طنز؛ چرا ما باحالیم؟
پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت: شاید فکر کنید ما - برخلاف شما - منفینگر و ازخودراضی هستیم، اما ما واقعبین و ازخودراضی هستیم! مثلا شما را نمیدانم، ولی ما - من و خانواده و رفقام - خیلی باحالیم؛ مثلا زن و مرد میرویم ورزشگاه تا سیاستمدارها سخنرانی انتخاباتی کنند. بعد انتخابات، سیاستمداران ورود زنان را به ورزشگاه ممنوع میکنند.
پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت: شاید فکر کنید ما - برخلاف شما - منفینگر و ازخودراضی هستیم، اما ما واقعبین و ازخودراضی هستیم! مثلا شما را نمیدانم، ولی ما - من و خانواده و رفقام - خیلی باحالیم؛ مثلا زن و مرد میرویم ورزشگاه تا سیاستمدارها سخنرانی انتخاباتی کنند. بعد انتخابات، سیاستمداران ورود زنان را به ورزشگاه ممنوع میکنند.
برای اعتراض به آلودگی هوا با ماشین میرویم جلوی مجلس و دولت. برای اعتراض به مجلس و دولت میرویم صندلی مترو و اتوبوس را میشکنیم. ما مردان برای حمایت از برابری حقوق زنان مدام توییت میکنیم، اما حاضر نیستیم حق طلاق و سفر و... را به زنان بدهیم. ما زنان برای برابری حقوقمان شعار میدهیم، اما معتقدیم باید مهریه بگیریم و مردان را بیندازیم زندان تا آدم شوند. ما مردان کارکردن زنان را در خانه شغل و کار حساب نمیکنیم، اما اگر قرار باشد توی خانه کار کنیم، میگوییم مگر زنها «کار» دیگری جز این دارند؟ ما معتقدیم از همه جهان جلوتریم، ولی جهانسوم محسوب میشویم. پلیس میبینیم استرس میگیریم. به کسی که اختلاس میکند میگوییم مغز اقتصادی. کسی را که کارنامه سیاه دارد انتخاب میکنیم که به روز سیاه نیفتیم.
از اینکه حریم خصوصی نداریم شاکی هستیم، اما نصف جمعیت پول دادند و سیدی فیلم خصوصی یک بازیگر را خریدند و دیدند. با کسی که خوشمان نمیآید عکس سلفی میگیریم. از کسی که خوشمان نمیآید عکس منتشر نمیکنیم تا پررو نشود. زندهها را قبول نداریم، اما تا بمیرند میگوییم «استاد دچار مرگ زودهنگام شد و وای بر ما». ورزشکارهایمان میروند شورای شهر و مجلس و دستهگل به بار میآورند. سیاستمدارانمان با شورت ورزشی میروند استادیوم و این پایشان به آن پایشان میگوید گل نخور. روزنامهنگارانمان تلاش میکنند بروند در سیاست. سیاستمدارانمان تلاش میکنند توی روزنامه یادداشت چاپ کنند.
برای اینکه رئیسجمهور شویم میرویم شهرداری. رئیسجمهور که شدیم، میگوییم شهردار حق ندارد در سیاست دخالت کند. با اینکه مشکل اقتصادی داخلی داریم، همه رستورانها پر است و ماشین و لباس و لوازم برند خارجی میخریم. با اینکه کار علمی نمیکنیم و خلاقیتی نداریم معتقدیم در حق ما جفا شده و اگر خارج بودیم کشف شده بودیم. از پولدارها بدمان میآید، اما تلاش میکنیم شبیه آنها تیپ بزنیم. روشنفکرها را مسخره میکنیم، اما مدام تز روشنفکری صادر میکنیم. خلاصه ما - شما را نمیدانم - وضعیت باحالی داریم.
ارسال نظر