دوج چارجر ۲۰۱۴، گرگی در لباس قوچ!
در این مطلب قصد داریم درباره یکی دیگر از قوچهای دوج صحبت کنیم. این بار به همت یکی از دوستان همیشگی ماهنامه تخت گاز فرصتی دست داد تا چند ساعتی را با دوچ چارجر ۲۰۱۴ HEMI سپری کنیم.
تقریبا همه خریداران انواع خودروها در جهان، با سه نوع تفکر مختلف از میان انبوه خودروها یکی را بر میگزینند. دسته اول آنهایی هستند که بیشتر در کمال آرامش رانندگی میکنند و نیازی به پیشرانهای با اسب بخار بالا ندارند. این دسته از رانندگان حتی با یک تویوتا کمری هم سالها سر میکنند. دسته دوم آنهایی هستند که خودروهای اسپرت را ترجیح میدهند و برایشان مهم نیست که سیستم تعلیق مرکبشان خشک عمل کند، چون خودرویی انتخاب کردهاند که اسبهای بخار و هندلینگش از نان شب واجبتر است!
دسته دوم تیزی و تندی یک هوندا سیویک تیونینگ شده را حتی به یک بامو سری5 ترجیح میدهند. اما دسته سوم آنهایی هستند که در آرامش کامل و کاملا ریلکس رانندگی میکنند. اما اگر قرار باشد عرضاندام کنند، هم خودشان و هم خودرویشان این توانایی را دارند. این گروه معمولا خودرویی را انتخاب میکنند که گرگی در لباس میش باشد و دوج چارجر همی دقیقا همان گرگی است که این بار در لباس قوچ پنهان شده.
تولدی دوباره
دوج بعد از ۱۹ سال تصمیم گرفته بود چارجر را دوباره احیا کند. در نتیجه در سال ۲۰۰۶ نسل ششم این خودرو را به جهانیان معرفی کرد. چارجر جدید شبیه به هیچ یک از اجدادش نبود و استایلی کاملا منحصر به فرد داشت. ضمن اینکه این خودرو فقط به صورت سدان ساخته شد. در سال ۲۰۱۰ تولید نسل ششم پایان یافت و نسل هفتم در سال ۲۰۱۱ با چهرهای خشنتر و خوشتراشتر وارد نمایندگیهای فروش دوج شد. البته طراحی نسل هفتم هم با نیم نگاهی به المانهای اصلی نسل ششم صورت گرفته بود. چارجر مورد نظر ما نیز یکی از ساختههای نسل هفتم است.
اگر ندانید که دوج چارجر یک خودرو آمریکایی است، بدون شک میتوانید این موضوع را از روی حجمها و خطوط بدنهاش حدس بزنید. طراحان این خودرو توانستهاند با استفاده از حجمپردازی و البته خطوط ساده، پیکرهای را طرح کنند که المانهای سبک طراحی آمریکایی در آن کاملا مشهود است. به طور مثال با نگاهی به چهره خودرو در جلو، بدنهای عریض را میبینید که چراغهایش گرافیک پیچیدهای ندارند اما طوری طراحی شدهاند که احساس قدرت را به بیننده القا کنند. شمهای از این سبک را میتوانید در دوج چلنجر، فورد موستانگ و حتی جیپ مشاهده کنید.
نمای روبهروی خودرو طرحی گیرا دارد که فقط میتوان کلمه خشن را به آن نسبت داد! البته این گیرایی کمی هم مدیون خوشسلیقگی مالک خودرو است زیرا سپر استاندارد مدل همی بنا به سفارش مالک با نمونه SRT۸ جایگزین شده و نشان صلیب مانند کرومی دوج هم مثل دماغه به رنگ مشکی درآمده است. سپر دماغهای کاملا متورم و رو به جلو دارد که راستای آن روی درب محفظه موتور ادامه پیدا میکند. این تورم با دو خط مشکی رینگ بیشتر خودش را به بیننده نشان میدهد تا خشم ذاتی خودرو کاملا نمایان شود. در نمای جانبی اما بیش از همه رینگهای ۲۲ اینچی مدل SRT به رنگ مشکی و نوشته قرمز رنگ دیده میشود که آنها نیز به سفارش مالک روی خودرو نصب شده است. همچنین سایز رینگ و لاستیکهای خودرو در جلو و عقب معادل ۳۵R۲۲/۲۶۵ است.
در نمای عقب تفاوت عمدهای که دیده میشود به کارگیری طرح چراغهای یک تکه است که باید آن را یک ایده کلاسیک در این نما برشمرد. این چراغ با استفاده از ۱۶۴ LED ساخته شده است. نور چراغهای عقب بهخصوص در زمان ترمزگیری آنقدر زیباست که سر هر راننده و عابری را به سمت خودش میچرخاند. همچنین خروجیهای چهار اینچی عقب که در دیفیوزر زیر سپر قرار گرفتهاند به دیگر رانندهها اخطار میدهد که با یک سدان معمولی طرف نیستند. اسپویلر نصب شده روی درب صندوق عقب هم شکل و ارتفاعی متناسب با کلاس خودرو دارد. روی سطح زیرین اسپویلر نیز به سلیقه مالک، نوار مشکی رنگ مربوط به مدلهای Super Bee نقش بسته و زنبور خشمگین سوپربی در کنارههای بدنه به خوبی قابل مشاهده است.
