سختترین بازی هایی که اشک گیمرها را درآوردند
در طول تاریخ بازیها تحول پیدا کردند و از فضای دوبعدی به سهبعدی تغییر شکل دادند و به همین دلیل تعداد متغیرهایی که لذتبخش بودن یک بازی امروزی را تعیین میکنند بسیار بیشتر از گذشته هستند.
از زمانی که بازیهای ویدیویی به وجود آمدند همواره یک سوال وجود داشته است: برای عبور از یک مرحله یا به پایان بردن یک بازی حاضرید چند بار بمیرید و شکست بخورید؟
در طول تاریخ بازیها تحول پیدا کردند و از فضای دوبعدی به سهبعدی تغییر شکل دادند و به همین دلیل تعداد متغیرهایی که لذتبخش بودن یک بازی امروزی را تعیین میکنند بسیار بیشتر از گذشته هستند.
بهجای کنترل یک کاراکتر که تنها در ۴ جهت اصلی حرکت میکند، مدیریت صحیح دشواری یک بازی چند میلیون دلاری میتواند آن را خاص و نوآورانه جلوه دهد یا آنقدر سخت باشد که بسیاری از گیمرها را فراری دهد.
برخی سازندگان ارزشمند ترجیح میدهند ریسکهای مالی بزرگ انجام دهند و بدون توجه به میزان فروش بازی، چنان بازی سختی بسازند که از دقایق اولیه تا پایانی اشک گیمر را در بیاورد و در ازای فروش کمتر نام خود را جاودانه کنند.
این در حالی که بسیاری از سازندگان بزرگ به دلایل زیادی حاضر نیستند پایگاه طرفداران و سود خود را فدای دشواری بیحد و اندازه کنند.
سازندگان این بازیها برنامهنویسان کار بلدی هستند که از سختی دادن به گیمر لذت میبرند و البته شکی نیست که برخی از ما سختی کشیدن را دوست داریم و به این موضوع باور داریم که بازیهای دشوار هیچوقت نمیمیرند.
در این مقاله سعی میکنیم تا ۱۳ بازی دشوار تاریخ صنعت بازی را مرور کنیم، سختی بالا و ناجوانمردانه دلیل انتخاب این بازیها هستند:
بازی Dark Souls از آن بازیهای دشواری است که برخلاف سخت بودن بیشازحدش تبدیل به بازی محبوبی در میان گیمرها حتی آنهایی که از سختی کشیدن فراری هستند، شد. دلیل این اتفاق شاید کمبود بازیهای نسل جدید با سختی مناسب و سادگی آنها باشد اما بههرحال بسیاری از ما به این بازی رو کردیم تا صبر و تحمل شکست را بار دیگر تجربه کنیم.
واقعیت این است که Dark Souls بیش از اندازه سخت است به حدی که شاید ناجوانمردانهترین بازی مقاله باشد، البته کیفیت ساخت بازی بسیار بالا و سازنده آن زحمت زیادی برای آن کشیده است.
طرفداران سرسخت این بازی و سری Souls بر این باور هستند که همه چیز در بازی منصفانه است و دلیل مرگهای فراوان کاراکتر و نقش بستن دوباره و دوباره You Died بر صفحه تلویزیون اشتباه خود گیمر است.
اما هنوز دلیلی برای شکنجههای فراوان قسمت اول و سپس به خطا رفتن فراوان ضربات در قسمت دوم بازی وجود ندارد.
Dark Souls جزو دسته «از اون بازیهای سخت» است و پس از انتخاب کاراکتر، گیمر را بدون هیچ توضیحی به درون دنیای بازی پرتاب میکند، البته ایده این بازی باعث شد برخی بازیهای مشابه مانندLords of the Fallen پدیدار شوند. تا امروز تنها عده بسیار کمی از گیمرهای سختکوش این بازی را به پایان بردهاند.
