صفحه خالی شروع نمی کنیم. شروع عمر با حجم بالایی از داده های نرم افزاری، شامل همه ما می شود.»

البته این ایده جدیدی نیست. «کارل یونگ» روانشناس معروف سوییسی، ایده «هوشیاری کیهانی» را مطرح کرده بود که برخی انسان ها واجد آن هستند.

صدالبته این ایده ها را جریان اصلی تفکر مدرن بلافاصله رد می کند، چرا که سوگیری آن به سوی رویکرد «تربیت» است و این که ما چگونه دانش را فرا می گیریم. ولی شواهدی تجربی وجود دارند که خلاف این امر را ثابت می کنند. دانشمندان «دانشگاه اموری» با استفاده از شوک الکتریکی، موش ها را طوری تربیت کردند تا از بوی شکوفه گیلاس فرار کنند. پس از تکرارهای متعدد، موش ها هر بار که این بو را حس می کردند، فارغ از این که شوک به آن ها وارد شده بود یا خیر، پناه می گرفتند.

تا این جای کار نتیجه کاملا مورد انتظار بود، ولی تیم پژوهشی در تحقیقات بعدی دریافت که دو نسل متوالی پس از نسل اول که با شوک الکتریکی تربیت شده بودند هم، از این بو پرهیز می کنند، با وجود این که هیچ گاه خود با این شوک مواجه نشده بودند.
تریفرت بر این باور است که پژوهش او، کلید درک عملکرد این پروسه است: «من فکر می کنم که ساوانت ها، چه از طریق شناختی و چه اکتسابی، شواهد غیرقابل انکاری در مواجهه با رویکرد «تربیت» در این بحث هستند. من صرفا چیزی را که در تعداد زیادی از ساوانت ها دیده ام، گزارش می کنم و به دنبال توضیحی برای آن هستم. حافظه ژنتیکی به نظر منطقی تر از همه موارد دیگر است.»

•دانش غریزی: بچه کانگورو از همان لحظه تولد می داند که باید به کیسه مادرش برود. برخی دانشمندان می گویند می توان با دستکاری در این فرایند غریزی، دانش و تجربیات انسانی را از همان ابتدای شکل گیری جنین به او منتقل کرد.

۳. خورشید یک خواهر دوقلو دارد

دنیا پر از منظومه های ستاره ای دوتایی است که در آن ها، سیاره ها به دور دو خورشید می چرخند، ولی منظومه شمسی تنها یک خورشید دارد. غیر از این است؟ اگر «نظریه نمسیس» درست باشد، شاید نه.

توضیح ساده این نظریه چنین خواهدبود: در طول ۲۵۰ میلیون سال گذشته، زمین تقریبا هر ۲۶ میلیون سال شاهد یک انقراض بزرگ بوده است. این انقراض ها حاصل برخوردهای فاجعه بار دنباله دارهایی بوده اند که ستاره کوچکی به نام «نمسیس» (خواهر دوقلوی خورشید) آن ها را به داخل منظومه شمسی هدایت کرده است. ما هیچ گاه نتوانسته ایم نمسیس را ببینیم که دلیل آن، اندازه کوچک، نور کم و سرعت نسبی نامحسوس آن نسبت به زمین است.
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

عموم دانشمندان، کلیت این نظریه و توصیفات آن را رد می کنند. اجماع علمی این است که انقراض های گسترده زمین در فواصل زمانی منظم رخ نداده اند و هیچ نشانه ای هم از برخوردهای دوره ای دنباله دارها با پوسته زمین وجود ندارد. علاوه بر این، نباید این حقیقت را نادیده گرفت که ده ها سال است که با انواع ابزارهای رصدی قدرتمند، آسمان را در طول موج های مختلف طیف الکترومغناطیس مانند امواج رادیویی، ریزموج، فروسرخ و مرئی جست و جو کرده ایم و هیچ گاه نشانه ای از وجود چنین ستاره ای نیافته ایم؛ حتی نشانه ای گرانشی دال بر وجود چنین جرم عظیمی دیده نشده است.

البته هستند شواهدی که به کمک این نظریه بیایند که جدیدترینشان، رصد سیاره کوتوله «سدنا» در مدار بسیار کشیده ای از خورشید است. البته سدنا کمی از «پلوتو» بزرگ تر است و به هیچ وجه نمی تواند اختلال عظیمی در مدار دنباله دارها به راه بیندازد. دو سال پیش هم گروهی از پژوهشگران کلتک، وجود سیاره ای بسیار سنگین تر از زمین را در مداری دورتر از سدنا پیش بینی کردند. شاید رصد این جرم مرموز بتواند یک بار برای همیشه، ماجرای نمسیس را به پایان برساند.

