موفق ترین ابرقهرمان های صنعت بازی
برخلاف مارول که به دلیل ساختار متفاوتش طی دهه های مختلف با شرکت های زیادی برای ساخت بازی وارد مذاکره شده است، DC در سال ۱۹۸۹ مستقیما بر مجموعه «تایم وارنر» (مالک برادران وارنر) شد.
از خوب روزگار بیشتر بازی های «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight) کیفیت قابل قبولی داشتند. این روند ادامه داشت تا این که «Eidos» از طریق نشریه «گیم اینفورمر» اعلام کرد، در حال ساخت نسخه جدیدی از سری بازی «بتمن» است. عنوانی که روی تیمارستان آرکهام تمرکز داشت. همانطور که حدس زدید در مورد «Batman Arkham Asylum» صحبت می کنیم.
وقتی این بازی عرضه شد و به نوعی بهترین اقتباس تاریخ از ابرقهرمانان نام گرفت، وارنر تصمیم گرفت با خرید استودیوی «راکستادی» (سازنده بازی) و دادن مبلغی به Eidos، زودتر از موعود امتیاز ساخت سری بازی بتمن را به خانه بازگرداند. Eidos و مالکش «اسکوئر انیکس»، 25 درصد از سهام استودیوی راکستادی را در اختیار داشتند و در مقابل وارنر با مبلغی نامشخص 75 درصد مابقی را از آن خود کرد. با این که اسکوئر هنوز هم آن 25 درصد سهام را در اختیار دارد اما راکستادی سال هاست که به عنوان دست راست بخش سرگرمی وارنر تمام توجه خودش را به بتمن و دیگر شخصیت های DC معطوف کرده است.
بهترین بازی اقتباسی
ماژول مجموعه ای از ابرقهرمانان محبوب را در اختیار دارد و DC محبوب ترین آنها را. شکی نیست که شهرت و محبوبیت هیچ ابرقهرمانی در حال حاضر به گرد پای بتمن نمی رسد. در سینما که شوالیه تاریکی بهترین اقتباس سینمایی از این شخصیت است و در صنعت بازی هم همه چیز به نفع بتمن. همان طور که بالاتر گفتیم، بتمن همیشه بازی های خوبی داشته اما سه گانه Arkham یک سر و گردن از دیگر عناوین اقتباسی بالاتر است.
Arkham Asylum با متوسط نمره 91 و فروش 2.5 میلیون نسخه تنها طی سه هفته، مجموعه جدیدی را در جهان بتمن متولد کرد اما این درخشش پایان کار نبود، چون دنباله Arkham Asylum تمامی رکوردهای پیشین را شکست. «Arkham City» نه تنها جوایز بسیاری کسب کرد، بلکه با متوسط نمره 96 از 100 نام خود را به عنوان بهترین اثر اقتباسی تاریخ در دنیای سرگرمی (چه فیلم و چه بازی) ثبت کرد.
بهترین بازی های DC
Batman: The Video Game
سال عرضه: ۱۹۹۰
پلتفرم: NES, Game Boy, Sega, Genesis
تا پیش از عرضه این عنوان، سه بازی بتمن به وسیله شرکت Ocean ساخته و عرضه شده بود اما این ساخته استودیوی Sunsoft بود که برای همیشه روند بازی های اقتباسی بر اساس شوالیه تاریکی را تغییر داد. نسخه NES بازی چه از منظر تکنیکی و چه طراحی یک تحول بزرگ برای کنسول ها بود. استفاده از سه اسلحه مخصوص بتمن، آهنگسازی «نائوکی کادوکا» به همراه طراحی مراحل کم نظیر باعث شد تا این بازی اولین اقتباس درجه یک بتمن نام بگیرد.
The Death and Return of Superman
سال عرضه: ۱۹۹۴
پلتفرم: SNES, Sega, Genesis
Sunsoft که تجربه موفقی از دنیای DC داشت، این بار با کمک «بلیزارد» بازی «مرگ و بازگشت سوپرمن» را تهیه و تولید کرد. مانند دیگر بازی های اکشن آن دوره، این بازی هم اثری Beat'em up بود که گیمر باید طی آن با مشت و لگد حسابی از خجالت دشمنان سوپرمن در می آمد.
