آیا مویس گزینه خوبی برای منچستریونایتد بود؟
یونایتد جام حذفی را هم از دست داد. آنها روزگار خوبی را سپری نمیکنند.
سایت گل: دیوید مویس باز هم با منچستریونایتد باخت. احتمال قهرمانی آنها در لیگ برتر نزدیک به صفر است و لیگ قهرمانان هم شرایط خاص خود را دارد. به این ترتیب جام حذفی تنها امید جدی مویس برای کسب جام در فصل اولش در یونایتد بود که آن هم از دست رفت.
بسیاری بهدرستی به این نکته اشاره میکنند که مویس در یکی از بزرگترین جانشینیهای تاریخ به جای سر الکس فرگوسن بر نیمکت تیم تکیه زده است. این جانشینی البته دشواریهای فراوانی دارد، اما از سوی دیگر مویس تیم قهرمان را از فرگوسن تحویل گرفته است و میتوانسته با بهرهگیری از تجارب فرگوسن تیم بهتری را به میادین بفرستد. آیا اگر پپ گواردیولا یا ژوزه مورینیو جانشین فرگوسن میشدند هم چنین نتایجی را میگرفتند؟
به نظر میرسد دیوید مویس و اد وودوارد تصمیمات اشتباه فراوانی گرفتهاند که منجر به اوضاع فعلی شده است.
سیاستهای عجیب
برای مثال آنها سیاست حیرتانگیزی را در تابستان در پیش گرفتند. منچستریونایتد نیاز به یک هافبک بازیساز داشت و آنها در ابتدا به سراغ تیاگو آلکانتارا رفتند که البته به بایرن مونیخ پیوست. یونایتد سپس نبردی رسانهای را برای خریدن سسک فابرگاس آغاز کرد؛ این در حالی بود که بارسلونا تیاگو را از دست داده بود، چابی پا به سن گذاشته بود، آندرس اینیستا همیشه در خطر مصدومیت بود و گزینه بعدی بارسا در خط میانی کسی نبود به جز سرجی روبرتو. در چنین شرایطی احتمال جدایی لیونل مسی از بارسلونا بیشتر بود تا فابرگاس! نبرد رسانهای هم برای زمانی است که بخش بسیاری از کار انتقال انجام شده باشد و سپس موضوع رسانهای شود تا بازیکن و باشگاهش متقاعد به انجام انتقال شوند.
گزینه بعدی آنها آندر اررا از اتلتیک بیلبائو بود که البته بازیکن بسیار خوبی است، اما باید دید معیارهای اد وودوارد و دیوید مویس چه بوده که اررا در لیست اولویتهای آنها گزینه بعدی پس از فابرگاس است! همچنین هافبکهای میانی بسیاری در بازار موجود بودند که میشد خرید. فراموش نکنیم مسعود اوزیل در همین تابستان به آرسنال رفت.
یونایتد سپس به سراغ مروانه فلینی رفت تا دست کم یک خرید بزرگ در تابستان داشته باشد. فلینی را میشد در اوایل تابستان با قیمتی بسیار کمتر خرید، اما یونایتد در آخرین ساعتهای پنجره نقل و انتقالات او را به خدمت گرفت تا نشان دهد او گزینه «روز مبادا» بوده است و البته مشخص است که زمانی که به بازیکنی اینچنین اعتماد میشود او بهترین نمایشهایش را نخواهد داشت.
انتظار دهساله
حدود یک دهه پیش بود که سر الکس فرگوسن اعلام کرد در پایان فصل بازنشسته خواهد شد. البته این اتفاق در آن هنگام نیفتاد اما مطرح شدن نام دیوید مویس برای جانشینی او توجه بسیاری را برانگیخت. در سالهای اخیر هم طرفداران فوتبال میدانستند مویس جای فرگی را میگیرد. به نظر میرسد همه آماده حضور مویس بودهاند به جز خود او! مویس سالها تجربه کار در لیگ برتر را داشته است. او حتی با اورتون به لیگ قهرمانان هم رسیده (که البته نتوانست به مرحله گروهی راه یابد) اما اوضاع در یونایتد به گونهای است که انگار او با لیگ برتر غریبه است! این در حالی است که برای مثال، جراردو مارتینو در حالی مربی بارسلونا شد که در اواخر تابستان به این تیم رفت و حتی تجربه مربیگری در اروپا را هم نداشت ولی حالا با تیمش صدرنشین لالیگا است. کارلو آنچلوتی هم در اولین فصل حضور در فوتبال اسپانیا نتایج بسیار خوبی با رئال مادرید گرفته است و به ویژه آنها را در لیگ قهرمانان امیدوار به کسب قهرمانی دهم ساخته است. حتی اورتون با روبرتو مارتینس هم بسیار بهتر از زمان مویس شده است!
