با آبرامویچهای فوتبال ایران آشنا شوید
اگر مالک باشگاه شموشک نوشهر را - که استثنایی در فوتبال ایران بود - کنار بگذاریم، نزدیک به یک دهه است میلیاردرها وارد فوتبال ما شدهاند و به جز یکی دو مورد، بقیه چندان موفق نبودهاند.
ایده حضور یک ثروتمند در یک باشگاه گمنام و هزینههای میلیاردی برای تبدیل این باشگاه به یک ابرقدرت در فوتبال، نخستین بار در چلسی گمنام رخ داد و چکهای آبرامویچ روس، آبیها را به قدرت فوتبال جزیره و اروپا بدل کرد.
درست یکی دو سال پس از این ماجرا و در حالی که در سرتاسر دنیا میلیاردرها، بهویژه میلیاردرهای حاشیه خلیجفارس، در حال خرید باشگاهها بودند، در ایران هم میلیاردرها وارد فوتبال شدند اما مدیریت میلیاردرها در فوتبال ایران به غیر از مرحوم درویش در شموشک و محجوب در ملوان، کوتاه و پر سر و صدا و اغلب بینتیجه بود؛ از استقلال اهواز که در نیمه پایینی جدول لیگ یک قرار دارد تا سرانجام نامعلوم باشگاه استیل آذین که منحل شد.
در این گزارش، نگاهی داریم به آبرامویچهای فوتبال ایران که به جز اولی و آخری، بقیه چندان وضعیت خوبی نداشتند.
مسعود درویش یکی از نخستین باشگاههای خصوصی فوتبال ایران را داشت. در دهه هفتاد که هنوز فوتبال با پول مستقیم دولت اداره میشد و میلیاردرها برای چهره شدن، فوتبال را کشف نکرده بودند، مرحوم مهندس مسعود درویش در نوشهر، تیم شموشک را تأسیس کرد و سالها به تیمداری در فوتبال ایران پرداخت.
وی بر خلاف دیگر مدیران و میلیاردرهایی که به چهره شدن علاقهمند بودند، به این کار علاقهای نداشت و با مرگش به دلیل عدم علاقه وارثانش به تیمداری تقریبا منحل شد و حالا با حمایت شهرداری در دسته سه فوتبال ایران حضور دارد.
درویش یکی از مدیران استثنایی فوتبال ایران بود. او در سالهایی که فوتبال مثل این روزها درآمدزا و محل هزینه پولهای میلیاردی نبود، تیمی را در غرب مازندران سر پا نگه داشت که سالها به گربه سیاه استقلال پرسپولیس شناخته میشد. رحمان احمدی، محسن بنگر، میثم بائو، محمدرضا خلعتبری، بهمن طهماسبی، سهراب انتظاری، محسن یوسفی، مصطفی مهدیزاده، ابوذر رحیمی، کیانوش رحمتی، سید میثم حسینی، مجید نورمحمدی و دهها نمونه فوتبالیست دیگر، برخی از شاخصترین بازیکنان پرورشیافته باشگاه شموشک هستند.
درویش در سال ۸۸ بدرود حیات گفت و با مرگ وی، یکی از تیمهای بازیکنساز و ریشهدار مازندران افول کرد.
برادران شفیعزاده (علی و شهرام) از نخستین ثروتمندانی بودند که به فوتبال آمدند و برای شهرت، کارهای بزرگی کردند ولی موفق نبودند. آنها باشگاهی قدیمی را تحویل گرفتند و پس از مدتی تنها نامی بر باد رفته از خود بر جای گذاشتند. علی شفیعزاده که در دوبی زندگی میکند از مالکان ایرانی در دوبی است و گفته میشود ثروت خود را با وامهای قانونی دولتی بیش از پیش کرده و از فوتبال بهره برده است.
شفیعزادهها تا یک دهه پیش از ورودشان به فوتبال، فعال اقتصادی در جنوب ایران بودند و کمتر کسی حتی نامشان را شنیده بود. آنها در آبادان کارخانه نان فانتزی و دام و طیور داشتند. شفیعزادهها میخواستند الگوی آبرامویچ روسی چلسی را در ایران پیاده کنند و به همین نام هم شهره شدند. عدد بدهی باشگاه که بالا رفت، این دو برادر از مسئولان دولتی قول همکاری گرفتند. با این حال و در جریان سقوط استقلال اهواز به دسته پایینتر، شایعات بدهیهای سنگین برادران شفیعزاده بالا گرفت.