Batman: Vengeance
سال عرضه: 2001
پلتفرم: PS۲, Xbox, PC, Game Cube, Game Boy Advance
«Batman: Vengeance» چهارمین بازی بتمن یوبی سافت بود که از سری انیمیشن «The New Batman Adventures» اقتباس شده بود. داستان جذاب، صداپیشه بودن «کوین کانروی» و «مارک همیل» و در نهایت طراحی جذاب گاتهام و محیطش باعث شهرت Vengeance شد. گیم پلی بازی هم در زمان خودش بسیار جذاب بود، هر چند استفاده از بعضی گجت ها کار را دشوار می کرد، مخصوصا این که دوربین بازی در این حالت به اول شخص سوئیچ می شد.
سردمدار بازی های ابرقهرمانی
مارول چه در دنیای سینما و چه در عالم بازی در مجموع آثار موفق بیشتری نسبت به DC و دیگر ناشران کمیک دارد. البته باید توجه داشت که با توجه به تعداد بالای عناوین اقتباسی بر اساس ابرقهرمانان مارول، تعداد بازی های بی کیفیت مارول هم بیشتر از دیگر ناشران است.
مارول پیش از این که با «Iron Man» و «The Incredible Hulk» مستقیما وارد ساخت فیلم های سینمایی شود، حقوق ساخت بسیاری از شخصیت هایش از جمله تمامی «X-Men»، «Spider-Man» و «Fantastic Four» را به شرکت های دیگر واگذار کرد، طوری که حتی تا به امروز امتیاز این شخصیت ها در اختیار شرکت هایی مانند «فاکس» و «سونی» است اما در دنیای بازی، مارول همیشه قراردادهایی چند ساله با شرکت های مختلف امضا کرده است و هنوز امتیاز تمامی شخصیت هایش را در اختیار دارد.
خالق مرد عنکبوتی در اوایل دهه ۸۰ میلادی قراردادی را با آتاری و «Parker Brothers» به امضا رساند که ماحصل آن ساخت بازی «Spider-Man» برای آتاری ۲۶۰۰ بود. این بازی که در سال ۱۹۸۲ روانه بازار شد، نخستین حضور شخصیت های مارول در صنعت بازی به حساب می آمد. مارول در ادامه با سازندگانی مانند «LGN»، «Parragon»، «Adventure International»، «کپکام» و «کونامی» قرارداد همکاری به امضا رساند، تا این که در سال ۲۰۰۰ با «اکتیویژن» وارد مذاکره شد تا این کمپانی به مدت ۱۵ سال به اقامتگاه بیشتر شخصیت های ماژول تبدیل شود.
تغییرات بزرگ
اکتیویژن از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ امتیاز ساخت بازی بر اساس بیشتر شخصیت های مارول را در اختیار داشت. البته این امتیاز شامل بازی های اقتباسی برای سری فیلم های جدید مارول را شامل نمی شد. برای نمونه «سگا» امتیاز ساخت بازی فیلم های مارول مانند «Iron Thor»، «Hulk» و «کاپیتان آمریکا» را در اختیار داشت اما تقریبا همه بازی های تولید شده به وسیله سگا امتیازهای ضعیفی دریافت کردند تا شرکت ژاپنی عطای مارول را به لقایش ببخشد.
شرکت ورشکست شده «THQ» هم طی برهه هایی قراردادهای متفاوتی با مارول به امضا رساند تا بتواند بر اساس «Narvel»، «Punisher Super Hero Squad» و «Avengers» بازی بسازد که این آخری می توانست حسابی سروصدا به راه بیندازد اما عرضه اش همزمان شد با ورشکستگی THQ. بازی Avengers، اثری اول شخص بود که در آن می توانستید به جای شخصیت هایی همچون هالک و آیرون من ظاهر شوید. در این بین نباید از مجموعه بازی «Marvel VS Capcom» غافل شد که طرفداران فراوانی دارد و حتی قسمت جدیدش طی ماه های آینده برای کنسول های نسل هشتم عرضه می شود.
