طنز؛ ایرانیان آب دوست
میثم ابراهیم نژاد بازرگانی در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: ایرانیها کلا مردم آبدوستی هستند. یعنی شما کافیست جای پر از آبی نشان یک ایرانی بدهید. به سه شماره نرسیده با مایو آمادهاند تا شیرجه بزنند داخلش. تازه خیلیها اگر بتوانند ماشینشان را هم تا کنار محل شنا میرسانند تا بعد از شستن خودشان، ماشینشان هم آبتنی کند. از این رو حمام کردن ایرانیها خودش یک ماجرای مفصل است.
میثم ابراهیم نژاد بازرگانی در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: ایرانیها کلا مردم آبدوستی هستند. یعنی شما کافیست جای پر از آبی نشان یک ایرانی بدهید. به سه شماره نرسیده با مایو آمادهاند تا شیرجه بزنند داخلش. تازه خیلیها اگر بتوانند ماشینشان را هم تا کنار محل شنا میرسانند تا بعد از شستن خودشان، ماشینشان هم آبتنی کند. از این رو حمام کردن ایرانیها خودش یک ماجرای مفصل است. اولین دغدغه مهم هر ایرانی در حمام در نیم ساعت اول، تنظیم آب ولرم است! بهطوریکه اگر بیرون از حمام کسی شیر آب را باز کرد یکهو دمای آب نابودشان نکند.
دومین کار ایرانیها در حمام امتحان کردن هنر خوانندگیست. یکی نیست بگوید دوست عزیز شما وقتی میخوانی آدم حس میکند در کوچه پشتی با اره برقی در حال قطع درختان هستی و آدم دوست دارد سریع جلوی این خیانت به محیط زیست را بگیرد! از آنجایی هم که این روزها خواننده شدن آسانتر شده، دیگر حمام به یک استودیو فوق پیشرفته تبدیل شده است و هستند کسانی که میکس و مسترینگ کارهایشان را همانطور که یکی دارد پشتشان را کیسه میکشد، همانجا انجام میدهند! یکی از نکات دیگری که بسیاری از ایرانیها آن را رعایت میکنند، جلوگیری از هدر رفتن آب است و در همین راستا به سه دسته تقسیم میشوند:
دسته اول کسانی هستند که برای صرفهجویی در آب ماهی یکبار حمام میروند و در عرض یک ربع خودشان را میشویند و میآیند بیرون. اینها معتقدند که تا وقتی که بوی بد شما در مترو و بیآرتی کشته نداده، هنوز نیازی به استحمام نیست و چه معنی دارد در این بیآبی آدمی که بویش فقط پنج نفر را دچار مسمومیت حاد کرده، حمام برود!؟
دسته دوم کسانی هستند که با یک تشت آب حمام میکنند. یعنی تشت یا وان را پر از آب میکنند و کل خانواده سعی میکنند از همان آب برای استحمام استفاده کنند و آن را دور نریزند. حتی ممکن است تهش چیزی بماند و پدر خانواده آب باقیمانده را برای روز مبادا نگه دارد.
دسته سوم اما راه حل بسیار مناسب و جذابی دارند. آنها جلوی دوش آب میایستند و در حالیکه دارند درباره تمام مسائل «از واکنش اتحادیه اروپا به سرنوشت برجام گرفته تا لگاریتم طبیعی کتانژانت ۳۵ درجه» فکر میکنند، آب زبان بسته همینجور هدر میرود و آنها یک قسمت از کمر، دست یا پایشان را دراز میکنند جلوی آب تا خودشان را راضی کنند که من دارم از آب استفاده میکنم!
یک مساله مهم دیگر مدت زمان حمام رفتن است. یکسری هستند که حمام برایشان حکم مثلث برمودا دارد، استحمامشان بسیار زمانبر است و اطرافیان اغلب از یک جایی به بعد امیدی به خارج شدن عزیزشان از حمام و بازگشتش به زندگی ندارند و با خود میگویند تقدیر الهی این بوده! اینگونه افراد ساعاتی بعد در میان بهت و گریه خانوادهشان و با چهرهای آبدار و سفید از حمام خارج میشوند. دسته دوم بر عکس دسته اول، بعد از حضورشان یک دقیقه صدای شر شر آب میآید و سپس درحالیکه با حوله سرشان را خشک میکنند بیرون میآیند! یعنی فرآیند استحمامشان از سوختن نفت هم سریعتر است و خود حوله نمیتواند تشخیص دهد که «الان اینی که پاک میکنم آب تمیزه یا عرق بدنشه!».
در نهایت هم با ذکر یک سوال مطلب را بهصورت پایان باز برایتان رها میکنم. چرا بعد از حمام انقدر میخاریم؟
نظر کاربران
واقعا ترکیدم از خنده
بهتره بگی و بنویسی ایرانیان آب هدر کن
متاسفم که دیگه آبی باقی نمونده. خدایا چه بلایی سر بچه های ما میاد؟