امير جعفري: فرق بازيگران هنرمند با چشم رنگيها در چيست؟
سال ۹۰ ميتركونم !
امسال در ۲ سريال خوب تلويزيوني «زير هشت» و «چهار ديواري» بازي كردم كه با اطمينان كامل ميگويم جزو كارهاي بسيار خوب چند سال اخير تلويزيون بودند. بين كارهاي سينماييام هم «كيفر» و «نفوذي» را خيلي دوست داشتم اما متأسفانه به دليل ضعف در تبليغات، آنطور كه بايد، ديده نشدند، بهخصوص كيفر كه بهدليل همزمان شدن اكرانش با جام جهاني، واقعا نابود شد!
- سال۹۰ آمدهام بتركونم! در حال حاضر براي ۳ سريال صحبت كردهام كه ۲تا از آنها براي شبكه ۳ و ديگرياش نيز براي شبكه يك است اما هنوز هيچچيز قطعي نيست.
- شروع فعاليت من در سينما، با كاراكتر طنز در «نان، عشق، موتور ۱۰۰۰» بود اما همزمان نقشي جدي در «قارچ سمي» داشتم، در كل، اوايل بيشتر در كارهاي طنز حضور داشتم اما موضوعي كه خيلي ناراحتم ميكند، اين است كه طنز در ايران، ارج و قرب ندارد! مثلا شما «عليرضا خمسه» را ببينيد، اين همه در نقشهاي طنز هنرنمايي كرده اما آخر سر براي بازي در يك نقش متفاوت سيمرغ ميگيرد! يا مثلا اكبر عبدي، حميد لولايي و خيليهاي ديگر اين همه كار طنز داشتهاند اما برعكس كشورهاي ديگر، ارج و قرب زيادي برايشان قائل نيستند! واقعا بيانصافي است كه طنز در كشور ما تا اين حد خار و خفيف شده!
- هميشه گفتهام، باز هم ميگويم تئاتر، مثل ورزش دو است، بايد در تمام رشتههاي ورزشي بدوي اما ورزشي مثل دو كه مادر ورزشهاست، هميشه مظلوم واقع ميشود! تئاتر هم همين شرايط را دارد.
- اصلا نميفهمم آدمهايي كه از كوچه و خيابان ميآيند و بازيگر ميشوند، يعني چه؟! هميشه مثال زدهام، باز هم ميزنم؛ اگر بخواهي در شغلي كه نيازي به تحصيلات و تخصص ندارد كار كني، مثل راننده آژانس، پيك موتوري و...(اصلا نميخواهم شرافت شغلي كسي را زير سؤال ببرم، لطفا سوءتفاهم نشود)، هزارتا سفته و چك و اسم پدر و مادر و محل زندگي و... را از تو ميخواهند اما در مورد بازيگري اينطور نيست! اين سؤال من را شما جواب بدهيد؛ اين بازيگرها از كجا آمدهاند؟! صرفا داشتن چشم رنگي و پولدار بودن و پول دادن براي بازي كردن كه نشد هنر! به همين دليل است بعضي وقتها به حال اين سينما تأسف ميخورم!
- دوست دارم در فيلمهايي بازي كنم كه هم عوام بپسندند، هم خواص، مثل «نفوذي»، «كيفر» و «زير هشت»
- متأسفانه در مملكت ما جا افتاده هر چقدر بيشتر دور و برت حاشيه داشته باشي و شو بازي كني، عزيزتري و بيشتر به چشم ميآيي! يكي مثل «رضا ناجي» كه برنده خرس نقرهاي جشنواره فيلم برلين ميشود چون بيحاشيه و سرش پايين است و تِز بازيگري نميدهد، بايد مورد كملطفي قرار بگيرد و آن بازيگر چشمرنگي تازهوارد به خاطر حاشيههايش بشود گل سرسبد؟! بازيگر بايد ريشه داشته باشد، درست مثل فرهاد اصلاني كه ريشه بازيگري است و ميبينيد در مختار چگونه هنرمندي ميكند اما چون حاشيه ندارد...! همين بازيگران چشمرنگي بعد از ثبت ۲۰ فيلم در كارنامهشان، ميشوند استار سينماي ايران! فكر ميكنم همسر خودم (ريما رامينفر) هم به خاطر اينكه حاشيه ندارد، حقش را در جشنواره خوردند!
- فعلا به كارگرداني فكر نميكنم چون در كل آدم بيمسئوليتي هستم، البته به اين دليل كه نميتوانم مديريت يك جمع را برعهده بگيرم. همين كه بتوانم گليم خودم را بهعنوان يك بازيگر از آب بيرون بكشم، برايم كفايت ميكند.
منبع : مجله زندگی ایده آل
ارسال نظر