Spider-Man
سال عرضه: 2000
پلتفرم: Play station, N۶۴, Dreamcast, PC
این بازی دقیقا مدتی بعد از امضای قرارداد مابین اکتیویژن و مارول و به عنوان یکی از بازی های فاز نخست این همکاری، روانه بازار شد. نخستین حضور مرد عنکبوتی در اثری سه بعدی با موفقیت های چشمگیری روبرو شد. استودیوی «Neversoft» که تا پیش از آن مسئولیت ساخت سری «تونی هاک» را بر عهده داشت با استفاده از موتور گرافیکی همان بازی دست به ساخت مرد عنکبوتی زد. سازندگان با توجه به کمبود سخت افزاری پلی استیشن، داستان را به شکلی پیش برده بودند که مستقیم روی گیم پلی تاثیر بگذارد. با توجه به این که در داستان، گازی سمی کل شهر را فرا می گرفت، مرد عنکبوتی نمی توانست آزادانه به تمامی نقاط شهر سفر کند. استقبال از این شماره به حدی بود که اکتیویژن طی قرارداد پانزده ساله اش با مارول به هیچ ابرقهرمانی به اندازه مرد عنکبوتی توجه نکرد.
X-Men
سال عرضه: ۱۹۹۲
پلتفرم: Arcade, Xbox 360, PS3, iOS, Android
یکی از حسرت های بزرگ دوستداران «مردان ایکس» عرضه نشدن یکی از بهترین بازی های تاریخ این سری برای کنسول های بازی بود. «X-Men»ای که موردش حرف می زنیم، سال ۱۹۹۲ تنها برای دستگاه های آرکید عرضه شد و کونامی هم بنا به دلایل نامشخص هیچگاه این بازی را نه برای «سگا جنسیس» و نه برای «SNES» پورت نکرد. X-Men عنوانی Beat'em up، جذاب و خوش رنگ و لعاب بود که به شما اجازه می داد از بین شش کاراکتر مشهور سری، یکی را انتخاب کنید و به نبرد «مگنتو» بروید. ۱۸ سال پس از عرضه بازی (۲۰۱۰) برای دستگاه های آرکید، استودیوی Backbone» بالاخره X-Men را برای «ایکس باکس ۳۶۰»، «پلی استیشن ۳» و تلفن های هوشمند پورت کرد. متاسفانه به دلیل تمام شدن قرارداد کونامی و ماژول، این بازی در سال ۲۰۱۳ از روی تمامی فروشگاه های دیجیتالی پاک شد.
The Punisher
سال عرضه: 2005
پلتفرم: PS۲, Xbox, PC
«پانیشر» یا همان کاراکتر «فرانک کسل» برخلاف اخلاق تند و تیزش یکی از مظلوم ترین شخصیت های دنیای مارول در دنیای سرگرمی است. با این که سهم بسیار کمتری نسبت به همقطارهای مشهورش در صنعت بازی دارد اما در همین حضورهای کم هم به خوبی خود را اثبات کرده است.
این بازی مدتی پس از اکران فیلم سینمایی پانیشر با بازی «توماس جین» و «جان تراولتا» روانه بازار شد و با این که حتی جین صداگذاری پانیشر را بر عهده داشت اما خط داستانی بیشتر به کتاب های سری وفادار بود تا فیلم. حضور شخصیت های فراوان مارول از جمله «نیک فیوری»، آیرون من، «مت مرداک» و «بیودی سیاه»، تنوع بالای مراحل، گیم پلی سریع و روایت داستانی کم نظیر از جمله عوامل محبوبیت این بازی است. فروش یک میلیون نسخه ای بازی در نهایت باعث سودآوری THQ و استودیوی Volition, Inc (این استودیو پس از ورشکستگی THQ توسط شرکت Deep Silver خریداری شد و حالا Deep Silver Volition نام دارد) سازنده بازی شد.