معمولاً سختترین بازی، سادهترین است و دلیل بسیار واضحی وجود دارد: اگر قرار باشد با یک کاراکتر کوچک توپی را از یک گوشه به سوراخی وارد کنید ظاهر شدن ناگهانی یک مستطیل بزرگ در مسیر میتواند چالش بسیار بزرگی باشد.
بازی +N ایده بسیار سادهای دارد، نینجا آدمکی را در مسیری پر از تله و خطرهای غیرمنتظره از نقطه الف به ب برسانید. دلیل اینکه این بازی مانند بازی Teenage Mutant Ninja Turtles در کنسول SNES نینتندو به شکستی تلخ تبدیل نشد این است که فیزیک محیط +N و حس حرکت دقیقی که در بازی منتقل میشود بینقص است.
اگر پرشی ناکافی انجام دهید یا کمی بیش از حد از دیواری فاصله بگیرید مرگ کاراکتر به دلیل اشتباه خود شما است و نه بازی! به همین دلیل ممکن است در اولین تجربه به زمین و زمان فحش دهید.
اما تلههای بازی باعث میشوند تمام تلاش خود را برای شکست مراحل بازی انجام دهید، در برخی مراحل روباتهای الکتریکی حرکات را تقلید میکنند، موشکهای دنبال کننده که پرشها را تقلید میکنند و تیربارهای لیزری که اگر حتی برای یک لحظه حرکت نکنید با یک تیر کاراکتر شما را میکشند.
مرگهای پیدرپی به دلیل اشتباه محاسباتی در +N باعث فشارخون و عصبانیت شدید گیمر میشود اما از طرفی بعد از به پایان بردن هر مرحله باعث افتخار و خوشحالی هم خواهد شد. استودیو سازنده بازی «سرگرمیهای کلی» است که طرفداران بازی Shank بهخوبی با نام استودیو آشنا هستند.
گاهی اوقات وجود تنها یک مرحله میتواند یک بازی را تا مرز شکست کامل ببرد و برای بازی Battletoads این مرحله در اوایل بازی بلای جان گیمر میشود. دقیقاً در مرحله سوم بازی با شکستهای بسیار فراوانی روبرو میشوید و ممکن است برای همیشه از آن دست بکشید.
به عقیده بسیاری دلیل کافی برای تمام کردن بازی وجود ندارد و شبیه به یک کپی بسیار بد از بازی TMNT باشد، هرچند این گفته از پایه اشتباه است، اما میتواند به خاطر طراحی هنری بهتر سرگرمکننده باشد و نام استودیو رِیر هم میتواند دلیل دیگری برای تجربه Battletoads باشد.
یکی از مراحل بازی که با موتوری مانند یک هاورکرافت باید آن را به پایان برد، بیشتر برای آزمایش حافظه کاربرد دارد، برای عبور از مرحله باید تمام موانع را به خاطر بسپارید و کوچکترین اشتباه مساوی است با مرگ! هیچوقت مشخص نیست کدام مانع را فراموش میکنید و کدام حرکت اشتباه باعث شکست شد.
تا به امروز هیچ گیمری نتوانسته این مرحله را برای اولین بار بدون مردن طی کند یا با کمترین تعداد مرگ از آن عبور کند، اگر شما فکر میکنید توانایی انجام آن را دارید و صاحب ایکسباکس وان هستید شانس خود را در Battletoads با خرید بازی Rare Replay امتحان کنید.
Flappy Bird از آن بازیهایی بود که بهسرعت محبوب شد، آنقدر محبوب که باعث پدیدار شدن هزاران بازی مشابه خودش در اپ استور و گوگل پلی شد. متاسفانه یا خوشبختانه دونگ گوئن پس از مدتی این بازی را از فروشگاههای اپلیکیشن اپل و گوگل خارج کرد چون عقیده داشت مردم بیشازحد به آن معتاد شدهاند!
