سدان های متوسط ۲۰۱۴
سراتو از سال ۲۰۰۳ تا کنون، به عنوان بازیگر اصلی کیا در کلاس سدانهای کوچک خانوادگی حضور دارد و از محبوبیت بالای آن در چند سال اخیر، خصوصا در بازار خودرویایران، نمیتوان گذشت.
کیا سراتو 2014
سراتو از سال ۲۰۰۳ تا کنون، به عنوان بازیگر اصلی کیا در کلاس سدانهای کوچک خانوادگی حضور دارد و از محبوبیت بالای آن در چند سال اخیر، خصوصا در بازار خودرویایران، نمیتوان گذشت. نسل جدید کیا سراتو که در بازار امریکا با نام (فورته) شناخته میشود، در سال ۲۰۱۳ به عنوان سومین نسل کیا سراتو معرفی شد تا با ظاهری به مراتب زیباتر از قبل، برای رقبا خط و نشان بکشد. یکی از ویژگیهای اصلی خودروهای کرهای، همین ظاهر پر زرق و برق آنهاست. کیا سراتو جدید نیز از این قاعده مستثنی نیست و با نگاهی گذرا به بدنه آن، به جذابیتهای ظاهریش که کم هم نیستند، پی خواهید برد. خطوط هماهنگ بدنه، از مهمترین ویژگیهای ظاهری سراتو جدید به شمار میآیند. در نمای ظاهری، سراتو همچون کرولا و سیویک جاافتاده نیست، اما به مراتب زیباتر و چشم نوازتر از آنهاست و علاوه بر خانوادهها و افراد میان سال، خریداران جوانتر و طالب جذابیت را نیز به سوی خود جذب میکند.
با نزدیک شدن به خودرو، چراغهای پشت دستگیره درها و پایین آینههای جانبی روشن شده و به شما خوش آمد میگویند. فضای کابین سراتو جدید نیز به پیروی از نمای ظاهری، از جذابیت و پویایی خوشایندی برخوردار است. همچنین کیفیت بالای متریال استفاده شده در کابین نیز باعث میشود تا از پرداخت مبلغ حدود ۱۳۰میلیون تومان برای این سدان کوچک پشیمان نشوید. در کل طراحی کابین متناسب است و همچون هموطنش هیوندای النترا، مواج و ساختار شکن نیست، ازاین رو دیرتر خسته کننده و تکراری خواهد شد. فضای کابین سراتو نیازهای یک خانواده ۴نفره را به خوبی پاسخ میدهد، اما در مقابل کرولا و سیویک کمی محدودتر به نظر میرسد.
عایقبندی کابین بسیار مطلوب است میزان سر و صداهای وارد شده به کابین بسیار کمتر از قبل است. یکی از مهمترین برتریهای سراتو نسبت به رقبای ژاپنیاش، فهرست بلند بالای آپشنها و امکانات رفاهی است که در مقابل کرولا و سیویک با امکانات محدودتر، بسیار وسوسه کننده به نظر میرسد. از مهمترین این آپشنها میتوان به سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک جداگانه برای سرنشینان جلو و عقب و تنظیم برقی صندلی راننده در ۱۰ جهت به همراه گرمکن و سردکن صندلی راننده و گرمکن صندلی سرنشین جلو اشاره کرد. فرمان سراتو در سه حالت کامفورت، اسپرت و نرمال تنظیم میشود. همچنین شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان لذت رانندگی با سراتو را دوچندان میکنند.
سراتو جدید از یک پیشرانه ۴سیلندر ۲لیتری بهره میبرد که قادر است ۱۶۱ اسب بخار قدرت تولید کند. جعبه دنده ۶سرعته تیپترونیک از دقت بالایی برخوردار است و گشتاور ۱۹۴ نیوتنمتر را به محور جلو منقل میکند. کشش سراتو در سربالاییها با تعداد سرنشینان زیاد ستودنی است، اما از آن انتظار شتاب آنچنانی و کندهشدنهای ناگهانی هنگام فشردن پدال گاز را نداشته باشید. صدای موتور نیز در دورهای بالا چندان جذاب نیست و در داخل کابین شنیده میشود. از مهمترین سامانههای ایمنی و حرکتی دراین خودرو، میتوان به کنترل پایداری الکترونیکی و مدیریت پایداری VSM اشاره کرد، که هندلینگ و چسبندگی فوقالعادهای را برای سراتو به ارمغان آوردهاند و باعث میشوند تا اعتماد به نفس راننده هنگام مانورهای ناگهانی و تعویض خطوط بالا برود. مصرف سوخت ۷.۹ لیتری این سدان جمع و جور نیز در نوع خود و با وجود موتور ۲لیتری مناسب است و باعث میشود کمتر به پمپ بنزینها سر بزنید.
رقبای داخلی و خارجی(هاچبک)
Hyundai Elantra
Mazada ۳
Toyota Corolla
پیشنهاد نهایی
سراتو جدید رقیب اصلی هیوندای النترا است. ظاهری خوب با حال و هوای اسپرت دارد و در قابلیتهای فنی و سطح آپشنها با مبلغ پرداختی همخوانی دارد. کیفیت ساخت و پارامترهای خوش دستی آن نیز از نسل قبلی بهتر شده است.
صحبت از اعتبار و قدمت برند که میشود، نام و نشان کرهایها در مقابل برندی با سابقه همچون تویوتا رنگ میبازد. تویوتا همواره در ساخت خودروهای با دوام، همه پسند و پرفروش شهرت داشته است و نماینده آن در کلاس C، عنوان پرفروشترین خودروی جهان را یدک میکشد. کرولا نخستین بار در سال ۱۹۶۶ معرفی شد و حالا پس از گذشت ۴۸ سال از عمر درخشانش، یازدهمین نسل آن با کد F۱۷۰ روانه بازار شده است. خودرویی پرطرفدار و با سابقه که فروشش در سال ۲۰۱۳ از مرز ۴۰ میلیون دستگاه گذشت. کرولا جدید با دوظاهر مختلف عرضه میشود. یک مدل مخصوص بازار امریکا است و دیگری ویرایش خاورمیانه کرولا به شمار میآید. نمونه وارد شده به کشور ظاهری متفاوت نسبت به مدل عرضه شده در بازار امریکا دارد و در ۲ سطح تجهیزاتی XLi و GLi در ایران عرضه میشود.
نمای ظاهری کرولا، زرق و برق رقبای کرهای را ندارد، اما طراحی آن به مراتب جاافتادهتر و عامه پسندتر از سراتو است و همین عامل باعث میشود تا دیرتر از این خودرو بیآلایش خسته شوید. چراغهای بسیار بزرگ در کنار جلوپنجره براق و سپر ورم کرده جلو، از مهمترین عناصر طراحی بدنه کرولا به شمار میآیند. خطوط روی جلو پنجره به داخل کاسه چراغها نیز منتقل شده اند و با وجود گلگیرها و سپرهای وروم کرده، ابعاد کرولا بزرگتر از قبل شده است. بر خلاف بدنه سراتو که از خطوط نرم و سیالی تشکیل شده است، نمای ظاهری کرولا جدید مخلوطی از خطوط تیز و نرم است که ترکیبی چشم نواز را رقم زده است.
به لطف ابعاد بزرگ بدنه و طراحی منطقی، کرولا از کابین بسیار جادار و راحتی برخوردار است که به راحتی ۵ نفر را در خود جای میدهد. کیفیت متریال کابین مطلوب است و تنها نبود مواردی همچون روکش چرمیصندلیها در مدلهای پایه توی ذوق میزند. طراحی کابین کرولا به دور از هیجان است و جذابیت سراتو و سیویک را ندارد. در عین حال اتاق این خودرو بسیار با دوام و آرامش بخش است و بیشتر افراد میانسال را به سوی خود جذب میکند. همانطور که اشاره شد، کرولا از نظر سطح تجهیزات و امکانات رفاهی، در مقابل رقیبی همچون سراتو حرفی برای گفتن ندارد و از امکانات ابتدایی دراین رنج قیمت، همچون صندلی برقی راننده و تهویه مجزا برای سرنشینان عقب، حتی در نمونههای فول آپشن بی بهره است. این اشکال کرولا در مدل XLI با امکانات پایه پررنگتر است و نبود مواردی همچون تهویه اتوماتیک، صفحه نمایش، کروزکنترل، سانروف و مهشکنهای جلو دراین مدل بسیار ناامیدکننده است.
اما با روشن کردن کرولا و شروع حرکت بااین سدان محبوب ژاپنی، تمام کموکاستیهایش را فراموش کرده و به آن علاقهمند خواهید شد. سواری کرولا همچون سایر محصولات خانوادگی تویوتا، بسیار نرم و بیصداست و سیستم تعلیق در دفع ناهمواریها و تکانهای مسیر، عالی عمل میکند. رانندگی با کرولا چندان هیجان انگیز نیست، اما کشش بالای این خودرو و تعادل خوبش در حرکات بدنه قابل تحسین است. همچنین جعبه دنده ۴سرعته اتوماتیک از دقت بسیار بالایی برخوردار است و هماهنگی آن با پیشرانه مثالزدنی است. البته جای خالی کرولاهای مجهز به جعبه دنده ۷سرعته اتوماتیک CVTI S در ایران احساس میشود. فرمان کرولا بسیار نرم است واین نرمیزیاد، در مواردی فرمان را گیج کرده است. کرولا با وجود قدرت کمتر از سراتو، پا به پایاین خودرو شتاب گیری میکند و ظرف۴/۱۰ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد. در میان سه خودرویاین مقایسه، کرولا یکی از ایمنترینهاست و دراین زمینه کارنامه درخشانی دارد.
رقبای داخلی و خارجی
Hyundai Elantra
Kia Cerato
Honda Civic
پیشنهاد نهایی
اگر با فرم جدید طراحی محصولات تویوتا کنار میآیید،کرولا انتخاب مناسبی برای مصرف خانوادگی است.البته هنگام برخورد با کسانی که سراتو جدید و النترا دارند،از نظر سطح تجهیزات از خودروی خود نا امید میشوید.ولی قدرت موتور مناسب و سواری نرم و کابین جادار کرولا کاملا راضی کننده است.کرولا محصولی مابین یاریس صندوق دار و کمری است که از نظر دوام و استهلاک پایین حرف ندارد. از مهمترین برتریهای کرولا میتوان به قابل اطمینان بودن این خودرو اشاره کرد.
همچون سایر محصولات تویوتا که در زمینه مصرف سوخت، برتر و پاکتر از سایر رقبا هستند، کرولا نیز با مصرف سوخت ۷.۳ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر، یکی از اقتصادیترینهاست .
MG کهنه کار با ورودش به ایران، ذهن بسیاری را به سوی خودروهای معلوم الحال چینی برد و همین عامل باعث شد تا مقبولیتی درخور محصولات جذابش را تجربه نکند. داستان از این قرار است که شرکت MG انگلستان، پس از سالها دست به دست شدن، سرانجام در سال ۱۹۹۴ به بامو واگذار شد و در سال ۲۰۰۵، دو کمپانی چینی Saic و Nanjing مالکیت آن را از آن خود کردند. خط تولید MGدر چین است و همین عامل باعث شده تا برچسب چینی روی پیشانی این خودروساز با سابقه بخورد.
اما خیلیها نمیدانند که محصولات MG هنوز هم با نظارت مهندسان بریتانیایی این شرکت تولید میشوند و تحت لیسانس انگلستان هستند و از این نظر، وضعیتی مشابه بنزهای تاپ خودرو که در ایران خودرو مونتاژ میشدند دارند. پس به هیچ عنوان نمیتوان MG را با خودروهای نوپا و بیکیفیت چینی قیاس کرد. محصولات MG در کنار خودروهای کرهای و ژاپنی قرار میگیرند و با قیمتی مناسب تر از آنها، انتخابهای جذابی به شمار میروند. MG۶ را میتوان گرانترین MG وارد شده به ایران در نظر گرفت. این مدل در دو نوع GT و مگنت عرضه میشود. مدل GT در قسمت عقب، فرم لیفتبک دارد و اسپرتتر است. مدل مگنت نیز با طراحی ساده تر در عقب، صندوق بار بزرگتری را در اختیار قرار میدهد.
طراحی MG۶ اسپرت و چشمنواز است. خصوصا گرافیک زیبای چراغهای جلو و عقب که به این زودیها خسته کننده نمیشوند. با قرار گرفتن در کابین و مشاهده ترکیب کنسول جلو و صفحه کیلومترشمار، ذهن بیننده ناخوداگاه به سوی کابین محصولات بامو میرود. طراحی چشمنواز کنسول جلو به هیچ عنوان گیجکننده نیست و ارگونومی مناسبی دارد. کیفیت متریال کابین نسبتا مناسب است.
فضای کابین MG۶ یکی از نقاط قوت این سدان متوسط به شمار میرود. با صندلیهای راحت و جادار این خودرو هیچ مشکلی از نظر فضای پا و سر احساس نمیشود و در ردیف عقب ۵ سرنشین به راحتی قرار میگیرند. تنها شیب قسمت عقب سقف در مدل لیفت بک باعث شده تا افرادی که قد بلندی دارند، مجبور باشند سایش سر با سقف را تحمل کنند. نکته منفی دیگر در خصوص MG۶، دید محدود عقب است که باعث شده این خودرو به دوربین دید عقب نیاز مبرم داشته باشد، اما در کل از نظر تسلط به خودرو و فرم قرار گیری سرنشینان، MG۶ امتیاز کافی را کسب میکند. MG۶ با دو تریم داخلی مشکی و کرم عرضه میشود، که اتاق مدلهای GT اکثرا مشکی رنگ هستند.
یک پیشرانه ۴ سیلندر ۱.۸ لیتری توربو در دل این سدان جذاب جا خوش کرده که قادر است ۱۶۰ اسب بخار و ۲۱۵ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. در این میان عملکرد جعبه دنده ۵ سرعته تیپ ترونیک نیز قابل توجه است و هماهنگی مناسبی با پیشرانه دارد. یکی دیگر از نقاط قوت MG۶، هندلینگ و پایداری عالی این خودرو است که در تعویض ناگهانی خطوط و پیچها به راننده اعتماد به نفس میدهند. در این میان فرمان بسیار نرم است و همین نرمی زیاد باعث شده تا کمی گیج باشد و در مواردی اطلاعات مناسبی از مسیر منتقل نکند.
البته این مورد در ترافیکهای شهری یک مزیت محسوب میشود و تنها افرادی که به رانندگی اسپرت و هیجان انگیز اهمیت میدهند میتوانند از آن ایراد بگیرند. علیرغم ماهیت اسپرت MG۶، سواری این خودرو نرم و راحت است و شاسی انگلیسی، راحتی قابل قبولی را برایش به ارمغان آورده است.
رقبای داخلی و خارجی
Hyundai Elantra
Mazda ۳
Kia Cerato
پیشنهاد نهایی
ام جی ۶ کاملا مناسب خانواده های کم جمعیت است که می خواهند از یک سدان اسپرت و جوان پسند لذت ببرند. هرچند گزینه مناسبی برای افرادی که به برند خودرو اهمیت می دهند نیست، اما مي تواند گزينه مطمئني براي خريد زير ۱۱۰ ميليون باشد.
رنو مگان سدانی که در سال ۲۰۰۵ به عنوان خودرو سال اروپا برگزیده شد. خودرویی محبوب و عامهپسند در ایران که تا همین چند سال پیش، با قیمت معقولش انتخاب بسیار مناسبی بود. اما مگان هم از افزایش نجومی قیمت در امان نماند و حالا با امکاناتی کم، کابینی قدیمی و جعبه دندهای که در این بازار متنوع بیشتر شبیه یک شوخی دوستانه است، در میان خودروهای حدودا ۱۰۰ میلیون تومانی قرار گرفته است! مگان در دو نوع ۱۶۰۰ و ۲۰۰۰ در ایران عرضه شده است. مدل ۲۰۰۰ ابتدا به صورت کاملا وارداتی از ترکیه به ایران میآمد، اما حالا هر دو مدل در ایران مونتاژ میشوند. طراحی ظاهری مگان پس از گذشت سالها، هنوز هم چشمنواز و هماهنگ است.
مگان وامدار طراحی ناموفق مدل SATIS VEL است که تحولی اساسی در طراحی محصولات رنو ایجاد کرد. یکی از نکات جالب در مگان، عدم خروجی لوله اگزوز روی سپر عقب است و خروجی اگزوز قبل از رسیدن به سپر مخفی شده است. روی دستگیره درهای مگان جای چرخاندن کلید وجود ندارد و تمام درها با کارت کلید باز میشوند. سیستم استارت خودرو نیز به این صورت است و با دکمهای روی کنسول جلو، پیشرانه ۲ لیتری بیدار میشود. این آپشن در سال ۲۰۱۴ یک مورد عادی است، اما در زمان خود یک ویژگی منحصر به فرد و جذاب به شمار میآمده است. مهمترین ویژگی مثبت مگان، فضای جادار کابین و صندوق بار بزرگ است. صندلیهای مگان راحت و جادار هستند و فاصله پشت سریها نسبت به سر تنظیم میشود. اما صندلیهای جلو به خوبی سرنشینان را در بر نمیگیرند و در پیچها باعث سر خوردن سرنشینان میشوند. خبری از سانروف، روکش چرمیصندلیها و تنظیمات برقی صندلیها در مگان نیست و نبود این موارد در یک سدان ۹۰ میلیونی ناامید کننده است. همچنین مگانهای ۱۶۰۰ با دو ایربگ و شیشهها و آیینههای برقی، از نظر سطح تجهیزات وضعیتی مشابه تندر ۹۰ فول آپشن دارند. در جای جای کابین فضاهای متعددی جهت نگهداری اشیا تعبیه شده است. فرم جالب ترمز دستی هنوز هم جلب توجه میکند و بیشباهت به ادوات هواپیما نیست.
میدان دید عقب متوسط است و به لطف ابعاد بزرگ پنجرههای جانبی، دید اطراف و تسلط به خودرو کاملا راضی کننده است. ضعفهایی در سیستم تهویه اتوماتیک و سیستم صوتی دیده میشود. به طور مثال تا خودرو روشن نشود نمیتوان از سیستم صوتی آن استفاده کرد. ارتفاع فرمان در دو حالت قابل تنظیم است و ۶ عدد ایربگ در مدل ۲۰۰۰، کمربندهای ۳ نقطهای پیش کشنده و سیستم کنترل پایداری، ایمنی مگان را تامین میکنند. فراموش نکنید مگان موفق به کسب ۵ ستاره ایمنی از موسسه EURONCAP شده است و یکی از ایمنترین سدانهای متوسط به شمار میرود. البته کیفیت بعضی از متریال کابین توی ذوق میزند و کیفیت پایین مونتاژ داشبورد باعث شده تا پس از مدتی شاهد بروز سر و صداهای اضافه از این قسمت باشیم. مگان ۲۰۰۰ از یک پیشرانه ۲ لیتری ۱۶ سوپاپ برخوردار است. قدرت تولیدی این پیشرانه در مقابل حجم آن ناامید کننده است و به تکنولوژی قدیمی موتور باز میگردد. نسبت تراکم پیشرانه مگان ۱۰ به ۱ است و از این نظر باید حتما از بنزین سوپر برای آن استفاده شود. نقطه ضف فنی مگان در جعبه دنده ۴ سرعته اتوماتیکش نهفته است. این جعبه دنده کهنه در سال ۲۰۱۴ توان رویارویی با خودروهای دیگر را ندارد و تاخیرهای متعدد آن کمی آزار دهنده است. گشتاور مگان در دورهای میانی به دست میآید و همین عامل باعث شده تا مگان با وجود پیشرانه ۲ لیتری به هیچ وجه خودروی پرشتابی نباشد.
رقبای داخلی و خارجی
Hyundai Avante
Kia Cerato
Mazda ۳
پیشنهاد نهایی
خانوادههایی که راحتی سواری برایشان در اولویت قرار دارد، سراغ مگان میروند. هزینه بالای تعمیرات و سیستم برقی پیچیده نیز از سایر ویژگیهای منفی مگان هستند. اما این خودرو کهنه کار با سابقه خوبی که در ایران دارد، از بازار خرید و فروش مناسبیبهره میبرد.
پس از موفقیتهای هاچبک متوسط هیوندای، i۳۰، این بار برادر بزرگترش قدم به ایران گذاشته تا در کنار سایر محصولات جدید هیوندای، خودروهای رقیب را به چالش بکشد. هیوندای i۴۰ را میتوان جدیدترین محصول وارد شده هیوندای به ایران خطاب کرد. این خودرو در سال ۲۰۱۱ معرفی شد. ابتدا مدل استیشن آن به بازار آمد و سپس هیوندای تصمیم گرفت از مدل سدان آن نیز رونمایی کند. i۴۰ دو نوع استیشن و سدان در ایران عرضه میشود که نمونه سدان، در ظاهر شباهت زیادی به هیوندای النترا دارد و از نظر اندازه اتاق، میان سوناتا و النترا قرار میگیرد. نمونه استیشن نیز مناسب خانوادههای چند نفره است که به دنبال فضای زیاد بار و کابین بزرگ هستند. حضور i۴۰ واگن، سبد محصولات هیوندای را در ایران تکمیل کرده و خلا خودروهای واگن در مارکت ایران را پر کرده است.
اتاق i۴۰ بیشباهت به سایر مدلهای جدید هیوندای نیست و طراحی آن، همچون طراحی بدنه، حالت سیالی و نسبتا شلوغ دارد. کیفیت متریال کابین در سطح مطلوبی قرار دارد و از این نظر یک پله از i۳۰ بالاتر است. این کیفیت مطلوب در کنار فهرست راضی کننده آپشنها، فضای کابین i۴۰ را بسیار دلچسب ساخته است. البته در کنار کیفیت مونتاژ مناسب، نکاتی منفی نظیر لقی نشیمنگاه صندلیهای عقب نیز قابل ملاحظه است. فضای سرنشینان جلو به لطف ابعاد مناسب صندلیها کافی به نظر میرسد. اما کنسول میانی بزرگ باعث شده تا راننده خودش را در فضای تنگ احساس کند. نکته جالب اینجاست که نمونه واگن با مدل سدان، از نظر فضای سرنشینان ردیف عقب تفاوتی ندارد. اما شیب سقف در قسمت عقب، افراد قد بلند را از نظر فضای سر دچار مشکل میکند. فضای بزرگ صندوق بار نمونه واگن، نظر افراد مشتاق سفر با اساسهای زیاد را به سمت خود جلب خواهد کرد. همچنین در صورت نیاز، صندلیهای عقب با دکمهای خوابانده میشوند تا فضای بار ۱۷۲۰ لیتری در اختیار قرار گیرد.
از میان طیف گسترده پیشرانههای عرضه شده برای i۴۰, تنها پیشرانه ۴سیلندر ۲لیتری با قدرت ۱۷۶ اسب بخار برای عرضه در ایران انتخاب شده است. از این نظر، i۴۰ توانایی فنی مشابه سوناتا دارد و این پیشرانه پر قدرت، نیازهای راننده را به خوبی پاسخ میدهد. البته نمونه واگن به علت وزن بیشتر، از مدل سدان کندتر است، اما باز هم به عنوان یک واگن خانوادگی، خودرو نسبتا چالاکی به نظر میرسد.
سواری i۴۰ چیزی میان سوناتا و النترا است. این خودرواز سواری نرم و راحتی برخوردار است، اما بعضی تکانهای مسیر را به داخل کابین منتقل میکند که برای یک خودروی کرهای با اکسلهای ضعیف، ایراد عجیبی نیست. در کل میتوان گفت، در طراحی سیستم تعلیق و کمک فنرها، روی جنبه خانوادگی و راحت بودن i۴۰ بیشتر تاکید شده است. در کابین i۴۰ ۹ عدد ایربگ قرار دارد، که در کنار سامانههای مختلف نظیر سیستم الکترونیکی کنترل پایداری، سیستم ضد هرزگردی و سامانه کمکی ترمز، ایمنی این خودروی خانوادگی را تامین میکنند. i۴۰ در ایران، تقریبا هم قیمت نسل جدید هیوندای سوناتا است و از این نظر کارش کمی سخت شده و پیش بینی میشود اکثر خریداران این رنج قیمت، سوناتا جدید را به i۴۰ گران قیمت ترجیح دهند.
رقبای داخلی و خارجی
Kia Optima
Suzuki Kizashi
Renault Fluence
پیشنهاد نهایی
طراحی به روز و امکانات کامل از ویژگی های i۴۰ به شمار می رود. از سوناتا کمی کوچکتر و از النترا کمی بزرگ تر است. به نوعی خودروی کاملا جدید هیوندای است. قیمت بالای آن کمی رقابت را سخت کرده و شما با این بودجه می توانید حتی به آکورد ۲۰۱۳ فکر کنید!
ارسال نظر