رقابت ۳ اسپرتی آسیایی: مزدا، هیوندای و تویوتا

وب‌سایت دیجیاتو - سید محمد سعید چاوشی: شاید تعجب کنید اما دو خودرو از این سه ماشین اسپرت و دوست داشتنی در بازار کشورمان حضور دارند و همین حالا قابل خریدند. البته مزدا MX۵ به عنوان جذاب ترین و جدیدترین گزینه هیچ گاه به بازار کشورمان عرضه نشده است و متاسفانه ظاهرا برنامه ای هم برای اینکار وجود ندارد.

اما به هرحال رقابت سه خودرو اسپرت ارزان قیمت (در بازارهای جهانی) با فلسفه ساختاری آسیای شرقی می تواند جالب توجه باشد.


مزدا MX۵ جدید با قیمت کم خود، GT ۸۶ تویوتا را که قدرت بیشتری دارد به چالش می کشد. آیا ولستر به عنوان هاچ بک دیفرانسیل جلو هیوندای در برابر این دو رقیب ژاپنی دیفرانسیل عقب حرفی برای گفتن دارد؟


در سال ۲۰۱۱ تویوتا مدل GT۸۶ را معرفی کرد که دقیقا خودرویی بود که پس از مدت ها منتظر آن بودیم. تویوتا برای وارد شدن GT۸۶ به رینگ مسابقه از یک موتور اسپرت با ۲۰۰ اسب بخار دیفرانسیل عقب که قیمت آن از حدود ۳۰۰۰۰ یورو شروع می شد بهره برد، به این نیز باید توجه کرد که معرفی GT۸۶ درست در موقعی انجام شد که بی ام و از ذات خود دور شده بود.


قیمت GT۸۶ با خودرو های دیفرانسیل جلو رقابت می کرد که البته هنوز هم همینطور است. گر چه نتوانست نظر همگان را به خود جلب کند اما بازار به آن روی خوش نشان داد.


کسانی که در انتخاب خود وسواس دارند همواره این سوال را مطرح می کنند که BRZ چه تفاوتی با GT۸۶ دارد با اینکه حتی یک شکل هم هستند، جواب این است که نه واقعا هیچ تفاوت تکنیکی پر رنگی بین این دو برادر دو قلو وجود ندارد.
اما حالا مزدا MX5 جدید با قیافه ماهی مانند و قانع کننده وارد عرصه شده است و می تواند دو برادر ژاپنی تویوتا و سوبارو را به چالش بکشد.


مزدا MX۵ به طور قابل ملاحظه ای سبک تر از تویوتا است ( اگر بخواهیم دقیق تر بیان کنیم بیشتر از ۹۰ کیلوگرم سبک تر است) و قدرت ۱۶۰ اسب بخاری از یک موتور ۲ لیتری نوید این را می دهد که وارث خوبی برای اجدادش است. اما به اندازه کافی قوی است تا بتواند از خود در برابر تویوتا GT ۸۶ و هیوندا ولستر دفاع کند؟


ولستر که داری سه درب و چهار صندلی است در وهله اول جایی برای شرکت در این مسابقه ندارد ولی قیمت پایه آن که از ۲۹,۹۹۰ یورو شروع می شود از دو در های ما ارزان تر بوده و از آنجایی که از توربوشارژ بهره می برد باعث می شود در این مسابقه شرکت کند.


در واقع گزینه دیگری همانند مینی Clubman نیز وجود داشت ولی به دلیل پنج در بودن اجازه شرکت به آن را ندادیم.

هیوندا ولستر جز معدود خودرو های سه درب بازار است ( دو درب در راست و دیگری در چپ) که شخصیتی میانه رو دارد. اینگونه که یک کوپه برای راننده و برای سرنشینان یک هاچ بک است. عقب وولستر دو اگزوز قرار داده شده است که در نوع خود در کنار انحنا چراغ ها، ظاهری دلربا و جذاب به آن داده است.


ولستر از یک موتور 1.6 لیتری با توان 186 اسب بخار بهره می برد سیستم تعلیق این خودرو ظاهری شبیه کیا CEE'D GT دارد که البته از آن 28 اسب بخار کمتر دارد.

همین مقدار کم تاثیر بدی بر روی تیونینگ خودرو نداشته و در واقع شما از دور 1500 همه 265 نیوتن بر متر گشتاور را تا دور 5500 در اختیار دارید. صدای خودرو نیز حس قدرتمندی را به شما القا می کند همه اینها در حالی است که وولستر فقط 6 اسب بخار از مینی کوپر S کمتر دارد.