Flappy Bird آنقدر محبوب شده بود که توانست به فروش روزانه ۵۰هزار دلاری دست پیدا کند، آنهم برای یک بازی موبایل که روند خاصی ندارد و تنها کار شما طی کردن یک مسیر بیپایان و پر از لولههای فراوان بدون برخورد است و در صورت شکست باید از اول شروع کنید.
سازندهی بازی با این که آن را از استورها حذف کرده، اما وعده داده که روزی Flappy Bird دوباره در تمام فروشگاههای اپلیکیشن قرار خواهد گرفت. البته بازی در حال حاضر تنها برای فایر تیوی ساخت شرکت آمازون موجود است. با این حال اگر منتظر بازگشت بازی هستید میتوانید میزان علاقه به خودآزاری را با Swing Copters که نسخه سریعتر و عمودی Flappy Bird است، امتحان کنید.
شاید بازی موبایل دیگری میتوانست جای این بازی را در لیست بگیرد اما بسیاری از آنها تنها راهی برای کسب درآمد سازندگان هستند و نمیتوانیم آنها را بازی بدانیم. بازی Flappy Bird توانست به یکی از پرفروشترین بازیهای موبایل تبدیل شود و در سالی که عرضه شد عده زیادی آن را تجربه کردند و ماهها نام سازنده بازی را در شبکههای اجتماعی بر سر زبانها انداخت.
یک بازی تیراندازی side-scrolling خالص، سری بازی Contra نامی چندان ناآشنا برای گیمرها نیست. هرچند این سری بازی در سالهای گذشته کاملاً فراموش شده است و به نظر نمیرسد کونامی با وجود درخواستهای فراوان علاقهای به ساخت یک ادامه مناسب برای بازی داشته باشد.
تیمهای توسعه کونامی در استفاده کامل از سختافزار کنسولهای بازی عملکرد بینظیری دارند، وقتی به تصاویر Contra: Hard Corps نگاه میکنید، دیدن جزییات بالای انفجارها و تیراندازیهای فراوان بازی ،انیمیشن کاراکترها و باسهای غولآسا در کنسول سگا جنسیس واقعاً جالب است.
فرقی نمیکند کدام نسخه از سری بازی Contra را بازی کنید، اولین Contra همیشه سختترین Contra ای خواهد بود که تجربه کردهاید. مانند دیگر بازیهای این لیست، Contra: Hard Corps به دلیل سختی بیش از حد و کنترل بسیار دشوار، طرفداران بیشماری دارد. البته، عده زیادی از گیمرها از این بازی به خاطر سختی بیش از حدش متنفر هستند!
در واقعیت بازیهای مشابه Trials بسیار زیاد هستند و احتمالاً یک بازی شبیه به آن را در یک بازی تحت فلش که فرمول همیشگی «مرد موتورسواری که باید از مرحله عبور کنه» را استفاده میکند دیده باشید، اما آغازگر این سبک Trials HD است.
بازی Trials HD از بازیهای محبوب ایکسباکس لایو آرکید در ایکسباکس۳۶۰ است، ایدهای که کسی پیش از آن فکر نمیکرد به محبوبیت برسد. Trials HD آغازگر رقابتهای سنگین بین بازیکنان شبکه لایو شد و رکوردشکنیهای پشت سرهم تا پیش از عرضه بازی نظیر نداشت.
مراحل سادیستیک این بازی آن را به یکی از بازیهای آرشیوی دارندگان کنسولهای بازی تبدیل کرد. نام برخی مراحل مانند مرحله Inferno خود نشاندهنده دشواری بیش از حد بازی هستند.
از دیدگاه گیمپلی، دلیل محبوبیت همیشگی Trials در نسخههای مختلف تکامل موتور فیزیکی بازی است، بهطوری که در آخرین نسخه عرضه شده از این سری بازی به نام Trials Fusion حتی شدت ترمز و شتابگیری بازی تحت تاثیر وزن موتورسوار است و با توجه به سیستم تغییریافته کنترل بازی در صورتی که دقت کافی نداشته باشید با زمین خوردنهای پیدرپی موتورسوار بینوا روبرو میشوید.
