طنز؛ استعفا یا استعفانیده؟ مسأله این است!
شهرام شهيدي در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: چرا استعفای شهردار تهران عجیب است؟ در ایران تاکنون مدیری دیده بودید که استعفا بدهد؟ یکی از اصول اولیه مدیریت در ایران تز «از حُکم تا کفن» است. یعنی هر مدیر منصوبشده ایرانی موظف است از هنگام صدور حکم تا هنگام مرگ با هر ترفند و اقدامی در آن سمت باقی بماند.
شهرام شهيدي در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: چرا استعفای شهردار تهران عجیب است؟ در ایران تاکنون مدیری دیده بودید که استعفا بدهد؟ یکی از اصول اولیه مدیریت در ایران تز «از حُکم تا کفن» است. یعنی هر مدیر منصوبشده ایرانی موظف است از هنگام صدور حکم تا هنگام مرگ با هر ترفند و اقدامی در آن سمت باقی بماند. بنابراین در تاریخ مدیریت ایران حتی مورد داشتیم که مدیری پس از برکناری، صبحها باز طبق روال معمول سابق، شال و کلاه میکرد و میآمد دفتر سابقش را فتح میکرد و ظهر با دخالت نیروهای انتظامی، -البته دخالت غیرقهری. حاشا و کلا اگر نیروهای انتظامی ما در موضوعی دخالت قهری کنند- دفتر را تحویل جانشینش میداد. حالا بین این همه مدیر «میز بر کف» این روزها یک شهردار پیدا شده که خیلی شیک و مجلسی استعفا داده. نمیگذارند که. منظور از مجلسی البته این نیست که مجلس باعث استعفایش شده باشد. یعنی تا اینجا حداقل روشن شده مجلس در این فقره دخالتی نداشته.
الان حتما توی دلتان میگویید این دیوانه چرا موضوع دلار را ولکرده و چسبیده به موضوع استعفای شهردار. اما انتخاب من بین بد و بدتر بود. یعنی پرداختن به هر دو موضوع میتواند تبعاتی داشته باشد. اما الان موضوع دلار، موضوع حساسی است، طوری که اگر خودش سقوط نکند باعث سقوط خیلیها خواهد شد.
شما برای اینکه دستتان بیاید ما چه میگوییم به این خبر دقت فرمایید: سیف، رئیس بانک مرکزی، سفیر ایران در استرالیا خواهد شد. چه انتظاری داشتید؟ وقتی ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی بشدت کاهش یابد، انتظار دارید واقعا رئیس بانک مرکزی پشت میزش بماند؟ نه. اما انتظار دارید استعفا دهد؟ نه. این همه اول این مطلب داستان نخواندم که باز بگویید جناب سیف چرا استعفا نداده؟ استعفا هم شد کار؟ خب چرا باید به استعفا فکر کرد وقتی میشود ایشان را از این سمت برداشت و تنبیه کرد و فرستادش به منطقه بد آبوهوای استرالیا؟ استعفا چیزی است برای روز مبادا. اصولا استعفا در ایران چند مدل دارد.
١- استعفا براساس بیماری دولتی: کلیه مدیران دولتی در ایران یک بیماری خاص دارند که نوعی از سرطان است. اصولا برای همین هم در ایران فقط رجال سیاسی داریم و هرچه بانوان میگویند بابا جان ما هم میتوانیم وارد بازیهای سیاسی شما شویم، میگویند نخیر. مگر شهر هرت است؟ شما طبق علم آناتومی نمیتوانید به این نوع سرطان مردانه مبتلا شوید، پس یعنی نمیشود وارد سیاست شوید. حالا این بیماری مردانه همیشه در حالت استندبای است و اغلب اگر کسی جایی برود که نباید برود، یا کاری کند که نباید بکند و حرفی بزند که نباید بگوید آن وقت بیماری عود میکند و آن وقت بوی استعفا بلند میشود.
٢- یک نوع استعفای دیگر هم معروف است به «استعفانیده» شدن: یعنی یک مدیر خوب، مدیری است که استعفا ندهد، بلکه استعفایش بدهند. حالا اینکه چه کسی این مدیر را خوب میداند بستگی دارد از منظر کدام جناح سیاسی به این استعفانیدهشدن نگاه کنید.
این مسائل ارزی چه ربطی به استعفای شهردار داشت؟ مگر حرف باید ربط داشته باشد. یک روز هم ما حرف بیربط بزنیم. نمیشود؟
ارسال نظر