به جز شخصیت های مارول و DC، ابرقهرمانان دیگری نیز در دنیای گیم به موفقیت رسیده اند
با این که مارول و DC به عنوان بزرگ ترین ناشران کامیک بوک در سراسر دنیا شناخته می شوند اما ابرقهرمانان محبوبی وجود دارند که خارج از دایره این دو شرکت هستند. از قضا بعضی از این ابرقهرمانان بسیار شناخته شده اند و در تاریخ صنعت بازی هم به عنوان آثاری درجه یک از آنها یاد می شود. قطعا مشهورترین نمونه، «لاک پشت های نینجا» یا همان «TMNT» است که در کشور خودمان هم طرفداران قابل توجهی دارد. تعداد بازی های اقتباسی از TMNT به اندازه ای زیاد است که باید برای آن پرونده ای جداگانه تهیه دید. برای همین در ادامه بهترین بازی های ابرقهرمانی را معرفی می کنیم که به مارول و DC تعلق ندارند و البته «لاک پشت های نینجا» جزء آنها نیست.
نابودگر
یکی از بهترین بازی های مارول که به خاطر کمبود جا به آن اشاره نکردیم، «The Incredible Hulk Ultimate Destruction» است. بازی جذابی که استودیوی «رادیکال» مسئول ساختنش بود و در سال 2005 روانه بازار شد. استقبال خوب منتقدان و مخاطبان باعث شد تا سران این استودیو به فکر خلق ابرقهرمان مخصوص خود بیفتند که در نهایت منجر به ساخت پروژه «Prototype» شد؛ عنوانی که شخصیت اصلی اش محققی به نام «آلکس مرسر» بود که در پی تماس با یک ویروس کشنده، به قدرت های فرابشری می رسد.
قابلیت های مرسر در حقیقت مخلوطی از هالک و دیگر ابرقهرمانان مشهور بود. او می توانست از در و دیوار بالا برود، سوار هلی کوپتر و تانک شود، با یک ضربه هر نوع وسیله نقلیه ای را نابود یا حتی به درون شخصیت های دیگر نفوذ کند.
این حس آزادی و بی پروا بودن مرسر خیلی در موفقیت نهایی بازی تاثیر گذاشت. جالب این که داستان این بازی را هم پاول جنکینس به همراه «دنیس دتویلر» (Dennis Detviller) که در آن هنگام نویسنده استودیو «رادیکال» بود، به رشته تحریر در آورد. «Prototype» در زمان عرضه اش با استقبال چشمگیر مخاطبان روبرو شد، طوری که در همان ماه نخست تنها 500 هزار نسخه از آن در آمریکا به فروش رفت و در نهایت مجموع فروش آن به 2.5 میلیون نسخه رسید. رادیکال، سه سال بعد «Prototype2» را عرضه کرد که نتوانست موفقیت های نسخه اول را تکرار کند و مقدمات بسته شدنش فراهم شد.
نبرد خیر و شر
جد ا از کیفیت بازی، جالب است که هر دو عنوان «Infamous» و «Prototype» به فاصله کمی نسبت به یکدیگر معرفی شدند. طی یک بازه زمانی به بازار آمدند و هر دو بازی، ابرقهرمانان کاملا جدیدی را به صنعت سرگرمی معرفی کردند. گیم پلی هر دو دارای مکانیک ها و ویژگی های مشترک فراوانی بود. هر چند Infamous بیشتر به قواعد بازی های پلتفرمر توجه داشت و Prototype عملا کاراکتر اصلی آن هیچ گونه منعی برای عبور و مرور نداشت و می توانست از دیوار راست بالا برود.
Infamous حول محور پیک موتوری ای به نام «کول» بود که پس از انفجار مهیب در شهر خیالی «Empire City» به قدرت فرابشری دست پیدا می کرد. قدرت های کول بر پایه الکتریسیته بود که همین موضوع تاثیر مهمی روی گیم پلی بازی می گذاشت. برخلاف Prototype که مبارزاتش رو در رو بود، در Infamous می توانستید مانند بازی های شوتر، الکتریسیته شلیک کنید.
از جمله ویژگی های منحصر به فرد این بازی انحصاری پلی استیشن 3، می توان به سیستم اخلاقی یا «Karma» اشاره کرد که به شما اجازه می داد از بین یک ابرقهرمان مثبت و ضد قهرمانی شرور، یکی را انتخاب کنید. به موجب همین انتخاب ها پایان بازی و قدرت های کول هم تغییر می کرد.