برخی هواداران مویس را با فرگوسن مقایسه میکنند و میگویند که فرگی هم در اوایل دورانش نتایج خوبی نگرفته بود و طول کشید تا او جا بیفتد، و به این ترتیب مویس هم نیاز به زمان دارد. این قیاس بهکلی اشتباه است، چرا که از یک سو با این منطق میتوان گفت که باید به تمامی مربیان سالها فرصت داده شود! از سوی دیگر فرگوسن در شرایطی به یونایتد پیوست که تواناییهایش را کاملا اثبات کرده بود؛ او سه قهرمانی در لیگ اسکاتلند، و چهار قهرمانی در جام حذفی به دست آورده و آبردین را فاتح جام برندگان جام، و سوپرجام اروپا کرده بود. فرگوسن با اسکاتلند توانسته بود در پلیآف جام جهانی استرالیا را ببرد و با این تیم در جام جهانی حاضر باشد.
گذشته از اینها، اواخر دهه ۱۹۸۰ با اوایل دهه ۲۰۱۰ بسیار متفاوت است. اکنون راه نیافتن به یک دوره لیگ قهرمانان، و از دست دادن درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم آن، ضربه بسیار سنگینی به یک باشگاه بزرگ وارد میکند؛ و این اتفاقی است که برای یونایتد کاملا محتمل است. فراموش نکنیم دوران سقوط اخیر لیورپول و میلان - دو تیمی که دو بار در همین ده سال اخیر فینال لیگ قهرمانان را با هم برگزار کردهاند - از زمانی شروع شد که آنها یک فصل لیگ قهرمانان را از دست دادند.
درست است؛ مویس انتخاب فرگوسن کبیر بوده است. اما اریک جمبا-جمبا، کلبرسون، خوان سباستین ورون، ماسیمو تایبی، بهبه و بسیاری دیگر هم انتخاب فرگوسن بودند. فرگوسن ستارگان بسیاری را در دوران حضورش در منچستریونایتد ساخت و نامش را در تاریخ جاودانه کرد. اما تمامی تصمیمهای او درست نبودهاند.
بسیاری بهدرستی به این نکته اشاره میکنند که مویس در یکی از بزرگترین جانشینیهای تاریخ به جای سر الکس فرگوسن بر نیمکت تیم تکیه زده است. این جانشینی البته دشواریهای فراوانی دارد، اما از سوی دیگر مویس تیم قهرمان را از فرگوسن تحویل گرفته است و میتوانسته با بهرهگیری از تجارب فرگوسن تیم بهتری را به میادین بفرستد. آیا اگر پپ گواردیولا یا ژوزه مورینیو جانشین فرگوسن میشدند هم چنین نتایجی را میگرفتند؟
به نظر میرسد دیوید مویس و اد وودوارد تصمیمات اشتباه فراوانی گرفتهاند که منجر به اوضاع فعلی شده است.
سیاستهای عجیب
برای مثال آنها سیاست حیرتانگیزی را در تابستان در پیش گرفتند. منچستریونایتد نیاز به یک هافبک بازیساز داشت و آنها در ابتدا به سراغ تیاگو آلکانتارا رفتند که البته به بایرن مونیخ پیوست. یونایتد سپس نبردی رسانهای را برای خریدن سسک فابرگاس آغاز کرد؛ این در حالی بود که بارسلونا تیاگو را از دست داده بود، چابی پا به سن گذاشته بود، آندرس اینیستا همیشه در خطر مصدومیت بود و گزینه بعدی بارسا در خط میانی کسی نبود به جز سرجی روبرتو. در چنین شرایطی احتمال جدایی لیونل مسی از بارسلونا بیشتر بود تا فابرگاس! نبرد رسانهای هم برای زمانی است که بخش بسیاری از کار انتقال انجام شده باشد و سپس موضوع رسانهای شود تا بازیکن و باشگاهش متقاعد به انجام انتقال شوند.