شفیعزاده که به دلایل اقامتی در دوبی زندگی میکند و فعلا نمیتواند به ایران بیاید، در زمانی هم خواستار خرید بخشی از سهام استقلال شده بود. او قرار بود در ازای بخشی از سهام باشگاه استقلال، ده میلیارد تومان برای حضور قوی این تیم در فصل نقل و انتقالات بپردازد که البته این پیشنهاد هیچگاه به تصویب هیأتمدیره استقلال نرسید.
حسین هدایتی ۴۵ ساله و متولد تهران از محله دولاب است. او چند ماهی درس طلبگی خوانده و در همین ایام هم با بنز به حوزه رفت و آمد میکرده است. او آغاز به کارش را از سال ۵۸ و با سیزده هزار تومان پول میداند که در اول دبیرستان دو دستگاه پرس خریده و با آنها واشر و لولاهای کابینت تولید کرده و در ادامه با تولید تزئینات پرده، یازده هزار متر سوله در شهرک صنعتی علیآباد خریده است اما حالا مالک صنایع استیل آذین، مالک کارخانههای فولادسازی و ورق، دارنده بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران، برجساز در دوبی و دارای ملک و املاک در حاشیه خلیج فارس، مالک زمینهای کشاورزی، سهامدار بازار مبل ایران، رئیس شرکتهای تجاری در ایران و خاورمیانه و چندین و چند فعالیت تجاری دیگر است.
عابربانک پرسپولیس، لقبی است که به دلیل پرداختهای بهموقع و میلیاردی از سوی هدایتی به او داده شده چون حاضر بود حتی ۲۰ میلیارد تومان برای تصاحب این تیم بدهد.
حسین هدایتی ۹ سال است در فوتبال ایران شهره شده و کارش را با استیل آذین در لیگهای پایین آغاز کرد و حالا رسما مالک دو باشگاه و غیر رسمی مالک سه باشگاه است.
نگاهی به کارنامه فوتبالی هدایتی در سالهای اخیر، گویای این حقیقت است که او در این سالها از استیل آذین به پرسپولیس و از پرسپولیس باز به استیل آذین رفت و آمد داشته و در این میان هم از استیل آذین به ملوان و گهر رفته است. این رفت و آمدها نشانههایی است که میگوید او هدفی در فوتبال دارد که هنوز به آن نرسیده و دست و پا زدنهایش برای محبوبیت در این فضا تمامی ندارد.
محله و خانه قدیمیاش در مهراباد جنوبی، ۲۰ متری زاهدی (شمشیری فعلی) و دقیقا روبهروی مسجد امام جعفر صادق (ع) بود اما حالا دیگر آنجا نیست و باید سراغ او را در شمال شهر گرفت.
میگویند بخش کوچکی از اموال و داراییهای انصاری، بخش زیادی از زمینهای یافتآباد است که هماکنون بازار مبل ایران در آن بنا شده است.
علی انصاری رئیس گروه سرمایهگذاری تات است و رئیس اتحادیه مبلسازان تهران. او برای چهره شدن، ورود به عرصه فوتبال را انتخاب کرده است.
انصاری رئیس فدراسیون دوچرخه سواری نیز بوده ولی با حضور در هیأتمدیره استقلال، به چهرهای خبرساز تبدیل شده و حالا او را با حسین هدایتی مالک باشگاه استیل آذین مقایسه میکنند. مشکلات مالی استقلال تا حدودی به دست انصاری حل و فصل شد.
بابک زنجانی تاجر و سرمایهداری است که به گفته خودش دارای بیش از هفتاد شرکت از جمله شرکت هولدینگ توسعه سورینت قشم، «نخستین بانک سرمایهگذاری اسلامی» در مالزی، سهامدار شرکت هواپیمایی انور ترکیه، مؤسسه مالی و اعتباری در امارات و بانک ارزش در تاجیکستان است. او همچنین شرکتهایی در دوبی، ترکیه و تاجیکستان و ۶۴ شرکت داخلی و خارجی و هفده هزار پرسنل مشغول به کار دارد.
