طنز؛ باران تویی به خاک من بزن...
وحيد ميرزايي در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: این هفته نیز در حالی رو به اتمام است که بر خلاف وعده رییسجمهور هیچ چیز پايين نيامد و همان بالا ماند. قیمت طلا، مسکن، خودرو و اساسا هر چیزی که در عالم هستی وجود دارد نه تنها کاهش نیافت بلکه کشید بالا. با این وجود باران زیبای بهاری طراوتی مثال زدنی به شهرهای ایران داد؛ طوریکه همه مردم غمهای خود را فراموش کردند و با چتر در زیر باران قدم زدند.
وحيد ميرزايي در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: این هفته نیز در حالی رو به اتمام است که بر خلاف وعده رییسجمهور هیچ چیز پايين نيامد و همان بالا ماند. قیمت طلا، مسکن، خودرو و اساسا هر چیزی که در عالم هستی وجود دارد نه تنها کاهش نیافت بلکه کشید بالا. با این وجود باران زیبای بهاری طراوتی مثال زدنی به شهرهای ایران داد؛ طوریکه همه مردم غمهای خود را فراموش کردند و با چتر در زیر باران قدم زدند. حقیتا ترنم باران این بیت را به یاد هموطنان میاندازد که «وقتی که پا میذاره دریا به روی شنها، مرغابیها میشورن پرهاشون رو تو دریا». واقعا این باران معجزه میکند. کارگر زحمتکشی که چندماه حقوق دریافت نکرده بود و حتی نان شبش را به زور تامین میکرد، با دیدن اولین قطرات باران تمام اندوه خود را فراموش کرد و با خانواده خود به زیر باران رفت و بذر محبت را در دلش با شوق و شوری مثالزدنی کاشت، داشت و برداشت کرد.
خانواده او هم با بارش باران تمام مشکلات را فراموش کردند و بلافاصله به خاطر این باران زیبای بهاری از مسئولان تشکر و قدردانی کردند. حقیقتا این همبستگی بین مردم و مسئولان هر انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد. این فقط گوشهای از ماجرا بود و قسمتي از ماجرا هنوز زیر لحاف مستتر و پنهان بود چرا که باران تمام اقشار جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد. گزارشها حاکی از آن است که در اقصی نقاط ایران جوانان بیکار و تحصیل کردهای که مدتها بود خانه نشین بودند و داشتند از افسردگی تارهای موی خود را میکندند، ناگهان با باراش باران متحول شده و به خیابانها ریختند. آنها به رقص سماء در کوچه و بازار مشغول شدند و معضل بیکاری را کاملا به دست فراموشی سپردند و از مسئولان عزیز کشور به دلیل تلاش مجدانهشان برای نزول باران تشکر و برای تمام کسانی که برای این مرز و بوم زحمت میکشند آرزوی موفقیت کردند.
از سوی دیگر عدهای از مالباختگان که در جلوی موسسات اعتباری تجمع کرده بودند و خواستار رسیدگی به پرونده این موسسات بودند، ناگهان با دیدن قطرات باران گویی آبی بر آتش خشمشان ریخته شده باشد، پروندههايی که در دست داشتند را پاره کرده و از شکایت خود صرف نظر کردند. آنان در یک حرکت زیبا بر سر و صورت خود کوبیدند و اشک ریختند و ضمن اظهار پشیمانی بابت شکایتشان از رییس بانک مرکزی، نمایندگان مجلس و دولت محترم برای بارش باران تشکر و قدردانی کردند.
ترنم زیبای باران فقط کارگران، جوانان بیکار و مالباختگان را تحت تاثیر قرار نداد. حتی متهمان و مفسدان اقتصادی نیز نتوانستند در مقابل زیبایی باران مقاومت کنند. سعید مرتضوی با بارش اولین قطره باران و حس زیبای برخورد قطرات با پوست خود در حالی که در ویلایی در شمال پنهان شده بود، خود را تسلیم کرد.
اینها فقط و فقط گوشهای از شور و شعف مردم به خاطر نزول باران بود. ما نیز به نوبه خود از طرف جامعه مطبوعاتی کشور ضمن قدردانی از دولت، مجلس و... به خاطر تلاش شبانهروزیشان برای رفاه و آسایش مردم، آرزو میکنیم با بارش بیشتر نزولات آسمانی بقیه مشکلات کشور نیز مرتفع شود.
ارسال نظر