یک سرو گردن بالاتر
اگر تجربه نشستن درون کابین دوج چارجر نسل ششم را داشته باشید، احتمالا با دیدن کابین نسل هفتم سری به نشانه خرسندی تکان خواهید داد! زیرا متریال بهکار رفته در کابین و کیفیت مونتاژ قطعات نسبت به قبل بسیار بهتر شده. هر چند هنوز هم میتوانید قطعات پلاستیکی را دورن کابین چارجر پیدا کنید که شاید کیفیتشان پایینتر از حریفان اروپایی باشد اما فراموش نکنید سوار بر یک سدان خانوادگی شدهاید که ۳۷۰ اسب بخار نیرو در اختیارتان قرار میدهد و اگر در لیست دوج همه آپشنهایش را (به جز آپشنهای سفارشی خاص) تیک بزنید باید ۳۷.۱۹۵ دلار پرداخت کنید. این در حالی است که برای خرید یک سدان اروپایی در قد و قوارههای فیزیکی و فنی چارجر باید بیش از ۴۵ هزار دلار هزینه کنید.
اگر شب هنگام در خودرو را باز کنید، سر قوچ دوج با هالهای از نور سرخآبی روی زمین میافتد. خودرو مورد نظر ما بیشتر در جزیره کیش تردد میکند و به همین دلیل مالک به جای سفارش چرم برای تودوزی خودرو ترجیح داده که روکش صندلیها و ... از پارچه باشد. فرمان با چرم مصنوعی روکش شده و آرم دوج هم در وسط آن قرار دارد. روی فرمان چند منظوره چارجر میتوانید دکمههای سیستم کروز کنترل، کامپیوتر سفری، سیستم صوتی و بلوتوث تلفنهمراه مجهز به فرامین صوتی را ببینید. سیستم صوتی Alpine با ۱۰ اسپیکر، یک سابووفر و قدرت خروجی ۵۵۲ وات شما را راضی خواهد کرد. صفحه نمایشگرها شامل دو دایره بزرگ است که یکی دور موتور و دیگری سرعت را نشان میدهد. اگر کمی با دقت به نشانگر دور موتور توجه کنید، خواهید دید که دور موتور تا ۷ هزار دور و بدون رد لاین مدرج شده است! به همین دلیل احتمالا مقادیری از آدرنالین خونتان در همین لحظه ترشح میشود.
داشبورد به دو قسمت تقسیم شده که در بخش فوقانی یک نمایشگر لمسی ۸.۴ اینچی قرار دارد. تصویر دوربین دید عقب و اطلاعات سیستم صوتی در همین نمایشگر قابل مشاهده است. کمی پایینتر هم دکمههایی مثل کنترل سیستم تهویه مطبوع مستقل و شیشه گرمکنها نصب شدهاند. البته دکمه خاموش و روشن کردن سامانه ESP هم در همین نقطه قرار دارد که خاموش کردنش را توصیه نمیکنیم و اگر به دنبال دلیلش هستید بهتر است این مقاله را تا آخر بخوانید! صندلیهای جلو مجهز به گرمکن و سردکن هستند. ضمنا فرمان نیز قابلیت گرم شدن دارد. همچنین میتوانید صندلیهای جلو را در جهات مختلف به صورت برقی تنظیم کنید.
سقف هم بنا به سفارش مالک به سانروف مجهز شده که هزینهای در حدود ۸ میلیون تومان در بر داشته است. در سمت راست فرمان دکمه استارت قرار دارد و یک خروجی برق نیز در پایین داشبورد تعبیه شده است. پشت و کنار شیفتر گیرباکس ۳ فضا برای قرار دادن اشیاء مختلف و لیوان وجود دارد. به عقیده نگارنده یکی از نمرههای منفی این خودرو مربوط به پوشش نقرهای رنگ دور شیفتر گیرباکس است که ظاهرش آنقدرها دلچسب نیست. صندلیهای عقب هم فضای کافی را در اختیار سرنشینان قرار میدهند. به طوری که یکی از دوستان با قامتی حدود ۱۸۷ سانتیمتر به راحتی بر روی صندلی عقب مستقر شد. ضمنا در این قسمت خروجیهای مستقل سیستم تهویه مطبوع و یک اتصال برق هم وجود دارد.
باید فروتن باشید!
وقتی پشت فرمان خودرویی مینشینید که ۳۷۰ اسب بخار نیرو و ۳۹۲ پوندفوت گشتاور ارزانیتان میکند، بیاختیار به دنبال فضایی خلوت میگردید تا کمی پدال گاز را بیشتر بفشارید و اگر خودرویی قصد داشته باشد سربهسرتان بگذارد بهتر است کمی فروتن باشید! البته پیشرانه۷/۵ لیتری همی همیشه آماده است تا آدرنالین خونتان را بالا ببرد، اما اگر قرار باشد با سرعت ثابت و در حالت اقتصادی رانندگی کنید، آنوقت از مجموع ۸ سیلندرش فقط ۴ سیلندر فعال میشوند تا مصرف سوخت چارجر شما پایین بیاید.
