جدال قلدرهای دیترویتی: شلبی در برابر کوروت

وب سایت پدال: دو آمریکایی قدرتمند رو درروی یکدیگر قرارگرفته‌اند. دو اسطوره با کوله باری از تجربه که هریک سعی دارد برتری خود را بر دیگری اثبات کند.

در این آزمون به دنبال پیدا کردن برترین خودروی اسپرت امریکا از بین دو نمونه از قدرتمندترین آن‌ها یعنی فورد موستانگ شلبی GT۳۵۰ و شورلت کوروت Z۵۱ هستیم. هرچند سرعت در خودروهای اسپرت معیار مهمی محسوب می‌شود اما مهم‌ترین عامل برتری ازنظر ما، لذت و هیجان رانندگی است.

در سوی دیگر موستانگ شلبی GT350 قرار دارد که حتی باوجوداینکه بیش از 140 کیلوگرم سنگین‌تر و حدود 13 سانتیمتر کشیده‌تر از کوروت است، اما کاملاً توانایی رقابت با آن را دارد.

موستانگ مورد آزمایش ما مجهز به پکیج اختیاری Track است که عملکرد و چسبندگی آن را افزایش می‌دهد؛ زیرا ما می‌خواستیم GT350 بتواند در جاده‌های پیچ‌درپیچ پا به‌پای کوروت حرکت کند و همچنین لاستیک‌های آن نیز ازلحاظ چسبندگی و طول عمر تقریباً همسان با کوروت باشد.

قیمت شلبی GT350 با سفارش آپشن ها به 56.970 دلار می‌رسد که به میزان قابل‌توجهی کمتر از قیمت کوروت Z51 است.

کوروت با مرکز ثقل پایین‌تر، تقسیم وزن جلو و عقب بهتر و لاستیک‌های با چسبندگی بالا، خصوصاً در پیچ‌ها پایداری بهتری نسبت به شلبی GT350 دارد.

پیشرانه V8 حجیم 6.2 لیتری آن نیز گشتاور زیادی در محدوده وسیعی از دور موتور تولید می‌کند بدون آنکه نیاز به افزایش دور موتور باشد. تمامی این موارد موجب شد تا کوروت یک دور پیست 4 کیلومتری را 1.3 ثانیه سریع‌تر از GT350 طی کند.

دیگر شاخصه‌های عملکردی کوروت یعنی شتاب صفرتا 96 کیلومتر بر ساعت زیر 4 ثانیه و توقف از سرعت 112 کیلومتر در 45.7 متر نیز بسیار چشمگیر است چراکه این ارقام در چند سال گذشته فقط در سوپر اسپرت‌های میلیون دلاری قابل‌دسترسی بود. گشتاور بالا، حرکت در دنده 7 به‌صورت ساکت و آرام و مصرف سوخت مناسب نیز از دیگر ویژگی‌های مثبت کوروت بشمار می‌رود.

اما کوروت کمی بیش‌ازاندازه ساکت و آرام است و فرمان آن نیز بسیار ناامیدکننده است. چراکه عملکردی بدون جذابیت داشته و اطلاعات سطح مسیر را به‌درستی منتقل نمی‌کند. این امر موجب کاهش اعتمادبه‌نفس راننده می‌شود درحالی‌که عملکرد فرمان GT۳۵۰ بسیار بهتر از کوروت است.

نکته منفی دیگر کوروت عملکرد نامناسب شیفتر تعویض دنده آن است زیرا هیچ حس مثبتی از تعامل با خودرو در راننده ایجاد نمی‌کند و بدتر از آن احتمال اشتباه جا زدن دنده‌ها نیز زیاد است چراکه به دلیل تعداد زیاد دنده‌ها فاصله بین آن‌ها کم است و مثلاً هنگام تعویض دنده از ۴ به ۵ ناگهان حس می‌کنید قدرت و کشش خودرو کاهش‌یافته است و متوجه می‌شوید که دنده اشتباهاً به ۷ تعویض شده است!

اما در ساخت شلبی GT۳۵۰ قطعاً آزادی بیشتری وجود داشته است زیرا ساخت خودرویی که قرار است فقط در حدود هزار دستگاه از آن فروخته شود بسیار راحت‌تر از ساخت خودرویی تولید انبوه با ساخت ده‌ها هزار دستگاه است. GT۳۵۰ با پیشرانه V۸ ۵.۲ لیتری خود بسیار باشکوه است.

۵۲۶ اسب بخار قدرت این هیولا در ۷۵۰۰ rpm به دست می‌آید و در این زمان صدای کنسرت اگزوزها از عقب به همراه سمفونی زیبای موتور V۸ از جلو، راننده را به اوج لذت و هیجان می‌رساند. عملکرد گیربکس ۶ سرعته دستی آن نیز در هماهنگی کامل با پیشرانه است. هرچند شلبی GT۳۵۰ برای توقف از سرعت ۱۱۲ کیلومتر به ۶.۵ متر مسافت بیشتری نسبت به کوروت نیاز دارد اما عملکرد پدال ترمز آن بهتر از کوروت است.

شتاب صفرتا ۹۶ این فرزند چموش شلبی ۴.۳ ثانیه و زمان طی مسافت ۴/۱ مایل آن ۱۲.۵ ثانیه است. هرچند این ارقام ضعیف‌تر از کوروت است اما این امر نقطه‌ضعفی برای GT۳۵۰ محسوب نمی‌شود چراکه این خودرو فقط برای لذت رانندگی ساخته‌شده است نه برای شرکت در مسابقات درگ.

در آغاز حرکت به دلیل وجود گشتاور بالا هرزگردی چرخ‌ها بسیار زیاد است و حتی اگر با دور موتور بالا شروع به حرکت کنید پس از چندی لاستیک‌ها نابود خواهند شد و دقیقاً به همین دلیل است که شتاب صفرتا ۶۰ مایل شلبی GT۳۵۰ فقط یک‌دهم ثانیه کمتر از موستانگ GT با حدود ۱۰۰ اسب بخار قدرت کمتر است.

در پایان می‌توان گفت اگر به دنبال لذت ناب رانندگی هستید و علاقه به تعامل و ارتباط با خودرو دارید قطعاً باید شلبی GT۳۵۰ را انتخاب کنید چراکه می‌توانید با مبلغی بسیار کمتر، لذت رانندگی یک پورشه ۹۱۱ GT۳ را با آن تجربه کنید. به همین دلیل انتخاب ما نیز در میان این دو اسپرت قدرتمند آمریکایی موستانگ شلبی GT۳۵۰ است. هرچند که این انتخاب چیزی از ارزش‌های کوروت اصیل کم نمی‌کند.