گزینه بعدی آنها آندر اررا از اتلتیک بیلبائو بود که البته بازیکن بسیار خوبی است، اما باید دید معیارهای اد وودوارد و دیوید مویس چه بوده که اررا در لیست اولویتهای آنها گزینه بعدی پس از فابرگاس است! همچنین هافبکهای میانی بسیاری در بازار موجود بودند که میشد خرید. فراموش نکنیم مسعود اوزیل در همین تابستان به آرسنال رفت.
یونایتد سپس به سراغ مروانه فلینی رفت تا دست کم یک خرید بزرگ در تابستان داشته باشد. فلینی را میشد در اوایل تابستان با قیمتی بسیار کمتر خرید، اما یونایتد در آخرین ساعتهای پنجره نقل و انتقالات او را به خدمت گرفت تا نشان دهد او گزینه «روز مبادا» بوده است و البته مشخص است که زمانی که به بازیکنی اینچنین اعتماد میشود او بهترین نمایشهایش را نخواهد داشت.
انتظار دهساله
حدود یک دهه پیش بود که سر الکس فرگوسن اعلام کرد در پایان فصل بازنشسته خواهد شد. البته این اتفاق در آن هنگام نیفتاد اما مطرح شدن نام دیوید مویس برای جانشینی او توجه بسیاری را برانگیخت. در سالهای اخیر هم طرفداران فوتبال میدانستند مویس جای فرگی را میگیرد. به نظر میرسد همه آماده حضور مویس بودهاند به جز خود او! مویس سالها تجربه کار در لیگ برتر را داشته است. او حتی با اورتون به لیگ قهرمانان هم رسیده (که البته نتوانست به مرحله گروهی راه یابد) اما اوضاع در یونایتد به گونهای است که انگار او با لیگ برتر غریبه است! این در حالی است که برای مثال، جراردو مارتینو در حالی مربی بارسلونا شد که در اواخر تابستان به این تیم رفت و حتی تجربه مربیگری در اروپا را هم نداشت ولی حالا با تیمش صدرنشین لالیگا است. کارلو آنچلوتی هم در اولین فصل حضور در فوتبال اسپانیا نتایج بسیار خوبی با رئال مادرید گرفته است و به ویژه آنها را در لیگ قهرمانان امیدوار به کسب قهرمانی دهم ساخته است. حتی اورتون با روبرتو مارتینس هم بسیار بهتر از زمان مویس شده است!
برخی هواداران مویس را با فرگوسن مقایسه میکنند و میگویند که فرگی هم در اوایل دورانش نتایج خوبی نگرفته بود و طول کشید تا او جا بیفتد، و به این ترتیب مویس هم نیاز به زمان دارد. این قیاس بهکلی اشتباه است، چرا که از یک سو با این منطق میتوان گفت که باید به تمامی مربیان سالها فرصت داده شود! از سوی دیگر فرگوسن در شرایطی به یونایتد پیوست که تواناییهایش را کاملا اثبات کرده بود؛ او سه قهرمانی در لیگ اسکاتلند، و چهار قهرمانی در جام حذفی به دست آورده و آبردین را فاتح جام برندگان جام، و سوپرجام اروپا کرده بود. فرگوسن با اسکاتلند توانسته بود در پلیآف جام جهانی استرالیا را ببرد و با این تیم در جام جهانی حاضر باشد.
گذشته از اینها، اواخر دهه ۱۹۸۰ با اوایل دهه ۲۰۱۰ بسیار متفاوت است. اکنون راه نیافتن به یک دوره لیگ قهرمانان، و از دست دادن درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم آن، ضربه بسیار سنگینی به یک باشگاه بزرگ وارد میکند؛ و این اتفاقی است که برای یونایتد کاملا محتمل است. فراموش نکنیم دوران سقوط اخیر لیورپول و میلان - دو تیمی که دو بار در همین ده سال اخیر فینال لیگ قهرمانان را با هم برگزار کردهاند - از زمانی شروع شد که آنها یک فصل لیگ قهرمانان را از دست دادند.
درست است؛ مویس انتخاب فرگوسن کبیر بوده است. اما اریک جمبا-جمبا، کلبرسون، خوان سباستین ورون، ماسیمو تایبی، بهبه و بسیاری دیگر هم انتخاب فرگوسن بودند. فرگوسن ستارگان بسیاری را در دوران حضورش در منچستریونایتد ساخت و نامش را در تاریخ جاودانه کرد. اما تمامی تصمیمهای او درست نبودهاند.
پ
ارسال نظر