در این حالت علامت اکونومی در صفحه نشانگرها پدیدار میشود و به محض اشاره به پدال گاز پیشرانه ۸ سیلندر با همه توان در خدمت راننده قرار میگیرد. چارجر علیرغم اندازههای بزرگ بدنهاش دید مناسبی به اطراف دارد و آینههای گرم شونده و برقی خودرو میتوانند به خوبی اطراف خودرو را پوشش دهند. گیرباکس بهکار رفته در این خودرو از نوع ۵ سرعته تیپترونیک است که برای تعویض دنده از اهرم موجود در کنسول میانی و یا شیفترهای پشت فرمان استفاده کنید.
فرمان خودرو بسیار دقیق و خوب عمل میکند. در واقع کمترین لرزش و ضربهای در غربیلک فرمان احساس نمیشود و در عین حال اطلاعات کمی هم به راننده انتقال میدهد. خودرو در عبور از ناهمواریهای سطح خیابان دقیقا مثل یک سدان خانوادگی آمریکایی عمل میکند و ضربه را به اتاق انتقال نمیدهد. هرچند چارجر مورد نظر ما از رینگهای سایز ۲۲ و لاستیکهای دیواره کوتاه بهره میبرد اما سامانه آنالیزی شرایط رانندگی کمک فنرها را طوری تنظیم میکند که سواری راحتی را در خودرو تجربه کنید.
هماهنگی گیرباکس با پیشرانه مناسب است و در همان چند دقیقه اول رانندگی با چارجر به این نکته پی خواهید برد. ضرایب دنده گیرباکس طوری تعریف شده که دنده ۱ میتواند در هنگام شتابگیری ناگهانی تا ۸۵ کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد و تعویض دنده در حدود دور موتور ۶ هزار و ۵۰۰ دور اتفاق میافتد. در این حالت دنده با سرعت مناسبی تعویض میشود و در هنگام تعویض دنده میتوانید یک شتاب لحظهای را بعد از درگیر شدن دنده حس کنید. به دلیل گشتاور بالای پیشرانه، حتی در سرعت ۱۳۰ کیلومتر وقتی از دنده ۳ به ۲ میروید، در همان بازه کوتاه سرعتگیری تا دنده ۳، شتاب خودرو کاملا قابل لمس است.
جالب آنکه اگر هنگام رانندگی در شب دنده را در دورهای بالا تعویض کنید، بک فایر پیشرانه در اگزوزها کاملا قابل مشاهده است که نتیجه تغییر تایم سوپاپ دود در دورهای بالا به منظور افزایش راندمان پیشرانه است! عملکرد ترمزهای ۴ پیستونه در جلو و ۲ پیستونه در عقب به مدد سیستم ABS و توزیع هوشمند قدرت ترمز در خورتوجه است. دیفرانسیل کلاچدار در محور عقب و سامانه کنترل هرزگردی نمیگذارند لاستیکهای گرانبهای این خودرو را به راحتی دود هوا کنید ولی اگر قصد این کار را داشته باشید دوج مصالحش را برایتان فراهم کرده.
در یکی از دور برگردانهای مسیر پدال گاز را اندکی بیش از حد معمول فشردیم و علیرغم روشن بودن سیستم ESP پشت خودرو به راحتی تا ۳۰ درجه منحرف شد. یکی از تفاوتهای این خودرو با دیگر رقیبانش و بهخصوص اروپاییها در همین بخش است. در بسیاری از خودروها سیستم ESP به راننده اجازه نمیدهد پشت خودرو را از مسیر اصلی منحرف کند مگر اینکه سیستم ESP خاموش باشد. اما در این خودرو سیستم ESP کمی با تاخیر وارد میدان میشود و اجازه میدهد کمی پرهیجان رانندگی کنید.
در هنگام رانندگی به یکی از سرعتگیرهای (بخوانید صخره!) مسیر رسیدیم که حدود ۳ متر بعد آن سطح زمین خیس شده بود. جالب آنکه در این لحظه با روشن بودن همه سیستمهای الکترونیکی خودرو و در حالیکه دور موتور تنها به ۱۸۰۰ دور میرسید، محور عقب چارجر شروع به هرزگردی کرد و تا حدود ۱۰۰ متر اگر دور موتور را افزایش میدادید هرزگردی وجود داشت. البته نمونه قویتر این خودرو درون سینهاش یک پیشرانه ۶.۴ لیتری دیگر از خانواده همی دارد که میتواند ۴۷۰ اسب بخار نیرو تولید کند و با شتاب ۰ تا صد ۴.۶ ثانیهای بدل به یک موشک خانوادگی شود!
ارسال نظر