این بازی مورد استقبال منتقدین قرار گرفت و همینطور توانست نامزد عنوان «بازی سال» در بسیاری از وبسایتهای تخصصی بازی شود. سازنده Shovel Knight بازی را دقیقاً از دوران طلایی بازیهای دوبعدی با یک داستان خطی و عجیب «یک شوالیه با بیل حالا برو و دشمن رو شکست بده»ساخته است و طراحی پیکسل آرت دلنوازی دارد. حتی اگر از بازیهای مستقل پیکسل آرت فراوان موجود خسته شده باشید حتماً تابید میکنید که اینیکی طراحی جذابی دارد.
نکته بسیار خوب بازی Shovel Knight برنامهنویسی و مکانیک گیمپلی هوشمندانه آن است که بهسرعت در آن استاد میشوید و با چند مرحله ابتدایی تمام نکات بازی را یاد میگیرید. فقط بازی بعد از این مراحل بهطور خندهداری سرعت واکنش شما را آزمایش میکند.
در Shovel Knightمانند بازی Dark Souls، ترکیب عالی از گیمپلی کلاسیک و دانش بازیسازی مدرن را مشاهده میکنید.
شاید بسیار عجیب باشد که این روزها یک بازی دوبعدی مستقل با ایدهای کاملاً نو خلق شود، اما استودیو سِلار دورز با ساخت بازی Rogue Legacy دقیقاً همین کار را انجام داده است، ترکیب طراحی بصری بامزه و حس شوخطبعی بازی که بدون ادای حتی یک کلمه بارها شما را به خنده میاندازد.
بازی Rogue Legacy شما را در نقش شوالیههایی از یک رگ و ریشه قرار میدهد که وارد یک قلعه میشوند. با هر بار مردن بهجای اینکه بازی را از اول شروع کنید، میتوانید از ۳ نواده شوالیه-با ویژگیهای اتفاقی-یکی را انتخاب کنید و راه شوالیه پیشین را ادامه دهید.
تنها چیزی که با هر مرگ به کاراکتر بعدی منتقل میشود سکههای جمعآوری شده است که میتوانید آنها را برای خرید تجهیزات و ارتقا کاراکتر جدید خرج کنید.
اما جذابیت بازی تنها در مکانیک گیمپلی عجیب و غریبش نیست خود قلعه با هر بار مردن شوالیه بهصورت اتفاقی تغییر پیدا میکند و ممکن است با باسی جدید روبرو شوید که بار قبل ندیده بودید یا صندوقی پر از طلا و جواهر پیدا کنید. البته امکان قفل کردن قلعه وجود دارد که در ازای سکههای کمتر قابل فعالسازی است.
ازنظر خود شوالیهها هم ممکن است با موارد عجیب و غریبی روبرو شوید، از شوالیهای با قابلیتهای جادویی مانند پرتاب آتش گرفته تا شوالیهای نزدیکبین که حتی گیمپلی بازی را از چیزی که هست سختتر میکند چون دوربین تار شده و تنها اطراف شوالیه را میبینید!
در اینکه ایدههای بازی خندهدار هستند شکی نیست اما همین موارد عجیب و جزییات فراوان گیمپلی باعث لذتبخش شدن بازی میشود، آنقدر که ظاهر شدن ناگهانی یک روح و مرگ فوری شوالیه بختبرگشته آزارتان نمیدهد.
شاید آخرین و سومین نسخه Ninja Gaiden، تمام آرزوهای طرفداران را نقش بر آب کرد و استودیو تیم نینجا را زیر سوال برده باشد اما سازندگان در دو نسخه قبلی و سهبعدی بازی از ایده مبارزات دیوانهوار سبک Devil May Cry استفاده و بازی کاملاً جدید را خلق کردند، یکی از تفاوتهای Ninja Gaiden در خشونت بیپرده و گیمپلی با یادگیری سخت آن است که به همین دلیل از DMC فاصله میگیرد.
