طنز؛ ناشتا درد بخورید
جابر حسينزاده در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: واقعیت این است که اگر بخواهیم مودبانه بیان کنیم، باید بگوییم این روزها همه سرگیجه گرفتهاند. صبح که بیدار میشوند با عجله میروند توی آشپزخانه و با استرس درِ یخچال و کابینتها را باز و بسته میکنند و میکوبند به هم و مثل مرغ سرکنده میچرخند دور خودشان.
جابر حسينزاده در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: واقعیت این است که اگر بخواهیم مودبانه بیان کنیم، باید بگوییم این روزها همه سرگیجه گرفتهاند. صبح که بیدار میشوند با عجله میروند توی آشپزخانه و با استرس درِ یخچال و کابینتها را باز و بسته میکنند و میکوبند به هم و مثل مرغ سرکنده میچرخند دور خودشان. نمیدانند اول صبحی، باید یک لیوان آب با دمای بدن خودشان بخورند یا یک حبه سیر خام بیندازند بالا. توصیههای شنیداریِ قدیمی، حالا تبدیل شدهاند به نسخههای مکتوب توی اینترنت. از در و دیوار، از کانالها و گروههای تلگرامی، از همهجا نسخههای شفابخش میریزد سر مردمِ دردمند و هیچکس هم پاسخگو نیست.
یک نهادی سازمانی چیزی باید بالاخره بیاید مسئولیت این حجم از چرندیاتِ در حال تبادل توی فضای مجازی را بر عهده بگیرد. یکی میگوید اگر میخواهید سرطان نگیرید - چون ممکن است کسانی پیدا شوند که بخواهند سرطان بگیرند - گوجه و گیلاس و آلبالو و فلفل دلمهای قرمز بخورید. یک جای دیگر میخوانی که اگر میخواهید قلبی سالم داشته باشید موز بخورید، در حالیکه توی گروه همکاران شرکت، بادام را توصیه کردهاند. توی یک کانال دریوریِ دیگر، راز طول عمر ژاپنیها را خوردن ماهیِ نیمهخام با جلبک دانسته و برای بومیسازیِ قضیه، دستور داده روزانه پوست طالبی را با سنجد بکوبید و توی ماست بخوابانید و هر روز ناشتا با یک لیوان آبِ خربزه نوش جان کنید، که البته منظورش این بوده که زهرمار کنید این ترکیبِ غریبِ غیرقابل بلع را.
تاکید تمام این دستورهای شفابخش روی اینکه آت و آشغالهای مورد نظر را ناشتا بخورید هم جالب است. ماجرا این است که باید معدهتان را غافلگیر کنید. طرف چند ساعت پا انداخته روی پا و استراحت کرده و حالا که قبراق و سرحال منتظر است چراغ پخت اول صبح را روشن کند؛ میبیند به جای بربری و پنیر لیقوان با چای شیرین یا به جای مربا و عسل، تخم شنبلیله و ماست بهش رسیده و مجبور است توی رودربایستی همین را هضم کند و بفرستد توی سیستم.
تنوع این دستورهای شفابخش هم آنقدر زیاد است که برای داشتن بدنی سالم، از صبح تا شب فقط باید بنشینی توی خانه و بخوری. یک چالش جدی و نگرانکننده هم این است که ما فرصت کافی برای ناشتا بودن نداریم. برای آدمی حدودا ۵۰ ساله که چند تا درد و مشکل بدنی دارد، روزهای سال هم کم میآیند برای استفاده از فرصتِ کمنظیرِ ناشتا بودن. بدیِ ناشتا بودن همین است. اولین سیر خام یا بادام را که سر صبح بیندازی بالا دیگر ناشتا نیستی. باید صبر کنی تا فردا برسد و ترکیبِ عسل و آویشن و لیمو بخوری برای خس خسِ گلویت و باز ۲۴ ساعت حسرت بخوری تا نوبت برسد به عرق کاسنی و خارشتر و شاطره مخصوص کبد چربت.
از آنجا که توی کشورهای پیشرفته مردم اهل خوردن داروهای شیمیایی نیستند و در راستای اینکه ما هم مدام چشممان به دهان این غربیهاست که ببینیم جدیدا تصمیم گرفتهاند چه نوع شکری بخورند تا ما هم بدویم توی صفِ خوردن همان شکر، من هم دیروز صبح داشتم میگشتم توی اینترنت دنبال راه درمان سردردِ اول صبحم.
ژلوفنِ زیبا و خوشرنگم توی یخچال انتظارم را میکشید اما منِ ابله مبارزه مدنیام گرفته بود. کمی توی اینترنت دنبال راه حلِ گیاهی گشتم و آنقدر اسم گیاهان ناآشنا دیدم که آخر سر تصمیم گرفتم دم پنجره آشپزخانه، ناشتا سیگار بکشم. شاید ندانید که سیگار ناشتا علاوه بر تشدید سردردِ صبحگاهی، رودهتان را هم بیدار میکند و روانهتان میکند سمت دستشویی. خب اینطوری لااقل در طول روز دیگر نیازی به توالتهای کثیف سر کار هم ندارید. با اولین پک، سردرد از شمالشرقیِ سرم لشکر کشید به جنوب و تا حوالی تقاطعِ گردن را فتح کرد. حوالی ظهر بود که ژلوفن محبوبم را انداختم بالا. زمانه سختی بود.
نظر کاربران
خیلی درد داشت...منم همیشه سرم درد می کنه اوایل قرص می خوردم اما چندسالی هست که درد وحشتناک سرم را که سه روز یا ۷۲ساعت طول میکشه تحمل می کنم و شاید باور نکنی در این سه روز چند کیلو وزن کم میکنم از قیافه می افتم ای کاش دختر نبودم پسر بودم ای کاش اصلا نبودم خسته شدم همش درد می کشم از بس سرم گیج می ره فکر می کنم زلزله میاد از زلزله هم نمی ترسم خودم روی گسلی نشسته ام که فعال هست و نمی میرم تا راحت شوم..
پاسخ ها
ان شالله ک سردردتون بهبود پیدا کنه، درکتون میکنم واقعا زجر اوره
ایشاالله بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا شفاتون بده ناشکری مکن کاربر گرامی از شما بد تر هم هست