Infamous با فروش بیش از دو میلیون نسخه ای - که برای اثری انحصاری و جدید رقمی بالا بود - و متوسط نمره 85 از 100 موجبات ساخت قسمت های دوم را فراهم کرد.
طلوع تاریکی
«جکی استکادو» قهرمان اصلی این بازی بیشتر از این که یک ابرقهرمان کلاسیک باشد، ضد قهرمانی مدرن است؛ هر چند حضور موفق آن در سری کمیک بوک های انتشارات «Image Comics» (مالک «The Walking Dead»، «Wanted» و «Spawn» باعث شده است بسیاری اوقات او را با ابرقهرمان مشهوری مانند بتمن مقایسه کنند. نسخه اول سری بازی «دارکنس» در سال 2007 و برای کنسول های ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 عرضه شد.
بازی داستان قهرمان اصلی را از همان ابتدا تعریف می کرد؛ وقتی در شب تولد بیست و یک سالگی اش برای اولین بار کشته می شود، اما به لطف موجود اهریمنی به نام «دارکنس» به زندگی بازگردانده می شود. اهریمنی که مانند ضحاک ماردوش دو مار را روی شانه های جکی قرار می دهد.
این بازی نه تنها از منظر روایت داستانی یک حرکت رو به جلو برای عناوین اقتباسی بود، بلکه حتی بخش گیم پلی آن کاملا از شوترهای هم سبک متفاوت بود. داستان بازی را «پاول جنکنیس»، نویسنده مشهور کمیک بوک، به رشته تحریر در آورده بود. استودیوی استاربریز هم گیم پلی برای آن طراحی کرده بود که بیش از هر چیزی شما را به یاد بازی قبلی این استودیو، «ریدیک» می انداخت.
یکی از جالب ترین نکات بازی، مونولوگ های جکی در زمان لودینگ بازی بود که تحسین بیشتر منتقدان را در پی داشت. «The Darkness» با متوسط نمره 82 به یکی از بهترین بازی های نسل پیش مبدل شد اما فروشش آن طور که باید و شاید بالا نبود.
GTA ابرقهرمانان
«دیو جونز» که با خلق «GTA» باعث هموار شدن راه سازندگان برای ساخت بازی های «Open World» شده بود، با تهیه «Crackdown»، یک بازی انحصاری جذاب را به کلکسیون عناوین ایکس باکس 360 اضافه کرد. با این که ساخته جدید جونز شباهت فراوانی به GTA داشت و امکان گشتن در شهر همراه با خودروهای مختلف را به کاربر می داد اما شخصیت اصلی Crackdown ابرقهرمانی به معنای واقعی بود.
بازی در پادآرمان شهری به نام «Pacific City» رخ می داد که در آن گنگسترها کنترل شهر را در دست گرفته بودند. شخصیت اصلی که تنها با نام «Agent» شناخته می شد، تحت آزمایش های سری دولت، به قدرت چشمگیری دست یافته بود که او را در حد یک ابرقهرمان قوی می کرد.
نکته جالب Crackdown، ارتقای شخصیت اصلی به سبک بازی های RPG بود. هر چقدر که بیشتر XP می گرفتید، بیشتر می توانستید ابرقهرمان مورد علاقه خود را قدرتمندتر کنید. سبک گرافیکی سل شید بازی هم باعث شده بود تا Crackdown به شدت حال و هوای کمیک بوکی داشته باشد.
«مایکروسافت» برای فروش هر چه بیشتر این عنوان کد بخش بتای «هیلو 2» را در اختیار خریداران بازی قرار داد تا طی شش ماه نخست عرضه Crackdown به فروش 1.5 میلیون نسخه ای برسد. سه سال بعد، قسمت دوم این بازی توسط استودیوی تازه تاسیس «Ruffian Games» ساخته شد و به هیچ وجه نتوانست موفقیت قسمت نخست را تکرار کند.
نظر کاربران
ابر قهرمان فقط gta. من شخصا gta San رو هر چقد بازی میکنم سیر نمیشم.