میهمانی «آیدین» ۶ سال پس از پرواز +عکس
امروز ششمین سالگرد آیدین نیکخواه بهرامی بود و او در خانه ابدیاش میزبان دوستان و دوستارانش بود.
ایسنا: امروز هفتم دی ماه سالروز رفتن آیدین نیکخواه بهرامی از خانواده بسکتبال است. شش سال از آن روز تلخ برای جامعه ورزش میگذرد و حالا آیدین در آستانه رسیدن به 33 سالگی است. امروز آیدین بعد از شش سال میزبان دوستان و دوستدارانش بود؛ در خانه ابدیاش، قطعه نامآوران بهشت زهرا. امروز دوباره ثابت شد که پسر متفاوت بسکتبال ایران فراموش نشده است.
ملیپوش بسکتبال ایران شش سال پیش در چنین روزی طی سانحه رانندگی از دنیا رفت و حالا دوستدارانش هرساله در کنار مزار او، جایی که آیدین در آن به آرامش رسیده است جمع میشوند و با او حرف میزنند و اشک میریزند. امروز نیز زمان میزبانی آیدین رسیده بود تا دوستارانش را در کنار خود داشته باشد؛ مهمان نخستش هم پدر بود. با آرامش همیشگی خود در کنار خانه ابدی فرزند برومندش نشسته بود و گلها را بر مزارش میچید. به مهمانی آیدین آمده بود کسی که به قول خودش منحصر به فرد بود. اندک اندک دوستان و دوستاران آیدین هم رسیدند و با جوان برومند بسکتبال ایران همصحبت شدند. میگفتند و اشک میریختند؛ شش سال گذشته اما هنوز هم برایشان سخت بود.
کمتر کسی را همانند آیدین دیدم
محمدعلی نیکخواهبهرامی ایستاده به نام پسرش نگاه میکرد و با خبرنگار ایسنا همصحبت بود. او درباره شخصیت آیدین گفت: آیدین فکر و روش خاصی داشت. تفکر و رفتارش منحصربه فرد بود. من با دوستان او و ورزشکاران زیادی نزدیک بودم اما کمتر کسی را دیدم که شبیه به آیدین باشد. او واقعا متفاوت فکر میکرد و راه و روشش چیز دیگری بود. خیلی خاص بود و واقعا حیف شد.
قطعه نامآوران بهشت زهرا اندک اندک دوستان آیدین و بسکتبال دوستان را نیز میدید که از هر طرف با شاخههای گل به سمت مزار آیدین میآیند. با اینکه از اهالی بسکتبال کمتر آمده بودند اما خانواده او مهمانش بودند و تنهایش نگذاشته بودند. در همین میان برخی از بسکتبال دوستان نیز با شاخههای گل بر سر مزار آیدین حاضر شدند.
آیدین آرامتر از صمد بود
پدر آیدین پس از مرتب کردن گلها بر سنگ پسرش به آرامش او اشاره کرد و گفت: آیدین آرامتر از صمد بود. همیشه با آرامش خاصی کار میکرد و به همین دلیل کمی حساس بود. در زندگی ورزشی و شخصیاش واقعا با آرامش رفتار میکرد و با اینکه گاهی وقتها اذیت میشد اما میدانست که بهتر از او کسی نیست. حتی زمانی که برای تیم ملی انتخاب نمیشد رفتاری نداشت که جز بحث فنی وارد تیم شود. به کارش باور داشت و راهش را ادامه می داد.
اشکهایی که بعد از شش سال تمامی ندارد
به جمع مهمانان آیدین بازهم اضافه میشد. دوستان و خانواده در کنار مزارش بودند و آن را گل باران میکردند و اشک میریختند. بعد از شش سال هنوز که هنوز است برایش اشک میریزند و باور ندارند که او رفته است. یکی از مهمانان آیدین در حالی که چهره او را در روی سنگ تمیز میکرد باورنکردنی بودن رفتنش را زمزمه می کرد و اشک می ریخت. گلهای رنگارنگ را در کنار اسم و چهره او تزیین کرد و به آرامی بلند شد.
محمدعلی نیکخواهبهرامی با دیدن این صحنهها کمی تحت تاثیر قرار گرفت. او آرامتر صحبتش را ادامه داد و گفت: برای من هم باور کردنی نیست. نمیتوان قبول کرد که آیدین رفته است.
مردم آیدین را فراموش نکردهاند
"هنوز که هنوز است در خیابان کسانی که من را میشناسند یا از شباهتی میفهمند که پدر آیدین هستم از او حرف میزنند و به یادش هستند. گاهی بیشتر از صمد درباره او صحبت میکنند که این نشان میدهد فراموشش نکردهاند. با اینکه در بسکتبال غریب است اما اینکه مردم فراموشش نکردهاند خوب است. حتی دیدم که در سایتها نیز مردم درباره سالگرد او صحبت کردهاند." پدر آیدین با گفتن این جملهها ابراز خرسندی کرد که پسرش هنوز هم در بین مردم است و در خاطره آنها باقی مانده است.
به حقش در تیم ملی رسید اما دیر
محمدعلی نیکخواه بهرامی در گفت و گویی به ورود سخت آیدین به تیم ملی اشاره کرده بود و امروز نیز از آن روزها گفت: همیشه در اردوهای ملی بود اما به عنوان بازیکن سیزدهم خط میخورد. با اینکه میدانست بهترین است اما رفتاری انجام نمیداد که به هر طریقی وارد تیم ملی شود چون به خودش ایمان داشت. صمد به دلیل اینکه از نظر بدنی قویتر بود و با توجه به مربیانی که داشت زودتر وارد تیم ملی شد اما آن زمان می گفتند آیدین از نظر بدنی قوی نیست که البته بسیار قوی بود. با این حال بالاخره در بازیهای آسیایی درخشید و وارد تیم ملی شد و در قهرمانی آسیا نیز سهمیه المپیک گرفت. به حقش در تیم ملی رسید اما خیلی دیر. المپیکی شدند اما این اتفاق برای آیدین افتاد.
رقیبش صمد بود
او درباره رقبای آیدین در تیم ملی افزود: رقیبش صمد بود. صمد پست سه بود و آیدین سه و چهار. با توجه به فیزیک ظاهری که آیدین داشت از او در پست چهار استفاده نمیکردند تا اینکه بالاخره توانست در پست چهار خودش را نشان دهد. در پست چهار فکر کنم رقبایش اوشین و پویا تاجیک بودند. به نظرم کرم احمدیان هم بود. با این حال همانطور که گفتم در بازیهای آسیایی و قهرمانی آسیا خودش را به همه اثبات کرد. نشان داد که بهترین است.
اکثرا تنها میآیم
صمد نیکخواه بهرامی این روزها در لیگ چین مشغول به فعالیت است و در آنجا بازی میکند و به همین دلیل پدرش امروز تنها در کنار مزار آیدین بود. با این حال خودش گفت اکثرا در این روز تنهاست. او بیان کرد: خب هرساله صمد درگیر رقابتهای مختلف است. یا لیگ است یا تیم ملی. امسال هم که در چین مشغول به کار است. من اکثر در این روز تنها هستم و صمد در روزهای دیگر میآید. حسی که صمد دارد را نمیشود دربارهاش چیزی گفت و مطمئنا او نیز حال و هوایی دارد.
اندک اندک به نیمه روز نزدیک می شدیم که مهمانان آیدین اندک اندک بیشتر میشدند. امروز بعد از شش سال آیدین دوباره پذیرای دوستان و دوستدارانش بود تا دوباره ثابت شود که فراموش نشده است. آیدین ۳۶ روز دیگر جشن تولد سی و سه سالگی اش را میگیرد و حالا که در میان خانواده نیست اما یادش با تک تک آنها باقی مانده است. بسکتبال دوستانی که همیشه شاهد بازیهای او در سالن آزادی بودند امروز در خانه ابدیاش مهمان بودند؛ مهمانانی که با میزبانشان حرف میزدند و اشک میریختند.
ملیپوش بسکتبال ایران شش سال پیش در چنین روزی طی سانحه رانندگی از دنیا رفت و حالا دوستدارانش هرساله در کنار مزار او، جایی که آیدین در آن به آرامش رسیده است جمع میشوند و با او حرف میزنند و اشک میریزند. امروز نیز زمان میزبانی آیدین رسیده بود تا دوستارانش را در کنار خود داشته باشد؛ مهمان نخستش هم پدر بود. با آرامش همیشگی خود در کنار خانه ابدی فرزند برومندش نشسته بود و گلها را بر مزارش میچید. به مهمانی آیدین آمده بود کسی که به قول خودش منحصر به فرد بود. اندک اندک دوستان و دوستاران آیدین هم رسیدند و با جوان برومند بسکتبال ایران همصحبت شدند. میگفتند و اشک میریختند؛ شش سال گذشته اما هنوز هم برایشان سخت بود.
کمتر کسی را همانند آیدین دیدم
محمدعلی نیکخواهبهرامی ایستاده به نام پسرش نگاه میکرد و با خبرنگار ایسنا همصحبت بود. او درباره شخصیت آیدین گفت: آیدین فکر و روش خاصی داشت. تفکر و رفتارش منحصربه فرد بود. من با دوستان او و ورزشکاران زیادی نزدیک بودم اما کمتر کسی را دیدم که شبیه به آیدین باشد. او واقعا متفاوت فکر میکرد و راه و روشش چیز دیگری بود. خیلی خاص بود و واقعا حیف شد.
قطعه نامآوران بهشت زهرا اندک اندک دوستان آیدین و بسکتبال دوستان را نیز میدید که از هر طرف با شاخههای گل به سمت مزار آیدین میآیند. با اینکه از اهالی بسکتبال کمتر آمده بودند اما خانواده او مهمانش بودند و تنهایش نگذاشته بودند. در همین میان برخی از بسکتبال دوستان نیز با شاخههای گل بر سر مزار آیدین حاضر شدند.
آیدین آرامتر از صمد بود
پدر آیدین پس از مرتب کردن گلها بر سنگ پسرش به آرامش او اشاره کرد و گفت: آیدین آرامتر از صمد بود. همیشه با آرامش خاصی کار میکرد و به همین دلیل کمی حساس بود. در زندگی ورزشی و شخصیاش واقعا با آرامش رفتار میکرد و با اینکه گاهی وقتها اذیت میشد اما میدانست که بهتر از او کسی نیست. حتی زمانی که برای تیم ملی انتخاب نمیشد رفتاری نداشت که جز بحث فنی وارد تیم شود. به کارش باور داشت و راهش را ادامه می داد.
اشکهایی که بعد از شش سال تمامی ندارد
به جمع مهمانان آیدین بازهم اضافه میشد. دوستان و خانواده در کنار مزارش بودند و آن را گل باران میکردند و اشک میریختند. بعد از شش سال هنوز که هنوز است برایش اشک میریزند و باور ندارند که او رفته است. یکی از مهمانان آیدین در حالی که چهره او را در روی سنگ تمیز میکرد باورنکردنی بودن رفتنش را زمزمه می کرد و اشک می ریخت. گلهای رنگارنگ را در کنار اسم و چهره او تزیین کرد و به آرامی بلند شد.
محمدعلی نیکخواهبهرامی با دیدن این صحنهها کمی تحت تاثیر قرار گرفت. او آرامتر صحبتش را ادامه داد و گفت: برای من هم باور کردنی نیست. نمیتوان قبول کرد که آیدین رفته است.
مردم آیدین را فراموش نکردهاند
"هنوز که هنوز است در خیابان کسانی که من را میشناسند یا از شباهتی میفهمند که پدر آیدین هستم از او حرف میزنند و به یادش هستند. گاهی بیشتر از صمد درباره او صحبت میکنند که این نشان میدهد فراموشش نکردهاند. با اینکه در بسکتبال غریب است اما اینکه مردم فراموشش نکردهاند خوب است. حتی دیدم که در سایتها نیز مردم درباره سالگرد او صحبت کردهاند." پدر آیدین با گفتن این جملهها ابراز خرسندی کرد که پسرش هنوز هم در بین مردم است و در خاطره آنها باقی مانده است.
به حقش در تیم ملی رسید اما دیر
محمدعلی نیکخواه بهرامی در گفت و گویی به ورود سخت آیدین به تیم ملی اشاره کرده بود و امروز نیز از آن روزها گفت: همیشه در اردوهای ملی بود اما به عنوان بازیکن سیزدهم خط میخورد. با اینکه میدانست بهترین است اما رفتاری انجام نمیداد که به هر طریقی وارد تیم ملی شود چون به خودش ایمان داشت. صمد به دلیل اینکه از نظر بدنی قویتر بود و با توجه به مربیانی که داشت زودتر وارد تیم ملی شد اما آن زمان می گفتند آیدین از نظر بدنی قوی نیست که البته بسیار قوی بود. با این حال بالاخره در بازیهای آسیایی درخشید و وارد تیم ملی شد و در قهرمانی آسیا نیز سهمیه المپیک گرفت. به حقش در تیم ملی رسید اما خیلی دیر. المپیکی شدند اما این اتفاق برای آیدین افتاد.
رقیبش صمد بود
او درباره رقبای آیدین در تیم ملی افزود: رقیبش صمد بود. صمد پست سه بود و آیدین سه و چهار. با توجه به فیزیک ظاهری که آیدین داشت از او در پست چهار استفاده نمیکردند تا اینکه بالاخره توانست در پست چهار خودش را نشان دهد. در پست چهار فکر کنم رقبایش اوشین و پویا تاجیک بودند. به نظرم کرم احمدیان هم بود. با این حال همانطور که گفتم در بازیهای آسیایی و قهرمانی آسیا خودش را به همه اثبات کرد. نشان داد که بهترین است.
اکثرا تنها میآیم
صمد نیکخواه بهرامی این روزها در لیگ چین مشغول به فعالیت است و در آنجا بازی میکند و به همین دلیل پدرش امروز تنها در کنار مزار آیدین بود. با این حال خودش گفت اکثرا در این روز تنهاست. او بیان کرد: خب هرساله صمد درگیر رقابتهای مختلف است. یا لیگ است یا تیم ملی. امسال هم که در چین مشغول به کار است. من اکثر در این روز تنها هستم و صمد در روزهای دیگر میآید. حسی که صمد دارد را نمیشود دربارهاش چیزی گفت و مطمئنا او نیز حال و هوایی دارد.
اندک اندک به نیمه روز نزدیک می شدیم که مهمانان آیدین اندک اندک بیشتر میشدند. امروز بعد از شش سال آیدین دوباره پذیرای دوستان و دوستدارانش بود تا دوباره ثابت شود که فراموش نشده است. آیدین ۳۶ روز دیگر جشن تولد سی و سه سالگی اش را میگیرد و حالا که در میان خانواده نیست اما یادش با تک تک آنها باقی مانده است. بسکتبال دوستانی که همیشه شاهد بازیهای او در سالن آزادی بودند امروز در خانه ابدیاش مهمان بودند؛ مهمانانی که با میزبانشان حرف میزدند و اشک میریختند.
پ
نظر کاربران
خدا رحمتش کنه.