طنز؛ چوپان دروغگو و چطوری ایرانی؟!
شهرام شهيدي در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: دیشب به علت نزدیکی خانه به مجتمع تجاری کوروش همچین خیلی راحت و خودمونی رفته بودم از هایپر مارکت مجتمع خرید کنم. اولش صدای جیغهای ممتدی شنیدم و یکهو دیدم مشتریان عزیز هایپرمارکت همه برگشتهاند و چیپس و ماستها را برمیگردانند به قفسهها. از جوان عزیزی پرسیدم چیزی شده که همه چیپس و ماستها را عودت میدهند؟
شهرام شهيدي در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: دیشب به علت نزدیکی خانه به مجتمع تجاری کوروش همچین خیلی راحت و خودمونی رفته بودم از هایپر مارکت مجتمع خرید کنم. اولش صدای جیغهای ممتدی شنیدم و یکهو دیدم مشتریان عزیز هایپرمارکت همه برگشتهاند و چیپس و ماستها را برمیگردانند به قفسهها. از جوان عزیزی پرسیدم چیزی شده که همه چیپس و ماستها را عودت میدهند؟ جواب داد صدای جیغ و گریه نمیشنوی؟ گفتم خب حتما بالا چیزی شده، اما چه ربطی به عودت این اجناس دارد؟ جوان که ترسیده بود، گفت: آخه داعش حمله کرده به مجتمع و همه میترسند داعشیها کیسه خریدشان را چک کنند یا کیسه خریدشان را بو کنند مبادا گفته باشد... گفتم خب حالا. شما خز این شعر بامداد را درآوردید از بس نقیضه روی آن گذاشتید. وقتی از فروشگاه بیرون آمدم دیدم ددم وای یک مشت آدم گولاخ با تیپ و شمایل داعشیها و اسلحه در دست از پلهبرقیها بالا و پایین میروند و مردم که حسابی ترسیدهاند، جیغ میکشند و... ادامه را حتما خودتان میدانید.
به این ماجرا برمیگردیم اما اول پرسش دیگری مطرح کنم. چرا با اینکه قرار بود ترامپ چند روز دیگر از تصمیمش در مورد برجام و آینده آن رونمایی کند، آن را زودتر عملی کرد و همین دیشب خیال خودش و همه دنیا را راحت کرد؟ بله خب، یک دلیلش این است که ترامپ مثل بچههایی است که رازی را میدانند و بهشان گفتهاند نباید چیزی به کسی بگویی. بچهها اغلب رازنگهدار خوبی نیستند. برای همین هی به خودشان میپیچند و دنبال راهی هستند که با گفتنش خودشان را راحت کنند. ترامپ هم همینطور است. مدام تو آینه به خودش نگاه کرده که نظرش در مورد برجام را بگوید، اما هی جلوی دهانش را گرفته. طوری که صورتش کبود میشده و به تمام جوارح داخلیاش فشار میآمده. خلاصه احتمالا از شدت و حدت این فشار و مبتلا شدن به رودل و زخممعده کلافه شده و گفته مرگ یکبار، شیون یکبار.
این میتواند درست باشد، اما همه ماجرا نیست. فکر کنم اینکه ترامپ چند دقیقه پس از اجرای تبلیغات «به وقت شام» اعلام کرد منتظر روزهای آینده نمیشود و حرفش را میزند، شاهکلید حل معماست. حتما ترامپ هم این تبلیغ را در شبکه مجازی دیده و جا زده و با خودش گفته وقتی اینها در دل پایتخت برای تبلیغ یک فیلم چنین میکنند دیگر وای به حال ما. درست هم فکر کرده. ما خودی و غیرخودی نمیشناسیم. من پیشنهاد میدهم ما قبل از هر اقدام دیگری در عالم بینالملل تمام هم و غممان این باشد که این کار تبلیغی را بهعنوان میراثفرهنگی و با نام خودمان در یونسکو ثبت کنیم. بابا خیلی اتفاق بزرگی است که شما در یک مجتمع تجاری برای یک فیلم تبلیغ کنید و چند نفر راهی بیمارستان شوند.
اسمش را هم بگذاریم «چطوری ایرانی مذگان» فقط من ماندهام نکند حالا که فیلم این تبلیغ در شبکههای مجازی پخش و دستبهدست شده و حتی همه قارهها را درنوردیده، کار دست جهان بدهد؟ یعنی مثلا داعش یک روز هوس کند حمله کند به یک پاساژ شیک در پاریس یا لندن. جلوی هر خانم یا آقایی را بگیرد و مثلا بگوید چطوری لندنی؟ جواب میدهند: برو عامو. ما خودمون تو فیلم دیدیم. دوربین مخفیه؟ از به وقت شام اومدین؟ خب این درست است؟ عین ماجرای چوپان دروغگو میشود. هی داعشی الکی میریزیم تو پاساژ، دیگر مردم دنیا فکر میکنند همهش فیلم و سرِکاری است.
نه عزیزجان حالا مسئول تبلیغات به وقت شام یک کاری کرد. اما اگر شما باز داعشی هرجای دنیا دیدی باهاش سلفی نگیری و عکس را بگذاری در اینستاگرام و کپشن بگذاری: «من و چطوری ایرانی، همین الان یهویی» ممکن است واقعی باشد قورتت بدهد. حالا خدا را صدهزار مرتبه شکر آقای حاتمیکیا فیلم دراکولا نساخته بود وگرنه برای تبلیغش یک مشت خونآشام باید ساعت ۱۲شب میریختند تو مجتمع کوروش و گردن مردم را گاز میگرفتند و خون مردم را میمکیدند. حالا در مورد فیلم اره و جنگیر و فیلمهای ترسناک ژاپنی چیزی نگویم بهتر است. آقای حاتمیکیا شما هم بالاغیرتا بیخیال ساخت چنین فیلمهایی شو. مرسی. اَه.
نظر کاربران
یو هاها