سری بازی Ninja Gaiden به سخت بودن مشهور است و حتی در نسخههای دوبعدی سختترین بازی موجود در کنار Mega Man محسوب میشد.
بازی بدون هیچ توضیحی گیمر را وارد دنیای بازی میکند و تمام! برخلاف بازیهای همدوره در Ninja Gaiden حتی برای کنترل بازی توضیحی داده نمیشود و خود شما باید کاربرد هر کلید را یاد بگیرید، این مورد را با دشمنان فراوانی که بهسادگی کاراکتر بازی را محاصره میکنند ترکیب کنید تا سختی بیشازحد بازی را درک کنید.
این روزها درخواستهای فراوانی برای ساخت بازیهای مخصوص بزرگسالان و گیمرهای حرفهای از نینتندو میشود و بیشتر بازیهای جدید نینتندو به عقیده برخی «بچهگانه» هستند، اما همه فراموش کردهایم زمانی بازیهای ساخت نینتندو به سخت بودن مشهور بودند و در آن زمان کسی آنها را بچهگانه نمیدانست.
Mega Man از آن دست بازیهایی است که باوجود سخت بودن بهشدت اعتیادآور بود و طرفداران زیادی دارد، یکی از دلایل محبوبیت بازی قوی نبودن کاراکتر بازی است و در همان مراحل اول پی میبرید که دیگر آن نینجای سریع یا کماندوی قدرتمند نیستید.
دشمنان بازی از شما بهتر هستند، بهتر میپرند و بهتر مبارزه میکنند. در تمام مراحل بازی این سختگیری ادامه پیدا میکند تا حتی برای یک لحظه احساس آرامش نداشته باشید.
فرقی ندارد طرفداران این سری بازی کدام قسمت را سختتر یا آسانتر بدانند، تمام نسخههای دوبعدی Mega Man سخت هستند و کمترین اشتباه بازیکن به مرگ کاراکتر منجر میشود.
دلیل این مرگهای فراوان کاراکتر بازی به خاطر ایرادها و باگهای بازی نیست، مقصر هر شکست خود شما هستید و به همین دلیل با هر شکست بازهم به مبارزه ادامه میدهید.
استودیو تیم میت با ساخت بازی Super Meat Boy آغازگر سبکی نو شد و منبع الهام خلق بازیهای دیگری مانند Fenix Rage است، استودیو تیم میت تنها با همین بازی چنان شهرتی پیدا کرد که باعث شد سونی پس از درگیریهای زیاد بازی را از انحصار مایکروسافت خارج کند.
Super Meat Boy ترکیبی عالی از انیمیشنهای زنده و مسیرهای پر از تله ارایه میدهد. دقیقاً مانند بازی Rogue Legacy در Super Meat Boy، بازی را به خاطر جذابیت بصری آن ادامه میدهید و ممکن است با درجه سختی آن کنار بیایید.
مراحل اصلی بازی، دقت فوق انسانی و صبر و شکیبایی زیادی را میطلبند و بهاندازه کافی سخت هستند اما ازنظر استودیو سازنده همین مراحل هم بهاندازه کافی سخت نیستند.
با عبور از نسخه عادی مراحل، حالت Dark World آنها را آزاد میکنید که کوچکترین فرصتی برای اشتباه ندارید چون تیغههای مرگبار منتظر تکهتکه کردن کاراکتر نگونبخت بازی هستند.
در یک تحقیق مرتبط با بازی مشخص شده است، تنها ۰.۸ درصد از بازیکنان تمام مراحل را پشت سر گذاشتهاند که با توجه به استقبال فراوان از بازی در سال گذشته میلادی کمی عجیب است.
اما نشان میدهد استودیو تیم میت را باید جدی گرفت، اگر هنوز بازی را تجربه نکردهاید میتوانید Super Meat Boy را بهصورت رایگان از شبکه پلیاستیشن دریافت کنید.