ولستر در شتاب گیری در مقام آخر قرار می گیرد با این وجود که حتی از بیشترین گشتاور بهره می برد. بعد از گذشت ۸.۲ ثانیه سرعت وولستر از ۱۰۰ کیلومتر عبور می کند که ۰.۹ ثانیه از MX۵ ضعیف تر است و دقیقا ۱ ثانیه از GT ۸۶ کند تر ظاهر می شود.

همه اینها در حالی اتفاق افتاد که جعبه دنده ۶ سرعته نیز به خوبی کار خود را انجام داد اما چه بر سر آن همه قدرت در کنار سوپرشارژ آمد؟


در واقع ولستر بر روی کاغذ برای رقیبان خود رجز خوانی های فراوانی کرد اما در عمل اینگونه نبود و دلیل اصلی آن نیز وزن زیاد آن نسبت به رقباشت.

وزن ۱۳۱۵ کیلوگرمی ولستر را نیز حتی می توانستند با تحت فشار قرار دادن بیشتر سوپرشارژ ها جبران کنند اما مهندسان کیا دوام بلند مدت را به شتاب گیری با قیمت تحت فشار قرار دادن موتور ترجیح داده اند.

در هر حال اینها تاثیری بر روی یک رانندگی درون شهری ندارد. وزن GT ۸۶ کمتر از ولستر بوده و باعث می شود راحت تر با آن کنار بیاید همه این شیرینی و راحتی از یک موتور دو لیتری سر چشمه می گیرد که خیلی جای تعجب ندارد.

به طور خلاصه GT ۸۶ موتوری مخالف ولستر دارد اینگونه که در دور های پایین سرد و بی روح است. با فشار دادن پدال گاز به چیزی که می خواهید می رسید اما باز این اتفاق نخواهد افتاد.


در اینجا فقط یک دنده معکوس لازم است تا شما را از سواری سرد GT ۸۶ نجات دهد (البته پس از مدتی انجام این کار باعث می شود که دیگر با آن مشکلی نداشته باشید) در اینجاست که GT ۸۶ راننده را مجذوب خود می کند و موتور هر چیزی که در چنته دارد را رو می کند.

در واقع به شما یادآوری می کند جایی دقیقا در زیر کاپوت جلو ۲۰۰ اسب بخار وجود دارد که آن را در لحظه آخر متوجه خواهید شد.

به نوعی برای انجام این کار فقط کافی است که بعد از معکوس دور موتور را از ۷ عبور دهید سپس دنده بدهید و دنده بعد را نیز به همین شکل تعویض کنید و به چیزی که نیاز دارید دست پیدا می کنید.



همچنین اگر بخواهید به شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتری در عرض ۷.۲ ثانیه برسید باید مقداری با گشتاور بازی کنید که شما را درگیر نکند والا باید باقی مانده خودرو را از حیاط همسایه جمع کنید.

اما همچنین اتفاقی هرگز با وولستر پیش نمی آید بلکه رو به جلو به مسیر خود ادامه می دهد اما MX۵ حتی با اینکه ۲۶ اسب بخار از وولستر و ۲۰ درصد کمتر از GT ۸۶ قدرت دارد حس خوشایند تری را به شما القا می کند.



مخصوصا هنگامی که بعد از پیاده شدن از GT 86، بخواهید MX5 را سوار شوید.

مزدا MX5 جز تنها خودرو هایی است که از همان ابتدا که آن را از پارک در آورید جذابیت خود را به شما نشان می دهد.


اگر بر سر یک چهار راه یک راننده X۶ برای اینکه شما را ببیند باید به پایین نگاه کند و بعد از اینکه با نگاه تمسخر آمیز خود به شما شیشه خودرو خود را بالا می دهد در همین لحظه شما می توانید سقف کروک MX۵ را باز کنید و از آفتاب صبح زمستان لذت ببرید البته اینجا تمام نمی شود هنگامی که چراغ سبز می شود این راننده X۶ است که به جلو با حیرت می نگاه می کند و می بیند که شما با یک MX۵ از آن دور می شوید.


موتور ۴ سیلندر خطی دقیقا چیزی است که برای دور های پایین به آن نیاز دارید. همین امر باعث می شود که حتی در دور های متوسط نیز به سرعت و قدرت مورد نظر دسترسی داشته باشید در حالی که برای همین مقدار در GT ۸۶ نیاز به دور بالا هستید.