2. هوش، حاصل جهش ژنتیکی است

تا ۲۰۰ هزار سال پیش، مغز انسان ریخت ها بسیار کوچک تر از اندازه انسان های امروزی بود. به مدت سه میلیون سال، اندازه مغز انسان ریخت های مختلف به آهستگی در حال رشد بود، ولی ناگهان هومور سپینس با مغزی ۳۰ درصد بزرگ تر پدیدار شد.
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

چه اتفاقی افتاد؟ «کالین بلیکمور»، استاد عصب شناسی «دانشگاه آکسفورد» بر این باور است که همه چیز به جانداری به نام «حوای میتوکندریایی» بر می گردد که تقریبا ۲۰۰ هزار سال پیش می زیست. فرضیه او می گوید که یک جهش آتی در مغز حوای میتوکندریایی یا یکی از بستگانش رخ داد و منجر به افزایش توان مغزی هومو سپینس ها شد. این جهش هومو سپینس ها را به سطحی رساند که بتوانند از بحران هایی چون خشکسالی و تغییرات آب و هوایی، جان سالم به در ببرند و مانع از انقراض شود. از آن جا به بعد، فرگشت و انتخاب طبیعی ادامه کار را در دست گرفت.

نتیجه این فرضیه آن است که «هومو سپینس ها» حاصل یک پدیده تصادفی ژنتیکی هستند. احتمالا تعجبی نخواهدداشت اگر بدانید که بیشتر دانشمندان از این نظریه حمایت نمی کنند و بر این باورند که توان مغزی هومو سپینس ها حاصل فرگشت تدریجی است، اما چه بلیکمور درست گفته باشد و چه اشتباه کرده باشد، تازه به توانمندی های مغز آگاه شده ایم.

1. انسان های امروز هزار سال عمر خواهندکرد

در کل کره زمین، دو سوم موارد مرگ و میر ناشی از پیری است. در ج.وامع صنعتی، این عدد به بالای ۹۰ درصد می رسد. تروریسم، سوءتغذیه، جنگ و مالاریا را فراموش کنید؛ وقتی به آمار نگاه می کنید، بزرگ ترین قاتل زمین، پیری است. در هزاره های قبلی، ما راه های متعددی را برای افزایش عمر آزموده ایم، از ساخت ابزار و کنترل آتش گرفته تا نوشتن، کشاورزی، تجارت، روش علمی، دموکراسی و...امروزه، فناوری نوین پزشکی، طول عمر ما را با نرخ تقریبا دو سال در هر دهه افزایش می دهد. ولی چه می شود اگر ما ایننرخ را تا حدی بالا ببریم کاز سرعت پیری ما پیشی گیرد؟
از داروهای روانگردان تا خونی که جوان‌تان می‌کند

این پرسشی است که بنیاد پژوهشی «SENS» (که سال ۲۰۰۹/ ۱۳۸۸ به دست اوبری دو- گری، متخصص سالمندی بنیان نهاده شد). به دنبال یافتن پاسخ آن است. سنس می گوید که هفت نوع تخریب اصلی در بدن انسان، منجر به پیری می شوند: مرگ سلولی، جهش میتوکندری (که کارخانه انرژی سلول است)، انباشت پروتیین های بی فایده داخل سلول، انباشت پروتیین های بی فایده در خارج از سلول ها، جهش های سرطان زا در DNA، سلول های بی فایده یا حتی مضر که نمی میرند و پروتیین های چنداتصالی اضافی که اتصال های بین سلولی را در بافت ها تضعیف می کنند. برای هر یک از این حوزه ها، سنس دست کم یک روش درمانی معرفی کرده و در آستانه آغاز آزمایش های انسانی است.

تقریبا یک دهه پیش، دو- گری پیش بینی کرد که خیلی از افرادی که امروزه زنده هستند، خواهند توانست هزار سال یا بیشتر عمر کنند. او می گوید که هنوز به این پیش بینی باور دارد: «دانش بشری، بخش بزرگی از مسیری را که پیش بینی کرده بودم، پیموده است؛ البته نه به آن سرعتی که انتظار داشتم، ولی سرعت کم آن تنها به این دلیل است که جذب بودجه کافی سخت تر از چیزی است که پیش بینی کرده بودم.»

با وجود این، او اذعان دارد که دستیابی به سطح مورد انتظار افزایش امید به زندگی، به هیچ وجه میوه راحت الحلقومی نیست: «ترکیب چند نوع مختلف تخریب می تواند ما را با انباشت سطوحی از آسیب که بدن قادر به تحمل آن نیست، از پا دربیاورد و رفع آن ها نیازمند روش های چندگانه درمانی است.»

با توجه به درمان ها و پیچیدگی روزافزون آن ها، دو- گری بر این باور است که هیچ حد بالایی برای عمر انسان وجود ندارد: «این قضیه مانند خودروهای لوکس است؛ خودروهایی که صرفا میزان تعمیر و نگهداری الزام شده به وسیله قانون را دریافت می کنند، طول عمرشان قابل پیش بینی است. ولی اگر بیشتر به خودروی خود رسیدگی کنید، می توانید انتظار طول عمر بی نهایت را از آن داشته باشید. فکر نمی کنم کسی بتواند بگوید خودروهایی که امروز 100 سال قدمت دارند، قطعا عمرشان به 200 سال نخواهدرسید.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج