نــبرد کوسههای بامو
خب مثل این که بامو آش جدیدی برایمان پخته و آن را حسابی با ادويه توربو تند کرده است. این توربوها روی مدلهای سدان و کوپه M۳ و M۴ قرار گرفتهاند.
تصمیمگیری در مورد این که بامو M3 بهتر است یا M4 کمیسخت است چرا که از ابتدا قرار بوده این دو مدل به نوعی یکسان باشند. در واقع گذشته از تفاوت آشکار آنها در مورد سدان و کوپه بودن، قرار نیست شما متوجه تغییر چندانی شوید. تنظیمات سیستم تعلیق آنها هم کمیمتفاوت است آن هم به دلیل جبران 23 کیلوگرم وزن اضافه مدل M3 اما فاصله عرضی چرخها (فاصله مرکزی بین چرخهای جلو از یکدیگر و چرخهای عقب از یکدیگر) تقریبا در هر دو یکسان است. وزن اضافه M3 در اثر دو در اضافه عقب حاصل شده است. حتی قیمتها هم تفاوت چندانی ندارد؛ قیمت پایه مدل سدان 56175 پوند است و مدل کوپه تنها 460 پوند از آن گرانتر است.
روی کار آمدن این دو مدل با موتورهای مجهز به توربوشارژر به معنای پایان کار سری M با موتور تنفس طبیعی است. در واقع سری پنج موتور 4 لیتری، 8 سیلندر و V شکل قبلي را کنار میگذارد و به سراغ همان موتور 6 سیلندر خطی که به توربوشارژر هم مجهز شده میرود. این مسئله با عکسالعملهای مختلفی روبهرو شده. عدهای به توربوشارژرها دل خوش هستند اما دیگران معتقدند توربو پاسخ موتور و صدای دل نشین و طبیعی آن را از بین میبرد. البته میتوان این موضوع را هم در نظر گرفته که با بهکارگیری این موتور 6 سیلندر کلاسیک حالا دیگر یک M کلاسیک خواهیم داشت. در هر صورت هنوز هم میتوانید از گزینه جعبه دنده 6 سرعته دستی بهره ببرید که نیرو را از طریق دیفرانسیل هوشمند به چرخهای عقب منتقل میکند.
موتور توئین توربوی جدید 425 اسب بخار قدرت در دور موتور 5500 تا 7300 دور در دقیقه و 549 نیوتنمتر گشتاور در دور موتور 1850 تا 5500 دور در دقیقه تولید میکند در حالی که وزن مدل M4 1497 کیلوگرم و مدل M3 1520 کیلوگرم است(40 کیلوگرم برای جعبه دنده دو کلاچه اضافه کنید). با استفاده از این موتور شتابگیری صفر تا صد کیلومتر بر ساعت 1/4 ثانیه و حداکثر سرعت 249 کیلومتر بر ساعت خواهد بود.
به طور استاندارد چرخهای 18 اینچی روی این مدلها قرار میگیرند اما اگر مایل به استفاده از ترمزهای کربن سرامیکی سفارشی باشید ناچار باید چرخهای 19 اینچی را نیز انتخاب کنید. این ترمزها بینظیر هستند و شدیدا به هر خریدار توصیه میشوند. آنها دقیق و نیرومند هستند و به خوبی از پس مسیرهای طولانی که قرار است چنین خودرویی پشت سر بگذارد بر میآیند.
کمربندها را محکم ببندید.
M۳ کمربندها را محکم ببندید
بد نیست از M۳ شروع کنیم. ابتدا قابلیتهای آن را بررسی میکنیم و بعد از یک دور کوتاه با آن به سراغ M۴ میرویم. برای این منظور M۳ را به جادههای پر پیج خم میبریم و M۴ را به یک پیست مسابقه. هر چند این جاده کمیملایم است و بهشتی برای رانندگی با دنده ۳ اما ما دنده ۴ را ترجیح میدهیم. سواری با این دنده انصافا لذتبخش است. نمایش گر دور موتور ۲۰۰۰ دور در دقیقه را نشان میدهد و M۳ بهراحتی به پیش میتازد. این خودرو مشتاقانه پیچها را پشت سر میگذارد و سرحال و قبراق به مسیر خود ادامه میدهد.
عکسالعمل آن سریع و به موقع است و بدون هیچ تلاش اضافی از دستورات پیروی میکند. در این لحظه این فکر به ذهنمان خطور میکند که نکند بامو آیین نامه موتورهای مجهز به توربو را بازنویسی کرده باشد اما سریع به پاسخ منفی میرسیم. درست است که توربو قدرت و گشتاور موتور را بالا میبرد اما صدای موتور را تا حدی خفه میکند و تاخیر در پاسخ گویی را هم به دنبال دارد. در موتور جدید توربوها صدای زیادی تولید میکنند و این صدا در واحد کنترل موتور(ECU) هم تقویت میشود اما حال و هوای مصنوعی آن همچنان باقی است.
در حقیقت واحد کنترل موتور بسیار هوشمند است. این واحد دور موتور را تشخیص میدهد و شناخت کاملی از صدای مناسب موتور در آن دور موتور مشخص دارد. بهدین ترتیب مابهتفاوت صدای موتور را تولید میکند و از اسپیکرها پخش میکند. شما ممکن است ندانید صدا دقیقا از کجا میآید اما کاملا طبیعی نبودن آن را متوجه میشوید. در مورد تاخیر در پاسخ گویی یا لگ هم باید گفت که تیم مهندسی بامو سعی کرده تاخیر موتور را تا حد ممکن کاهش بدهد. در این زمینه این موتور بدون شک یکی از بهترین موتورهای مجهز به توبوشارژر است. کافی است آن را در حالت اسپرت پلاس قرار بدهید و سیستم آنتی لگ را فعال کنید.
موتور برای این که عکسالعمل توربوها را سریعتر کند، در مواقعی مانند ترمز کردن بنزین بیشتری به سیلندرها تزریق میکند تا فرآیند احتراق را فعال نگه دارد. توربوها هم در این لحظه با سرعت ۱۲۰ هزار دور در دقیقه میچرخد. بنابراین وقتی سراغ گاز دادن میروید توربو آماده منتظر شما است و عکسالعمل سریع پدید میآید. با این وجود نمیتوان منکر تغییر نسبتا ناخوشایند M۳ در اثر تغییر موتورشد. موتور V۸ نسل قبلی ویژگیهای بسیار متمایزتری داشت. باید رانندگی با آن را تجربه کرده باشید تا هیجان واقعیاش را درک کنید. این موتور روح شما را تسخیر میکرد.
حتما میپرسید اصولا چرا بامو موتور محبوبمان را عوض کرده ؟ پاسخ این جا است: «امان از وضعیت اقتصادی!» مصرف کمتر سوخت مقصر اصلی ماجرا است. جعبه دنده دو کلاچه را انتخاب کنید تا با همکاری موتور ۲۵ درصد مصرف سوخت و تولید آلایندگی را کاهش بدهد. گشتاور نیز ۴۰ درصد افزایش یافته است.
اما در مجموع رانندگی با M۳ همان طور که انتظارش را داشتیم لذتبخش است. از ویژگیهای پایه آن تا نکات کلیتر همه به نوعی قانعکننده هستند. صندلیها به خوبی طراحی شدهاند و شکل آنها و محل نصبشان راحتی بیشتری را برای سرنشینان به ارمغان آورده. حتی یک ترمز دستی کلاسیک هم در کابین جاسازی شده است. دکمههایی هم برای کنترل فرمان، موتور، سیستم تعلیق، جعبه دنده و تعادل خودرو تعبیه شدهاند. در هر صورت فعلا با این دکمهها کاری نداریم. متاسفانه کنترل کشش عقب گاهی از بین میرود اما این موضوع را هم نادیده میگیریم و سعی میکنیم از سواریمان لذت ببریم.
جاده تو را میخواند
M۳ به خوبی با جاده کنار میآید انگار که این جاده طبق استانداردهای آن ساخته شده باشد. این سواری تا جایی راحت پیش میرود که با خودمان میگوییم نکند درانتخاب جاده اشتباه کردهایم و بیش از حد آسان است اما ناگهان به یک فیات پونتو برمیخوریم که با جاده در نبرد است و شکمان برطرف میشود. روی هم رفته بیشتر خصوصیات M۳ رضایتبخش هستند و انتقاد از آن کمی دشوار. در این لحظه به رقبای احتمالی M۳ فکر میکنیم. درست است که مرسدس بنز C۶۳ در این جاده کمی سرزندهتر است اما گشتاور آن بر کنترل بدنهاش غلبه میکند.
آئودی RS ۴ هم ممکن است سریع باشد اما در مقایسه با M۳ بسیار سنگین وزن است. بعضی M۳ را با M۵ مقایسه میکنند اما این امر هم نادرست است. در مورد تشابه انتقال نیرو و آرام و راحت بودن هر دو شکی نیست اما M۳ چابکتر است و رانندگی با آن سرگرمکنندهتر. M۳ یک خودرو جادهای فوقالعاده است؛ سریع، مسلط و خونسرد است و توربوهایش هم در مواقعی مثلا رانندگی در پیست جواب میدهند.
اکنون دیگر نوبتی هم که باشد نوبت M۴ رسیده. M۴ زرد دو در را زیر آفتاب سوزان به پیست میکشانیم. بدنه زرد رنگ آن با رقص انوار طلایی رنگ خورشید زیباتر از پیش به نظر میرسد.
بخش M بامو در طراحی و توسعه خودروهای خود استقلال بسیاری دارد. وزن مدل جدید ۸۰ کیلوگرم سبکتر از قبل است. تنها ۱۰ کیلوگرم از این کاهش وزن نتیجه تغییر موتور است. تمهیدات دیگری نیز اندیشیده شده تا وزن خودرو هر چه بیشتر کاهش پیدا کند. همانطور که گفتیم وزن هر دو مدل M۳ و M۴ تقریبا یکسان است. تنها دو در عقب مدل سدان هستند که قسمت عقب آن را کمی سنگینتر کردهاند و تفاوت ناچیزی به وجود آوردهاند. شاید به همین دلیل است که M۳ هرازگاهی کنترل کشش قسمت عقب را تا حدودی از دست میداد.
علت دیگر میتواند مرکز ثقل بالاتر آن باشد که به دلیل سقف بلندترش حاصل شده است. در هر صورت M۴ کشش بینظیری ارائه میکنند و دیفرانسیل هوشمند الکترونیکی آن وظیفه خود را میداند. قدرت M۴ در سرعت گرفتن و هم زمان منسجم ماندن تحسینبرانگیز است. ناگفته نماند چسبندگی چرخهای هر دو در جلو عالی و اطمینان بخش است. اما هیچکدام از اینها دلیلی نمیشود که کوپه شرور ما گاهی شیطنت نکند و به این سو و آن سو متمایل نشود.
در صورت تمایل میتوان کنترل کشش را از دور خارج کرد. دکمههای دیگری هم وجود دارند. میتوانید حالت رانندگی (مود) متناسب با مسیر و حس و حال خود را انتخاب کنید. این حالت میتواند اسپرت پلاس، اسپرت و يا کامفورت (آسایش) باشد. فرماندهی درحالت اسپرت در هر شرایطی بسیار دل پذیر است.
در این مسیر ترمزهای کربن سرامیکی گوش به زنگ هستند و بیدرنگ از دستورات اطاعت میکنند. به جرات میتوان این ترمزها را بهترین ویژگی نسل جدید دانست. البته عملکرد آنها در جاده به طرز عجیبی بهتر از پیست بود. ترمزهای ABS در پیست بیش از حد فعال هستند.
به همه ویژگیهای خوبی که کابین M۳ و M۴ دارد فضای کافی را هم اضافه کنید. صندوق عقب هم کاملا جادار است. جدا به شما پیشنهاد میکنیم اگر قصد خرید M۵ را دارید از تصمیمتان صرف نظر کنید و M۳ بخرید و اگر میخواهید M۶ بخرید M۴ را انتخاب کنید.
این یا آن؟
آیا یکی از این دو مدل بر دیگری ارجحیت دارد؟ باید بگوئیم بله. برای این که قضاوتمان عادلانه باشد، M۳ را هم به پیست بردیم و آشکارا دیدیم که M۴در بحث تعادل کلا یک سر و گردن بالاتر است. اما اگر قرار باشد یکی از آنها را انتخاب کنیم ما M۳ را برمیگزینیم. غم از دست دادن موتور شگفت انگیز تنفس طبیعی هم با در نظر گرفتن اهداف قانع کننده بامو خواه ناخواه فراموش میشود(البته امیدواریم). به هر ترتیب نتیجه بالاتر از حد انتظار بود و M۳ و M۴ هر دو خوش درخشیدند.
ارسال نظر