زنجانی مالک و رئیس هیأتمدیره باشگاه فوتبال راهآهن و رئیس هیأتمدیره هواپیمایی قشم است. درباره ثروت او در ماههای اخیر، صحبتهای زیادی شده و با وجود اینکه میگوید از راه ارزفروشی به این ثروت رسیده، برخی منابع بانک مرکزی از نمایندگی ارزفروشی او ابراز بیاطلاعی کردهاند. خودش میگوید سالمبور فروش هم بوده و پوست گوسفند هم به خارج از کشور صادر میکرده و حتی در مقطعی ورشکست شده است.
مالک باشگاه سورینت، یکی از خبرسازترین ایرانیان در چند ماه گذشته بود که سرانجام هم کارش به زندان کشیده شد و فرجام پروندهاش هنوز مشخص نیست. با این حال او هم از جمله ثروتمندانی بود که راهی فوتبال شد و به مدد باشگاه راهآهن یکی از علاقهمندان به شهرت در ورزش است.
به گفته نزدیکانش سرمایهگذاری در باشگاه راهآهن برای وی سود مالی نداشته ولی او مدعی است به عشق جوانان این سرزمین کاری کرده که باشگاهی زیانده به مجموعهای قدر تبدیل شود.
مهآفرید امیر خسروی اهل رودبار گیلان که با نام امیرمنصور نیز شناخته شده، در شهریور ۱۳۹۰ به اختلاس چند هزار میلیارد تومانی متهم شدکه گفته میشود بزرگترین اختلاس تاریخ ایران بوده است. مهآفرید خسروی مالک باشگاه داماش گیلان بود که در پرونده فساد سه هزار میلیاردی نامش به صدر اخبار رسید. وی دانشگاه را رها کرده بود و خودش پشت تراکتور زمین شخم میزد و کار میکرد. با گشایش گاوداری میثاق و دریافت دویست هزار هکتار زمین از جهاد سازندگی، کشت برنج را شروع کرد و اندک اندک به تولید آب معدنی و کارخانه آب رسید.
خسروی در این سالها تجارتهای متنوعی داشت و علاوه بر برندسازی و سرمایهگذاری در ورزش (برای کارخانه آب معدنی داماش) به فکر کارخانه فولاد میافتد و سرانجام هم در سال ۸۸ با السیهای جعلی پرده از یک سوء استفاده مالی سه هزار میلیاردی برداشته میشود. پس از دستگیری او باشگاه داماش هم مدتی زیر نظر نهادهای نظارتی اداره و دست آخر هم واگذار شد.
ملوان بندر انزلی که یک بار طعم حضور یک میلیاردر پر سر و صدا را چشیده بود، در حالی که فصل خوبی را پشت سر میگذارد، مالک جدیدی پیدا کرده که به نظر روزهای خوبی برای این تیم در فکر دارد. سیروس محجوب میلیاردر ایرانی که در کار تجارت در امارات متحده عربی مشغول است و زمانی هم نامش در خصوص مالکیت باشگاه نیوکاسل مطرح شده بود، این روزها به عنوان مالک در رأس باشگاه ملوان حضور دارد.
حضور بی سر و صدای او در این مدت نشان میدهد که محجوب بر خلاف سایر مدیران چندان علاقهای به رسانهای شدن ندارد و به دنبال بهبود وضعیت تیم شهرش است. ملوان که در این فصل خوب ظاهر شده و به یاری بازیکنان بومی و مربی کرواتش در میانههای بالای جدول قرار دارد، به نظر میرسد با محجوب روزهای بهتری در پیش روی دارد؛ روزهایی که قرار نیست به کمک چکهای یک میلیاردری فقط ستاره به بدنه باشگاه تزریق کند و با راهاندازی مدارس فوتبال به دنبال توسعه فوتبال در گیلان است.
نظر کاربران
شخصیت و اصالت مهندس درویش با بقیه قابل مقایسه نیست...
شخصیت و اصالت مهندس درویش با بقیه قابل مقایسه نیست...