یکی دیگر از راههای سخت کردن بیش ازحد یک بازی، سردرگم کردن گیمراست، مثلاً در برخی بازیها برای لحظاتی گیمر مجبور به توقف بازی شده و مجبور میشود راهی برای عبور از مرحله بعدی پیدا کند. حس سردرگمی در صورتی لذتبخش میشود که اتفاقات بعدی بازی بهاندازه کافی جذاب باشند.
تفاوت بزرگ Castlevania با Dark Souls در نامطمئن بودن بازیکن این است که در Dark Souls باید حرکات دشمنان، چیدمان مراحل و توضیحات آیتمهای بازی را بعد از هر شکست به خاطر داشته باشید تا اشتباه قبلی را تکرار نکنید، اما در Castlevania راه عبور از معماهای بازی و دشمنان امتحان کردن شانسی سلاحهای متفاوت است تا سلاح مناسب را پیدا کنید.
Castlevania II: Simon's Quest یکی از سختترین نسخههای دوبعدی سری بازی Castlevania است و همچنان برای طرفداران بازیهای قدیمی و کلاسیک جذابیت خود را همچنان حفظ کرده است، یکی از دلایل این جذابیت در اختیار داشتن یکی از بهترین دنیاها در میان بازیهای همرده است.
۱. ۱۰۰۱Spikes
استودیو نیکالی با ساخت بازی ۱۰۰۱Spikes، «سختی ناجوانمردانه» را دوباره تعریف کرد. این بازی تنها به این دلیل ساخته شده است که تا آخرین حد ممکن بیرحمانه و سخت باشد.
۱۰۰۱Spikes دقیقاً روی مقابل سیستم «برو اینجا، اینو بکش، این دکمه رو فشار بده» در بسیاری از بازیهای امروزی است، در اینجا کوچکترین توضیحی وجود ندارد و سازندگان بازی با لبخندی تمسخرآمیز شکستهای دوباره و دوباره شما را رقم میزنند.
۱۰۰۱Spikes درجه سختی بیش ازحدی دارد و ممکن است حتی برای اولین بار نام آن را شنیده باشید و چندان هم عجیب نیست چون نقدهای بسیار کمی از بازی منتشر شده است.
با این وجود ۱۰۰۱Spikes طرفدارانی برای خود پیدا کرده است و راهحل عبور از تلههای مرگبار بازی، پرشهایی با دقت پیکسلی است
در اینجا به پایان معرفی ۱۳ بازی دشوار تاریخ میرسیم و شما را به تجربه یکی از بازیهای معرفی شده دعوت میکنیم.
از اینکه تا پایان همراه ما بودید سپاسگزاریم. در صورتی که با برخی از بازیهای لیست موافق نیستید یا یکی از بازیهای لیست را تجربه کردهاید، در بخش نظرات منتظر نظرات شما هستیم.
نظر کاربران
call of duty هم اضافه کنیید
مافيا ١ قسمت ماشين مسابقه ايي چه روزگاري داشتيم
مرحله سه بازی Battletoads را رد کردم اما بعد از آن چند مرحله باید از مارها بالا برید که در مرحله ی پنجم مارها گیر کردم.
غول آخر نینجا سگی هم خیلی سخته فقط یکبار تونستم شکستش بدم.
پاسخ ها
من اون مرحله رو هم رد کردم رسیدم مرحله نهم توی لوله است
باید توی آب شنا کنی از چرخ دنده هایی که دنبالتن فرار کنی
ولی نمی تونم ببرم
مرحلفه آخر بازی shadow gun هم وحشتناکه
درایور۲ مدال افتخار و ....... یکی از سخت ترین بازی ها هستند
پاسخ ها
Battletoads رو بازی کنی می فهمی سخت یعنی چی
سونیک ادونچر دو رو هم اضافه کنید