طنز؛ ممنوعیت فروش اقلام غیرمطبوعاتی در کیوسک
راضیه حسینی در پایگاه خبری گُلوَنی نوشت: خبر: ممنوعیت فروش اقلام غیرمطبوعاتی به ویژه دخانیات برای کیوسکداران.
راضیه حسینی در پایگاه خبری گُلوَنی نوشت: خبر: ممنوعیت فروش اقلام غیرمطبوعاتی به ویژه دخانیات برای کیوسکداران.
من تا حالا فکر میکردم این کیوسکها یک جور سوپری یا کافیشاپ کوچک هستند که در کنارش برای تنوع چندتایی مجله و روزنامه هم میآورند. نگو برعکس بوده.
خبر را که شنیدم یاد کیوسک خیابان بالایی افتادم. هر روز صبح بساط صبحانهاش جور است. در پیاده رو چند تا میز و صندلی گذاشته و صبحانه میدهد. البته خیلی پرو پیمان نیست ولی برای راننده تاکسیهای خط عالیست.
حالا فکر کنید از فردا باید تمام بساطش را جمع کند و فقط روزنامه و مجله بفروشد. فکر میکنید چه میشود؟ از این به بعد «زیرباجهای» راه میافتد. مشتری میآید یک مجله برمیدارد و میگوید «داداش یه لیوان چایی با نون پنیر گردو بده». فروشنده هم میرود زیر باجه، صبحانه را ردیف میکند و همان زیر یک سوت بلبلی میزند، صبحانه را تحویل مشتری میدهد. مشتری هم صبحانه را میگیرد، مجله را سر جایش میگذارد و خوشحال و خندان میرود.
اینطوری میشود که کیوسکها عین هویج نصف بیشترشان زیر زمین میرود. مجلهها و روزنامهها هم عین برگ هویج همان بالا میمانند.
خدا وکیلی فکر کردهاید با این کار مردم بیشتر مطالعه میکنند؟ آمدید ابرو را درست کنید زدید چشم را هم کور کردید که. قبل از این قانون لااقل مردم به بهانهی خرید تنقلاتی، زبانم لال دخانیاتی چیزی، همینطور که جلوی کیوسک ایستاده بودند، دو خط روزنامه میخواندند. اما الان چی؟ دیگر همان دو خط را هم نمیخوانند.
چه باید کرد؟
به نظرم شما باید برای ترویج روزنامه و مجلهخوانی برعکس عمل کنید. چطور؟ مثلا به کیوسک داران بگویید با هر روزنامه یک آدامس نعنایی هدیه بدهند. با هر مجله یک بسته چیپس نمکی. یا با خرید مستمر، هفتهای یک روز صبحانه رایگان میخورند.
دیگر خود دانید از من گفتن. حالا شما هی گوش نکنید. فردا پسفردا که تمام کیوسکها جمع شدند بگردید پیِ چاره.
نظر کاربران
چی بگیم هیییییی