گزارشگري که تعهدش را در آغوش گرفت
جواد خياباني در حالي ديدار پرسپوليس و نفت تهران را گزارش کرد که در غم از دست دادن مادرش عزادار بود.
همين موضوع کافي بود تا خياباني که خود دقايقي قبل از آغاز مسابقه از فوت مادرش باخبر شده بود بغض کرده و تا چند دقيقه با صدايي لرزان بازي را گزارش کند.
خياباني در اواسط دهه ۷۰ به همراه چند گزارشگر ديگر در اين عرصه ظهور کرده و باعث شد تا رقباي جديدي براي گزارشگران قديمي که همواره خود را بدون رقيب ميپنداشتند به وجود بيايد.
خياباني در آن سالها بهترين گزارشها را ميکرد و همواره از وي به عنوان يک پديده در عرصه گزارشگري نام برده ميشد تا جايي که او چند بازي از جمله ديدار ايران - استراليا و ايران - آمريکا که همواره با خاطرات خوش فوتباليها گره خورده است را به نحوي زيبا و خاطرهانگيز گزارش کرد و هنوز لقب غزال تيزپاي ايران که براي خداداد عزيزي پس از گل وي به استراليا به کار برد در اذهان فوتبالدوستان به خوبي باقي مانده است.
در چند سال اخير اگر چه خياباني از سوي اهالي رسانه و علاقمندان به فوتبال مورد نقد قرار گرفت و خيلي ها او را به ورطه نقد و تحليل کشاندهاند، اما رفتار امروزش به رسالت خبري و تعهد کارياش واقعا ستودني بود و بايد از چنين تفکراتي دفاع کرد.
همين جواد خياباني که به دفعات مورد انتقاد قرار گرفته و بعضاً امروز تعهد بالاي کاري خود را به نمايش گذاشت و در حالي که حتي با مزدک ميرزايي نيز هماهنگي به عمل آمده بود تا از استوديو بازي را گزارش کند، به هيچ وجه تقاضاي مسئولان شبکه سوم براي بازگشت از استاديوم را نپذيرفت و به هر سختي که بود ديدار پرسپوليس و نفت را گزارش کرد.
جواد خياباني در روزي که عزيزترين شخص زندگياش را از دست داده بود حس مسئوليتپذيري و تعهد بالاي خود به شغلش را نشان داد تا حال و هواي گزارش مستقيم از ورزشگاه براي انتقال احساس يک بازي زنده براي هواداران فوتبال به بهترين شکل به نمايش در بيايد و اينجا بود که اين گزارشگر نشان داد همچنان با حرفه و شغلي که دارد زندگي ميکند. او همچون همه انسان ها در لحظاتي که مي توانست جسم بي جان مادر را در آغوش بگيرد و براي آخرين بار با او وداع کند، ترجيح داد در هواي سرد ورزشگاه آزادي بماند و به صورت زنده فوتبال را براي علاقمندان گزارش کند.
نظر کاربران
واقعا کارشان ستودنی بود.خدا مادر گرامیشان را بیامرزد.
اقا جواد تسلیت.خدا رحمت کنه مادرتون رو..