صدای MX۵ نیز بهترین در این کلاس است. جذابیت های MX۵ در محدودیت هاش شهری تمام نمی شود و وقتی که با به جاده بروید نیز باز اینجاست که MX۵ گلف GTI را مجبور به کنار رفتن برای سبقت شما می کند البته در محدوده قانون.

اکسل عقب نیز به قدری خوب و پایدار است که به راننده اجازه می دهد بر سر پیچ ها سطح بالاتری از خواسته های خود را با MX۵ تجربه کند.

همه اینها در حالی است که GT ۸۶ با ترمز های افتضاح خود را نمی تواند آنچه که هست نشان دهد در واقع احساس می کنید که فقط پدال ترمز را فشار می دهید و فقط پدال پایین رفته و هیچ اتفاق خاص دیگری نمی افتد.


آزمایش های ما این را کاملا نشان می دهد واقعا تکان دهنده است که در آزمایش استاندارد ترمز پس از ۴۰ متر به طور کامل می ایستد.

با اینکه لاستیک های yokohama تویوتا جیغ بلندی می کشید اما با این جیع همه چیز بدتر می شود.

البته تویوتا امتیاز از دست رفته خود را با تند و تیزی خود بر سر پیچ ها جبران می کند اما سریع چسبندگی خود را از دست می دهد که با وجود اینکه سرگرم کننده است اما باعث کُندی تویوتا در پیست می شود.


هم مزدا MX۵ و هم تویوتا GT ۸۶ هر دو باعث می شوند شما نیاز بیشتری به پمپ بنزین پیدا کنید.

با نگاه محترمانه این دو خودرو به شما ابن حس را القا می کنند که درون جاده و بر سر پیچ ها برای شما تلافی می کنند، این دقیقا رانندگی است که شما لازم دارید. البته در نهایت باید از ترمز های تویوتا صرف نظر بکنید.


واقعا متعجب شدیم وقتی که دیدم ولستر بهترین رکورد را در بخش ترمز به نام خود ثبت کرد. اما متاسفانه برای چالاکی طراحی نشده است.

بر سر پیچ ها به این دلیل که دیفرانسیل عقب نیست از خود تنبلی نشان داده و اجازه مانور زیاد به شما نمی دهد که دقیقا برعکس GT ۸۶ و مزدا است.

هنگامی که می خواهید از یک پیچ خارج شوید باید پدال گاز را باید با شکیبایی خاصی بازی دهید به طوری که اگر این کار را نکنید همانند ما در یک پیچ احتمال از دست دادن کنترل وجود دارد.


مزدا MX۵ به نرمی و آرامی از دیگر رقبا زمان سریعتری را ثبت کرد. در رانندگی های اسپرت باعث کندی شما می شود اما اینگونه نیست به این دلیل که فرمان پذیری مستقیم و سیستم تعلیق نرم، لذت رانندگی با این رودستر کوچک کم نظیر است.

همه اینها در کنار هم باعث شد تا مزدا رکورد سریعتری نسبت به رقبا بزند و مزدا خودرویی است ما سر تعظیم در برابرش فرود می آوریم و صد البته خودرویی است که برای مدت ها از داشتن آن منع بودیم. در آخر نیز زمان ثبت شده توسط هر سه خودرو در پیست معروف هاکنهایم را خواهید دید.


در نهایت

جی تی ۸۶ جذاب و دوست داشتنی است و از بسیاری جهات نقطه عطفی بین محصولات تویوتا محسوب می شود اما با توجه به تایر ها و ترمز های نه چندان جالب آن، باید بودجه ای برای ارتقاء این دو قسمت اختصاص دهید یا به سراغ نمونه های مجهز به پکیج TRD بروید.

به هرحال جی تی ۸۶ پلت فرم لذت بخشی دارد ولی در چند زمینه جای توسعه و بهبود بیشتر برای آن باز است. هیوندای در مقابل چندان اسپرتی نیست و علیرغم قدرت بالای پیشرانه، شما را جذب راندنش نمی کند.

مشکل از ساختار دیفرانسیل جلو، وزن زیاد و حس کم فرمان ناشی می شود و هیوندای برای غلبه بر چنین اشکالات فنی و تکنیکی به توسعه فنی و مکانیکی کاملی نیاز دارد.

در مقابل مزدا وزن بسیار سبک ۱۰۰۰ کیلوگرمی، پیشرانه ای چابک با ۱۶۰ اسب بخار سرحال و ساختار دیفرانسیل عقب جمع و جور با دیفرانسیل مجهز به قفل مکانیکی را در قالبی رودستری جمع و جور و کم مصرف ارائه می دهد. واقعا دیگر چه می خواهید؟